جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

محكوم به قهرمانی


محكوم به قهرمانی

استرالیا و جام ملت های آسیا ۲۰۰۷

جام ملت های آسیا ۲۰۰۷ به سرعت از راه رسیده و با این كه در جدیدترین جدول فیفا ژاپن در بین آسیایی ها اول شده و فاتح دو دوره آخر این پیكارها محسوب می گردد و ایران و عربستان و كره جنوبی نیز داعیه و تصور مسلم قهرمانی دارند اما استرالیا خواه ناخواه از دید بسیاری از ناظران شانس دار اول پیروزی به حساب می آید و حتی محكوم به قهرمانی در رقابتی است كه طبق نظر بسیاری از كارشناسان سطح و كلاس آن نازل تر از توان عمومی فوتبال استرالیا است.

شاید به همین خاطر باشد كه گراهام آرنولد مربی تیم ملی استرالیا دست به انتخاب تمامی نفرات بالقوه و نیروهای در دسترس شامل لژیونرهای نامدار اروپایی زده و مصمم بوده است تمام ستاره های استرالیا را به شرق آسیا ببرد و با این كه ظرف روزهای اخیر تعداد قلیلی از دعوت شده ها با تظاهر به مصدومیت از این پیكارها كنار كشیده اند، اما تیمی كه در نهایت به تایلند رفته و دیروز (یكشنبه) در نخستین مسابقه خود روبه روی عمان ایستاد، تیم توانا و پرمهره ای است.

● زیر سایه شنا

جام ملت های آسیا ۲۰۰۷ در ۴ كشور شرق آسیایی مالزی، تایلند، ویتنام و اندونزی برپا می شود و گروهی كه استرالیا در آن قرار دارد در بانكوك مستقر است و انتظار می رود استقبال فوتبالدوستان در آن جا از تیم استرالیا به درجات بسیار بالایی برسد و شمار مسافران اقیانوسیه در بانكوك در این روزها به حد چشمگیری بالغ شده است. این درحالی شكل می گیرد كه فوتبال هیچگاه در استرالیا ورزش اول محسوب نشده و زیرسایه شنا، هاكی روی چمن و حتی كریكت قرار داشته است.

با این حال اگر استرالیا درخواست انتقال از جامعه فوتبال اقیانوسیه و انتقال به AFC داد و از شروع سال ۲۰۰۶ چنین كرد، برای افزایش بخت هایش جهت حضور در دور پایانی جام های جهانی بود. درحالت قبلی استرالیا مجبور بود پس از هر بار قهرمانی های تقریباً قطعی اش در قاره خود در دیدارهای پلی اف روبه روی نمایندگان آمریكای جنوبی و گاهی آسیا بایستد و با شكست در آن مرحله به جام راه نمی یافت. امروز با عضویت در «AFC» استرالیا می تواند یكی از ۴ سهمیه ثابت آسیا در جام جهانی را مال خود كند و از گرداب دیدارهای پلی اف رهایی یابد.

● سخت تر از تصورات

جام ملت های آسیا میدانی برای محك زنی توان استرالیا در خصوص مسأله فوق است اما قراین می گویند كار در بانكوك نیز می تواند برای تیم استرالیا بسیار سخت تر از تصورات مردم این كشور باشد. از یك سو لژیونرهای نامدار استرالیا كه گراهام آرنولد این قدر اصرار بر شركت شان در جام داشته، در پایان فصل طولانی فوتبال اروپا خسته اند، دوماً هوای بسیار گرم و مرطوب و شرجی تایلند در این موقع از سال و سپس توان حریفان كه برخی برای استرالیایی ها ناشناخته اند، می توانند عامل ناكامی احتمالی یاران ویدوكا و كیول در جام امسال قاره كهن باشند.

