جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

چگونگی ساخت یک محصول کمدی


چگونگی ساخت یک محصول کمدی

چگونگی ترسیم شخصیت های کمدی و زد و خوردها و درگیری ها موضوع بسیار مهمی است که یک نویسنده کمدی باید به آن توجه بسیاری داشته باشد

● چگونه یک کمدی به کمک ارسال پردازه و مجموعه دستورهای کاربردی ایجاد می‌شود؟

چگونگی ترسیم شخصیت‌های کمدی و زد و خوردها و درگیری‌ها موضوع بسیار مهمی است که یک نویسنده کمدی باید به آن توجه بسیاری داشته باشد.

▪ نسخه کوچک تصویر که برای مرور سریع‌تر مورد استفاده قرار می‌گیرد.

این بخش مهمترین و خلاق‌ترین بخش کار است. ایده‌ها در اینجا در ذهن جرقه می‌زنند، درست مثل ”پاپ‌کورنی“ که در مایکروفر قرار می‌گیرد، ترسیم و تقسیم‌بندی صحنه‌ها شروع می‌شوند. هدف این مرحله ثبت ایده‌های اولیه است. ابتدا این تصویرهای کوچک ثبت و سپس آنها را بازبینی و اصلاح کنید. گاهی آنچه که در ذهن دارید، قابل ترسیم است و شما می‌دانید صحنه‌ها را چگونه طراحی کنید یا صفحات را در جای مناسب بگذارید. اما گاهی هم به وقت بیشتری نیاز دارید تا ارتباط منطقی بین آنها را بیابید.

در طول زمان طولانی کار و ساختن کمدی‌ها همیشه نخستین تأثیر و اولین الهام (برداشت) بهترین است. گاهی آنچه که در ذهن دارید، قابل ترسیم است و شما می‌دانید صحنه‌ها را چگونه طراحی کنید یا صفحات را در جای مناسب گذارید. اما گاهی هم به وقت بیشتری نیاز دارید تا ارتباط منطقی بین آنها را بیابید. در طول زمان طولانی کار و ساختن کمدی‌ها همیشه نخستین تأثیر و اولین الهام (برداشت) بهترین است. گاهی پس از برداشت‌های بسیاری دوباره به برداشت اصلی می‌رسید. این بخش کار بسیار سیال است. ایده‌ها و طرح‌ها می‌آیند و می‌ریزند. در واقع شخص باید ایده‌های تازه را که ممکن است سبب پیشرفت داستان شوند، به آسانی بپذیرد.

● چگونگی ساخت یک محصول کمدی

▪ مرجع

یکی از کارهای اصلی در هنگام خواندن دستورهای کاربردی، تهیه یک مرجع از همه چیزهای موردنیاز و سپس بررسی در اینترنت است. با این کار شاید وقت‌گیر باشد، اما شما می‌توانید به منابع کاربردی بسیاری دست یابید. ممکن است شما مجبور باشید در زمان جستجو خلاقیت نیز به خرج دهید، اما در هر صورت مراجع مورد نیازتان را بدون ترک استودیوی خود خواهید یافت و زمانی‌که آنها را بررسی می‌کنید به‌طور یقیین با خود خواهید گفت: هیچ‌کجا چنین مرجع کاملی پیدا نمی‌شود، بهتر و بیشتر از آنچه که نیاز داشتم به‌دست آورده‌ام. شما می‌توانید به روش پلات مارول استایل کار کنید.

در این روش نویسنده پلات را بدون کلام یا با کم‌ترین مقدار آن تهیه می‌کند و یک سری از پلان‌ها از هر صفحه و در طول صحنه‌ای که هنرمند بازی می‌کند گرفته نمی‌شود. در این روش بازیگر در هر قدم کنترل می‌شود (در تمام دیالوگ‌ها و تصاویر) پلات‌های طرح‌های کمدی بهتر هستند، زیرا آزادی عمل بیشتری را به شما می‌دهند. (به‌ویژه در کمدی‌های اکشن و سوپرقهرمانی). مشکل اصلی بیشتر ما نداشتن فضای کافی داستان است، زیرا همیشه در صفحات کتاب محدودیت وجود دارد و شما باید صفحات را به بیان داستان که شامل معرفی شخصیت‌ها، درگیری‌ها و توصیف صحنه‌های دلهره‌آور است، تقسیم کنید.

مرحله بعد ایجاد صفحه تازه‌ای برای برقراری ارتباط فیلمنامه است. طرح‌های ارتباطی مهمترین و خلاق‌ترین بخش کار ما است. به‌طور یقین طراحی و رنگ‌آمیزی خوب، ارتباط مستقیمی با خلاقیت فکری خواننده دارد. بهتر است داستان‌های خنده‌دار به‌صورت نقل قول بیان شوند و به‌صورت بخش‌های خنده‌دار پشت سر هم تقسیم‌بندی شوند.

جالب‌ترین مرحله پس از طراحی، رنگ‌آمیزی است. شما باید هر چه بیشتر به جزئیات و چگونگی استفاده از برس و مداد دقت کنید.

از ابتدا تا انتهاء را ببینید. نقاشی با جوهر باید با همان ظرافت نقاشی با مداد صورت گیرد. پیش از کار می‌توانید با قلم مو یا خودنویس کمی خط خطی کنید تا به‌اصطلاح گرم شوید. اگر از این‌کار لذت ببرید ممکن است نیم ساعت یا یک ساعت به انجام این‌کار بپردازید (مانند نوازنده‌ای که سازش را گرم می‌کند).

