یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

بهره وری و اندازه گیری آن


امروزه با توجه به رشد جمعیت ، کمیابی منابع و گسترش رقابت در بازارهای جهانی منابع و گسترش رقابت در بازارهای جهانی ، استفاده بهینه و کارآمد از منابع ، و در واقع افزایش بهره وری …

امروزه با توجه به رشد جمعیت ، کمیابی منابع و گسترش رقابت در بازارهای جهانی منابع و گسترش رقابت در بازارهای جهانی ، استفاده بهینه و کارآمد از منابع ، و در واقع افزایش بهره وری منابع ، از اهمیت به سزائی برخوردار است .

به طور کلی بهره وری دارای سه مؤلفۀ مهم است : کارایی ، ثمر بخشی و به کارگیری مداوم عوامل تولید . کارایی به مفهوم « درست انجام دادن کار » است . به عبارت دیگر کارایی به استفاده درآمد از منابع در فرایند تولید مربوطه است . سنجش کارایی عملکرد از طریق اندازه گیری هزینه منابع در ارتباط با برآورده ساختن هدف ، که به صورت مقایسه ستانده های به دست آمده واقعی با نهاده های استفاده شده می باشد .

ثمر بخشی به عنوان یک شاخص نیل به اهداف سازمانی مطرح لست . در این ارتباط می باید در تعریف هدف ، کمال دقت به عمل آید ، به نحوی که هدف نه غیر واقعی و غیر قابل دسترسی و نه خیلی ساده و در دسترس تعیین شود . ثمربخشی را می توان به صورت « کار درست انجام دادن » نیز تعریف کرد . ثمر بخشی عملکرد عبارت است از اندازه گیری ستانده فعالیت یا بر آوردن هدف . به عنوان مثال ، ثمر بخشی عملکرد برای یک سر پرست تولید به معنی این است که واحد او تا چه حد به اهداف کمی و کیفی روزانه دست یافته است .

یکی دیگر از مؤلفه های بهره وری به کارگیری مداوم عوامل تولید است . به کارگیری مداوم یعنی هنگامی که کاری را انجام می دهیم ، بدون اتلاف وقت و منابع و یا هدر رفتن کار کارگران و ماشینها ، پیوسته به آن مشغول باشیم . بنابراین می توانیم بهره وری را « درست انجام دادن کار درست ، به طور مداوم » تعریف نماییم که بیانگر مؤلفه های کارآیی ، ثمربخشی و تداوم اشتغال می باشد . از نظر کاربردی ، بهره وری در یک سیستم به صورت نسبت ستاده به نهاده تعریف می شود . در این مفهوم بهره وری در واقع میزان نسبی کارآیی منابع تولیدی به کار گرفته شده ( کار ، سرمایه و ... ) است .

این تعریف با مفهوم بهبود بهره وری به معنی جا به جایی تابع تولید به طرف بالا ، سازگار است . بنابراین ، افزایش بهره وری به معنی تولید بیشتر با مقادیر معین و ثابتی از نهادها ، یا به دست آوردن همان سطح تولید با مقادیر کمتری از نهادها ، و یا افزایش تولید با نرخی بیشتر از نرخ افزایش نهادها می باشد . بدین ترتیب ، می توان نتیجه گرفت که رشد بهره وری می تواند منجر به تسریع رشد تولید گردد.