شاید خوردن به رقبایی پرقدرت مثل آرژانتین و اروگوئه در مرحله پلی اف جام های جهانی بیشترین سهم مستقیم را در نرسیدن استرالیا به دور پایانی در سال های ۱۹۷۴ تا ۲۰۰۶ داشته، اما در داخل استرالیا نیز بدخواهان تیم ملی فوتبال این كشور كم نبوده اند. روایت می كنند هربار كه استرالیا نمی توانست از معبر مرحله انتخابی جام های جهانی بالا برود، نهادهایی مثل فدراسیون راگبی استرالیا و یا «Aussie Rules» (نوعی فوتبال محلی در استرالیا كه با Soccer فرق می كند) جشن می گرفته اند و فوتبال و فوتبالی ها را مسخره می كرده اند، زیرا نتوانسته بودند سایر رشته های ورزشی كشور را تحت الشعاع خود قرار دهند و به رغم سر و صدا و امیدهای بسیار باز هم باعث شكست كشورشان شده اند و این می توانست تبلیغی مستقیم برای سایر ورزش ها باشدكه حتی یك صدم فوتبال خرج ندارند اما دهها برابر آن موفق و مدال آور بوده اند.

● جنگ های قومی

فوتبال استرالیا هم با خودش بد كرده است. نداشتن یك مدیریت قوی و دیرپا و پرتداوم طی سالهای اخیر وجنگ های داخلی آشكار و همچنین یك لیگ سراسری كه در آن برخوردها، شكلی قومی و نژادی یافته و از حالت ورزشی صرف خارج شده همه و همه كارایی فوتبال را در استرالیا كاهش داده است. این تضادها سبب شده هواداران این تیم ها به دفعات روی سكوها با یكدیگر به شدیدترین شكل كتك كاری كنند و چون فوتبال ، وسیله ای برای برتری این قوم بر آن قوم در سطح استرالیا شناخته شده، تنش های آن نیز بیشتر اجتماعی باشد، تا ورزشی.

چنین مسائلی سبب شد سالها فوتبال (كه در استرالیا wogball خوانده می شد) بیشتر مختص مهاجران اروپایی جلوه كند و بومی ها چندان شیفته آن نباشند. با چنین مقدمه ای نوجوانان در استرالیا اغلب به رشته های Aussie Rules و راگبی كشیده می شدند. ناكامی های متعدد در دورهای مقدماتی جام جهانی نیز مزید بر علت می شد و بر ناامیدی ها نسبت به فوتبال می افزود.

● زمان خودنمایی

تا این كه برگزاری المپیك ۲۰۰۰ در سیدنی یك موج تازه از علاقه نسبت به فوتبال به وجود آورد و نمایش مطلوب تیم ملی امید استرالیا در آن رقابتها بر میزان اشتیاق ها افزود. سپس نمایش خوب تیم ملی فوتبال بزرگسالان استرالیا در جام جهانی ۲۰۰۶ نیز، آن جا كه شاگردان وقت گاس هیدینگ معروف و هلندی به تنها آسیایی صعود كننده به مرحله حذفی جام بدل شدند، باز استرالیایی ها را بیشتر به سمت فوتبال كشاند، هرچند فقط یك نمایش مقتدرانه گرنت هكت و ایان تورپ (قبل از بازنشستگی اش ) در شنا كافی بود تا تمامی علاقه ها به فوتبال رنگ ببازد و سایر ورزش ها بر این رشته سایه بیندازند.

همین امروز تیم ملی فوتبال استرالیا سرشار از نام هایی است كه هرجور به آنها نگاه كنید هیچ ربطی به بومی های این كشور و اهالی حقیقی استرالیا ندارند و حتی اسم شان از فرسنگها دور داد می زند كه به مهاجران و اروپایی های مسافر تعلق دارند. زلیكو كالاچ دروازه بان دوم استرالیا كه به طرزی شگفت آور و به دلیلی نامعلوم برای حضور در جام ملت های آسیا انتخاب نشده، نمونه روشنی در این خصوص است و حتی تا نام مارك ویدوكا كاپیتان دوسال اخیر استرالیا می آید، بلافاصله باید بپرسید این اسلاوتبارها و كروات های ذاتی در استرالیا چه می كنند؟ با این حال همین مهاجران در حرف و سخن چنان به استرالیا پای بندی نشان می دهندكه مجبورید تردیدتان نسبت به آنها را كنار بگذارید و این فرض را وارد محاسبات خود كنید كه آنها فقط به بهروزی این كشور می اندیشند. ویدوكا كه پیشتر نامش آمد و سالها است در انگلیس بازی می كند و سابقه عضویت در لیدز و میدلزبرو را دارد و به تازگی به نیوكاسل كوچ كرده، متولد ملبورن است اما اصل و تبار خانواده اش از كرواسی می آید و حتی دوستانش می گویند ۱۵ سال پیش كه در سطح فوتبال آموزشگاه های استرالیا می درخشید، هر بار گلی می زد، یك پرچم كوچك كرواسی و یوگسلاوی سابق را (كه كرواسی از دل آن بیرون آمد) از جیبش درمی آورد و تكان می داد.

● مهلتی كم و ناكافی

این كه چطور می توان این طبایع مختلف را با یكدیگر جوش داد و منافع مشترك ملی در فوتبال استرالیا ایجاد كرد، همیشه یك معضل بوده و مسأله دیگر طول مدت كم اردوهای ملی است كه باعث شده تیم ملی استرالیا بدون هماهنگی كامل به میدان آید و هر چند این مشكل را در تمام كشورهای صاحب لژیونرهای متعدد می توان سراغ كرد اما در استرالیا فاصله بسیار زیاد بین این قاره و سایر قاره ها حتی طول مدت سفر منتخبین را برای گردهمایی در یك محل و جا بیشتر و به تبع آن فرصت و مهلت اردو و كار مشترك آنان را كمتر كرده است.

پول و میزان درآمد فوتبالیست های استرالیایی نیز یك مسأله مهم در این ارتباط بوده است. امروزه به بازیكنی مثل لوكاس نیل كه بازیكن شاخصی در خط دفاعی است هفته ای ۱۲۰ هزار دلار حقوق می دهند، این درآمدی است كه او در باشگاه جدیدش یعنی وستهام انگلیس دارد و پیش از آن هم او در یك باشگاه دیگر لیگ برتر این كشور (بلك برن) توپ می زد و وقتی این گونه درآمدها و چیزی بیش از این برای تیم كاهیل در اورتون، هری كیول در لیورپول و ویدوكا در نیوكاسل در كار است، بدیهی است كه انگیزه های آنان برای حضور در مسابقات ملی بیش از پیش كاهش یابد و با بهانه و بی بهانه به بسیاری از مسابقات ملی پشت كنند و مكرراً مدعی آسیب دیدگی خود شوند.

● سؤال روز

لیگ استرالیا كه به آن A-Leage می گویند، در دو سه سال اخیر رشد محسوسی داشته و قهرمانان دو سال گذشته آن كه سیدنی اف.سی و ملبورن ویكتوری هستند از پرنفوس ترین و عمده ترین مناطق كشور یعنی سیدنی و ملبورن می آیند و حضور ۵۰ هزار تماشاگر در دیدار پایانی فصل ۲۰۰۷ لیگ استرالیا نشان از تغییر نسبی طبایع در این كشور می داد.

با وجود این از ستاره های فوتبال استرالیا كمتر كسی رضایت داده است در این لیگ به میدان آید و جملگی در اروپا ساكن اند. تیم ملی استرالیا با تركیبی از این ستاره ها و نفرات مقیم وطن در دو هفته گذشته آخرین مراحل تداركات خود را برای سفر به بانكوك پشت سر گذاشت و در هر حال خوشحال است كه به جای بازی كردن با رقبایی بدوی مثل ساموا و جزایر سلیمان در قاره اقیانوسیه، از این پس با تیم های بسیار قوی تر آسیایی روبرو می شود و نخستین آن، همین جام ملت ها است. این خوشحالی در شرایطی است كه یاران ویدوكا در عمل هیچ تضمینی برای توفیق در این رقابت ها فراروی خود نمی بینند و حتی فراتر از آن مسابقه پیش رو برایشان یك فرایند و عرصه و وادی ناشناخته است و این كه چطور می توان یك تیم ولو قدرتمند را امیددار اول فتح جامی دانست كه شناختی از آن ندارد، از سؤال های منطقی و مهم روز است.

وصال روحانی