یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

مصائب پذیرش مهاجر


مصائب پذیرش مهاجر

مهاجرت و افزایش نابرابری ها جمعیت شمال غرب اروپا را نامتجانس می کند

در سال ۱۹۶۵ حزب سوسیال دموکرات سوئد اجرای برنامه‌ای موسوم به «میلیون» را آغاز کرد که بر اساس آن قرار بود یک میلیون خانه نوساز در کشوری که تنها ۷/۷ میلیون نفر جمعیت داشت، ساخته شود. این خانه‌ها همه آنچه را که شهروندان خوب دموکرات می‌خواستند از دسترسی آسان به خدمات شهری گرفته تا فضای سبز، در بر داشتند.

دولت هدف خود را تا ۶۰۰۰ خانه دیگر افزایش داد اما از جنبه‌های دیگر، «برنامه میلیون» درست پیش نرفت. خیلی زود کارگران سوئدی نشان دادند که در اولین فرصت از این خانه‌ها فرار می‌کنند، خانه‌هایی که به آپارتمان‌های چندین طبقه در حومه شهرها بدل شدند. در دهه ۱۹۸۰ خانه‌های برنامه میلیون از کارگرانی پر شد که از بالکان و یونان آمده بودند. امروز که کارگران میهمان هم از این خانه‌ها رفته‌اند، جای آنها را پناهندگانی از نقاط پرآشوب دنیا اشغال کرده‌اند.

رزنگارد نام محلی است که زمانی یکی از غرورآفرین‌ترین دستاوردهای این طرح محسوب می‌شد: توسعه‌ منطقه‌ای وسیع در نزدیکی مرکز مالمو، یکی از مراکز صنعتی سوئد که اطراف آن را فضای باز احاطه کرده بود. امروز بیش از ۸۰ درصد جمعیت ۲۴۰۰۰ نفری این منطقه را مهاجران تشکیل می‌دهند. در بین مغازه‌های این منطقه نام‌هایی چون بابل و لبنان مشاهده می‌شود. زنان این محله پوشیده در حجاب و روسری در باران و یخبندان به خرید می‌روند. مردان اما در کافه‌ها می‌نشینند و قهوه تلخ می‌خورند و از باران در امان می‌مانند. یک کامیون ساندویچ‌های فلافل می‌فروشد.

دولت سوئد همه تلاش خود را می‌کند تا با این مهاجران در تماس باشد. کتابخانه محلی این منطقه دارای یک کافه تبادل زبان‌ها و یک اتاق شطرنج است. یک مجتمع ورزشی در آنجا هست که یک استخر شنا و یک رینگ بوکس را در خود جای داده است. افرادی که لباس‌های سرخ بر تن دارند «میزبانان رزنگارد» هستند که البته اغلب آنها نیز خود از مهاجرانند. وظیفه آنان این است که به افراد کمک کنند تا درباره مسائل رفاهی خود مذاکره کنند.

با این وجود ارتباط بین دولت و ارباب رجوع‌ها تحت فشار قرار گرفته است. توبیاس بیلستروم، وزیر مهاجرت و نماینده سابق مالمو در پارلمان می‌گوید: «در سوئد داشتن یک شغل یعنی همه چیز.» اما در رزنگارد تنها ۳۸ درصد افراد دارای یک شغل هستند. جوانان خشمگین از این مساله دست به آشوب زدند و ایستگاه‌های دوچرخه و مراکز بازیافت و خودروها را تخریب کردند.

پیر برینکمو پیش از این یک روزنامه‌نگار بود اما وقتی کتابی نوشت درباره یک پسر سومالیایی که در موگادیشوی درگیر در جنگ بزرگ شده بود، زندگی‌اش تغییر کرد. اکنون او سازمانی را اداره می‌کند که تخصص آن کمک به پناهندگان سومالیایی است و این کار را از زیرزمین آپارتمان‌های رزنگارد آغاز می‌کند. دیوارهای این مرکز با تصاویری از مقاماتی که با برینکمو دیدار داشتند و جوایزی که به وی تعلق گرفت تزئین شده است. اما او از طرفداران سیاست‌های دولت نیست و به این نکته اشاره می‌کند که سیاستمداران درباره دشواری‌های یکپارچه‌سازی سومالیایی‌ها با جامعه سوئدی هیچ دید درستی ندارند. سه‌چهارم کودکان سومالی ترک تحصیل می‌کنند. او می‌گوید: «برای مهاجران سومالیایی که به سوئد می‌آیند مانند آن است که به کره مریخ آمده‌اند.»

