جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

فوتبال صنعت نیست


فوتبال صنعت نیست

اگر از من بپرسند مهمترین و پیشرفته ترین صنعت را در ایران نام ببر, می گویم صنعت نفت در دل این صنعت, تیمی شکل گرفته به نام نفت آبادان اگر نفت آبادان سالیان سال موجودیت خود را حفظ کرده است دلیلش فقط و فقط وابستگی بینابین باشگاه و این نهاد صنعتی است

قافله رفتند و به مقصود رسیدند

ما این خرک لنگ ز جویی نجهاندیم

عید آمد ویژه نامه ها، بازار خواندن را دوباره گرم کردند. این دومین عید است که پس از سال ها دوری، دوباره آن را در وطنم جشن می گیرم و به این واسطه خدا را شاکرم.

خدا را شاکرم پس از هر دم و بازدم و شکر می گزارم خدایی را که با ارزش ترین ارزش های سادگی را در هوا گذاشت که دم و بازدم را معنایی بخشید و شاکرم خدایی را که رسولانی فرستاد تا به من بیاموزند که دم و بازدم برای چیست و باز بر این واسطه بالاترین احترام ها را برای رسولان خدا قائلم و این رسولان را بیشتر از همه مردم دنیا قبول دارم، چون معتقدم آنها مردانی بودند که هر آنچه را که فکر می کردند، زندگی می کردند. با خودم عهد و پیمان بسته ام تا زمانی که دم و بازدم، نفس کشیدن را مقدورم می دارد شاگردی کنم و سپاسگزارم رسولانی را که به من شیوه زندگی کردن آموختند.

● من رئیس فدراسیون را می شناسم

می خواهم مطلبی بنویسم که کسی را آزار ندهد در ضمن، قصد نوازش کسی را هم ندارم. مردمان ما خیلی زود رنجند، طاقتشان هم آنگونه که می نمایانند زیاد نیست. من این جا از نوازش نیز چون آزار ترسانم، به این نتیجه رسیده ام که بهتر است در نوشته هایم، برای خرابی ها، دیگر از کسی ایراد نگیرم چون این فوتبال را اصلا، خراب ساخته اند. یادم می آید از همان روزی که اولین ضربه را به توپ زدم، این فوتبال خراب بوده است، هر کس هم که آمده است به نیت درست کردن آن آمده است ولی می بینیم که کاری از پیش نبرده است. درست کردن خرابی ها استمرار در کار می خواهد. ۱۰۰سال فوتبال آلمان، فقط ۹ رئیس فدراسیون به خود دیده است. بعضی از آنها ۲۰ تا ۲۵ سال سرکار بوده اند.

علی آبادی در مصاحبه ای گفت؛ با آن هایی که پول خرج می کنند تا رئیس فدراسیون شوند شدیدا برخورد خواهیم کرد. پس به این ترتیب، من رئیس فدراسیون را می شناسم. او اهل رشوه نیست. وقتی رئیس فدراسیونی اهل رشوه نبود اهل دوزوکلک هم نخواهد بود. رئیس بی دوزو کلک، سلامت و شفافیت کار برایش مهم است.

سلامت و شفافیت کار زمانی تضمین می شود که فرقه گرایی، کوته نظری، تنگ نظری، انتقام جویی، حسادت، خودخواهی، علم ستیزی، زدوبند، زورگویی، بی عدالتی، بی دینی و بی ایمانی شیوه عمل نباشد. به این رئیس فدراسیون باید فرصت داد تا با استمرار در کار، این خراب شده را بسازد. البته خراب شده، لغت درستی برای فوتبال ما نیست. خراب شده یعنی اینکه چیزی درست بوده، بعد خراب شده. به گمانم بهتر است بگوییم خراب آباد تا خراب شده.

«خانه خالی بود و خوان بی آب و نان

و انچه بود، آش دهن سوزی نبود»

فوتبال ما هیچ وقت آش دهن سوزی نبوده است. امروز هم نیست و بهتر است که گناهش را هم گردن کسی نیندازیم.

● فوتبال صنعتی در دنیای مدرن

مطلبی خواندم در یکی از روزنامه های ورزشی، تحت عنوان «فوتبال صنعتی در دنیای مدرن» نوشته فایضی. نویسنده یا مترجم معتقد است که فوتبال ما، برای راهیابی به دنیای مدرن، باید صنعتی شود.

با بررسی و تحلیل مطلب فایضی این سوال پیش می آید که صنعتی شدن فوتبال واقعا جواز ورود به دنیای مدرن است یا اینکه می شود برای ورود فوتبال به دنیای، بهتر است بگوییم پست مدرن ، بلیت دیگری گرفت. با هم نگاهی به خلاصه ای از مطلب فایضی داشته باشیم.

الف) فوتبال در دنیای مدرن به تمام معنا یک صنعت است...

ب) صنعت فوتبال در این مفهوم با علوم مختلف از قبیل فیزیولوژی، اقتصاد، کشاورزی، فناوری، اطلاعات (IT)، جامعه شناسی، مردم شناسی، جغرافیا، حقوق، مدیریت، حسابداری، پزشکی، علوم نرم افزاری و ... در ارتباط است و از هر یک از این علوم در جایگاه مناسب خویش استفاده می کند.

ج) فوتبال به عنوان یک صنعت مدرن یک پدیده ساده نیست که به صرف حضور چند مربی یا بازیکن شکل گرفته و سازمان یابد. برای عینیت بخشیدن به مفهوم فوتبال صنعتی و عملی کردن آن باید مسئله فوتبال را از جهات مختلف مورد بررسی قرار داد و با ارائه یک برنامه ریزی دقیق، فوتبال را از حالت اولیه خود (شکل ساده و تجریدی) خارج کرد.

د) شکل اولیه فوتبال تقریبا همان چیزی است که در کشور ما به چشم می خورد، در چنین فوتبالی، صنعت ورزشی مفهومی کاملا بی معناست و فوتبال ما در بهترین حالت در شکل ظاهری و اولیه شامل مجموعه ترکیبی بازیکن، مربی، سرپرست و باشگاه و به مفهوم واقعی تر تیم خلاصه می شود.

● فوتبال، سیستم خود گردان

صحبت از این است که فوتبال صنعت است، بعضی ها هم می گویند تجارت است. آیا فوتبال واقعا صنعت یا تجارت است؟ برای جواب به این سوال، بهتر است به بررسی و تحلیل چهاربند از مطلب فایضی بپردازیم.

«نیکلاس لوهمن» سیستم را این طور تعریف کرده است؛ مجموعه عناصری مجزا از محیط دربرگیرنده و در ارتباط با یکدیگر عملکرد معین و مشخصی دارند.

۲۲ نفر در مکان مشخص و مرزبندی شده، جدا از محیط دربرگیرنده در ارتباط با یکدیگر عملکرد معین و قانونمندی دارند که ما آنها را بازی فوتبال نامیده ایم. فوتبال در حقیقت یک بازی است و مانند همه بازی های دیگر استوار بر سیستم هایی که به آنها سیستم بازی می گویند.

«اومبرتو ماتورانا» نویروبیولوژیست به اتفاق همکارش «فرانسیسکو وارلا» با تحقیقات علمی در ساختار و تشکیلات موجودات زنده، با بررسی سلول های بدن انسان به سیستمی اشاره می کنند که خودساز و خودنگهدار است. ماتورانا از دو لغت موجود در زبان یونان باستان لغت AUTOPOIESIS را می سازد من این لغت را خودگردان معنی می کنم. ماتورانا AUTOPIESIS SYSTEMS سیستم های خودگردان را به این شکل توضیح می دهد! در ساختار و تشکیلات بدن موجودات زنده مواد و تولید یکی است یعنی تشکیلاتی که هدایت عملکرد اجزای مرتبط در بدن انسان را به عهده دارند همان تشکیلاتی هستند که خود این اجزا را تولید می کنند.

درنتیجه باید گفت؛ Autopoiesis Systems سیستم های خودگردان، تفاوت اصلی بین جاندار و بی جان هستند. در جانداران پیکر و عملکرد یک واحد خودگردان Autopoiesis Units جدایی ناپذیرند. من به این نتیجه رسیده ام که پیکر و عملکرد ۲۲ بازیکن در فوتبال هم جدایی ناپذیرند و این اجزا باهم یک سیستم خودگردان زنده Autopoiesis Systems را تشکیل می دهند که درنهایت به هسته اصلی یعنی بازی فوتبال تبدیل شده است پس فوتبال در هسته اصلی خودش، یک سیستم خودگردان است که با صنعت و تجارت مغایرت کامل دارد.

● فوتبال، سیستم اجتماعی

با گذشت زمان، پیرامون هسته مرکزی فوتبال، ساختارهایی به وجودآمده اند که در ارتباط با یکدیگر به مجموعه ای تبدیل شده اند که می شود آن را سیستم اجتماعی نامید. هسته مرکزی این سیستم اجتماعی، سیستم خودگردانی است به نام بازی فوتبال. مشخصه سیستم های خودگردان هم، داشتن اندرونی و بیرونی مجزا از هم است که به وسیله ارتباطات، تبدیل به یک سیستم کلی می شوند.

درنهایت، ارتباط فوتبال با ساختارهای موجود در جامعه، مانند ارتباط سلول های بدن انسان با مواد موجود در محیط پیرامون او است. این ارتباط، صرفا برای نگهداری و تولید خود سلول است. پس ارتباط فوتبال با دیگر سیستم های موجود در جامعه فقط و فقط برای خودگردانی است و این عملی است خردمندانه زیرا که خرد، مکانیسمی است برای تقلیل پیچیدگی ها. دنیای پست مدرن امروز، دچار پیچیدگی های زیادی شده است.

خرد به مرزبندی سیستم های اجتماعی می پردازد و از ورود پیچیدگی های عظیم موجود در محیط پیرامون این سیستم ها به داخل آنها جلوگیری به عمل می آورد. در تئوری سیستم ها «لوهمن» به این مطلب اشاره می کند که هر عنصر خارجی که وارد یک سیستم خودگردان بسته شود، آن سیستم را از کار می اندازد. هوشیاری و خرد جمعی در فوتبال اجازه نمی دهد که هیچ عنصر خارجی وارد سیستم خودگردان و بسته این سیستم اجتماعی شود.

فوتبال به عنوان یک سیستم اجتماعی می تواند با دیگر سیستم ها ارتباط داشته باشد چون دقیقا همین ارتباطات است که فوتبال را تبدیل به یک سیستم اجتماعی کرده است.

‌● سینما، فیلم و فوتبال

فوتبال، مانند دیگر ورزش های حرفه ای یک کد دارد به نام برد و باخت که با به ثمررسیدن گل یا گل های متفاوت به دست می آید. البته بر این مبنا نمی شود گفت که تولید فوتبال گل است و چون فوتبال گل تولید می کند پس صنعت است. به این شکل تکلیف بازی های بدون گل چه می شود؟ شاید عنوان شود که فوتبال هم مانند سینما سرگرمی تولید می کند، پس مانند سینما هم صنعت است، این تشبیه کاملا درست است.

فوتبال و فیلم شباهت زیادی به یکدیگر دارند. فیلم و فوتبال، هردو تیم دارند، بازیگر دارند، تمرین می کنند، بازی می کنند، تماشاگر دارند، استودیوهای فیلمبرداری و تهیه فیلم هم درحقیقت همان باشگاه ها هستند درواقع در قالب جشنواره هایی مثل اسکار، کان و برلین مسابقات جهانی هم برگزار می کنند، این جاها فیلم شبیه فوتبال می شود و جاهایی هم فوتبال شبیه فیلم. اکثرا، ما بازیکنان خوبمان را هنرمند می نامیم و از هنرمندی آنها با توپ و بدون توپ سخن می گوییم درحالی که فوتبال، ترکیبی از ورزش های متفاوت است.

فیلم را ترکیبی از شش هنر متفاوت می دانند که پس از نقاشی، موسیقی، معماری، پیکره سازی، نویسندگی و تئاتر هنر هفتم نام گرفته است. در موفقیت نهایی فیلم سه مورد استتیک، پاتتیک و اتیک نقش بسزایی بازی می کنند درحالی که در فوتبال هم همین سه مورد یعنی زیبایی، احساسات و اخلاق نقش تعیین کننده ای در کیفیت و نتیجه بازی دارند.

شباهت فیلم و فوتبال به مرحله پخش سمعی و بصری واحدی که می رسد تکمیل می شود. زمانی که فیلم از اتاق مونتاژ درآمد و برای کپی به لابواتوار رفت، پس از کپی می شود فرآورده صنعتی. در همین رابطه و مشابه مورد بالا، زمانی که فوتبال هم از تلویزیون پخش می شود، باید اجبارا از یک فرآورده صنعتی صحبت کنیم، پس فیلم به عنوان هنر و فوتبال به عنوان یک سیستم زنده خودگردان بسته در مرحله نهایی تولید به فرآورده های صنعتی تبدیل می شوند.

تا این جا، ما به شباهت های فیلم و فوتبال اشاره کردیم اما، عدم شباهت ها چی هستند؟ زمانی بود که «ویتوریو دیسکا» هنرپیشه و کارگردان ایتالیایی در فیلم های بنجل بازی می کرد تا با اجرت هنرپیشگی، فیلم هایی کارگردانی کند که بازگویی معضلات اجتماعی روز باشند. آن روزها نئورئالیسم ایتالیا و موج نوی فرانسه با هالیوود رقابت تنگاتنگی داشتند. معروفیت جهانی کارگردان های ایتالیایی و فرانسوی مانند پازولینی، فلینی، ویسکونتی، وسیکا، گدار، تروفر و ... بیشتر از همتاهای هالیوودشان بود. در وابستگی صددرصد فیلم به صنعت، سینمای ایتالیا و فرانسه هم از بین رفتند. وابستگی صرف با روحیه هنرمندان ایتالیایی و فرانسوی جور درنیامد و درنتیجه آنها به هنر وابسته نه گفتند.

● پیراهن و شورت یکسره ممنوع

فیفا، تیم کامرون را در یک بازی دوستانه به علت پوشیدن پیراهن و شورت یکسره طرح پوما از شرکت در تمام میادین بین المللی محروم کرد. پس از یک درجه تخفیف تیم ملی کامرون با کسر ۶ امتیاز اجازه یافت در مسابقات مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ شرکت کند. اگر فیلم هم مانند فوتبال، فیفا داشت مطمئنا سینمای ایتالیا و فرانسه هنوز در رقابت تنگاتنگ با هالیوود به سر می بردند.

بهمن فروتن

مربی و کارشناس فوتبال


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.