چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
خدا محوری یا اومانیسم
در اندیشههای بشری، انسان مهمترین امری است كه در طول تاریخ مورد توجه و بحث و بررسی واقع شده است . در برخی از اندیشهها، انسان در جایگاهی قرار گرفته است كه هیچ موجودی كاملتر و بالاتر از او قابل فرض نبوده است و در برخی رویكردهای واقع نگر، با عنایتبه وجود ضعف های مختلف در ابعاد معرفتی و غیر معرفتی انسان، ارزش و توانایی انسان محدود تلقی شده و نیازمند به هدایت موجود كاملتر دانسته شده است . این نوشتار در صدد تبیین دو نوع رویكرد مهم اسلامی و مدرن به انسان و مقایسه میان آندو است . یكی از ویژگیهای اساسی و بنیادی جهان بینی مدرنیته، اومانیسم است . ولی این نكته نیز روشن است كه انسان، در میان غالب مكاتب و جهانبینیهای رایج میان بشر، از مقامی رفیع برخوردار بوده و بویژه جهانبینیها و ادیان توحیدی، برای انسان موقعیت ویژه و ممتازی در میان موجودات عالم قائل میباشند، به عنوان مثال، دین اسلام میفرماید كه همه موجودات در زمین برای انسان خلق شدهاند: «هو الذی خلق لكم ما فی الارض جمیعا .» (۲) یعنی: او خدایی است كه همه، آنچه را در زمین وجود دارد، برای شما آفرید . به علاوه در قرآن، خدای متعال در خلقت هیچ موجودی خود را تحسین نكرده است جز در مورد انسان كه پس از اشاره به جریان خلقتبنیآدم، بر احسن الخالقین بودن خویش آفرین میگوید و میفرماید: «ثم خلقنا النطفة علقة فخلقنا العلقة مضغة فخلقنا المضغة عظاما فكسونا العظام لحما ثم انشاناه خلقا آخر فتبارك الله احسن الخالقین .» (۳) یعنی: آنگاه نطفه را علقه و علقه را گوشت پاره و باز آن گوشت را استخوان و سپس بر استخوانها گوشت پوشاندیم; پس از آن خلقتی دیگر انشا نمودیم، آفرین بر قدرت كامل بهترین آفریننده . در این صورت این سخن به چه معناست كه «انسان محوری» از مؤلفههای اساسی جهان بینی مدرن است؟ جهان بینی كه تاریخ پیدایش آن از حدود پانصد سال تجاوز نمیكند؟ (۴) این نوشتار سعی دارد تا برای پرسش بالا پاسخی مناسب - هرچند اجمالی - بیان نماید، از این رو، ابتدا اومانیسم را توضیح داده و سپس به تبیین دیدگاه اسلام در مورد انسان میپردازیم و در نهایت، مقایسهای میان آن دو، ارائه میگردد .
«اومانیسم» (۵)
در بحث از اومانیسم، نخستبه بیان معنای لغوی این واژه و سپس با ذكر معانی اصطلاحی آن، به بیان ویژگیهای اصطلاحی مقصود در این مقام، میپردازیم .
معنای لغوی
در كتب فرهنگ لغت، چند معنی برای واژه Humanism ذكر شده است:
۱- طبیعت و ماهیت انسانی، انسانیت .
۲- مطالعه و پژوهش پیرامون علوم انسانی . (۶)
۳- (با H بزرگ): نهضت فرهنگی فكری است كه در خلال دوران تجدید حیات فرهنگی (رنسانس) به دنبال ایجاد رغبت و تمایل جدید نسبتبه آثار برجسته یونانی و رومی پدید آمده است .
