شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
صاحب نگین سلیمان عیسی دوم, جان مصطفی
نهمین ستاره هماره تابنده سپهر خلافت و امامت و ولایت، حضرت محمد بن علیالجواد(ع) بنا بر نقل مشهور در روز دهم رجب به دنیا آمد و در روز آخر ماه ذیقعده سال۲۲۰ به دستور معتصم توسط زینب دختر مأمون (امالفضل) همسر اول امام به شهادت رسید.
نام مبارک ایشان محمد و القاب آن حضرت: صابر، فاضل، قرئالعین المؤمنین، متقی، ربانی، تقی، منتجب و... که مشهورترین آن جواد است.
در علت تقی خواندن امام جواد، مرحوم صدوق مینویسد: شبی امام جواد در خواب بودند و مأمون در حالی که مست بود بر حضرت وارد شد و ضربات متعددی را به وسیله شمشیر بر بدن حضرت وارد ساخت اما صبح همگان دیدند هیچ اثری از جراحت بر بدن امام نیست و در این زمان بنا بر حکمت الهی امام جواد از شر مأمون مصون مانده بود.بر اثر کثرت معجزات آن حضرت مردم آن امام را «اعجوبئ اهلالبیت، نادرئالدهر، عیسی الثانی، سراج المتعبدین و...» میخواندند.
کنیه آن حضرت ابو جعفر ثانی، ابوعلی و ابنالرضا است.پدر بزرگوارش امام رضا و مادر گرامی آن حضرت خیزران (ریحانه، امالحسن، سکینه مریسیه، سبیکه) میباشد. از برخی منابع به دست آمده که نام مبارک امام جواد در تورات ذکر شده است و در آن کتاب آسمانی از امام جواد با نام تیمو و تیمورا که چنین صفت دارد «قصیرالعمر و طویلالاثر» یاد شده است.در دست راست حضرت انگشتری بود که فرمودند انگشتر حضرت سلیمان است.مرحوم راوندی برای برآورده شدن حوائج از آن حضرت نقل میکند که ۴ (۲ تا ۲ رکعت) رکعت نماز بگزارد و در هر رکعت یک بار حمد و ۴ مرتبه سوره توحید بخواند و پس از نماز ۱۰۰ مرتبه صلوات بفرستد و حاجت خود را از خدا طلب کند.همچنین بیان میدارد شایسته است انسان هر دوشنبه ۴ رکعت نماز بخواند و به روح امام جواد هدیه کند. (دعوات راوندی، صص۸۹، ۱۰۸).
رسول مکرم اسلام در تعرفه وصی نهم خود امام جواد فرمودند: «او شفیع شیعیان و وارث دانش جدش است.» امیرالمؤمنین از قول پیامبر (ص) فرمودند راهنمای بهشتیان فرزندم جواد است «محمدبن علی منزل اهل الجنئ فی درجاتهم مأمون دخترش زینب معروف به امالفضل را به اجبار به همسری امام درآورد و همسران دیگر امام سمانه مغربیه (مادر امام هادی) و همسر دیگر امام زنی مؤمنه از نوادگان عمار یاسر صحابی بزرگ پیامبر بود. امالفضل میگوید وقتی امام جواد نواده عمار یاسر را به همسری برگزید به پدرم شکایت کردم، پدرم بار اول خشمگین شد و فریاد زد ملعون: «ما تو را به او حلال نکردیم تا دیگر حلالهای خدا بر او حرام شود.» برای امام جواد(ع) فرزند ذکر شده است. مدت امامت ظاهری امام جواد(ع) بیش از ۱۶ سال ثبت شده است.بنان بن نافع میگوید از امام رضا (ع) درباره جانشینش سؤال کردم که ناگهان در حجره باز شد و امام جواد (ع) وارد شد، حضرت فرمود: یدخل علیک من هذا الباب من ورث ما ورثته من قبلی و هو حجئالله تعالی من بعدی... یا نافع سلم و اذعن له بالطاعئ فروحئ روحی و روحی روح رسولالله.» ای نافع این کسی که از در بر تو وارد شد وارث من و وارث همه آن چیزی است که من از پیشینیان به ارث بردهام و او همان حجت خدای تعالی بر شماست. ای نافه بر او سلام کن و مطیعش باش که او جان من است و جان من روح رسولالله است.
در حالات اخلاقی امام جواد(ع) نقل است هماره بر همگان بر سلام کردن سبقت داشت و همیشه دستگیر افتادگان و مستمندان بود و حتی به والیان شهرها نامه میداد و آنان را از ستم بر مردم بر حذر میداشت و به وسیله نوشتن نامه از حاکمان میخواست بر مردم سبک گرفته مشکلات مردم را حل نمایند.
احمد بن ابی خلف میگوید در وقت بیماری آن حضرت به عیادت بیماران میشتافت و از اثر عیادت آن امام تحمل درد آسان میشد آنقدر مهربان بود حتی هزینههای کفن و دفن تهیدستان را هم متقبل میشد و به مسلمانان برای حل شدن گرفتاریها میفرمود: زیاد استغفار کنید و سوره نوح و قدر را زیاد تلاوت نمایید. بسیاری از مردم هم بر اثر کثرت معجزات امام جواد (ع) و خلق جاذب ایشان شیفته و شیدای حضرت بودند و احترام خاصی برای امام جواد قائل بودند و ایشان را عیسی ثانی میخواندند.
نقل است با دیدن آن حضرت به سویش میشتافتند و دست حضرت را میبوسیدند. در روایت است که علی بن جعفر عموی امام جواد در مقابل حضرت برمیخاست و دست ایشان را میبوسید و کفشهای حضرت را آماده میکرد. امام جواد(ع) در برخورد با حاکمان جور هرگز حالت انفعالی نداشتند و کاملاً با آنان مقابله میفرمودند و همین امر هم سبب شد تا هم مأمون و هم معتصم به فکر کشتن امام جواد باشند.
یک وقتی معتصم امام جواد(ع) را احضار کرد و گفت شما در پنهان به جمعآوری اسلحه مشغول هستید و قصد اخلال در جامعه مسلمین دارید. حضرت هر دو موضوع را انکار فرمود ولی معتصم اصرار کرد و وزیران و مشاوران خود را بر این مدعا شاهد گرفت و به نامه ساختگی که برخی از مردم در این زمینه برایش ارسال کردهاند استناد کرد و در این لحظه امام جواد دست بر دعا برداشت و عرضه داشت: «اللهم ان کانوا کذبوا علی فخذهم» خدایا اینان بر من دروغ میبندند پس جانشان را بستان! در این هنگام زلزلهای رخ داد و زمین لرزید که ناگهان معتصم به التماس افتاد و عرضه داشت ای پسر پیغمبر تو از خدا بخواه از ما درگذرد و امام عرضه داشت: اللهم سکنه انک تعلم انهم اعداؤک و اعدایی! خدایا زمین را آرام فرما و تو آگاهی اینان هم دشمنان تو هستند و هم دشمنان من! این روایت نشان میدهد امام جواد با شجاعت تمام در حضور مشاوران و وزیران و معتمدان معتصم و حتی خود معتصم او را دشمن خدا معرفی کرده است و هیچگونه مماشاتی با سران حکومت جور نداشته است.
امام با این تقسیم در موضوعات فقهی جهل و دور بودن فقهای دربار عباسی را شجاعانه تبیین فرمود و ذرهای هم عقبنشینی نکرد.
همین مواضع صریح بود که معتصم و جعفربن مأمون را واداشت تا امام را به شهادت برسانند و بالاخره جعفر برادرامالفضل (برادر زن امام جواد) شربت پرتقال یا انگور مسمومی را که معتصم آماده کرده بود با همدستی خواهرش که همسر اول امام جواد (ع) بود «اشناس» خادم مخصوص معتصم به امام خورانید و حضرت را مسموم نمود و امام به امالفضل فرمود: به خدا قسم گرفتار فقر میشوی و دردی بگیری که درمان نخواهد داشت و آبرویت را بر سر آن خواهی داد (بحارالانوار، ج۵۰، ص۱۶) و البته این پایان کار همسران بیوفا و خیانتپیشه است و عذاب آخرت دردناکتر است.
ابو مسافر میگوید در شبی که حضرت به شهادت رسید قبلش فرمود ما گروهی هستیم که وقتی خداوند دنیا را برای حیات ما نپسندد ما را نزد خود میبرد و امشب من از میان شما میروم.
امام رضا(ع) فرمود: یقتل غصبا فیبکی له و علیه اهل السماء» غاصبان خلافت فرزندم را میکشند پس آسمانیان بر او ناله سر میدهند.
● تربیت بر محور قرآن
عماره بن زید میگوید زنی فرزند کور خود را به محضر جواد الائمه آورد و از آن امام درخواست کرد تا کوری فرزندش را برطرف کند و امام جواد مانند حضرت عیسی بر صورت فرزند کور دست کشید و فوراً دیدگان آن کودک بینا شد. امام شیعیان خود را بر محور قرآن تربیت کرده و فرمودند برترین شما نزد خدا کسی است که اهل ادب باشد و در وقت ملاقات یکدیگر قرآن بخواند و حدیثی از احادیث ما را بازگو کند.
● مواضع پیامبر(ص)
امام جواد در شأن نزول آیه «یا ایهاالذین امنوا اوفوا بالعقود» صراحتاً فرمودند این آیه درباره آن مواضع دهگانهای است که پیامبر برای امامت جدم علی پیمان گرفت و با این بیان حقانیت امامت خود را تبیین فرمودند.
تشکیل مجالس مناظره علمی و جدالهای فکری برای تخریب جایگاه امام جواد در جامعه و محملی برای جواز حذف فیزیکی و ترور امام بود و البته همه آنها به رسوایی حاکمان جور انجامید.
● روایت
برای معتصم نامهای آمد و در آن از کیفر رهزنان پرسیده شده بود. معتصم فقهای شهر را خبر کرد و جملگی آنان با استناد به آیه ۳۳ سوره مائده فتوا به بریدن دست و پای راهزنان دادند! معتصم از حضرت نظرخواست امام فرمود فقها خطا کردند و حکم در صور مختلف بازدید طرح شود زیرا آیه نظر به صورت غارت به همراه قتال دارد حال اگر این راهزنان فقط راه را بستهاند و مالی نبردهاند و خونی نریختهاند زندانی شوند و اگر قتلی کردهاند قصاص و اگر پس از قتال غارت نمودهاند دست و پای آنان بریده شود.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
امیرعبداللهیان حسین امیرعبداللهیان دولت سیزدهم دولت سیستان و بلوچستان جنگ انتخابات مجلس شورای اسلامی حجاب مجلس افغانستان حسن روحانی
ایران سیل تهران هواشناسی شهرداری تهران بارندگی سازمان هواشناسی باران فضای مجازی آتش سوزی هلال احمر آموزش و پرورش
مسکن بانک مرکزی دلار قیمت خودرو قیمت دلار قیمت طلا تورم ارز سهام عدالت بازار خودرو حقوق بازنشستگان ایران خودرو
مسعود اسکویی ایتالیا صدا و سیما تلویزیون بی بی سی دفاع مقدس مهران غفوریان موسیقی صداوسیما سریال سینمای ایران سازمان صدا و سیما
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل جنگ غزه حماس روسیه آمریکا انگلیس اوکراین نوار غزه ایالات متحده آمریکا جنگ اوکراین
فوتبال پرسپولیس استقلال سپاهان لیگ برتر رئال مادرید باشگاه استقلال جواد نکونام بازی علی خطیر باشگاه پرسپولیس بایرن مونیخ
اینستاگرام خواب آیفون دیابت اپل ناسا عکاسی تبلیغات موبایل گوگل
سلامت کبد چرب فشار خون گرما