چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

نماز و تأمین امنیت اجتماعی


نماز و تأمین امنیت اجتماعی

باید دانست كه «نماز», تنها در بعد روحی, تأمین كننده «امنیت فردی» نمی باشد بلكه «امنیت فردی» آدمی را در بعد جسمانی نیز تأمین مینماید, زیرا بخشی از مقوله «امنیت فردی» وابسته به جسم و بدن مادی انسان است

باید دانست كه «نماز»، تنها در بعد روحی، تأمین كننده «امنیت فردی» نمی باشد بلكه «امنیت فردی» آدمی را در بعد جسمانی نیز تأمین مینماید، زیرا بخشی از مقوله «امنیت فردی» وابسته به جسم و بدن مادی انسان است. درست است كه مهمترین جنبه این موضوع، همانا بعد روحی و روانی آن میباشد، ولی آنچه مسلم است «امنیت جسمانی» كه عبارت است از «سلامت وپاكیزگی ظاهری» نیز دراین جهت بی تأثیر نمی باشد و «نماز» دراین جهت نیز منشأ اثر بسیاری میباشد.

انسان نمازگزار،برای آنكه از عبادت خود بهره كافی برده باشد، خود را مقید به رعایت اصول بهداشتی می داند، از استعمال و استفاده مسواك و تمیزكردن دندان ها و دهان غفلت نمی كند چرا كه می داند:

«از حضرت رسول(ص)، منقول است كه دو ركعت نماز كه با مسواك باشد بهتراز هفتاد ركعت نماز كه بی مسواك باشد.»(۱)

او برای هر نماز و به هنگام ایستادن دربرابر خداوند، موهای سر را آراسته كرده و شانه می كند زیرا:

«درحدیث حسن از امام موسی كاظم(ع) منقول است. درتفسیر آیه كریمه «خذوا زینتكم عند كل مسجد» یعنی بگیرید زینت خود را نزد هر مسجدی، حضرت فرمود: از این زینت است شانه كردن پیش از هر نمازی» (۲)نمازگزار حقیقی به هنگام نماز بوی خوش و عطر استفاده می كند زیرا:

«از حضرت امام جعفر صادق(ع) مروی است كه: نماز كسی كه خوشبو باشد بهتر است از هفتاد نماز كه بی بوی خوش باشد.» (۳)

و علاوه براین ها، او برای هر نماز ناگزیر از وضوساختن و در موارد لزوم غسل نمودن است، جامه های پاكیزه بر تن می كند و با لباسی آلوده و بوی ناك، به نماز نمی ایستد. خود را مقید می داند به گرفتن و چیدن ناخن ها و زدودن موهای اضافی از بدن، چرا كه این همه در ازدیاد پاداش نماز دخیل بوده و راه وصول به قرب پروردگار را هموارتر می سازد و درنتیجه تقید به چنین امری است كه نمازگزار «امنیت فردی» خود را در بعد جسمانی نیز تأمین نموده و بالمآل «نماز»، جسم و جان او را در حصاری از امنیت و آسایش قرار می دهد. و براستی برای تأمین «امنیت فردی» افراد در جوامع بشری چه عاملی را می توان نامبرد كه برتر از «نماز» باشد؟!

حال كه به طور اجمال با تأثیر ونقش عظیم نماز در ایجاد «امنیت فردی» آشنا شدیم، در ادامه این مقاله به نقش نماز در ایجاد «امنیت اجتماعی» اشاره كرده و به تشریح آن می پردازیم.

● نقش نماز در تأمین «امنیت اجتماعی»:

بدون شك امنیت اجتماعی، در تمامی جوامع بشری همواره از جانب كسانی تهدید شده و مختل گردیده است كه شخصیت فردی آنها بنابه علل گوناگون مورد اهانت واقع شده و در نتیجه «كرامت نفس» خود را از دست داده اند. چنین افرادی كه نفش و شخصیت آنها لگدكوب گردیده و دیگر عزت و كرامتی برای خود قائل نیستند، از دست زدن به انواع و اقسام بزهكاری ها و جرم و جنایت های اجتماعی، ابایی نداشته و احساس شرمساری نمی كنند و به همین دلیل جامعه از شر آنها ایمن نخواهد بود، همچنانكه در سخن حكیمانه ای كه از پیشوای دهم شیعیان امام هادی علیه السلام نقل شده می خوانیم: «من هانت علیه نفسه فلا تامن شره: كسی كه خود را حفیف و خوار می داند و در باطن، احساس پستی و حقارت می كند از شر او ایمنی نداشته باش.» (۴)

