جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا

عوامل مؤثر بر نظام های آموزشی


عوامل مؤثر بر نظام های آموزشی

عواملی چند هستند كه بر ماهیت گسترش آموزش و پرورش كشورها اثر می نهند در حال حاضر این عوامل در یك مملكت وجود داشته و از لحاظ موقعیت اجتماعی سرزمین مورد نظر, مستقل اند عوامل مورد بحث جنبه جغرافیایی, اقتصادی, نژادی, فلسفی, زبان شناختی, اخلاقی و مذهبی دارند

عواملی چند هستند كه بر ماهیت گسترش آموزش و پرورش كشورها اثر می نهند. در حال حاضر این عوامل در یك مملكت وجود داشته و از لحاظ موقعیت اجتماعی سرزمین مورد نظر، مستقل اند. عوامل مورد بحث جنبه جغرافیایی، اقتصادی، نژادی، فلسفی، زبان شناختی، اخلاقی و مذهبی دارند.

وانگهی، برخی از عوامل دیگر هم هستند كه بر پایه گرایش علمی فراگیر، استوارند. عوامل یاد شده از پیدایش دوره جدید تاریخ، بر آموزش و پرورش اثر نهاده و شامل عوامل جامعه گرایی، انسان گرایی، عاطفه گرایی و مردم سالاری هستند. در نوشته حاضر، ماهیت همه این عوامل گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است.

●عامل جغرافیایی

موقعیت جغرافیایی تأثیر اجتناب ناپذیری بر فرهنگ، تمدن و آموزش و پرورش هر ملتی دارد. كشورهای گوناگون جهان، از موقعیت های جغرافیایی متفاوتی برخوردارند. از همین رو، شیوه زندگی، تمدن، فرهنگ، نهادهای اجتماعی و نظام های اجتماعی آنها نیز گونا گون اند. شرایط اقلیمی كشور سردسیر با مملكت گرمسیر فرق دارد. بنابراین، سبك های زیستی و سازمان یابی جامعه دو نوع كشور، یكسان نیستند. یك كشور كشاورزی در نظام آموزشی اش، تعلیم كشاورزی را مورد تأكید قرار می دهد و یك مملكت صنعتی در سازماندهی برنامه آموزشی اش توجه خاصی به موضوعات فناوری مبذول می دارد. در یك كشور سردسیر، تعطیلات زمستانی طولانی است، اما برعكس در یك مملكت گرمسیر، تعطیلات تابستانی بیشتر است. ظاهراً، ساختار آموزشی هر كشوری تحت تأثیر موقعیت جغرافیایی آن است.

●عامل اقتصادی

نظام آموزشی یك كشور، ارتباط تنگاتنگی با شرایط اقتصادی آن دارد. معمولاً اهداف و برنامه های آموزشی، مطابق شرایط اقتصادی مملكت طرح ریزی می گردند. عقیده درباره نظام اقتصادی آن گونه كه طرف توجه كشوری است، به شهروندان القا می شود. مثلاً به موجب نظام اقتصادی سوسیالیستی، دولت، مالك تمام اموال است. از این رو در همان مرحله نخست آموزش، برداشت بچه ها این است كه كلیه اموال به حكومت تعلق دارد و همه باید از آن مراقبت كنند. در حالی كه در حكومت های مردم سالاری وضع به كلی متفاوت است. در این كشورها، مالكیت فردی به رسمیت شناخته می شود: بنابراین، در جهت رشد و پیشرفت نظام های آموزشی، عنایت فراوانی به حقوق افراد صورت می گیرد. به این سبب در چنین كشورهایی اجازه داده می شود كه برای بچه های وابسته به چند طبقه ثروتمند و درجه یك، «مدارس خصوصی» دایر شود . ظاهراً عامل اقتصادی، عنصر بسیار مؤثری به شمار رفته و در جریان بررسی آموزش و پرورش تطبیقی، جای خاصی را داراست.

●عامل نژادی

در برخی از كشورها، چند نژاد وجود دارند كه بر نظام آموزشی اش اثر می نهند و ممكن است نژادی كه خود را برتر از سایرین می انگارد، سعی كند بر آنها مسلط باشد. چنانچه این كوشش با موفقیت همراه بود، در این صورت می كوشد كه با گسترش نظام آموزشی ویژه ای، نظارت خود را بر آنها تحكیم بخشد. به عنوان مثال فرانسوی ها و انگلیسی ها مستعمراتشان را در آفریقا بنیاد نهادند. از آن جایی كه اینان «سفید پوست» بودند، معتقد بودند كه باید نسبت به اقوام آفریقایی برتری داشته باشند. بنابراین یك نوع نظام آموزشی مخصوصی ایجاد كردند تا نظارت خود را بر اقوام سیاه پوست تقویت كنند.

