دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا

گود دمکراسی خواهی


گود دمکراسی خواهی

تأثیر تحولات منطقه بر اقتصاد و سیاست ایران, از نگاه دکتر حسن سبحانی, استاد دانشگاه تهران

از هر منظر که به اتفاقات منطقه نگاه می‌کنیم، منفعتی که نصیب کشورهای منطقه می‌شود را مشاهده می‌کنیم. در این میان، به دلیل عناصر فرهنگی مشترکی که به لحاظ دین و مذهب بین ایران و دیگر کشورهای منطقه وجود دارند،

این تحولات زمینه همگرایی بیشتر کشورها را از کانال‌های همکاری‌های منطقه‌ای، بازار مشترک و تبادل امکانات متقابل به یکدیگر فراهم می‌کنند. علاوه بر این، پس از برقراری ثبات منطقه‌ای، هزینه‌های تولید چه به لحاظ نیروی انسانی و چه به لحاظ منابع خام، ارزان‌تر تمام می‌شوند. حتی سرمایه گذاری‌های مشترک و تأمین‌های مالی مبتنی بر عقود اسلامی میان کشورهای منطقه هم افزایش می‌یابند.

در درجه بعد، اگر اتفاق نظری در خصوص حکومت‌های منطقه به وجود بیاید،‌ مردم فلسطین هم تا حدودی از زیر فشار کنونی خارج می‌شوند و این مقوله می‌تواند زمینه کاهش فشارها را بر کشورمان به وجود آورد. این کاهش فشارها در زبان اقتصادی می‌توانند به معنای تخفیفات در تحریم‌ها، تغییر جهت سرمایه گذاری‌های خارجی و مانند آن ترجمه ‌شوند و در نهایت، فشارهای سیاسی و اقتصادی را بر ایران کم کنند.

● چالش‌های پیش رو

تحولات خاورمیانه، رویکرد کشورهای منطقه را هم دچار تحول کرده است. امروز در کنار برقراری روابط بین ایران و مصر، رویکردهایی منفی هم در منطقه برای ما به وجود آمده‌اند. مثلاً از سویی، شاهد تقابل ایران و عربستان به دلیل اتفاقات بحرین هستیم که این می‌تواند روابط دو کشور را بیش از پیش خدشه‌دار کند. حتی در کوتاه مدت به دلیل حمایت از انقلاب‌های مردمی منطقه – که این حمایت از آزادی خواهی، به اصول قانون اساسی کشورمان برمی‌گردد – قطعاً هزینه‌هایی را پرداخت می‌کنیم. این هزینه‌ها می‌توانند در مقام کدورت روابط سیاسی بینابین کشورمان ظاهر شوند. اما اگر به این مسأله توجه داشته باشیم که ظهور دمکراسی در منطقه، تحت هر شرایطی ما را هم منتفع می‌کند، این هزینه‌ها در میان مدت توجیه پذیر می‌شوند و به همین دلیل، ضرورت می‌یابد که به حمایت از مردمسالاری در منطقه - بدون تبعیض – به پا خیزیم.

● سناریوهای غرب

بحث بعدی رویکرد غرب در قبال کش مکش‌های منطقه است. گمانه زنی‌هایی وجود دارند مبنی بر این که گزینه‌های بعدی ناتو پس از لیبی، سوریه و بحرین هستند. این گمانه زنی‌ها اگر چه می‌توانند درست باشند، اما باید به این نکته هم توجه شود که ناتو برای دخالت نظامی در دیگر کشورها خود مختار نیست و نیاز به یک سری بهانه‌های موجهی دارد. این بهانه‌ها در لیبی با کشتار مردم در اختیار ناتو قرار گرفتند، در حالی که شواهد امر نشان می‌دهند هنوز چنین شرایطی در سوریه ایجاد نشده‌اند. سوریه هم به دلایل دیگر موقعیتی متفاوت دارد. ضمناً اگر چه مواضع سیاسی جمهوری اسلامی هم در خصوص رژیم صهیونیستی با کشور سوریه یکسان‌اند، اما به هر حال وقوع برخی اتفاقات ناخوشایند نظیر کاهش آزادی‌های مطبوعات و فقدان دمکراسی که در آن کشور به وجود می‌آیند هم مورد پذیرش ما نیست. بهترین سناریو برای ما آن است که علاوه بر رفع مسایل حوزه دمکراسی در این کشور، سوریه به دلیل سیاست منطقه‌ای و مواضعی که در خصوص رژیم صهیونیستی دارد همچنان با ما هم‌عقیده باقی بماند.

● هژمونی ترکیه

بحث بعدی، ماهیت ژاندارم منطقه است. چون تحولات خاورمیانه و حواشی آن حتی می‌توانند بر بازیگردان اصلی منطقه تأثیر بگذارند. امروز نظراتی وجود دارد مبنی بر آن که آمریکا برای تأمین منافع خود در منطقه، به دنبال انتقال محور بازیگردانی از عربستان به ترکیه است. زوایای امر را که نگاه می‌کنیم، می‌بینیم ترکیه به لحاظ گوناگون برای آمریکا مثمر ثمر خواهد بود. ترکیه از معدود کشورهای منطقه است که از دمکراسی واقعی برخوردار است. مضاف بر این، اسلامی که در ترکیه وجود دارد، بسیار منعطف‌تر از اسلام رقبای آن است. همین امر می‌تواند زمینه سرمایه گذاری روی پیاده‌سازی الگوی اسلامی-ترکی در منطقه باشد تا از این روی، هم مشکلات اسلام خواهی در منطقه رفع شوند، هم اسلامی در منطقه پدیدار شود که غرب از آن بهانه نگیرد. مضاف بر این، خود ترکیه هم نمی‌تواند نسبت به گذشته پُرآوازه امپراتوری عثمانی بی‌تفاوت باشد و به طور حتم، یکی از آمال این کشور، بازگشت به آن روزهای پُرقدرت است که ایفای نقش سال‌های اخیر آن، مُهر تأییدی است بر این ادعا. از سوی دیگر، بدیهی است آن اسلامی که امروز در ایران می‌گذرد، بسیار ایدئولوژیک‌تر از آن چیزی است که در ترکیه می‌گذرد و طبیعی است که غربی‌ها، نزدیکی به کشورهای منطقه را از راه اسلام ترکیه مناسب‌تر می‌دانند.

● سیاست ایرانی

با توجه به ایدئولوژی اسلامی ایران، ما کشوری هستیم که نمی‌توانیم نسبت به اجحاف حقوق مردم در دیگر کشورها ساکت بمانیم و از طرف دیگر، بنا به قانون اساسی خود این اجازه را هم نداریم که در امور داخلی دیگر کشورها دخالت نماییم. بنابراین و با توجه به شرایط بحرانی موجود، دستگاه خارجی باید با تدبیر، درایت و ذکاوت خاصی در نوع گفتار و بکار گیری بهترین الفاظ، شرایط را به نحو کارایی مدیریت کند تا از این منظر، ضمن این که به حمایت از حقوق دیگران می‌پردازیم، به دخالت از سوی دیگر کشورها هم متهم نشویم و در نهایت، کشورهای منطقه ادعای دخالت در امور داخلی خود را مستمسک افزایش خصومت با ما نکنند.