و اما نقطه مقابل این مسئله یعنی «ذلت نفس»، «كرامت نفس» و احساس عزت نمودن است كه آدمی را از هرگونه گناه فردی و اجتماعی مصون می دارد، همانگونه كه امیر مؤمنان علی (ع) در كلامی آسمانی می فرماید:

«من كرمت علیه نفسه لم یهنها بالمعصیه : آن كس كه بزرگی و كرامت نفس خود را باور دارد هرگز با پلیدی گناه ، پست و موهونش نمی كند. (۵)

از آنچه گفته شد، این نتیجه حاصل می شود كه برای برقراری «امنیت اجتماعی» یكی از راهكارهای اساسی و مهم، آن است كه عوامل عزت آفرین و كرامت بخش را شناسایی و تقویت نموده تا افراد جامعه با تمسك و عمل به آنها از چنان كرامت نفسی برخوردار شوند كه ارتكاب گناه حتی در خلوات و پنهانی برای آنها امری دشوار و هراسناك جلوه كند و بدین ترتیب انسانی كه از چنین «تربیت الهی» برخوردار شد هرگز نه در عرصه زندگی فردی و نه در عرصه زندگی اجتماعی، تهدیدی برای «امنیت و آسایش» خود و جامعه نخواهد بود. و در این راه یعنی مسیر «كرامت بخشی» به نفوس انسان ها، بدون شك، یكی از مهمترین عوامل و راهكارهای قابل توجه كه در عین حال هیچگونه هزینه ای را دربرندارد، امر مقدس و عظیم «نماز» می باشد. چرا كه نماز در واقع حلقه اتصال انسان با وجودی عظیم الشأن و بی نهایت بنام خداست كه یكی از مهمترین اسامی و صفات او «كریم» است بمعنی بزرگوار، و كسی است كه به مصداق آیه شریفه «فان العزه لله جمیعاً: تمامی عزت از آن خداست» دارنده تمامی مراتب عزت می باشد، و یقیناً انسانی كه با او سر و كار پیدا كرد، رنگ و بوی خدایی به خود می گیرد و «كریم» می گردد و «عزیز» می شود و چون چنین شد هرگز نفس كریم و عزیز خود را با گناه نمی آلاید و جامعه از جانب او در امن و آسایش قرار خواهد گرفت.

از سوی دیگر همانگونه كه می دانیم، خداوند عزیز در سوره مباركه عنكبوت آیه ۴۵ یكی از مهمترین آثار نماز را دور نمودن نماز گزار از «فساد و فحشاء» معرفی می نماید، آنجا كه می فرماید:

«ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنكر...:

در نتیجه انسان نمازگزار فردی است كه گرد گناه نمی گردد چرا كه صبح و شام با خدای خود در راز و نیازی عاشقانه است و حضور او را مستمراً درك می كند و چنانچه صحنه گناه و تجاوز به حقوق دیگران پیش آید، پا پس می كشد و مرتكب گناه نمی شود زیرا خداوند را حاضر و ناظر می داند و بالمآل جامعه از ناحیه او در امن و امان خواهد بود. نگاهی هر چند گذرا به تاریخچه زندگی بزهكاران اجتماعی و آنانكه «امنیت اجتماعی» را به نحوی از انحاء مختل نموده اند، به خوبی این نكته را ثابت می كند كه اكثر قریب به اتفاق آنان، كسانی بوده اند كه با نماز و مسجد ارتباطی نداشته و به این دو عنصر انسانساز علقه ای نشان نداده اند وبدین ترتیب خود را در عرصه حیات، یكه و آزاد شمرده و دست به گناهان عظیمی همچون قتل، تجاوز به عنف، سرقت و ... آلوده اند و جوامع بشری را با «ناامنی» مواجه نموده اند. حال آنكه در میان كسانی كه در طول حیات خود، بیشترین تعهد و مسئولیت را نسبت به جان، مال، عرض و ناموس دیگران داشته اند، همواره نام «نمازگزاران» و مقیدین به نماز از درخشندگی ویژه ای برخوردار بوده است. زیرا نمازگزار میداند كه «اقامه نماز» با «تجاوز به حقوق دیگران» سازگاری ندارد و اصولاً نمازی كه در كنار آن به نوعی «تجاوز» به حقوق انسان ها باشد، نماز نخواهد بود. جایی كه بودن حتی یك تار نخ غصبی در لباس نمازگزار، موجب بطلان نماز گردد، مسلم است كه نمازگزار خود را مقید به رعایت حقوق دیگران می كند و از دست یازیدن به گناهانی بزرگتر خودداری می كند. مطالعه زندگی نمازگزار ان حقیقی، در طول تاریخ، اثبات كننده این حقیقت مسلم است كه برای برقراری «امنیت اجتماعی» هیچ عاملی برتر و بالاتر از نماز نمی باشد، چراكه این خاصان درگاه خداوندی، چنان تقیدی به رعایت حقوق مردمان داشته اند كه گاه تا مرز وسواس پیش رفته اند. سلسله جنبان عرفان و تقوا، مولای متقیان علی(ع) در آن كلام نورانی خود می فرماید كه:

به خدا سوگند، اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر آسمان هاست به من دهند تا خدای را نافرمانی كنم كه پوست جوی را از مورچه ای ناروا بگیرم، چنین نخواهم كرد!...»(۶)

بدون تردید این همه تقید به رعایت حقوق دیگران و حتی حیوانات، از تأثیرات «نمازهای حقیقی» آن یگانه عالم خلقت است. و اینگونه است كه نماز، «نفس سركش» را مؤدب به آداب الهی و رعایت حقوق فردی و اجتماعی دیگران نموده و درنتیجه «امنیت اجتماعی» را در بالاترین سطح برای جوامع بشری به ارمغان می آورد.

آری، «نماز» بنابه تصریح آیه شریفه «ان الصلوه تنهی عن الفحشاء والمنكر» انسان را از «غیبت»، «دروغ»، «سرقت»، «قتل نفس»،«تجاوز به حریم‌ خصوصی دیگران»، «رباخواری»، «زنا»، «چشم‌چرانی»، «تهمت»، «حرامخواری»، «قمار»، «شرب خمر»، و هر آنچه از اعمال كه به نوعی منجر به تجاوز به حقوق دیگران و درنتیجه ایجاد اختلال در «امنیت اجتماعی» می گردد برحذر می دارد و آیا فقدان امنیت اجتماعی در جوامع بشری به غیر از این امور و امثالهم، سرچشمه ای دیگر دارد؟! و مگر تمامی هم و غم متولیان ایجاد «امنیت» و تئوری پردازان اجتماعی، دست یافتن به راه حلی عملی و كارا برای از بین بردن ناامنی و ریشه كن كردن عوامل آن نمی باشد؟ پس چرا باید از سهل ترین و در دسترس ترین و فی الواقع ارزان ترین راه حل این امر یعنی «نماز» غافل باشیم؟ و درست به همین خاطر است كه ما معتقدیم برای برقراری امنیت اجتماعی، بهترین و مهمترین راه، اصلاح و بهینه سازی رابطه بین «انسان» و «خداوند» و تلاش در جهت آشنا كردن «انسانها» با «خالق خویش» است كه این امر نیز ممكن نخواهد بود جز از طریق «اقامه نماز»، البته با توجه به تمامی شرایط صحت و قبول آن.

از آنچه در این مقاله به رشته تحریر درآمد دریافتیم كه برای برقراری امر مهم و حیاتی «امنیت»، در دو بعد فردی و اجتماعی، قبل از هر چیز باید به شناخت عوامل ایجادكننده آن پرداخت و در میان عوامل موجد «امنیت»، امر «نماز» بنابه دلایل متعدد برترین عامل میباشد و لذا بر دست اندركاران امر «امنیت» در جامعه، تبلیغ «نماز» و تشویق به آن امری بسیار لازم و ضروری است.

۱) حلیه المتقین باب پنجم فصل اول

۲) همان، باب پنجم فصل ششم

۳) همان، باب ششم فصل دوم

۴) مرتضی فرید، الحدیث (روایات تربیتی) ج ۲ ص ۳۷۳

۵) همان، جلد ۳ ص ۳۱۶

۶) نهج البلاغه خطبه ۴وم م



همچنین مشاهده کنید