به این ترتیب، در آفریقای جنوبی، عامل نژادی، عنصر مؤثری در نظام آموزشی آن كشور شمرده می شود. همچنین طی حكمرانی انگلستان بر هندوستان، انگلیسی ها گونه ای نظام آموزشی پدید آوردند تا افراد ویژه ای را برای به كار انداختن دستگاه اداری خود تربیت كنند. در نتیجه، زبان انگلیسی، واسطه آموزش شد و نوع خاصی از برنامه درسی متداول گشت. احساس اینكه فرهنگ و تمدن آنان برتر از فرهنگ و تمدن هندی هاست، باعث تقویت اعمالشان گردید. نیازی به تأكید نیست كه در پژوهش مربوط به آموزش و پرورش تطبیقی، عامل نژادی اهمیت دارد.

●عوامل زبانشناختی

انسان باید زبان گروهی را كه در میانشان زاده شده است، فرا گیرد. فرهنگ و تمدن یك كشور توسط زبانش بیان می گردد؛ گرچه ویژگی های دیگری هم هستند كه بی تردید به فرهنگ و تمدن آن اشاره دارند. به هر حال، اهمیت زبان را نمی توان منكر شد. در نظام آموزشی یك كشور، زبان نقش بسزایی دارد. می دانیم كه اگر زبان مادری، واسطه تعلیم شود، معمولاً مردم از شخصیت ملی قوی و پابرجایی بهره مند می شوند و چنانچه این واسطه، زبان خارجی باشد، شخصیت ملی، ضعیف می گردد. درست است كه عوامل متعددی در ایجاد شخصیت ملی سهیم هستند، ولی واسطه آموزش، اهمیت خاص خود را در نظام آموزشی داراست. آن دسته از مشكلات آموزشی كشور كه وابسته به عناصر فرهنگی هستند، می توان بر مبنای عوامل زبانشناختی دریافت.اینك به برخی از عوامل دیگر كه احتمالاً تحت مقوله ای روحانی و معنوی قرار می گیرند، پی می بریم. این عوامل، اخلاقی و فلسفی اند.

طعامل فلسفی

نظام آموزشی یك كشور تحت نفوذ فلسفه آن است. فلسفه بر زندگی تأثیر می نهد، بنابراین نفوذش بر آموزش و پرورش كاملاً طبیعی است. به طور مثال، در یونان باستان، سقراط، افلاطون و ارسطو، نظام آموزشی كشور را بر مبنای فلسفه خاص زندگی استوار ساخته و اداره امور كشور را به فیلسوفان واگذار كردند. در چین امروز، نظام آموزشی به فلسفه كمونیستی متكی است. در هند باستان، نظام آموزشی «گوروكول» بر فلسفه زندگی «ودیك» مبتنی بود. به موجب مدارك به دست آمده در دیرها و صومعه ها، پایه و اساس نظام آموزشی عصر بودائیان را فلسفه بودا تشكیل می داد. انجمن های دیانانند آنگلوودیك وابسته به هندوستان نوین به آن گونه فلسفه زندگی متكی بود كه توسط «سوامی دایناند ساراسواتی» مطرح شد و ضمناً پاره ای مؤسسات، تابع فلسفه «سری آئوروبیندو» بودند. در هندوستان نوین بعضی افراد طرفدار نظام ویژه آموزش مبتنی بر فلسفه «سارووودایا» مربوط به «گاند هیجی» و «وینوبابیوهیو» هستند. بدین ترتیب در بررسی آموزش و پرورش تطبیقی، فلسفه، عامل بس ارزنده ای است.

●عامل اخلاقی

بعضی كشورها بر اصول اخلاقی و شماری به اصول مذهبی تأكید می ورزند.در یك كشور مردم سالار، رفتار اخلاقی هر شهروند، مورد تأكید خاصی قرار می گیرد، زیرا رفتار اخلاقی، روح مردم سالاری شمرده می شود. بدین نحو، در ممالك برخوردار از تشكیلات مردم سالارانه به رشد رفتار اخلاقی، به عنوان هدف آموزش و پرورش تأكید می شود، همانند: ژاپن، سوئیس، بریتانیا و هندوستان. بنابراین، عامل اخلاقی در بخش بررسی پیرامون آموزش و پرورش تطبیقی بسیار اهمیت دارد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.