۴- شیوهای خاص و یا حالتی از اندیشه یا عمل است كه به طور مشخص بر تمایلات و آرمانهای انسانی متمركز گردیده است . (۷)
۵- شیوه خاص یا سیستمی از تفكر و اندیشه كه بر برتری و اولویت انسان بر اصول انتزاعی یا متافیزیكی تاكید میورزد . (۸)
۶- نظامی از اعتقادات یا معیارها كه مربوط به احتیاجات انسانها است; بدون این كه ارتباطی با ایدههای دینی داشته باشد . (۹)
۷- اعتقاد به این امر كه مردم بدون داشتن دین، میتوانند به سعادت و رضایتخاطر خویش نایل شوند . (۱۰)
۸- واژه Humanism از واژه لاتینی Humus به معنی خاك یا زمین اخذ شده و از آغاز در مقابل دو امر قرار داشته است:
الف) موجودات خاكی و مادی دیگر غیر از انسان، مانند حیوانات) ). deus Ldivus ب) مرتبه دیگر از هستی; یعنی مجردات در انتهای دوران باستان و در قرون وسطا، محققان و روحانیون، میان divinitas به معنی حوزههایی از معرفت و فعالیت كه از كتاب مقدس نشات میگرفت و ;humanitas یعنی حوزههایی كه به قضایای عملی زندگی دنیوی مربوط میشده است، فرق گذاشتند . و از آنجا كه حوزه دوم، بخش اعظم الهام و مواد خام خود را از نوشتههای رومی و به طور فزاینده یونان باستان میگرفت، مترجمان و آموزگاران این آثار كه معمولا ایتالیایی بودند خود را umanisti یا humanists نامیدند . (۱۱)
معنای اصطلاحی
در طول تاریخ، واژه اومانیسم در معنای اصطلاحی خود، به سه معنا - یا اصطلاح - به كار رفته است:
۱- اصطلاح اول
اصطلاح اول اومانیسم، متعلق به دوران یونان باستان و نیز عصر رنسانس است . تا آنجا كه از تاریخ فلسفه غرب به دست میآید، برای اولین بار، انسان در یونان باستان محور كانون توجه واقع شده است . و میتوان ادعا كرد كه دو عامل در یونان باستان زمینه را برای محوریت انسان فراهم نموده است:
الف) عامل معرفتی
اعتقادات و باورهای الیاییان، زمینه را از دو جهت، برای رشد شكاكیت فراهم نمود، از یك جهت، فلاسفه الیایی به دلیل وجود خطا در ادراكات حسی، دادههای حسی را غیرقابل اعتماد میدانستند، و از جهت دیگر، وجود نظریات مختلف و متناقض در میان اندیشمندان نسبتبه جهان و تفسیر آن، سبب شد كه شكاكان نسبتبه نظریات متفكرین بیاعتماد و هیچ رایی را صائب ندانند . به عبارت دیگر وقتی كه «پارمنیدس» منكر صیرورت و حركت در جهان بوده و از طرف دیگر، «هراكلیتوس» جهان را یكسره، حركت میدانست، این تناقض آشكار، منشا این گمان برای شكاكان گشت كه حقیقتی وجود ندارد و نیز قابل شناختن نیست . (۱۲) بر این اساس، شكاكان از یك طرف با اعتقاد به انحصار ابزارهای معرفتی انسان به حس و عقل، و از طرف دیگر با خطاكار دانستن این دو ابزار و تردید در دادههای معرفتی آن دو، به طور كامل این دو ابزار را غیرقابل اعتماد دانستهاند، در نتیجه به صورت فراگیر، در تمام معرفت انسان تردید روا داشتهاند . (۱۳) سوفسطاییان كه بر اساس برخی از اغراض عملی (۱۴) خود را شكاك میدانستند، مدعی شدند وقتی ابزارهای معرفتی بشر قابل اعتماد نمیباشد، بشر واجد هیچ ملاك و میزانی برای كشف حقیقت، ورای خودش نیست و پس از مدتی با نفی اعتماد از حس و عقل برای كشف حقیقت، بر آن شدند كه هیچ حقیقتی ورای انسان وجود ندارد و انسان نباید به دنبال حقیقتی در بیرون از خودش برود، بلكه تنها معیار و میزان خود اوست و انسان خود باید حقیقت را پدید آورد . در خامه فلسفی تاریخ بشر، هنوز این ادعای «پروتو گوراس» خودنمایی میكند كه: انسان مقیاس همه چیزهاست، مقیاس هستی چیزهایی كه هست، و مقیاس نیستی چیزهایی كه نیست . (۱۵) بدین ترتیب، انسان به لحاظ معرفتی از جایگاه والایی برخوردار شد و در واقع، این انسان بود كه حقیقت را جعل و وضع میكرده است نه این كه او كاشف حقیقتباشد . به علاوه باید به مشكل معرفتی مذكور، این نكته را نیز بیافزاییم كه سوفسطاییان در فن سخنوری و قدرت بیان از مهارت بسیار بالایی برخوردار بودهاند، و همین امر موجب شد كه آنها در مباحث مختلف و از جمله مسائل حقوقی وارد شوند و به عنوان وكیل در دعاوی حقوقی حاضر و با استفاده از قدرت بیان، قضیه را به نفع خود رقم زنند، حق و حقیقت را مطابق آنچه كه آنها میخواستند جهت دهند، و در این مسائل نیز كمتر اتفاق میافتاد كه شكستی را تحمل نمایند . (۱۶) پس از پیروزیهای چشمگیر سوفسطاییان در مباحثحقوقی و غیر آن، به تدریج این باور برای آنها به صورت جدی و كاملی مطرح گشت كه حقیقتی ورای ما موجود نیست و هر چه را كه ما بگوییم حقیقتخواهد بود و هر چه را كه ما آن را باطل و غیر حقیقی بدانیم، پوچ و باطل خواهد بود . در نتیجه این انسان است كه حقیقی بودن اشیا یا بطلان و غیر حقیقی بودن آنها را تعیین مینماید . به اقتضای نوع تبحری كه سوفسطاییان در زمینه سخنوری داشتهاند علومی مانند دستور زبان، معانی و بیان و شعر برای آنها از اهمیت ویژهای برخوردار بود . لكن در میان این علوم، علم معانی و بیان ممتاز بوده استبه طوری كه در این دوره، علمای معانی و بیان، عمومیترین شكل تحصیلات عالیه را عرضه میكردند در حالی كه فلاسفه و دانشمندان علوم تجربی از چنین منزلتی برخوردار نبودهاند . (۱۷)
ب) عامل اجتماعی
ظهور دولتشهرهای مختلف در یونان باستان، تربیت انسانهایی برای اداره آن دولتشهرها را ضروری ساخت . از این رو سوفسطاییان كمر همتبسته و به تربیت چنین انسانهایی مشغول شدند و آنچه كه در این راستا مورد عنایت ویژه واقع گشتخود انسان، روحیات و كیفیتبرخورد او با افراد جامعه و انسانهای دیگر و در یك سخن مباحثی پیرامون انسان بوده است . این عامل نیز سبب شد كه انسان از جهت دیگر محور كانون اصلی توجه واقع شود و مباحث فلسفی از پژوهش نظری پیرامون كیهان و هستی، به پژوهش و تحقیق پیرامون انسان تغییر جهت دهد، و مهمترین وظیفه سیاست و دولت، تربیت انسان و شكل بخشی به آدمی و زندگی او تلقی گردید . در حقیقت تاریخ فرهنگ یونان، تاریخ محوریت انسان نسبتبه همه امور عالم و حقایق بوده و بهبودی زندگی این جهانی و مادی او اساسیترین غایت و هدف تمام تحقیقات نظری و عملی و تلاشهای اجرایی بوده است . (۱۸) اما پس از زوال فرهنگ و تمدن یونانی به دنبال جنگهای متعدد و زوال دولتشهرها و فروپاشی آنها، بازماندههای تمدن یونانی به روم متصل گردید و متفكرین رومی سعی نمودند تا با استفاده از عناصر آموزههای فرهنگ یونانی، تحولی در فرهنگ، هنر و ادب خود ایجاد نمایند . ولی با اشاعه مسیحیت در روم و تثبیت نهاد كلیسا، وضع از ریشه دگرگون گردید . (۱۹) بنابر آموزه كلیسا و مسیحیت تبلیغ شده توسط «پولس» و سایر رسولان، انسان ذاتا فاسد و تبهكار میباشد و این فساد و بثباطنی انسان به حدی است كه او خود نمیتواند چارهای اندیشیده و خویشتن را از این گناه و فساد فطری نجات دهد، بدین جهتخدای متعال با تدبیر خویش و مطابق لطف و محبتخود، فرزندش را - كه در حقیقت جلوه انسانی خداوند میباشد - به شكل انسان در آورده و با زجر و شكنجه دیدن او، در نهایتبه صلیب كشیده شدن او، فدیهای برای نجات بشریت پرداخت نموده است . (۲۰) بدیهی است كه در این رویكرد، انسان از جایگاه مهم و ارج وافی برخوردار نمیباشد . بر این اساس نمیتواند محور پژوهشهای علمی قرار گیرد، از این رو ملاحظه میكنیم محوریت انسان در پژوهشها و تحقیقات مختلف كه در یونان باستان (و نیز روم باستان) به اوج خودش رسیده بود، در قرون وسطا رو به زوال نهاده و حتی فلسفه نیز خادم الهیات میشود . اما با افول تدریجی دین مسیحیت در انتهای قرون وسطا، تفكر اومانیستی یونان باستان، مورد توجه مجدد قرار گرفت و متفكرین عصر رنسانس، به همان تفكر باز گشتند . اندیشمندان دوره رنسانس با پدید آوردن جنبشی علیه آموزههای قرون وسطا و مسیحیت، بازگشتبه دوران باستان را مطرح نمودند به طوری كه فرهنگ كلاسیك باستانی، خود را به عنوان فرهنگی آرمانی عرضه كرد و همه مردمان اعم از شاعران، نویسندگان، سخنوران، تاریخ نویسان و پژوهشگران، عنوان «اومانیست» یافتند و بدینسان رنسانس; یعنی تولد دوباره ادب و فرهنگ دوران باستان، به صورت جدی و همه جانبه مطرح گردید . (۲۱) و در حقیقت، علاقه به دوران كلاسیك یونان و روم، مشخصه و ویژگی اساسی تفكر اومانیستی عصر رنسانس است . (۲۲) رنسانس، با رجوع به یونان باستان و پذیرش آن، انسان را محور پژوهشهای خود قرار داده و روح انسانمداری را در تحقیقات علمی خود بویژه در ادبیات، شعر، تاریخ، معانی و بیان، حاكم نمود . بنابراین، اولین اصطلاح اومانیسم كه حاكمیت انسان و ارزشهای انسانی بر پژوهشهای نظری و عملی - بویژه پنج علم یاد شده - است، مشترك میان یونان باستان و دوران رنسانس میباشد .
۲- اصطلاح دوم
غیر از معنای اول اومانیسم كه در آن، توجه همه جانبه به انسان و ارزشهای او، بیشتر در حوزه ادبیات مطرح بوده است، از قرن هیجدهم، اومانیسم كاربرد اصطلاحی دیگری نیز یافت كه همین اصطلاح، معنای مقصود از اومانیسم در جهان بینی مدرن و دنیای نوین میباشد . در یك نگاه اجمالی، اومانیسم مدرن عبارت است از: سیستم هماهنگ و مشخص فكری كه ادعاهای مستقل هستی شناسانه، معرفتشناسانه، انسان شناسانه، اخلاقی، سیاسی و آموزشی را مطرح میسازد . (۲۳)
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست