شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
زوج های ناموفق بخوانند
بدیهی است که در شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی زندگی امروزی، تقریباً در همه ی خانوادهها مسائل و مشکلاتی وجود دارد. بنابراین، در اصل وجود مشکلات و اضطرابها، نمیتوان هیچ گونه تردیدی داشت؛ اما آن چه مهم است، نحوه ی اندیشه و روشهای مقابله با این مشکلات است.
در این جا به ذکر شیوههایی میپردازیم که زوجهای موفق در مقابله با مشکلات و اضطرابهای زندگی از آنها استفاده میکنند. این شیوهها عبارتند از:
۱) زوجهای موفق اضطراب را بخشی طبیعی از زندگی زناشویی در نظر میگیرند.
تفاوت مهم میان زوجهای موفق و ناموفق آن است که زوجهای موفق ، از همان بدو زندگی ، انتظار وجود اضطراب و مشکل را در زندگی دارند و سعی نمیکنند که آنها را انکار نمایند و حلاوت و شیرینی زندگی را در وجود این مشکلات - اعم از اقتصادی ، کاری ، عاطفی ، ارتباطی و... - میدانند؛ در حالی که زوجهای ناموفق ، وجود اضطراب و مشکل را در زندگی ، امری غیر عادی و مصیبتزا میدانند. زوجهای موفق مشکل یا اضطراب را امری موقتی میدانند و تلاش میکنند تا بر مهارتهای خود برای مقابله با آنها بیفزایند و از این که میتوانند با مشکلات تازه برخورد کنند ، احساس خوبی دارند و در مقابل ، زوجهای ناموفق، آنها را امری دائمی میدانند و از این که در زندگی آنها مشکل و اضطراب وجود دارد ، احساس گناه میکنند و به جای یافتن راه حل ، علت مشکل را در دیگران جستوجو میکنند و به جای توجه به جنبههای مثبت و توانمندیهای خود به جنبههای منفی و ناتواناییهای خود توجه دارند. که این عامل ، موجب شکستخوردگی آنان میشود.
۲) زوجهای موفق احساسات و نظرات خود را با هم در میان میگذارند. حرف نزدن و یا کم حرف زدن زن و شوهر با هم ، یکی از پدیدههای متداولی است که خود ریشه ی بسیاری از اضطرابهاست. در یک مطالعه ، ۲۲ زن و شوهر را از هم جدا کرند و از آنها خواستند که مسائل مهم ارتباطی خود را در زندگی زناشویی یادداشت کنند. نظرات مردان به شرح زیر بود:
▪ زنم از من جوابهای فوری میخواهد؛ اما من میخواهم در این باره فکر کنم.
▪ زنم پیوسته مترصد مسائل پنهان است. او از افکار من برداشت سوء میکند.
▪ زنم هرگز از حرفی که به او میزنم، راضی نمیشود.
▪ زنم انتظار دارد که جزئیات هر موضوعی را شرح بدهم؛ خود او هم تا بخواهد حرفهایش را کش میدهد؛ نمیدانم چرا به اصل مطلب نمیپردازد.
▪ زنم اشخاص را از موضوعات جدا نمیکند. او معتقد است: «اگر با حرف من مخالف باشی ، یعنی با خود من مخالف هستی و مرا دوست نداری .»
▪ زنم همیشه میگوید: «به من توجه کن، بگو که زن ارزشمندی هستم»؛ اعصابم را خُرد کرده است.
خانمها نظرات متفاوتی داشتند. چکیده ی نظرات خانمها چنین است:
▪ شوهرم به حرفهای من دقت نمیکند و بلافاصله در مقام قضاوت بر میآید.
▪ شوهرم برای حرفهای من ارزشی قائل نیست؛ اما وقتی دیگران حرف میزنند، به دقت به حرفهایشان گوش میدهد.
▪ تذکرهای مرا به حساب غرولند میگذارد.
▪ همگی مسائل شوهرم ، جملگی مهمند؛ اما مسائل من جزیی و بیاهمیت هستند.
▪ شوهرم گوش نمیدهد، بلکه تنها به گوش دادن تظاهر میکند. وقتی مچ او را میگیرم عصبانی میشود.
▪ من احساساتم را با او در میان میگذارم اما او این کار را نمیکند.
مطالعه ی دقیق این شکایتها، نشان میدهد که زوجها، باید با احساس و کلام با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. این جاست که زوجهای موفق، در مقایسه با سایرین، از مهارت بیشتری برخوردارند.
۳) زوجهای موفق برای حل و فصل اختلاف ، مهارتهایی در خود ایجاد میکنند و راه برخورد خلاق را میآموزند.
زوجهایی میتوانند به خوبی با اضطرابها و مشکلات روزانه روبهرو شوند که راههایی عملی برای حل اختلافات خود پیدا کنند و مهارتهای لازم را برای کنار آمدن با یکدیگر بیابند. حل و فصل اختلاف و کنار آمدن با یکدیگر، مفاهیمی به هم نزدیک هستند؛ اما یکی نیستند.
