پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
مجله ویستا

کارآگاه علوی؛ سریال پلیسی یا مرور تاریخ؟


کارآگاه علوی؛ سریال پلیسی یا مرور تاریخ؟

تاریخ مقوله‌ای است که مخاطبان خاصی را به خود جلب می‌کند. هر چند سازندگان فیلمهای تاریخی به دلیل هزینه بالای ساخت آن رغبتی آنچنان که باید به ساخت این قبیل فیلمها نشان نمی‌دهند. …

تاریخ مقوله‌ای است که مخاطبان خاصی را به خود جلب می‌کند. هر چند سازندگان فیلمهای تاریخی به دلیل هزینه بالای ساخت آن رغبتی آنچنان که باید به ساخت این قبیل فیلمها نشان نمی‌دهند. از سوی دیگر فیلمهای پلیسی برای هر یک از گروه‌های متفاوت مخاطب تلویزیون به نوعی مورد اعتناست. چرا که در این نوع فیلم و مجموعه‌ها هم می‌توان به دنبال هیجان و سرگرمی بود و هم این‌که با دیدن قدرت پلیس در دستگیری جانیان و سارقان به نوعی احساس امنیت کرد.

اما اگر در میان سازندگان دو مقوله متفاوتی که اشاره شد، یعنی فیلم تاریخی و پلیسی، سازنده‌ای را بیابیم که بتواند این دو ژانر را با هم تلفیق و از نیروی جاذبه فیلمهای پلیسی برای بیان مسائل تاریخی استفاده کند، آن وقت است که می‌توانیم امیدوار باشیم یک فیلم یا مجموعه تاریخی می‌تواند مخاطبان بسیاری را به خود جلب نماید.

حسن هدایت سال ۱۳۶۲ با ساخت فیلم سینمایی «پیک جنگل» به جرگه فیلمسازان پیوست. درست در بحبوحه زمانی که همه به دنبال آن بودند تا با استفاده از جاذبه‌های انقلابی کوچک جنگلی، تمامی زندگی میرزا را در قالب فیلم یا مجموعه تلویزیونی به تصویر بکشند، در پیک جنگل بدون آن که زندگی یا تمامی مبارزات میرزا به تصویر کشیده شود، هدایت نگاهی از کنار به این ماجرای تاریخی می‌اندازد. نوجوانی حامل پیامی است برای میرزا و... در این فیلم ضمن بررسی مبارزات میرزا و یارانش همچنان که اشاره شد هدایت نگاهی از کنار موضوع به آن می‌اندازد.

پیک جنگل بدون در نظر گرفتن نقاط ضعف اندکی که به عنوان نخستین کار یک کارگردان در آن دیده می‌شد، نوید ورود کارگردانی را به سینمای ایران می‌داد که حرفی برای گفتن داشت. هدایت در مجموعه کارآگاه علوی ۱ به بررسی قتل‌هایی می‌پردازد که به دست هیات حاکمه برای کسب قدرت بیشتر در دوران پهلوی اول انجام می‌شود و نقاب از چهره قدرت‌طلبان رضا خانی برمی‌دارد. موضوعی که پرداختن مستقیم به آن نمی‌توانست آنچنان که باید مخاطبان را به خود جذب کند و مطرح کردن آن در یک مجموعه پلیسی تماشاگران بسیاری را به خود جلب نمود. این موفقیت آنچنان بود که به روال معمول تلویزیون‌های دنیا سازندگان این مجموعه را بر آن داشت تا سری دوم این مجموعه را با نام کارآگاه علوی ۲ جلوی دوربین ببرند. این بار هدایت به روایت ماجراهای کشت و کشتار مهره‌های سیاسی پهلوی دوم را برای بقا به تصویر می‌کشد. سیاستمداران یا بهتر بگوییم زور مدارانی که برای ماندن در راس یا در کنار قدرت از کشتن دوستان و نزدیکان‌شان نیز ابایی نداشتند.

در ساخت مجموعه تلویزیونی کارآگاه علوی ۲، این بار تجربه گذشته نیز به یاری سازندگان آن آمد تا بتوانند مجموعه‌ای کامل‌تر و در خور اعتنا تولید کنند و مخاطبان بیشتری را پای جعبه جادویی بنشانند.

طراحی صحنه و فضا سازی برای مجموعه‌ای از این دست که نشان از گذشته‌ای نه چندان دور دارد و هنوز در میان خانواده‌ها هستند کسانی که در آن زمان زندگی می‌کردند، بسیار سخت است. ساختمان‌های سر به فلک کشیده در سطح شهرها، لوله کشی گاز، آب و... همه دست به دست هم می‌دهند تا طراح صحنه و دکور چنین مجموعه‌هایی به سهولت نتوانند کارشان را به انجام برسانند. در مجموعه کارآگاه علوی۲ هدایت بخوبی توانست زمان مجموعه را بازسازی نماید.

پس از گذشت ۱۳ سال از ساخت مجموعه کارآگاه علوی ۱، در سری دوم این مجموعه شاهد بازگشت از تبعید کارآگاه علوی (احمد نجفی) هستیم. مردی پخته‌تر که جهان بینی متفاوت‌تری از گذشته ارائه می‌کند. هر چند لهجه شیرین شیرازی کارآگاه کازرونی (محمدرضا عباسی‌نژاد) توانست فضای خشک و جدی محیط را در لحظه‌های مناسب بشکند و تماشاگر را از آن فضای خشک دور سازد. در این میان کارآگاه صدری (یوسف مرادیان) دستیار اول کارآگاه علوی نیز در ایفای نقشش بسیار موفق بود. به‌طور کلی مثلث علوی و دو دستیارش در پیشرفت داستان‌های مجموعه برای مخاطب پذیرفتنی و دوست داشتنی بود. هر چند زمان‌هایی که علوی به تحلیل یافته‌هایش از ماجراهایی که دنبال می‌کردند می‌پرداخت، ناگزیر دیالوگ‌ها کشدار می‌شد و تماشاگر کم حوصله اصل موضوع را از دست می‌داد.

هدایت با ساخت مجموعه تلویزیونی کارآگاه علوی۲ نشان داد که در بخش‌های مختلف فیلمسازی مثل طراحی صحنه، نوشتن فیلمنامه، کارگردانی و... در طی سالیان فعالیتش حرف‌هایی شنیدنی برای گفتن دارد و باید در انتظار کارهای بهتری از او بود.

در پایان، یادی هم از زنده یاد فرهاد خان‌محمدی داشته باشیم که علی‌رغم بیماری در ایفای نقش آسپیران دودکار چهره‌ای به یاد ماندنی از خود به جا گذاشت. روحش شاد.

محمد ممجد