پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
مجله ویستا

دوستی یا دشمنی چین


چین به عنوان اولین فروشنده تجهیزات نظامی و مهمترین مدافع سیاسی ایران در صحنه جهانی نه تنها با كمك به ایران مانع از رقم خوردن سرنوشت جنگ به سود غرب شد, توانست در پایان گرفتن عادلانه جنگ از طریق قطعنامه ۵۹۸ تاثیر مهمی داشته باشد

از آب گل‌آلود جنگ ایران و عراق هركسی ماهی دلخواه خودش را می‌گرفت و اگر كسی خیال كند مواضع دوستانه یا دشمنانه یا حتی بی‌طرف كشورهای جهان در قبال جنگ ایران و عراق با ملاحظات انسان‌دوستانه توأم بوده است، شاید بهتر باشد اسناد موجود مواضع كشورهای گوناگون در مورد جنگ ایران و عراق را بیشتر مرور كند، اما سطح انصاف كشورهای موثر جهانی، ولو به‌ اقتضای منافع ملی خاص خودشان، با یكدیگر تفاوت داشت.

در این میان، چین به‌عنوان یك عضو دائمی شورای امنیت و یك قدرت بزرگ جهانی و منطقه‌ای دارای مواضع نسبتا منصفانه‌تری نسبت به جنگ ایران و عراق بود. گرچه رفتارهای بی‌طرفانه و منصفانه چین در جنگ ایران و عراق خارج از منافع ملی آن كشور تعریف نمی‌شود، اما به‌هرحال باعث كسب امتیازات و امكانات فراوانی برای جمهوری اسلامی ایران گردید و سهم زیادی در توازن سیاسی و نظامی ایران در جنگ با عراق داشت. چین به‌عنوان اولین فروشنده تجهیزات نظامی و مهمترین مدافع سیاسی ایران در صحنه جهانی نه‌تنها با كمك به ایران مانع از رقم‌خوردن سرنوشت جنگ به‌سود غرب شد، توانست در پایان‌گرفتن عادلانه جنگ از طریق قطعنامه ۵۹۸ تاثیر مهمی داشته باشد. مختصری از چگونگی مواضع و روابط خارجی چین در قبال جنگ ایران و عراق را در مقاله زیر مطالعه خواهید فرمود.

جمهوری خلق چین در نیم‌كره شمالی و در قسمت شرقی قاره آسیا و ساحل غربی اقیانوس آرام واقع است و با ۶/۹ میلیون كیلومتر مربع مساحت، سومین كشور بزرگ جهان محسوب می‌شود. این كشور با بیست‌ودوهزاروهشتصد كیلومتر مرز مشترك از شرق با كره شمالی، از شمال با مغولستان، از شمال‌شرقی با روسیه، از شمال‌غربی با قزاقستان، قرقیزستان و تاجیكستان، از غرب با افغانستان، پاكستان، هند و نپال، از جنوب غربی با میانمار و از جنوب با لائوس و ویتنام هم‌مرز است.

علاوه‌براین، چین با كشورهای كره جنوبی، ژاپن، فیلیپین، برونئی و مالزی مرز آبی دارد. پایتخت چین شهر باستانی پكن با پیشینه تاریخی سه‌هزارساله است.[i] جمهوری خلق چین در جهت‌گیری سیاست خارجی، كشوری غیرمتعهد و از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد محسوب می‌‌شود. مبنای اصلی سیاست خارجی چین در دوره دنگ شیائوپنگ (معمار اصلاحات چین) سیاست درهای باز و نوعی عمل‌گرایی (پراگماتیسم) در دهه ۱۹۸۰ میلادی بود. ویژگیهای اصلی این سیاست عبارت بودند از: كنارگذاشتن اخلاقیات (كه وجه غالب سیاست خارجی مائو بود)، برقراری روابط با كشورهای مختلف جهان بدون توجه به نوع نظامهای سیاسی و اقتصادی آنها و بر اساس منافع ملی، منطقه‌گرایی و توجه به منطقه خلیج‌فارس و خاورمیانه به‌خاطر نفت و بازار مصرف آن، نزدیكی به غرب و امریكا و بروز شكاف در مناسبات چین و شوروی.[ii]

در این چارچوب، چین در قبال جنگ ایران و عراق سیاست دوگانه‌ای را در پیش گرفت. سیاست اعلامی و رسمی آن، بی‌طرفی و سیاست اعمالی آن تقویت بنیه نظامی و ایجاد نوعی توازن میان دو كشور درگیر جنگ بود. دولت دنگ شیائوپینگ كه روابط نوپایی را با امریكا و دنیای غرب در آغاز دهه ۱۹۸۰ برقرار كرده بود، به‌هیچوجه تمایل نداشت به خاطر حمایت از جمهوری اسلامی ایران در مقابل عراق ــ كه از پشتیبانی غرب برخوردار بود ــ این مناسبات را تخریب نماید. به‌همین‌دلیل هرگز حاضر نشد عراق را به‌خاطر شروع جنگ محكوم نماید.[iii] چین با آغاز جنگ عراق علیه جمهوری اسلامی ایران در بیست‌ودوم سپتامبر ۱۹۸۰ (سی‌ویكم شهریور ۱۳۵۹) اعلان بی‌طرفی كرد و بدون اشاره به آغازگر جنگ، از دو كشور خواست به جنگ پایان دهند. این كشور در نخستین روزهای جنگ، همراه با چهار عضو دائمی دیگر شورای امنیت، پس از مشورتهای طولانی در پشت درهای بسته، توافق كردند كه شورا از تشكیل جلسه رسمی برای رسیدگی به تهاجم نظامی عراق به ایران، شناسایی تجاوز و متجاوز خودداری كند و به صدور بیانیه‌ای بسنده نماید.[iv] نماینده دائمی چین در شورای امنیت سازمان ملل، در جلسه بیست‌وهشتم سپتامبر ۱۹۸۰ (ششم مهر ۱۳۵۹) تصریح كرد كه هیچ تعارض اصولی بین كشورهای جهان سوم وجود ندارد و اختلافات این كشورها باید از راههای صلح‌آمیز همچون مشورت یا مذاكره حل‌وفصل شود.[v]

پكن كه نگران به‌خطرافتادن جریان صدور نفت از خلیج‌فارس و مداخله قدرتهای بزرگ در این منطقه بود، مداخله نیروی سوم در جنگ ایران و عراق را اقدامی خطرناك دانسته و در پیگیری این سیاست به شوروی هشدار داد تا از رخداد شوم و تراژدی ایران و عراق به نفع خود بهره‌برداری نكند.[vi] ازسوی‌دیگر، چین در پیشبرد سیاست اجرایی خود قرارداد فروش سلاح به بغداد را چند ماه پس از شروع جنگ ایران و عراق به امضاء رساند كه به موجب آن هزاروسیصد دستگاه تانك تی ــ ۵۹ ساخت دهه ۱۹۵۰، آتشبار توپخانه و نفربر زرهی به مبلغ یك‌میلیارد دلار به عراق تحویل شد.[vii]

البته چین از طرف ‌دیگر جنگ ــ (جمهوری اسلامی ایران) نیز غافل نبود و تلاش داشت از تواناییهای این كشور در معادلات منطقه‌ای و مقابله با حضور شوروی در افغانستان و گسترش نفوذ آن در خلیج‌فارس بهره گیرد. در این چارچوب، پكن به درخواست ایران پاسخ مثبت داد و در پی بسته‌شدن كریدور هوایی در غرب كشور بر اثر وقوع جنگ، به هواپیماهای باری ایران اجازه داد از فراز آسمان آن كشور عبور كنند. اما با به‌بن‌بست‌رسیدن جنگ در ماههای پایانی سال ۱۳۵۹ و شش‌ماهه اول سال ۱۳۶۰ و تشدید بحران داخلی در ایران و افزایش احتمال فروپاشی نظام جمهوری اسلامی، چین مناسبات خود را با عراق تقویت نمود و موافقت كرد برای به‌كارانداختن كوره اتمی، اورانیوم غنی‌شده به این كشور تحویل دهد. دو كشور همچنین موافقتنامه‌ای در زمینه همكاری بازرگانی و اقتصادی در اوایل سال ۱۹۸۱ (۱۳۶۰) به امضاء رساندند. با نزدیك‌شدن نخستین سالگرد جنگ، چین از چشم‌انداز غم‌انگیز برای صلح به‌ بن‌بست ‌رسیده ابراز نگرانی كرد و تداوم جنگ ایران و عراق را وسوسه‌ای برای ابرقدرتها جهت مداخله در منطقه دانست و بر آمادگی مجدد خود برای میانجیگری پای فشرد.[viii]

با آغاز پیروزیهای ایران در جبهه‌های جنگ در شش‌ماهه دوم سال ۱۳۶۰ و در سال ۱۳۶۱، مناسبات ایران و چین گسترش یافت و به دنبال سفر یك هیات ایرانی به چین تفاهم‌نامه همكاری تجاری و نظامی بین دو كشور امضاء شد. از مفاد این تفاهم‌نامه ایجاد چهار كارخانه اسلحه‌سازی برای تولید موشك، مهمات و لوازم یدكی در ایران بود. علاوه‌براین، چین متعهد شد تجهیزات نظامی از قبیل موشكهای ضدهوایی و ضدكشتی، قطعات توپخانه، لوله توپ و تفنگ و مهمات به ایران بفروشد.[ix] دراین‌حال، چین به منظور حفظ توازن در جنگ در دسامبر ۱۹۸۲ (آذرماه ۱۳۶۱) قریب به صد فروند جت جنگنده اف ــ ۶ با كشتی در اختیار عراق قرار داد و در ژانویه ۱۹۸۳ (دی‌ماه ۱۳۶۱) بر اساس یك معامله یك‌میلیارد دلاری، دویست‌وشصت تانك تی ــ ۶۹ مجهز به فاصله‌یاب لیزری و تجهیزات اشعه مادون قرمز دید در شب به عراق فروخت.[x] چند ماه بعد در آوریل ۱۹۸۳ (بهار ۱۳۶۲) چین و جمهوری اسلامی ایران قراردادی رسمی بالغ بر یك‌میلیاردوسیصد‌میلیون دلار برای فروش سلاح امضاء كردند. چین در این قرارداد ملزم شد تعداد صد فروند هواپیمای جنگی جی ۶ ، تانكهای تی ــ ۵۹ ، قطعات یدكی توپهای ۱۳۰ م. م. و سلاحهای سبك، طی سه سال در اختیار ایران قرار دهد.[xi] با افشای این قرارداد، دولت چین تحت فشار شدید امریكا و كشورهای حاشیه خلیج‌فارس قرار گرفت و موج گسترده‌ای از حملات رسانه‌ای علیه چین به راه افتاد. این حملات تا بدانجا پیش رفت كه مقامات چینی مجبور شدند كلیه گزارشات را تكذیب كنند.[xii] رئیس وقت پارلمان چین نیز با هدف دلجویی از كشورهای عرب حاشیه خلیج‌فارس طی نامه‌ای به امیر كویت خواستار به‌كارگرفتن تمام تلاشهای بین‌المللی جهت خاتمه جنگ شد. در همین چارچوب، چین در نیمه دوم سال ۱۹۸۴ (۱۳۶۳) اعلام كرد چون با هر دو كشور مناسبات حسنه دارد، نقش فعالتری را در جهت یافتن راه‌حلی برای پایان‌دادن به جنگ ایران و عراق ایفا می‌كند. به دنبال آن، ووشه چیان، وزیرخارجه وقت چین، در آذرماه ۱۳۶۳ به ایران مسافرت كرد و طی چند دور مذاكره با مقامات ایرانی از دو كشور درگیر خواست از بمباران هدفهای غیرنظامی خودداری كنند و به توافق ژوئن ۱۹۸۴ پایبند باشند.[xiii]


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.