دوشنبه, ۲۰ اسفند, ۱۴۰۳ / 10 March, 2025
مجله ویستا

حسابرسی و حباب


حسابرسی و حباب

حباب آفت بازار سرمایه است

یکی از مشکلات بالقوه‌ای که در بورس تهران طی سالهای اوج رونق‌گیری آن – خصوصاً سالهای ۱۳۷۵-۱۳۷۴ وجود داشت و متأسفانه هیچکس اقدامی در رفع آن بعمل نیاورد، این بود که قیمت انواع سهام با وضعیت شرکتها و میزان سوددهی آنها هیچ تطابقی نداشت، و علت افزایش قیمت یک سهام بهبود وضعیت شرکت آن و یا افزایش سوددهی آن نبود، بلکه عوامل دیگری از قبیل رخنه افراد فرصت‌طلب و سودجود در بورس، بازی کردن با سهام، شایعه پراکنی و ایجاد جوّ برای خرید یک سهام خاص، در افزایش قیمت سهام‌ها مؤثر بودند، و از طرفی عدم وجود کنترلهای کافی در بازار، در دسترس نبودن اطلاعات کافی، عدم انجام کارشناسی لازم روی قیمتها، دهن‌بین بودن سرمایه‌گذاران و پیروی کورکورانه از جوّ مصنوعی ایجاد شده، نیز از دلایلی بودند که به این مسئله دامن می‌زدند. این روند و این عدم کنترل بر بورس، آنقدر ادامه پیدا کرد تا بالاخره این آتش نهفته سر از خاکستر بیرون آورد و خرمن تعداد زیادی از سرمایه‌گذاران جزء را که اکثر آنها را کارمندان و افراد کم‌درآمد تشکیل می‌دادند، سوخت و کسانی که از این آشفته بازار به ثروت‌های بادآورده‌ای دست یافته بودند، به دلیل اینکه به اطلاعات محرمانه نیز دسترسی داشتند، از این مهلکه جان سالم بدر بردند. پس از آن جریان از سال ۱۳۷۶اگر چه روند قیمتها تا حدود زیادی تعدیل شد اما خوش حیالی به بورس یکصد میلیارد دلاری و نرخ صعود شاخص که می بایست بهر طریقی بالا نگه داشته میشد مجددا در سال ۱۳۸۳-۱۳۸۲موجب بحران در بازار سرمایه شد.

اما بعدا سعی شد با بازنویسی این مشکلات ، درس آموزی شود ،هر چند این نتیجه بسیار گران تمام شد. بهر حال با تصویب قانون جدید بورس و اوراق بهادارو چارچوب های نظارتی بیشتر و کارآمد تر بورس در جند سال گذشته تلاطم خاصی را بهمراه نداشته است اما متأسفانه در حال حاضر نیز هیچگونه تناسبی بین سهام و بازده آن یا قیمت سهام و قیمت جایگزینی سرمایه‌گذاریها وجود ندارد و وجود حباب در بازار سرمایه مورد مناقشه قرار کرفته است . نکته بسیار مهمی که مسئولان بورس باید بدان توجه نمایند اینست که اولاً در سقوط سال ۵-۱۳۷۴ بورس تهران شاهد تعداد کمی سهامداران جزء نسبت به وضعیت فعلی و عمق بازار سرمایه ناچیز بود در حالی که امروزه حجم بازار سرمایه رقمی حدود نود میلیارد دلار و تعداد سهامداران جزء نه تنها چندین برابر که بازار سرمایه از طریق بورسهای منطقه‌ای سراسری هم شده‌ لذا نظارت و تدقیق بر آن امری بسیار مهم و ضروری است. عملکرد برخی شرکتهای سرمایه‌گذاری و دسترسی به اطلاعات نهانی و بورس‌بازان حرفه‌ای نیز در این دوران بسیار موثرتر از دوران قبلی است. لذا نمی‌توان صرفاً نظاره‌گر طوفان بود باید چاره‌ای اندیشید و تنگناهای موجود را چنان مرتفع سازیم که اعتماد بازار را در هم نشکند. باین نکته اکتفا نکنیم که در فلان پروژه پتروشیمی ۱.۲ میلیارد دلار خرج شده که حدود سی در صد این مبلغ مسئله دار و منبعث از نارسائی مدیریت خرید ، تطویل مدت پروژه ، انتخاب نامناسب تکنولوژی و ... میباشد.

تجربه ساخت بیش از ۵۰ کارخانه سیمان به ما می آموزد که یک کارخانه سیمان دو هزار تنی رقمی حدود ۴۰ میلیون دلار ارز ( دلار امریکا) و رقمی حدود ۴۰ میلیارد تومان منابع ریالی نیاز داشت که در سالهای ۱۳۷۵-۱۳۷۴و همجنین ۱۳۸۳-۱۳۸۲ همین رابطه برقرار بود اما فراموش نکیم اگر چه این فرمول برای سهامداران درشت به منظور جایگزینی سرمایه گذاری بکار میرود اما معیار سهامداران خرد یا همانهائی که صف خرید و فروش تشکیل میدهند سود عملکردی است و لذا نمیتوان در شرایط فعلی که اساسا چنین ارز هائی وجود ندارند همان معیار ها را بکار برد .

غلامحسین دوانی

عضو جامعه حسابداران رسمی ایران

عضو انجمن حسابداران خبره امریکا

اقتباس از کتاب اوراق اختیار معامله (option) در بازار سرمایه ایران – انتشارات موسسه تحقیقات پولی بانک مرکزی ایران