سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

چگونه زندگی خود را تغییر دهیم


چگونه زندگی خود را تغییر دهیم

به لیست تغییراتی که می خواهید در زندگی خود به وجود آورید نگاه کنید

به لیست تغییراتی که می‌خواهید در زندگی خود به وجود آورید نگاه کنید. لیست شما ممکن است موارد زیر را برداشته باشد:

١- کاهش وزن

٢- انتخاب شغل بهتر

٣- مواجه شدن با هراس‌ها

٤- افزایش اعتماد به نفس

٥- بهبود زندگی عشقی

٦- احساس افسردگی کمتر و رضایت‌مندی بیشتر از زندگی

٧- یادگیری مهارت‌های کنار آمدن با استرس در محیط کار

٨- رها کردن خود از گذشته

این‌ها برخی از موضوعات پیچیده‌ای هستند که مردم معمولاً با آن‌ها مواجهند. ممکن است بعضی از آن‌ها در لیست شما هم قرار داشته باشند. برای بسیاری از مردم، تغییر، بسیار دشوار و چالش برانگیز است به این جهت، آن‌ها لیست تغییرات مورد نظرشان را هر سال با خود به سال بعد می‌برند.

چگونه یک فرد می‌تواند زندگیش را تغییر دهد هنگامی که از قدرت ارادة او کاری ساخته نیست؟ هنگامی که اراده شکست می‌خورد به کجا باید پناه برد؟ مردم غالباً در این مواقع به روان‌شناس، مشاور یا مددکار اجتماعی مراجعه می‌کنند تا به آن‌ها در انجام تغییرات مورد نظرشان کمک کنند. این متخصصان می‌توانند به هدایت فرایند تغییر در آن‌ها بپردازند و کمک کنند تا آن‌ها منابع درونی خود را برای انجام تغییر مورد نظر بسیج کنند.

امّا پیش از آن که لیست تغییرات خود را نزد درمانگر ببرید، دو نکتة کلیدی هست که باید در نظر بگیرید.

نخست این که تمام رویکردهای درمانی یکسان نیستند و دوم این که رویکرد خود فرد به انجام مشاوره، به مقدار زیادی تعیین کننده میزان موفقیتش خواهد بود.

در طول سال‌های متمادی، روش‌های مشاوره بسیاری برای کمک به مردمی که خواهان تغییر در زندگیشان می‌باشند به وجود آمده است. برخی از روش‌های درمانی صرفاً رفتار فرد را مورد توجه قرار می‌دهند و برخی دیگر، طرز تفکّر یا تخلیه احساسات را.

برخی روش‌ها مدتی طولانی را صرف شنیدن حرف‌های مراجعه کننده می‌کنند بدون آن که بازخوردی دهند، در حالی که برخی روش‌های دیگر به تحلیل و توضیح تمام جنبه‌های زندگی فرد می‌پردازند.

اکنون پژوهش‌های بیشتری برای تعیین این که چه چیزی در کمک به مردم برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگیشان موثرتر است صورت گرفته است. روش‌های درمانی جدیدی نیز مورد آزمایش قرار گرفته‌اند و اثربخشی بیشتر آن‌ها نسبت به روش‌های قبل به اثبات رسیده است.

دو تا از اثربخش‌ترین روش‌ها عبارتند از EMDR (شکلی از روان‌درمانی با هدفِ پرداختن به خاطره‌های ناگوار، کاستن تأثیرات بلند مدّت آن‌ها و کمک به بیمار در ایجاد و توسعه سازوکارهای انطباقی بیشتر.)و تمرکز تجربی (در روان‌درمانی، منظور از تمرکز، یعنی نگاه داشتن توجه باز و بدون قضاوت فرد به چیزی که مستقیماً تجربه می‌شود امّا هنوز به کلام در نیامده است).

همان‌طور که گفته شد، دومین نکته کلیدی در مراجعه فرد به روان‌درمانگر، رویکرد خود او به انجام مشاوره است. چند سال پیش، دکتر اوجین گِندلین پژوهشی برای تعیین این که چه چیزی مشاوره را اثربخش می‌سازد، انجام داد. مهم‌ترین و تکان‌دهنده‌ترین کشف او این بود که رویکرد خود فرد به انجام مشاوره و چگونگی پرداختن به مساله‌اش در حین مشاوره می‌تواند نشانگر موفقیت یا عدم موفقیت مشاوره باشد. او موفق شد چند عامل مشترک را در بین کسانی که مشاوره‌های موفقیت‌آمیزی داشتند شناسایی و تعیین کند:

١- توجه به این که بدن چگونه مشکل را حس و تجربه می‌کند.

٢- تمایل به گوش سپردن به بازخوردهایی که ذهن براثر آن حس‌ها می‌دهد.

٣- مهارت در تشخیص معنی نهفته در آن پیام‌های بدنی.

این توانایی‌ها در بین کسانی که بیشترین موفقیت را در مشاوره‌ها به دست آورده‌اند مشاهده شده است. دکتر گندلین پس از تعیین این عوامل، توانست به دانشجویان روان‌شناسی بیاموزد که با گوش دادن به هزاران نوار صوتی جلسات مشاوره به تشخیص آن‌ها بپردازند. بدین ترتیب دانشجویان قادر بودند پیش‌بینی کنند که چه کسی در ایجاد تغییرات مورد نظرش موفق خواهد شد. دکتر گندلین نهایتاً توانست به مردم بیاموزد که چگونه به شیوة موفق‌ترین افراد به مشاوره با روان درمانگر روی آورند.