چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

عامل های جامعه شناسانه ی خشونت و پرخاشگری تماشاگران


عامل های جامعه شناسانه ی خشونت و پرخاشگری تماشاگران

پرخاشگری و خشونت به هم مرتبط هستند, امّا وضعیت های متفاوتی را به وجود می آورند پرخاشگری در عرصه ی فعالیّت های ورزشی به شکل ابزاری و بازتابی یا کلامی و فیزیکی تجلی می یابد و از سوی افراد حاضر و شرکت کننده در رویدادهای ورزشی در قبال سایر بازیکنان, تماشاگران, مربیان, مقامات ورزشی, عامه ی مردم و اموال صورت می گیرد

در بین فعالیّت‏های گوناگون ورزشی که در سراسر دنیا انجام می‏شوند، بی‏تردید ورزش فوتبال پُرطرفدارترین، پُرمشارکت‏ترین و پُربیننده‏ترین فعالیت و رشته‏ی ورزشی است. گسترش روزافزون ورزش سبب شده است که مرزهای جغرافیایی، نژادی، قومی، سیاسی و عقیدتی را در نوردد. تحلیل‌گران اجتماعی و فرهنگی در دهه‏های اخیر به پژوهش درباره‏ی انواع آداب، مناسک، ارزش‏ها و الگوهای اجتماعی رایج در ورزش فوتبال مبادرت ورزیده‌اند. از جمله مسائل مهمی که به ویژه در دو دهه‏ی اخیر مورد توجه اندیشمندان اجتماعی و جامعه شناسان قرار گرفته، بررسی و تبیین رویدادها و حوادث خشونت بار مربوط به فوتبال است. ”خشونت ورزشی“ چیست و چه عامل‌هایی در بروز آن مؤثر هستند.

بسیاری از ‌اندیشمندان با استفاده از چارچوب‏های نظری متفاوت برای ‌پاسخ دادن به این پُرسش تلاش‌کرده‏اند. مقاله‏ی پژوهشی حاضر به واکاوی نمونه‏ای از فراگردهای اجتماعی حایز اهمیّت در ورزش فوتبال، یعنی خشونت و پرخاشگری تاکید دارد. در این پژوهش، رفتارهای پرخاشجویانه و بعضاً خشونت‏آمیز تماشاگران مسابقات فوتبال جام قهرمانی باشگاه‏های ایران در شهر تهران، سال ۱۳۷۹-۱۳۸۰، مورد مطالعه‏ی جامعه‏شناسانه قرار گرفته‏اند.

هدف این مطالعه سبب‏شناسی خشونت و پرخاشگری تماشاگران ورزش فوتبال در ورزشگاه‏هاست تا با تحلیل کارکرد اجزای‌ تشکیل دهنده‏ی ساختار رفتار تماشاگران طرفدار فوتبال، مشخص شود اختلال در کدام یک از آنها سبب بروز ”سوءکارکرد“ می‏گردد.

نتیجه‏ی پژوهش حاضر در مورد ۴۰۴ نمونه‏ی تصادفی تماشاگران و طرفداران پرسپولیس و استقلال است که ‌ضمن اذعان به بحرانی نبودن رفتار طرفداران فوتبال در شهر تهران نشان می‏دهد، متغیّرهای اهمیّت و حساسیت نتیجه‏ی بازی از نظر کسب امتیاز و تعیین جایگاه تیم‏های مورد علاقه در رده‏بندی مسابقات قهرمانی،حرکات خشونت‏آمیز و پرخاشجویانه بازیکنان در هنگام بازی و کیفیت داوری‌، عمدتاً بر بروز پرخاشگری کلامی طرفداران فوتبال تأثیر می‏گذارند. متغیّرهای سن، میزان کنترل و نظارت خانواده، پایگاه اقتصادی و اجتماعی تأثیر منفی برگرایش طرفداران تیم‏های فوتبال مورد مطالعه به انجام رفتارهای پرخاشجویانه و خشونت‏آمیز دارند. متغیّرهای سابقه‏ی دعوا و نزاع، سابقه‏ی تنش و ناکامی در فعالیّت‏های تحصیلی و آموزشی، مصرف سیگار، سابقه‏ی تنش در محیط خانواده، سابقه‏ی رفتار مجرمانه، داشتن دوستان و همالان دارای سابقه‏ی جنایی، ارتباط با خویشاوندان دارای سابقه‏ی جنایی، عزیمت جمعی و گروهی به ورزشگاه‌ و ناسازگاری انتظارات ورزشی و راه‏های تحقق آنها، دارای تأثیر مستقیمی برگرایش به ارتکاب رفتارهای پرخاشجویانه و خشونت‏آمیز ورزشی طرفداران تیم‏های پرسپولیس و استقلال دارند.

● درآمد

ورزش و فعالیّت‏های مربوط به آن، زمان و انرژی فراوانی از افراد هر جامعه را به خود اختصاص داده و جایگاه مهمی در فرهنگ جوامع پیدا کرده است. رقابت‏های ورزشی، ورزشکاران و تماشاگران را در وضعیت‏هایی قرار می‏دهند که ممکن است‌ قواعد، هنجارها و تقسیم کار رایج به آسانی نقض و به رویارویی‏های پرخاشجویانه و خشونت‏آمیز منجر شود. بین فعالیّت‏های ورزشی گوناگون، در ورزش فوتبال بیش از سایر رشته‏های ورزشی‌ رفتارهای خشن و پرخاشجویانه، به ویژه بین طرفداران و هواداران تیم‏های فوتبال مشاهده‌ می‏شود. آشکارترین نمونه‏ی رفتار خشونت‏آمیز بین ‌طرفداران فوتبال، پدیده‏ی موسوم به”اوباشگری“۱ است که امروزه به شکل نسبتاً سازمان یافته‏ای در کشورهای صاحب‌نام فوتبال به ویژه در اروپا رواج دارد. در انگلستان، هولیگانها (اوباش) با عقاید و افکار تعصب‏آمیز، به‏وجود آورنده‏ی وقایع فاجعه‏آمیز بسیاری در ورزشگاه‏ها بوده‏اند. در ایتالیا، علاقه‏ی دیوانه‌وار و بیمارگونه‏ی برخی از طرفداران تیم‏های فوتبال و نیز رفتارهای پرخاشجویانه و ویرانگرانه‏ی آنان در عرصه‏ی مسابقات فوتبال سبب شده است که به آنان لقب ”تیفوسی‏ها“ داده شود (فتحی، ۱۳۶۳: ۵۷). به نظر برخی از پژوهشگران، بین تمام فعالیّت‏های ورزشی تنها ورزش فوتبال است که سبب رفتار اوباشگرانه به مفهوم عام آن می‏شود (کشمور، ۱۹۹۸: ۲۱۸ و کشمور، ۲۰۰۰: ۱۹-۱۷۸). اهمیّت این مقوله سبب شدکه از اواخر دهه‏ی ۱۹۶۰ میلادی، پژوهشگران و نظریه‏پردازان علوم اجتماعی دلایلی را مطرح و تفسیرهای متفاوتی در مورد رفتار اوباشگرانه ‌و خشونت تماشاگران مسابقات فوتبال ارائه دهند که گستره‏ی آن، از دگرگونی‏های کلان اجتماعی تا عامل‌های خُرد را دربر می‏گیرد. با گسترش تدریجی خرده‏فرهنگ ‌طرفداری و تماشاگری در فوتبال، همچنین ‌انگاره‏های پرخاشجویانه‏ی رفتاری گاه به گاه آن، گرایش تحقیقات‌ مراکز علمی و پژوهشی از توجه محض به بحث‏های نظری به رفتار طرفداران فوتبال در این کشورها معطوف گردید.

● تعریف خشونت و پرخاشگری

تعریف‏های فراوانی درباره خشونت و پرخاشگری ارائه شده است، برخی پرخاشگری را واکنشی غریزی به ناکامی و رقابت برای دستیابی به منابع می‏دانند، که عمدتاً از طریق برخورد بدنی تجلی می‌یابد (آرژیل۲،۱۹۹۳ :۲۲۰). ”اریش فروم“ همه‏ی اعمالی را که سبب آسیب رساندن به شخص، شیی یا جانور دیگر می‏شود یا با چنین قصدی صورت گیرد پرخاشگری می‏نامد (فروم، ۱۳۶۱: ۱۲). ”اسمیت“ و ”بوند“۳ پرخاشگری‌ را ‌هر نوع ‌رفتاری تعریف می‌کنند که ‌به دیگری آسیب وارد می‌سازد (اسمیت و بوند،۱۹۹۳ :۶۸). ارونسون خشم و پرخاشگری را عملی می‌داند که هدفش اعمال صدمه، آسیب و رنج است (ارونسون، ۱۳۶۹: ۱۶۳). در تعریفی دیگر از پرخاشگری چنین آمده است:” هر نوع رفتاری که معطوف به آسیب رساندن یا اعمال صدمه به فرد دیگر است و علیرغم میل وی صورت می‏گیرد“ (بارون۴، ۱۹۷۷: ۱۲).

براساس نظر بارون پرخاشگری کنشی است که شامل هر دو شکلِ آسیب‏رسانی بدنی و روانی است، جنبه تعمدی دارد، امری تصادفی به شمار نمی‏آید، تنها شامل افراد انسانی می‏گردد، و در آن آسیب‏رسانی به اشیاء مورد نظر نیست. ”برکویتز“۵ نیز با تعریف پرخاشگری به عنوان آسیب رساندن عمدی به دیگری، می‏افزاید این آسیب ممکن است روانی یا فیزیکی باشد. خشونت معمولاً براساس شدت آسیب از پرخاشگری متمایز می‏شود و کنشی است که عامل آن به عمد تلاش برای آسیب‏رسانی فیزیکی به دیگری می‏نماید (برکویتز، ۱۹۸۶: ۳۰۷).

”کاکلی“ در تعریفی نسبتاً جامع از پرخاشگری آن را چنین تعریف می‏کند: ”پرخاشگری ناظر به رفتاری است که با نیت تخریب اموال یا صدمه زدن به شخص دیگر انجام می‏شود و متضمن بی توجهی محض به سلامت دیگران و احتمالاً خود است؛ پیامدهای پرخاشگری ممکن است فیزیکی یا روان شناسانه باشد“(کاکلی، ۱۹۹۸: ۱۸۰). وی آنگاه در تعریف خشونت و تمایز آن از پرخاشگری به کنش فیزیکی اشاره می‏کند: ”خشونت، کنشی فیزیکی است که با بی توجهی کامل به سلامت خود و دیگران، یا به منظور آسیب رساندن به شخص دیگر یا تخریب دارایی‏ها انجام می‏شود“ (پیشین).

بنابراین، می‏توان خشونت و پرخاشگری را از نظر مفهومی به عنوان کنش و عملی در نظر گرفت که از روی اراده و آگاهی، به منظور آسیب‏رسانی فیزیکی یا روحی– روانی به دیگری انجام می‌پذیرد. افزون براین، در تعریف پرخاشگری و خشونت، به عامل بی‌توجهی به پیامدهای عمل که منجر به آسیب دیدگی دیگران یا خود می‏شود نیز تاکید می‏شود. بنابراین، خشونت با رفتار، کنش و کاربرد نیروی فیزیکی آسیب‏زا مشخص می‏گردد. همچنین، خشونت را می‌توان به مثابه‏ی تجلی افراطی و شدید خشم و عصبانیت به شکل احساسی یا کلامی در نظر گرفت.

● گونه شناسی خشونت و پرخاشگری

رایج‏ترین تمایز و تقسیم‏بندی در مورد پرخاشگری، تقسیم بندی دوگانه‏ی آن به دو نوع بازتابی و ابزاری۶ است. پرخاشگری بازتابی یا خصمانه۷ فی‌نفسه با هدف ایراد آسیب فیزیکی یا روانی انجام می‌شود (آلدرمن، ۱۹۷۵: ۲۲۸ و ویجینز۸ و دیگران، ۱۹۹۴: ۳۷۲). به تعبیر لئونارد، این نوع پرخاشگری دارای مولفه‌ای اساساً احساسی بوده و هدف از آن آسیب‏رسانی است (لئونارد۹، ۱۹۸۸: ۱۶۵). برکویتز (۱۹۷۵) این نوع پرخاشگری را ”پرخاشگری خشم‌آلود“۱۰می‏نامد که در جریان آن فرد پرخاشگر به سبب تلقی دیگری/دیگران به عنوان تهدید یا محرکی آسیب‏رسان خشمگین و برآشفته می‏گردد (بلانچارد۱۱، ۱۹۸۵: ۲۵۵). پرخاشگری ابزاری شامل ضرب و جرح و وارد ساختن درد و رنج به دیگری به عنوان ابزاری برای دستیابی به یک هدف است که شکل محسوس آن می‏تواند دستیابی به اهداف گوناگونی مانند پاداش مادی، پیروزی، افتخار یا تحسین باشد. این نوع پرخاشگری متضمن خشونتی غیر احساسی و معطوف به انجام وظیفه است (لئونارد، پیشین).

”پیترمارش“۱۲و همکارانش در دانشگاه آکسفورد نیز به دو نوع پرخاشگری، یعنی پرخاشگری واقعی و آیینی۱۳ قائل‏اند. اولی را اعمال خشونت جسمانی علیه دیگران تعریف می‏کنند و دومی را کِنایی یا نمادین می‏نامند. پرخاشگری آیینی محصول توافق در مورد مجموعه‌ای از قواعد است که از گفته‌های شرکت‏کنندگان در آن می‏توان آنها را استنباط کرد. قواعد درباره زمان مناسب حمله، شکل و اهداف حمله، و ختم آن است (ویلیامز و دیگران، ۱۳۷۹: ۷۰-۶۹).

برخی محققین براساس شیوه‏ی تجلی پرخاشگری و خشونت آن را به دو نوع کلامی و فیزیکی۱۴ تقسیم‏بندی کرده‏اند(راسل۱۵، ۱۹۹۳). پرخاشگری کلامی در جریان تقابل و رویاروئی دو فرد یا گروه و از طریق تهدید، جنجال، تمسخر و استهزاء و سخنان توهین‏آمیز بروز می‏کند. دانینگ۱۶ و همکارانش در دانشگاه لیسستر با اشاره به فرضی و خیالی بودن تقسیم‏بندی‏های صورت گرفته در مورد انواع خشونت و پرخاشگری، حالت‏های مختلف آن را رفتار واقع بر طیفی می‌دانند که بازتاب آمیزه‌ای از فکر و احساس است و هیچ شکلی از خشونت در آن هرگز به ‌صورت خالص یافت نمی‌شود. به بیان این پژوهشگران ”خشونتِ ابزاری می‏تواند هیجان انگیز هم باشد، یا خشونت عاطفی ممکن است طراحی یا تدارک شده باشد“ (ویلیامز و دیگران، ۱۳۷۹: ۱۵۵).

● خشونت و پرخاشگری ورزشی

پرخاشگری و خشونت به هم مرتبط هستند، امّا وضعیت‏های متفاوتی را به وجود می‏آورند. پرخاشگری در عرصه‏ی فعالیّت‏های ورزشی به شکل ابزاری و بازتابی یا کلامی و فیزیکی تجلی می‏یابد و از سوی افراد حاضر و شرکت‏کننده در رویدادهای ورزشی در قبال سایر بازیکنان، تماشاگران، مربیان، مقامات ورزشی، عامه‏ی مردم و اموال صورت می‏گیرد (ژانورن، ۱۳۶۷: ۲۹۹ و آلدرمن، ۱۹۷۴: ۹-۲۲۸). ارونسون با تمایز بین دو نوع پرخاشگری، یعنی پرخاشگری ابزاری و بازتابی یا عاطفی، امکان وقوع هر دو را در عرصه‏ی ورزش متذکر می‏شود (ارونسون، ۱۳۶۹: ۱۶۴ و آرونسون، ۱۹۹۵: ۱۶۳). پرخاشگری بازتابی۱۷ با هدف آسیب فیزیکی یا روانی انجام می‏شود (آلدرمن، ۱۹۷۴: ۲۲۹؛ راسل، ۱۹۹۳: ۳۰۵ ؛ ویجینز و دیگران، ۱۹۹۴: ۳۷۲)۲۲۹). هدف از این نوع پرخاشگری که احساسی بوده، آسیب‏رسانی است (لئونارد، ۱۹۸۸: ۱۶۵؛ اسمیت، ۱۹۹۳: ۶۸ و سابینی، ۱۹۹۵: ۴۱۱). پرخاشگری ابزاری۱۸ شامل ضرب و جرح و ایجاد درد و رنج به عنوان ابزاری برای دستیابی به یک هدف است که شکل محسوس آن می‏تواند دستیابی به هدف‏های‌ گوناگونی مانند پاداش مادی، پیروزی، افتخار یا تحسین باشد. این نوع پرخاشگری، خشونتی غیراحساسی و هدف از آن انجام وظیفه است (سابینی، ۱۹۹۵: ۴۱۱). دانینگ و همکارانش در دانشگاه لیسستر با اشاره به فرضی و خیالی بودن تقسیم‏بندی‏هایی که‌ در مورد انواع خشونت و پرخاشگری‌ صورت گرفته، حالت‏های گوناگون آنها را رفتارهایی می‏دانند که بازتاب آمیزه‏ای از فکر و احساس هستند و هرگز در آنها هیچ نوع خشونتی به صورت خالص یافت نمی‏شود (ویلیامز و دیگران، ۱۳۷۹: ۱۱۵). بنابراین، هرگاه طرفداران یک تیم فوتبال با هدف تضعیف روحیه بازیکنان تیم حریف بخواهند زمینه‌ای برای پیروزی تیم خود ایجاد کنند، شعارهای تحقیرآمیز می‏دهند ‌یا به اصطلاح به پرخاشگری ابزاری مبادرت می‏ورزند. امّا اگر طرفداران، اشیایی به سوی بازیکنان تیم حریف پرتاب، ‌‌یا نزاع فیزیکی کنند، آنگاه گفته می‏شود مرتکب خشونت فیزیکی شده‏اند. حال اگر اتفاقی خلاف میل طرفداران یک تیم روی دهد- مانند خطای بازیکن تیم حریف روی بازیکن تیم محبوب‏ یا تصمیم‏گیری داور به زیان تیم مورد علاقه- و آنان در پاسخ رفتار یا اعمال پرخاشجویانه و خشونت آمیز از خود بروز دهند، آنگاه مرتکب پرخاشگری بازتابی شده‏اند، این نوع پرخاشگری نیز می‏تواند کلامی یا فیزیکی باشد(برکویتز، ۱۹۸۶: ۳۰۷).

● چارچوب نظری

از جمله نظریه‏هایی۱۹ که در سال‏های اخیر ،توجه جامعه‏شناسان را در تبیین و تحلیل مسائل اجتماعی موجود در عرصه‏ی ورزش و رویدادهای مربوط به آن، از قبیل خشونت و پرخاشگری به خود معطوف کرده است، دیدگاه کارکردگرایی ساختی است (شیفر و لام، ۱۹۹۲: ۲۱ و بلانچارد، ۱۹۸۵: ۲-۷۱). ‌‌دیدگاه کارکردگرایی ساختی به نقش سیستم‏های اجتماعی یا جوامع، اجزاء، ساختارها، یا نهادهای مختلف در یکپارچگی، هماهنگی، سازگاری و سلامت کل سیستم یا جامعه توجه دارد. بنابراین، الگوی نظری مذکور مبتنی براین اصل موضوعه است که نهادهای اجتماعی برحسب کارکردهای ضروری‏شان قابل فهم هستند. در این دیدگاه، برخلاف کارکردگرایی که نقش پدیده‏های نهادی و اجتماعی را در ارتباط با نیازهای فردی انسان مورد توجه قرار می دهد، نهادها براساس نقش و سهم‏شان‌‌ در ارتباط با سایر بخش‏ها یا جنبه‏های یک سیستم تبیین می‏شوند. براساس دیدگاه کارکردگرایی ساختی، نیروی محرکه‏ی موجود در کلیه‏ی جنبه‏های زندگی اجتماعی، تمایل هر سیستم اجتماعی به حفظ خود در وضعیتی متعادل است، به گونه‏ای که امکان استمرار عملکرد مؤثر آن را ممکن می‏سازد. این تعادل در راستای گسترش و شکل‏گیری وفاق، ارزش‏های مشترک و عملکرد هماهنگ در عرصه‏های اصلی زندگی اجتماعی (مانند خانواده، اقتصاد، دین، آموزش و پرورش، سیاست و…) به طور ”طبیعی“ به دست می‏آید (کاکلی، ۱۹۹۸: ۳۲).

اگرچه مشخص‏ترین کارکردهای اجتماعی نهاد ورزش تفریح، سرگرمی ‌و کسب هیجان ذکر شده است، اما افزون بر این، کارکردگرایان ساختی کارکردهای دیگری مانند افزایش سازگاری روانی و اجتماعی افراد، جامعه‏پذیری با نقش‏های اجتماعی، همبستگی اعضای جامعه از طریق علایق و فعالیت‏های مشترک ورزشی، ایجاد هویت ملی و اجتماعی، و فراهم ساختن عرصه‌ای مناسب برای افزایش تحرک اجتماعی را نیز جزو کارکردهای مهم نهاد ورزش برمی‌شمارند (نیکسون و فری، ۹:۱۹۹۶). با توجه به اصول موضوعه‏ی کارکردگرایی ساختی، ورزش چهار نقش اجتماعی داد:

کمک به حفظ انگاره‏ها و مدیریت تنش‏ها۲۰: ورزش و فعالیت‏های ملازم آن امکان تخلیه‏ی تنش‏ها را با شیوه‏هایی بی‏خطر فراهم می‌سازد و تجربه‏های ارزشمندی را در اختیار کودکان، نوجوانان و جوانان قرار می‌دهد تا با موفقیت به فراگیری نقش‏های اجتماعی مبادرت ورزند.

کمک به انسجام و همبستگی اجتماعی: ورزش با ایجاد وجوه مشترک بین افراد بیگانه و ناآشنا با یکدیگر به تقویت روابط افراد جامعه کمک می‌کند.

کمک در هدف‏یابی۲۱: بسیاری از مردم در جریان انجام فعالیت‏ ورزشی به این برداشت دست پیدا می‏کنند که چنین فعالیت‏هایی مانند اهدافی هستند که باید برای دستیابی به آنها تلاش کرد. افزون براین، ورزش از طریق آداب و قواعد رایج خود آموزش و فراگیری جهت‏گیری‏های موفقیت‏آمیز را تقویت می‌کند.

سازگاری با ارزش‏ها۲۲: ورزش به عنوان فعالیتی در نظر گرفته می‌شود که تندرستی و سلامت جسمانی را تضمین می‌کند و سبب افزایش توان اقتصادی و نظامی‌افراد یک جامعه می‌گردد (شیفر و لام، ۱۹۹۲؛ نیکسون و فری، ۱۹۹۶؛ و کاکلی، ۱۹۹۸).

جامعه‏شناسان متأخر دیدگاه کارکردگرایی ساختی استدلال می‌کنند که نمایش اجتماعی ورزش تماشاگران، بینندگان، و ورزشکاران را در هر سن و موقعیت اجتماعی، تشویق به پذیرش ارزش‏های فرهنگی رایج می‏کند. برخی از این اندیشمندان با تاکید بر ورزش‏های جمعی و گروهی که بین جوانان انجام می‌شود، نتیجه می‌گیرند که مشارکت در چنین ورزش‏هایی، تجربه‏ها و درس‏های ارزشمندی در مورد زندگی به جوانان می‌آموزد. همچنین، فعالیت‏های ورزشی از طریق ”بازنمایی‌های جمعی“۲۳ اعضای یک جامعه را با یکدیگر پیوند می‌دهند. همچنین، فعالیت‏های ورزشی در جوامع صنعتی ساز و کاری است که افراد جامعه را از ”با هم بودن“ آگاه می‌سازد و به این ترتیب عاملی برای برقراری ارتباط اجتماعی بین آنها می‌گردد. در جوامع پیشرفته صنعتی، ورزش یکی از عرصه‏های محدودی است که افراد کماکان می‌توانند به تقویت مهارت‏های فیزیکی خویش و بهبود سلامت و تندرستی‏شان بپردازند (جارویه و مگوایر، ۱۰:۱۹۹۴).

جامعه‏شناسانی که با استفاده از دیدگاه کارکردگرایی ساختی به تحقیق و مطالعه درباره مسائل اجتماعی ورزش می‌پردازند، توجه خود را معطوف به این موضوع می‌کنند که ورزش با چه کارکردهایی و از چه طریق به تحقق نیازهای سیستمی‌– همنوایی، انسجام و همبستگی، هدف یابی، و مدیریت تنشها و حفظ الگوها – کمک می‌کند. به این ترتیب، می‌توان اذعان نمود که در تئوری کارکردگرایی ساختی ارتباط بین مشارکت ورزشی و شکل گیری شخصیت اجتماعی مناسب یکی از محورهای مهم و مطالعه پژوهش به شمار می‌آید. در این گروه از مطالعات به بررسی این موضوع پرداخته می‌شود که آیا فعالیت‏های ورزشی می‌توانند تجربه‏هایی از جامعه‏پذیری ارائه کنند که از طریق آنها مردم ارزش‏ها و هنجارهای اجتماعی را فرا گیرند، و آیا فعالیت‏های ورزشی می‌توانند محیط‏هایی را ایجاد کنند تا مردم این امکان را بیابند با استفاده از شیوه‏های سودمند مبادرت به رهایی از تنش‏ها و ناکامی‌های خویش نمایند، به گونه‏ای که نظم و ثبات جامعه نیز حفظ شود؟

تئوری کارکردگرایی ساختی در مطالعه‏ی ورزش محور توجه خود را معطوف به این موضوع می‌کند که ورزش و فعالیت‏های ورزشی به چه صورت و با چه شیوه‏هایی نیازهای سیستم اجتماعی را برآورده می‌سازند. در چارچوب مذکور اغلب به مطالعه چگونگی عملکرد و کارکرد ورزش در رشد افراد و حفظ نظم اجتماعی در کلیه سطوح سازمان، ساختار و نهادهای اجتماعی پرداخته می‌شود. بنابراین، در مطالعه‏ی پدیده‏های اجتماعی و ورزشی از چشم‏انداز دیدگاه مذکور ضرورت دارد تا به ساختارها، سازمان‏ها، و نهادهای ورزشی توجه شود. در این میان، کارکردگرایان ساختی و به ویژه تالکوت پارسونز به نوعی ربطه‏ی سیبرنیتیکی میان سطوح واقعیت اجتماعی قائل هستند. به نظر آنان در هر سیسیتم دو شیوه برای ترکیب سطوح مختلف واقعیت اجتماعی وجود دارد. نخست آن که، هر یک از سطوح پایین‏تر شرایط و انرژی مورد نیاز را برای سطوح بالاتر فراهم می‏کند، دوم این‏که، سطوح بالاتر سطوح زیرین خود را در رابطه‏ای سلسله‏مراتبی تحت نظارت دارند. پایین‏ترین سطح نظام کنش محیط ارگانیک است و در بالاترین سطح واقعیت غایی قرار دارد. نمودار شماتیک زیر رابطه‏ی مذکور را نشان می‏دهد(ریتزر، ۱۳۷۴: ۱۳۲-۱۳۳).

محیط کنش: واقعیت غایی / اطلاعات سطح بالا(نظارت‏ها)

نظام فرهنگی / ↓ ↑

نظام اجتماعی / سلسله‏مراتب عوامل مشروط‏کننده

نظام شخصیتی

ارگانیسم رفتاری / ↓ ↑

محیط کنش: محیط ارگانیک و جسمانی / انرژی بالا(شرایط)

به عبارت دیگر، در سطوح بالای هر نظام کنشی مؤلفه‏های فرهنگی و فکری تولید می‏شود که این مؤلفه‏ها در قالب اطلاعات در نظامی سلسله‏مراتبی نهایتاً در محیط کنش به رفتار بدل می‏شوند.

رویکرد کارکردگرایی ساختی به پدیده‏ی خشونت و پرخاشگری تماشاگران رویدادهای ورزشی از دو منظر زیر قابل تأمل است:

الف) فعالیت‏های ورزشی و عرصه‏های برگزاری آنها حیطه‏ی مناسبی برای تخلیه سودمند انرژی پرخاشجویانه و خشونت‏آمیزی است که احتمالاً در سایر عرصه‏های زندگی اجتماعی متراکم شده‏اند.

ب) خشونت و پرخاشگری در صورتی که خارج از ضوابط و مقررات حاکم بر میادین ورزشی صورت پذیرد، به عنوان ”رفتاری کجروانه“ و دارای کارکرد نامناسب تلقی می‌شود که بر ساختار نهاد ورزش و سیستم عملکردی آن پیامدهای سوء و منفی می‌گذارند. از این منظر، می‏توان خشونت و پرخاشگری را به عنوان رفتاری کجروانه که نتیجه‏ی کاستی در ترکیب اجزای مختلف تشکیل دهنده‏ی رفتار است مورد مطالعه قرار داد.

ورزش بخشی از یک سیستم ساختاری و کلان اجتماعی است که به همراهِ، و در کنار سایر نهادهای اجتماعی کارکرد و نقش موثر و سودمندی در حفظ نظم و ثبات اجتماعی دارا می‌باشد. اما، با توجه به نظر مرتن و نگرش میان‏بُرد به پدیده‏ی مورد مطالعه، ورزش فوتبال و رفتار تماشاگران آن به خودی خود یک سیستم ساختاری در نظر گرفته شده است که دارای اجزایی است و عملکرد اجزاء به اتفاق سبب برقراری نظم و ثبات در درون این سیستم می‌گردد. به عبارت دیگر، رفتار تماشاگران فوتبال بخشی از یک خرده ‌سیستم ورزشی- اجتماعی است که برخی مؤلفه‏های آن درونی و متاثر از عملکرد دیگر اجزاء این خرده سیستم است، و برخی دیگر از مؤلفه‏های آن بیرونی و ملهم از عملکرد سایر سیستم‏ها و خرده سیستم‏های اجتماعی است. در همین راستا، خشونت و پرخاشگری، هم در ساختار فعالیت‏های ورزشی و هم در عرصه‏ی سایر فعالیت‏های اجتماعی که در دیگر حیطه‏ها انجام می‌شوند، می‌تواند عاملی در نظر گرفته شود که دارای ”کارکرد نامناسب“ است.

به نظر مرتن، الگوی رفتار اجتماعی براساس سازگاری بین اهداف فرهنگی جامعه با ابزارهای نهادی موجود در جامعه برای تحقق آن اهداف تنظیم می‌شود. در صورتی که بین اهداف فرهنگی جامعه و ابزارهای نهادی تحقق آنها شکاف ایجاد شود، ثبات اجتماعی دچار اختلال می‌شود. این اختلال یا ناهمنوایی به چهار شکل خود را نشان می‌دهد؛ نوآوری۲۴، که در آن اهداف فرهنگی و اجتماعی پذیرفته می‌شوند، اما برای تحقق آنها از وسایلی غیر از وسایل مجاز اجتماعی استفاده می‌شود؛ مناسک گرایی۲۵، که بی توجه به اهداف فرهنگ و اجتماعی به شکلی افراطی به ابزارها و وسایل تحقق آنها تمسک می‌شود؛ گوشه‏گیری۲۶، که نه ابزارها و نه اهداف هیچکدام پذیرفته نمی‌شوند و فرد خود را به طور کامل از جریان حاکم بر جامعه کنار می‌کشد؛ و طغیان۲۷، که به عدم پذیرش کامل اهداف فرهنگی موجود و ابزارهای تحقق آنها اشاره دارد، با این تفاوت نسبت به گوشه‏گیری که در این حالت اهداف و ابزارهای جدیدی جایگزین گزینه‏های موجود می‌شوند.

به این ترتیب، هنگام استفاده از این مدل در مورد خشونت و پرخاشگری تماشاگران فوتبال، همنوایی تماشاگران با اهداف و وسایل مجاز رفتار و فعالیت آنها محور سازگاری و موارد دیگر، که به طور عمده شامل نوع دوم و سوم یعنی نوآوری و مناسک‏گرایی است، مصادیق ناهمنوایی در نظر گرفته می‌شود.

چارچوب نظری مقاله‏ی حاضر با الهام از رویکرد کارکردگرایی ساختی به تفسیر و تبیین پدیده‏ی خشونت و پرخاشگری تماشاگران فوتبال می‏پردازد. امّا، با توجه به تجربه‏های کاربردی این رویکرد نظری، که در سطح کلان احتمالاً به ‌سردرگمی و اغتشاش در مطالعه منجر می‏گردد، با استناد به رویکرد تئوری برد متوسط۲۸، برای ‌ورزش به عنوان یک نهاد اجتماعی نقشی سودمند در حفظ نظم و ثبات اجتماعی درنظر گرفته‌ شده است. افزون بر الهام پذیری از دیدگاه کارکردگرایی ساختی، الگوی نظری مقاله‏ی حاضر از مدل علّی – توصیفی”آر. کلارک“ در مورد سبب‏شناسی وندالیسم و شناخت عامل‌های مؤثر در بروز آن نیز بهره جسته است. ”کلارک“ با استفاده از مجموعه‏ای از متغیّرهای متعامل و در چارچوب یک رویکرد روان‏شناسانه‏ی اجتماعی مبادرت به تبیین متغیّرهای مستقل تأثیرگذار بر رفتار بزهکارانه نموده است (کلارک، ۱۹۹۱). وی در الگوی خود از هشت گروه متغیّرهای مستقل و در عین حال به هم مرتبط استفاده کرده است (محسنی تبریزی، ۱۳۷۹: ۵-۲۰۲). برای تنظیم الگوی مطالعه‏ی حاضر و آسیب‏شناسی اجتماعی رفتار تماشاگران مسابقات فوتبال، سه گروه از متغیّرهای الگوی کلارک که عمدتاً مبتنی برجنبه‏های زیست‏شناسانه بودند کنار گذاشته شده و پنج گروه دیگر با رویکردی کارکردی- ساختی مورد استفاده قرار گرفتند. این گروه‏ها تحت عنوان متغیرهای موثر بر جامعه‏پذیری اولیه و ثانویه، وضعیت اجتماعی و اقتصادی، بحرانها و وقایع زندگی، عامل‏ها و شرایط وضعیتی و عامل‏های کارکردی نام گذاری شده‏اند.

۱) متغیرهایی که تحت عنوان تجربه‏های نخستین دوران کودکی، محیط اولیه و شرایط نخستین رشد و تربیت مورد توجه قرار دارند و می‌توان آنها را به عنوان متغیرهای تاثیرگذار بر جامعه پذیری نامگذاری کرد.

۲) عامل‏های جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی مانند سن، جنس، وضعیت تأهل، پایگاه اجتماعی که برای هر تحلیل جامعه‏شناسانه از کجروی به طور عام، و خشونت و پرخاشگری به طور خاص ضروری می‌نماید. این گروه از عامل‏ها، درعین حال به عنوان عامل‏هایی مطرح گردیده‏اند که به طور گسترده فرصت‏های رسیدن افراد به موفقیت و رضایتمندی از زندگی را تعیین می‌کنند. افزون براین، عامل‏های مذکور در استفاده‏ی بهینه افراد و گروه‏های اجتماعی از فرصت‏ها و وسایل نهادینه شده جهت نیل به اهداف فرهنگی و انطباق با قواعد رفتار اجتماعی مورد انتظار، و بالعکس در عدم متابعت آنان از معیارها و موازین وضع شده و هنجارهای اجتماعی و بدل شدن به یک بزهکار اجتماعی و ارتکاب خشونت و پرخاشگری نقش دارند.

۳)گروه دیگری از متغیرها که ناظر به تحلیل گسترده‏تر جامعه‏شناسانه از جامعه‏پذیری و یادگیری رفتار خشونت‏آمیز و پرخاشجویانه است. در این گروه وضعیت و شرایط فعلی افراد خشونت طلب، میزان کنترل خانواده بر آنها، آزادی‏هایی که در فعالیت‏های روزانه خود از آن برخوردارند، محله‏ی مسکونی افراد، نوع همبازی‏ها و ”گروه همال“۲۹ افراد و بالاخره نحوه‏ی استفاده‏ی آنان از اوقات فراغت و چگونگی گذران آن به عنوان عامل‏های تاثیرگذار بر خشونت طلبی یا مسالمت جویی آنان در محیط‏های ورزشی فوتبال مورد نظر هستند.

۴) برخی از عامل‏ها به عنوان بحران‏ها و وقایع۳۰ که به طور مستقیم یا غیرمستقیم در تمایلات افراد به خشونت طلبی و پرخاشجویی موثرند، مورد توجه قرار می‌گیرند. این عامل‏ها عبارتند از سابقه‏ی نزاع و کتک‏کاری، درگیری در مدرسه، ایجاد مزاحمت و دردسر در محله، محیط خانه، مدرسه و گروه‏های همبازی و همالان، سابقه اعتیاد و مصرف مواد مخدر، سابقه ناکامی ‌در تحصیل و سایر امور زندگی، که آمادگی ارتکاب خشونت و پرخاشگری را فراهم می‌سازند.

۵) گروهی از عامل‏ها که به موقعیت‏ها و وضعیت‏های خاص مربوط می‌باشند و به ”عامل‏های وضعیتی“۳۱ موسوم هستند. از جمله این عامل‏ها می‌توان به زمان برگزاری مسابقه، شرایط فیزیکی محل برگزاری مسابقه، اهمیت و حساسیت نتیجه مسابقه، سیستم کنترل اجتماعی و مدیریت ورزشگاه‏های محل برگزاری مسابقات اشاره کرد.

با افزودن عامل‏های کارکردی به پنج گروه متغیرهای ذکر شده ،که ذیل آن مکانیسم‏های برقراری روابط اجتماعی بین تماشاگران و طرفداران تیم‏های ورزشی مورد بررسی قرار می‌گیرد، و نیز شیوه‏های برقراری ارتباطات آموزشی، فرهنگی و ورزشی از جانب باشگاه‏ها و دست اندر‏کاران امر مشخص می‌گردد، الگوی مطالعه تکمیل می‌گردد.

● روش و تکنیک تحقیق

رویه‏ی پژوهشی این تحقیق توصیفی – تبیینی است و برآیند دو نوع پژوهش، یعنی تحلیل تاریخی و پژوهش پیمایشی است. در این راستا، علاوه براستفاده از آمارها و اطلاعات ثانویه و روش اسنادی، مبادرت به تکمیل پُرسشنامه از آزمودنی‏ها- تماشاگران - شده است. افزون براین، به عنوان روش‏های مکمّل از مشاهده‏ی مشارکتی۳۲، و مصاحبه‏ی هدایت نشده برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. به این ترتیب، در مطالعه‏ی حاضر، به طور همزمان از روش‏های اسنادی، مشاهده‏ی مشارکتی، بررسی میدانی و پیمایش استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، به تناسب سطح سنجش متغیّرها از تکنیک‏های گوناگونی مانند تحلیل واریانس، تحلیل عاملی، رگرسیون چند متغیّره، تحلیل مسیر و تحلیل محتوا استفاده شده است.

● جمعیت آماری و شیوه‏ی نمونه‏یابی

جمعیت آماری پژوهش حاضر شامل طرفداران مرد دو تیم استقلال و پرسپولیس است که برای تماشای دیدارهای این دو تیم به ورزشگاه می‏آیند. در این پژوهش زمان گردآوری اطلاعات سال۸۰-۱۳۷۹ و مکان آن ورزشگاه آزادی بوده است. برای جمع آوری اطلاعات تکمیلی در چند مورد به محل تمرین دو تیم در ورزشگاه‏های شهید مرغوبکار و کارگران نیز مراجعه شده است. در این پژوهش ابتدا به عنوان مطالعه مقدماتی۳۳ ۱۰۰ نفر از هواداران دو تیم استقلال و پرسپولیس انتخاب شدند و پس از پیش آزمون پُرسشنامه‏ی تحقیق با استفاده از آماره‏های مربوط به سن و میزان تحصیلات ۵۰۰/۲۳ نفر به عنوان جمعیت مورد مطالعه مشخص گردید. با استفاده از آماره‏های دو صفت سن و میزان تحصیلات اقدام به تعیین حجم نمونه گردید که در نهایت تعداد ۴۰۴ پُرسشنامه از هواداران دو تیم (۲۴۲ نفر از طرفداران تیم پرسپولیس و ۱۶۲ نفر از طرفداران تیم استقلال) تکمیل شد.

● نتایج پژوهش


عامل های جامعه شناسانه ی خشونت و پرخاشگری تماشاگران

نویسنده: محمدمهدی رحمتی

فهرست منابع

ارونسون، الیوت (۱۳۶۹) ”روانشناسی اجتماعی“، ترجمه‏ی حسین شکرکن، تهران، رشد.

ریتزر، جورج (۱۳۷۴) ”نظریه‏ی جامعه‏شناسی در دوران معاصر“، ترجمه‏ی محسن ثلاثی، چاپ دوم، انتشارات علمی.

ژانورن، پاتریس (۱۳۶۷) “وندالیسم، بیماری جهانی خرابکاری “، ترجمه‏ی فرخ ماهان، مجله دانشمند.

فتحی، هوشنگ (۱۳۶۳) ” فوتبال، خشونت، سیاست“، تهران ، انتشارات مجرد.

فروم، اریش (۱۳۶۱) ”هنر عشق ورزیدن“،ترجمه پوری سلطانی،انتشارات مروارید.

محسنی تبریزی، علیرضا (۱۳۷۹) ”مبانی نظری و تجربی وندالیسم:مروری بر یافته های یک تحقیق“، نامه‏ی علوم اجتماعی ، دانشکده‏ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران (۱۶).

ویلیامز، جان؛دانینگ، اریک؛و مورفی، پاتریک (۱۳۷۹) ”کندوکاوی در اوباشیگری در فوتبال“، ترجمه و تلخیص حسن افشار، تهران ، نشر مرکز.

۸- Alderman R.B.(۱۹۷۴)" psychological Behavior in Sport", Philadelphia :W.B.Saundres.

۹- Argyle Michael(۱۹۹۳)" Bodily Communication" , Routledge.

۱۰- Aronson Elliot(۱۹۹۵)" The Social Animal" ,W.H.Freeman and Company.

۱۱- Baron Robert and Byren Donn(۱۹۹۴)" Social Psychology :Understanding Human Interaction", Allyn and Bacon.

۱۲- Berkowitz Leonard (۱۹۸۶)" A Survey of Social Psychology" ,CBS College Publishing.

۱۳- Blanchard Kendall(۱۹۸۵)" The Anthropology of Sport", Bergin and Garvey Publishers, inc.

۱۴- Cashmore Ellis(۱۹۹۸)"Making Sense of Sports" , Routledge.

۱۵- Cashmore Ellis(۲۰۰۰)"Sports Culture :An A-Z Guide" ,Routledge.

۱۶- Clarke R.V.G.(۱۹۹۱)"Tackling Vandalism" ,A Home Office , Research Unit Report ,London.

۱۷- Coakley Jay J.(۱۹۹۸)"Sport in Society : Issues and Controversies" McGraw-Hill Inc.

۱۸- Jarvie Grant and Maguire Joseph(۱۹۹۴)"Sport and Leisure in Social Thought" , Routledge.

۱۹- Leonard Willbert Marcllus(۱۹۸۸)"A Sociological Perspective of Sport" ,New York , MacMillan Publishing Company.

۲۰- Nixon Howard L. and Frey James H.(۱۹۹۶)"A Sociology of Sport" , Wadsworth Publishing Company.

۲۱- Russel Gordon W.(۱۹۹۳)"The Social Psychology of Sport" , New York : Springer – Verlag.

۲۲- Sabini John(۱۹۹۵)"Social Psychology" , W.W.Norton & Company Inc.

۲۳- Schaefer Richard T. and Lamm Robert P.(۱۹۹۲)"Sociology" , McGraw-Hill , Inc.

۲۴- Smith Peter B. and Bond Michael Harris(۱۹۹۳)"Social Psychology Across Cultures : Analysis and Perspectives" ,Harvester Wheatsheaf.

۲۵- Wiggins James A. ,Wiggins Beverly B. and Vander Zanden James(۱۹۹۴)"Social Psychology" , McGraw-Hill ,Inc.

The Impacts of Social Factors on Violence and Aggression of Football Fans; A Survey in Tehran

Mohammad Mahdi Rahmati

Gilan University

Abstract

In this article, the researchers has tried to define the concepts of aggressiveness and violence with regard to behavior of football fans. Then, a major question have been posed and scientifically answered. What is the violence in sports and what sociological factors are effective in its emergence?

Empirically, based on a combination of Clarek۰۳۹;s social pathology and structural functionalism viewpoint, a descriptive – causal model is designed and tested to study the pathological dimensions of football fan۰۳۹;s behavior in Tehran – Iran.

Findings of this research indicate that, in chief, variables such as importance and sensitivity of games results, violent and aggressive behaviors and actions of players during the games, and the quality of judgment have some effects on verbal aggressiveness of football fans. Variables such as age, amount of control and supervision of family, and socio – economic status have negative effect on fans tendency about the aggressive and violent behaviors and activities. Furthermore, variables such as quarrel background, tension background in family, criminal bad record, having friends and peers with bad record, relationship with criminal kinsfolk, societal departure to stadium, relationship with club and its authorities, and maladjustment between sport expectations and the instruments that supply those, have positive effect on violent and aggressive tendency of football fans.

Keywords: sociology, sports, violence, aggression,hooliganism,structural functionalism


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.