در این‌کار بسته به سلیقه خودتان هر جا که نیاز می‌بینید از قلم‌مو یا وسیله دیگر استفاده کنید. قلم‌مو برای رنگ‌آمیزی برخی از بخش‌ها مثل مو بسیار بهتر ست. رنگ‌آمیزی یا راپید هم مناسب است. راپیدها با عرض‌های مختلف دست شما را باز می‌گذارند.

الگوهای دایره یا بیضی هم به شما کمک بسیاری در ترسیم بخش‌های هندسی طرحتان می‌کنند. ابزار Copic با نوک ۰۲/۰ و ۰۳/۰ هم برای رنگ‌آمیزی چهره‌های کوچک و جزئیات آن بسیار خوب است، اما پیش از پاک کردن صفحه پس از استفاده از آنها بیست دقیقه صبر کنید، زیرا پس از افزودن جوهر اگر سطح خشک نباشد، کثیف می‌شود.

● ابزارهای تجاری موجود در بازار

▪ راپید گراف‌های تکنیکی از اندازه صفر تا ۳۵

▪ قلم‌موی وینزور نیوتون سری ۷ شماره ۳: این قلم‌مو با موهای خشن و زبر خود امکان کنترل دقیق را دارد.

ساکورا پیگما میکرون قلم بسیار عالی است که جوهر آن ضدآب است. تنها باید صبر کنید تا جوهر آن در حدود پانزده تا بیست دقیقه خشک شود.

▪ قلم ۱۰۲ هانت: سر این قلم صنعتی حالت انعطاف‌پذیری داشته و امکان کشیدن خطوط ریز را دارد.

● شخصیت‌پردازی

▪ شخصیت موردنظر شما چگونه است؟

این یکی از مشکلاتی است که باید در هنگام نوشتن داستان به آن دقت کنید. خلق شخصیت به‌نظر ساده می‌آید؛ یک طرح برای بدن، رنگ مو و یقه را انتخاب می‌کنید. اما به این سادگی هم نیست! جنبه‌های دیگر ساخت کاراکتر و شخصیت دادن به آن بسیار مهم است. قهرمان موردنظر شما باید نقطه‌نظرات خاصی را در خواننده ایجاد کند.

برای مثال زمانی‌که قهرمان شما شخصیت منفی دارد، به‌طور تصادفی دشمنش را می‌کشد و تفنگی را از مغازه می‌دزدد، باید ویژگی‌های خاصی داشته باشد. اگر این آدم شرور در زمان بیماری، جزئیات جنایات خود را شرح دهد، آیا داستان جالب‌تر نمی‌شود و به زندگی مردمی که روزانه می‌بینید شبیه‌تر نمی‌شود؟

به همین دلیل است که شخصیت‌پردازی اهمیت خاصی دارد و این‌کار، تفاوت بین شخصیت‌پردازی سطحی و عمیق را نشان می‌دهد. شخصیت‌پردازی سطحی زمانی است که یک شخصیت همانگونه که گفته می‌شود به‌نظر می‌آید. برای مثال در فیلم ”سوپرمن“، در دید خواندگان جوان این شخصیت همیشه کاری درست را انجام می‌دهد.

در شخصیت‌پردازی عمیق، شخصیت‌ دارای انگیزه‌های پیچیده‌تری است. فیلم ”سوپرمن“ برای افراد بالغ‌تر این پرسش را پیش می‌آورد که چرا او باید این‌کارها را انجام دهد؟ آیا زمانی که مردم مرتکب جنایات گوناگون می‌شوند انجام کاری درست ارزشمند است؟ درک این مسئله که آیا بهتر است این شخصیت در یک جزیره بازنشسته شود یا جنگیدن برای حفظ ارزش‌ها در زمانی‌که قدردانی وجود ندارد و تشخیص خوب از بد، کار ساده‌ای نیست. راه دیگر بررسی شخصیت‌پردازی عمقی، درک انگیزه‌های واقعی شخصیت است. این مسئله با تضاد بین انگیزه‌ها و آنچه که یک کاراکتر انجام می‌دهد نمایان می‌شود. اگر دقت کنید می‌بینید که ما حتی در زندگی واقعی گاهی انگیزه‌های دقیق خود را به‌خوبی نمی‌دانیم.

آنچه که شما از شخصیت داستان می‌خواهید، بسیار پیچیده است. حتی شخصیت ”مرد عنکبوتی“ هم دارای نقص‌هائی است و شاید به همین دلیل مردم می‌توانند نسبت به او احساس نزدیکی داشته باشند. یکی از خوانندگان می‌گوید: او در مواقع و شرایط گوناگون همانگونه رفتار می‌کند که شاید من رفتار کنم و شاید این رمز موفقیت او باشد. اگر این شخصیت با کسی که مورد علاقه‌اش است به بدی رفتار کند، جزء پیچیدگی‌های شخصیت وی محسوب می‌شود، اما آیا ما این جنبه شخصیتی را دوست داریم؟

به‌طور کلی شخصیت اصلی باید دارای شخصیت‌پردازی پیچیده‌ای باشد نه سفید سفید و نه سیاه سیاه. این شخصیت تا زمانی‌که بازتاب قهرمان داستان باشد، ادامه حیات می‌دهد. این در حالی است که شخصیت‌های فرعی نباید چندان عمیق باشند. آنها در طول داستان وجود دارند. فردی که در داستان در دکه روزنامه‌فروشی کار می‌کند تنها برای فروش روزنامه به قهرمان داستان در یک صحنه وجود دارد. شاید کمی پرداختن به شخصیت او جالب باشد، اما عمق بخشیدن زیاد به شخصیت وی داستان را از مسیر اصلی خود دور خواهد کرد.