مهاجرت دسته جمعی موجب بروز مشکلاتی جدی برای منطقه می‌شود. اگر قرار باشد کشورهای شمال غرب اروپا قادر به تامین رفاه برای آنها باشند، باید ۸۰ درصد از بزرگسالان آنها جزو نیروی کار محسوب شوند و این در شرایطی است که مشارکت مهاجران غیراروپایی در نیروی کار بسیار کمتر از این میزان است. در سوئد تنها ۵۱ درصد از غیراروپایی‌ها دارای شغل هستند و این در شرایطی است که این رقم برای سوئدی‌ها ۸۴ درصد است.

برای کشورهای شمال غرب اروپا این ضروری است که مردمشان را متقاعد سازند که مالیات‌ها برایشان بازدهی خوبی را به ارمغان می‌آورد؛ اما حقیقت این است که مهاجرت دسته‌جمعی موجب شکل‌گیری طبقه‌ای اجتماعی شده است که به طور دائم به دولت وابسته‌اند.

توربن تراناس، محقق واحد تحقیقات موسسه راک‌وول دانمارک محاسبه کرده است که در اواسط دهه ۱۹۹۰، مهاجرانی که در دهه ۴۰ سالگی خود به سر می‌بردند، یعنی در سنی که باید بیشترین مشارکت را در تولید بودجه دولتی داشته باشند، بیش از مالیاتی که پرداخت می‌کردند از مزایای دولتی برخوردار می‌شده‌اند. در سوئد ۲۶ درصد از کل زندانیان و ۵۰ درصد از زندانیانی را که بیش از ۵ سال را در زندان سپری کرده‌اند، خارجی‌ها تشکیل می‌دهند. در حدود ۴۶ درصد از بیکاران غیراروپایی هستند و ۴۰ درصد از غیراروپایی‌ها جزو فقرا محسوب می‌شوند. این رقم برای خود سوئدی‌ها تنها ۱۰ درصد است.

مهاجران به شدت به «برنامه میلیون» وابسته‌اند تا حدی که یک روزنامه مهاجران به نام گرینگو که در استکهلم منتشر می‌شود آنها را «سوئدی‌های میلیون» نامیده است.

حقیقت این است که نرخ بالای مهاجرت اصل توزیع ثروت را که مرکز ثقل رفاه است مورد تهدید قرار می‌دهد. به طور کلی نابرابری درآمد در کشورهای شمال غرب اروپا کمتر از سایر کشورهای جهان است اما ماتز دالبرگ از دانشگاه اوپسالا به این نکته اشاره می‌کند که مهاجرت موجب شده است مردم تمایل کمتری به حمایت از توزیع ثروت نشان دهند و این بی رغبتی در میان پردرآمدها بیشتر به چشم می‌خورد. علاوه بر این مهاجرت موجب برخوردهای فرهنگی می‌شود. اهالی شمال اروپا به شدت به ارزش‌های لیبرال به ویژه برابری جنسیتی و آزادی بیان معتقدند؛ اما بسیاری از مهاجران از کشورهایی می‌آیند که در آنها مردان و زنان از هم جداسازی شده‌اند و انتقاد از مقامات دولتی جرمی جدی تلقی می‌شود.

مهاجرت همچنین موجب تقسیم‌بندی مردمان شمال اروپا شده است. سوئدی‌ها روش خود در گشودن آغوش به روی پناهجویان را تمثیلی از بهترین ویژگی‌های فرهنگی خود می‌دانند. اما دانمارکی‌ها با روی کار آمدن حزب خلق دانمارک که رویکردی ضدمهاجرت داشت، سیاست‌های مهاجرتی خود را در سال ۱۹۹۹ مورد بازبینی قرار دادند. آنها قوانین مربوط به دور هم جمع شدن افراد یک خانواده را سخت تر کردند و درخواست تازه‌واردها برای بهره‌مندی از مزایای دولتی را دشوارتر ساختند. گرچه امروز دانمارک بیش از هر زمان دیگری مهاجر غیراروپایی می‌پذیرد، اما از تعداد پناهندگان خود کاسته است و در عوض بر تعداد افرادی که ویزای دانشجویی یا کاری می‌گیرند، افزوده است.

بزرگ‌ترین نزاع اما در ذهن اهالی شمال اروپا در جریان است. هر روز بر تعداد لیبرال‌های مخالف پذیرش مهاجران افزوده می‌شود. تعداد حملاتی که یک سر آن به مهاجران مربوط است روز به روز در حال افزایش است. در سال ۲۰۱۰ تیمور عبدالوهاب العبداوی خود را در بین جمعیتی که برای خرید کریسمس به مرکز استکهلم آمده بودند، منفجر کرد. شاید بنا به هر یک از دلایل مذکور باشد که امروز سوئد بیشتر به کارکنان دارای مهارت‌های بالا اجازه مهاجرت به این کشور را می‌دهد. گرچه این سیاست‌ها جای بحث و مناقشات زیادی را باز می‌کند.

مترجم: شادی آذری