مهارتهای حل و فصل اختلاف ، بیشتر به طرز ارتباط بستگی دارند؛ در حالی که مهارتهای کنار آمدن، به خلاقیت، قوه ی ابتکار و پشتکار و استقامت وابستهاند. بعضی از زوجها، به یک گروه از این مهارتها مجهزند؛ اما فاقد مهارتهای نوع دوم هستند. زوجهایی وجود دارند که از مهارتهای فوق العادهای برای حل و فصل مسائل خود برخوردار هستند. آنان میتوانند درباره ی هر موضوعی حرف بزنند؛ احساساتشان را با هم در میان بگذارند و درباره ی خود ، احساس خوبی پیدا کنند؛ اما زندگی خانوادگی آنها بسیار مغشوش و نابسامان است ، زیرا هرگز با اضطرابهایشان کاری صورت نمیدهند و تنها درباره ی آنها حرف میزنند. در این صورت ، اضطراب ماندگار میشود و ابعاد وسیعتری میگیرد و زن و شوهر به ناچار مترصد کمک گرفتن از دیگران میشوند.
از سوی دیگر، خانوادههایی وجود دارند که به اضطرابها توجه میکنند؛ اما از کنار اختلافات بیتوجه میگذرند. ممکن است اضطراب ناشی از کمی درآمد، با آغاز به کار شوهر در یک شغل دوم، برطرف شود؛ اما ناراحتی از این کار دوم، میتواند حالت انفجارآمیزی به خود بگیرد.
فلورا دیکز نویسنده و محقق امور ارتباطات میگوید: تقریباً همه ی زوجها با هم نزاع میکنند. بسیاری از آنها از این که موضوع را به زبان بیاورند، خجالت میکشند. در واقع، ازدواجی که در آن هیچ اختلافی وجود نداشته باشد، مرده است و یا به دلیل مشکلات احساسی و عاطفی ، در شرف مرگ است. اگر کسی به زندگی خانوادگی خود علاقهمند باشد، به احتمال زیاد، برای رسیدن به خواستههای خود میجنگد.
نزاع، مسئله نیست؛ توانایی حل و فصل دعوا یا اختلاف ، تعیین کننده ی موفقیت زن و شوهر در برخورد با اضطرابهاست که بر اثر اختلاف ، به خانواده راه پیدا میکند. زوجهایی که با دو هفته سکوت اختیار کردن، با اختلاف زناشویی خود برخورد میکنند، در واقع با اضطراب روبهرو نمیشوند. این روش، بر شدت تنش موجود در خانواده میافزاید. زن و شوهری که با هم برخورد جسمانی میکنند و یا به هم بد و بیراه میگویند، سطح اضطراب میان خود را افزایش میدهند. زوجهایی که با اضطراب کنار میآیند، کسانی هستند که اختلاف را حل و فصل میکنند.
۴) زوجهای موفق از سازمانها و اشخاص دیگر نیز کمک میگیرند. خانوادههای موفق و ناموفق در رفع اضطراب، درباره ی کمک گرفتن از نظامهای بیرون از جمع خانواده، نظریات بسیار متفاوتی دارند. از نظر خانوادههای موفق در کنار آمدن با اضطراب، اقوام، دوستان، گروهها و جامعه، حامیان ارزشمند ی هستند و حال آن که خانوادههای مضطرب و مشکلدار، دخالت این افراد را به حساب ناتوانی خود میگذارند. به ما از دیرباز گفتهاند که یک خانواده ی خوب، خانوادهای است که میتواند مسائل خود را حل و فصل کند و اگر جز در مواقع اضطراری ، از کسی کمک بگیرد ، نشانه ی آن است که به اندازه ی سایر خانوادهها خوب و موفق نیست.
به روشنی میتوان گفت که خانوادههای موفق، در برخورد با اضطراب، از نظامهای حمایتی، بیشترین بهره را میبرند. آنان، وقتی به مراقبتی برای فرزندشان احتیاج پیدا میکنند و یا وقتی یکی از افراد خانواده ی آنها بیمار میشود و یا مسئلهای بروز میکند، کسانی را دارند که از آنها کمک بگیرند و آن اشخاص نیز به سهم خود ، در وقت نیاز، تقاضای مساعدت میکنند.
در جامعه ی پرتحرک ، پیچیده و صنعتی امروز، بعید است که اقوام درجه ی اول و دوستان قدیم، در نزدیکی ما زندگی کنند و ممکن است با ما صدها کیلومتر فاصله داشته باشند و حتی اگر در شرایط اضطراری از کمک آنان بهرهمند شویم ، برای برخورد با اضطرابها و مشکلات روزانه ، از دست آنها برای ما کاری ساخته نیست. گروههایی حمایتکننده، برای خانمهای خانهدار افسرده، برای والدینی با فرزندان کم سال، برای خانوادههایی که نوجوانهای معتاد دارند، برای والدینی که نمیتوانند فرزندانشان را کنترل کنند و برای خانوادههای کم درآمد، بسیار مفید و ارزشمند هستند. اینها خانوادههای ارزشمندی هستند که از کمکهای طبیعی در نزدیکی خود محرومند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست