جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

هیچکس با بخشنامه بچه دار نمی شود


هیچکس با بخشنامه بچه دار نمی شود

روانشناسی یک نخواستن در برخی از مردم

وقتی از نگاه جامعه‌شناسی و آماری بررسی یک موضوع می‌گذریم، به سوال‌های مهمی در حوزه پزشکی اجتماعی آن می‌رسیم. سوال‌هایی که خواندن پاسخ‌های آنها راهنمایی درست و عملی برای موضوع است و می‌تواند به تمام کسانی که درگیر هستند، کمک کند..

خانواده‌های جوان قشر متوسط علاقه زیادی به فرزندآوری ندارند و معمولا در حرف‌ها و صحبت‌ها از دغدغه‌های مالی و امنیت آینده فرزند خود می‌گویند و اینکه نمی‌خواهند، انسان دیگری را بدبخت کنند. این نگاه چقدر درست است و اگر نیست چه دلایلی دارد؟

اگرچه شواهدی وجود دارند که تقویت‌کننده فرضیه‌ای هستند که شما مطرح کرده‌اید، ولی تایید و شناخت ابعاد کمی آن هنوز به پژوهش‌های بیشتر نیازمند است. به هر حال آمار رسمی کشور هم نشان‌دهنده کاهش نرخ تولد است. البته باید توجه داشت جمعیت کشور کماکان در حال افزایش است یعنی نرخ رشد هنوز مثبت است.

در خصوص علل عدم تمایل به فرزندآوری نیز همین خلا پژوهشی وجود دارد ولی به هرحال نمی‌توان بسیاری از واقعیات جامعه امروز خود را نادیده بگیریم. واقعیت این است شرایط اقتصادی و اجتماعی موجود کنار برخی تغییرات فرهنگی سریع، سن ازدواج را بالا برده است و برخی جوانان این روزها اصلا جرات فکر کردن به ازدواج را به خود نمی‌دهند.

از مرحله ازدواج که بگذریم، بچه دار شدن برای بسیاری از زوج‌های امروزی دیگر فرایندی اتفاقی و برنامه‌ریزی نشده نیست. برای جوانان امروز آمدن فرزند به مفهوم مسوولیت‌های جدید و تغییر سبک زندگی است. نوعی زندگی که در حال حاضر بدون کار و فعالیت تمام وقت دوطرف اغلب قابل اداره به نظر نمی‌رسد.

به این ترتیب تغییر در ساختار و ابعاد خانواده در جامعه ما امری اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد. ولی نمی‌توان گفت این تغییر مثبت است یا منفی. به هرحال مردم الزاما مطابق فرمول‌های جمعیت‌شناسی و بخشنامه و توصیه حاکمیت بچه‌دار نمی‌شوند، چرا که قبل از آنکه خود را مسوول آینده کشور و نیروی کار آن در آینده بدانند، به مسوولیت خود در قبال فرزندی که به دنیا آورده‌اند و آینده او فکر می‌کنند و نمی‌توان این نگاه را نادرست دانست. البته من شخصا با اینکه فکر کنیم به دنیا آمدن یک فرد مترادف با بدبختی او خواهد بود، موافق نیستم چرا که اصولا معتقدم «بودن» اولین و مهم‌ترین نعمتی است که خداوند به مخلوق خود عطا کرده است اما نمی‌توان انتظار داشت همه این‌گونه فکر کنند.

● زوج‌های جوان چطور بفهمند آمادگی بچه‌دار شدن را دارند یا نه؟

برای داشتن فرزند جنبه‌های مختلفی از آمادگی مطرح‌اند. در درجه اول زوجین باید از لحاظ روحی و عاطفی به یک ثبات نسبی در زندگی زناشویی خود رسیده باشند. متاسفانه برخلاف تصور رایج، حضور فرزند در زندگی خانواده نه‌تنها باعث ایجاد ثبات در زندگی‌های مشکل‌دار نمی‌شود، بلکه حتی اگر زوجین نتوانند با شرایط جدید به‌وجودآمده سازگار شوند، گاه ثبات قبلی نیز با چالش مواجه می‌شود بنابراین باور و بعضا توصیه از سوی اطرافیان که با آمدن بچه مشکلات و اختلافات زناشویی حل خواهد شد قطعا نادرست و مخرب زندگی مشترک است. آمدن فرزند اغلب نمی‌تواند در نگرش و عملکرد مرد یا زنی که مفهوم زندگی مشترک و مسوولیت‌های مربوطه را نمی‌داند تغییری ایجاد کند و اغلب شرایط موجود را پیچیده‌تر هم می‌کند.

طبیعی است همین ثبات نسبی باید در جنبه‌های مادی و رفاهی زندگی نیز برقرار باشد. با آمدن فرزند، ضمن اینکه زوجین متعهد می‌شوند زمان و انرژی بیشتری برای رسیدگی به این موجود ارزشمند اختصاص‌دهند، باید بتوانند نیازمندی‌های اولیه زندگی را نیز که در شرایط جدید افزایش پیدا کرده است فراهم کنند. خوشبختانه امروزه بزرگ‌ترها اغلب به شکلی فعال و دلسوزانه در حال یاری زوج‌های جوان هستند به‌طوری که بسیاری از کودکان عملا زمان زیادی را با پدربزرگ و مادربزرگ‌های خود سپری می‌کنند ولی نباید فراموش کنیم این راهکار برای بسیاری از زوج‌ها قابل‌تصور نیست و والدین آنها گاهی خود به سرپرستی و مراقبت نیاز دارند.

بلاخره اینکه زن و شوهر جوان باید بدانند اصولا فرزند در زندگی مشترک آنها چه نقش و جایگاهی دارد و به‌علاوه رضایت و توافق دو طرف در خصوص اصل موضوع و همچنین زمان مناسب حاصل شده باشد. پس نباید فراموش شود فرزندان، سیمان زندگی‌های در حال فروپاشی یا وسیله‌ای برای تحقق آرزوهای برآورده نشده والدین نیستند.

دکتر سید علی آذین

متخصص پزشکی اجتماعی

عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی