شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

تحریف ناپذیری قرآن كریم


تحریف ناپذیری قرآن كریم

به نوشته ابن منظور حرف , انحراف , تحرف و احریراف كه با حرف علی به كار می رود یعنی عدول و میل گشتن از چیزی است تـحـریـف الـقـلـم یعنی قط زدن آن به صورت یكبری و مایل یا كج ; و قلم محرف یعنی قلمی كه این گونه تراشیده شده و مقطع كج داشته باشد

● تعریف تحریف

به نوشته ابن منظور حرف , انحراف , تحرف و احریراف ( كه با حرف علی به كار می رود ) یعنی عدول و میل ( گشتن ) از چیزی است . تـحـریـف الـقـلـم یعنی قط زدن آن به صورت یكبری و مایل یا كج ; و قلم محرف یعنی قلمی كه این گونه تراشیده شده و مقطع كج داشته باشد. تحریف الكلم عن مواضعه , یعنی تغییر دادن آن . كلمه تحریف در قرآن به كار رفته است . یهود ( بنی اسرائیل ) معانی تورات را با كلمات مشابه تغییر می دادند و خداوند از آن تعبیر فرموده است به یحرفون الكلم عن مواضعه ( نساء , ۴۶ مائده , ۱۳ ) ( لسان العرب , ذیل ماده حرف ). بعضی از فرهنگها تحریف را به تغییر و تبدیل معنی كرده اند كه جامع تر است ( تاج العروس ). در قرآن مجید مشتقات تحریف چهار بار به كار رفته است . بار سوم شبیه به دو مورد سابق الذكر است و بار چهارم می فرماید : و قد كان فریق منهم یسمعون كـلام اللّه ثـم یـحرفونه من بعد ما عقلوه ( بقره , ۷۵ ) ( و حال آنكه گروهی از آنان كلام الهی را می شنوند و پس از آنكه آن را دریافتند آگاهانه دگرگونش می سازند. ) بـعـضی از صاحبنظران تحریف اصطلاحی را هفت وجه دانسته اند ( صیانهٔ القرآن من التحریف , محمد هادی معرفهٔ , ص ۱۱ - ۱۴ ). امـا تـحریف یا تحریفهایی كه در مبحث حریف پذیرفتن قرآن به كار می رود , بیشتر تحریف لفظی است . زیرا تحریف معنوی [ معنایی ] یعنی تفسیر به رای به وجهی نامعقول و تاویل ناپسندیده و درآوردن معانی آیات قرآن بر وفق اهواء و آراء مختلف كه در تاریخ تفسیر قرآن از سوی غالب مكاتب كلامی یا گاه فقهی رخ داده است , از موضوع بحث ما خارج است . تحریف لفظی خود بر دو نوع است : الف ) به كاهش كه به آن تحریف به نقیصه یا تنقیص ( كاهش ) می گویند. چـنـانـكـه مدعیان قائل به تحریف فی المثل معتقدند كه آیه یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیك به دنـبـالـه اش فی علی ( درباره علی ) یا عبارت ان علیا مولی المؤمنین ( بیگمان علی مولای مؤمنان است ) افزوده داشته است و در جمع عثمان یعنی مصاحف امام او نیامده است .

یـا چـنانكه مشروحتر خواهیم گفت طبق بعضی اخبار اهل سنت بعضی سوره ها مانند سوره حـفـد و خلع و آیه ها مانند آیه رجم جزو قرآن بوده ولی بعد نسخ ‌التلاوه یا منسوخ ‌التلاوه شده است و نهایتا در مصحف رسمی عثمانی نیامده است . ب ) به افزایش , بیشتر محققان برآنند كه كسی قائل به تحریف به افزایش یا تحریف به زبان نیست . ولی از ابن مسعود نقل كرده اند كه بر آن بوده است كه سوره فاتحه و معوذتان ( دو سوره آخر قرآن كریم ) جزو قرآن نیست و در مصحف خاص او هم درج نشده بوده است . یـا عـجارده كه گروهی از خوارج اند ( اصحاب عبدالكریم بن عجرد ) برآنند كه سوره یوسف جزو قرآن نیست . و به نظر آنان روا نیست كه چنین قصه عاشقانه ای جزو وحی الهی باشد. ( صیانهٔ القرآن , ص ۱۳ ). ج ) تـحـریـف به معنای تغییر و تبدیل كه قائلان به آن مثالهایی می زنند كه همه از مقوله اختلاف قـراآت است مانند ملك یوم الدین به جای مالك یوم الدین , فتثبتوا به جای فتبینوا یا فـالـق الاصـباح ( به فتح همزه , یعنی الاصباح را جمع صبح می گیرند نه مصدر باب افعال ) به جای فالق الاصباح یا جاعل الظلمات به جای جعل الظلمات . پس قول به تحریف قرآن به یكی از این سه وجه است . قائلان به تحریف از شیعه امامیه . بـعـضی از اهل سنت از دیرباز به شیعه امامیه اثناعشریه نسبت داده اند یا تهمت زده اند كه قائل به تحریف قرآن هستند. چـنانكه ابن اثیر در كامل , و قلقشندی در صبح الاعشی و امام فخر رازی در تفسیر آیه حفظ : انا نـحـن نـزلنا الذكر و انا له لحافظون ( سوره حجر , ۹ ) در تفسیر كبیرش چنین نسبتی به شیعه می دهند. ( برای تفصیل در این باره ـ قانون تفسیر , سید علی كمالی دزفولی , ص ۹۶ - ۹۷ ). اگر قول به تحریف بعضی از شیعه امامیه , فقط قائلانی از اهل سنت داشت , امكان داشت كه آن را حمل بر مناقشات بین فرقه ای كرد و گفت بهتانی واهی و بی اساس است . نـظـرگـاه رسـمـی و حتی اجماعی شیعه امامیه اعتقاد به عدم تحریف قرآن است ولی بعضی از ناآگاهان , ولو از فضلا , این نظر را خدشه دار و این اجماع را خرق كرده اند و به انگیزه های تولایی و تبرایی , بی آنكه سخنگوی شیعه باشند , قائل به تحریف قرآن كریم شده اند. آری حتی در بعضی از منابع مهم حدیث شیعه چنین قولی آمده است . چـنانكه در كافی كه نخستین و مهمترین كتاب از كتب اربعه حدیث معتبر و رسمی شیعه امامیه است , احادیثی نقل شده كه این معنی از آن مستفاد می گردد.

كلینی ( م ۳۲۹ ق ) در كتاب كافی , در كتاب الحجهٔ , بابی تحت عنوان كل قرآن را كسی جز ائمه عـلـیـهـم السلام جمع نكرده است و ایشانند كه علم آن را به كمال دارند , باز كرده است , و در حـدیـث اول از ابـوجعفر ( امام محمد باقر - ع - ) چنین نقل كرده است : هیچ كس از مردم ادعا نكرده است كه كل قرآن را چنانكه نازل شده است جمع كرده است , مگر آنكه دروغگوست . و حال آنكه كسی جز علی بن ابی طالب (ع ) و جز ائمه بعد از او آن را جمع و حفظ نكرده است . ( كافی , ۱/۲۲۸ ). و در حـدیـث بـعـدی بـاز از طـریق جابر از حضرت امام محمد باقر (ع ) نقل می كند : هیچ كس نمی تواند ادعا كند كه جمیع قرآن از ظاهرش و باطنش نزد اوست غیر از اوصیاء . همچنین نظیر این اخبار در تفسیر عیاشی , بصائرالدرجات , غیبهٔ نعمانی و تفسیر او آمده است , و قـریب به تمامی آنها را علامه مجلسی در بحارالانوار , در مجلد ۹۲ كه مخصوص قرآن است , ذیل بابی به نام ما جاء فی كیفیهٔ جمع قرآن گرد آورده است . ( نـیـز ۱۶ فقره از نصوص اخبار تحریف از نظر شیعه را حجهٔ الاسلام سید علی حسینی میلانی در كـتـاب الـتحقیق فی نفی التحریف عن القرآن الشریف , ص ۵۷ - ۶۱ , با ذكر منابع انها نقل كرده است . )

پس از عصر متقدمان , و با اوجگیری نهضت اخباریه , می بینیم كه بسیاری از آنان حتی بزرگانی چون حر عاملی و فیض كاشانی و علامه مجلسی نیز كلمات و تعابیر دو پهلویی در این باب دارند , یا به دوگونه , هم در اثبات و هم در نفی تحریف سخن گفته اند. اسـتـاد محمدهادی معرفهٔ , قرآن پژوه معاصر بر آن است كه اخباریه و مخصوصا پرچمدار شاخص آن سید نعمت اللّه جزایری ( ۱۰۵۰ - ۱۱۱۲ ق ) بر اساس اخبار پراكنده و غرائب و شواذ و افسانه های اسـاطیرگونه , نغمه تحریف رااز نو زنده كرده است و كتابش الانوار النعمانیهٔ ( ۱/۹۷ , ۹۸ , ۲۷۷ ; ۲/۳۵۷ ) و نـیـز رسـالـه مـنـبع الحیاهٔ او منبع اصلی قول به تحریف است و محدث نوری , صاحب فـصـل الـخـطـاب ( كه به تفصیل درباره اش سخن خواهیم گفت ) بر آن اعتماد كرده و جزایری پیشوای او در این امر است . ( صیانت القرآن , ص ۸۶ - ۸۷ ).

و هـم ایشان از قول جزایری در كتاب منبع الحیاهٔ نقل می كند كه اخبار مستفیضه و بلكه متواتره دلالت بر وقوع زیاده و نقصان و تحریف در قرآن دارد. از جـمله از امیرالمؤمنین (ع ) روایت شده كه چون از ایشان در باب تناسب بین دو جمله از گفته حـق تـعالی در آیه سوم سوره نساء یعنی و ان خفتم الا تقسطوا فی الیتامی و فانكحوا ما طاب لكم من النساء مثنی و ثلاث و رباع پرسیدند حضرت (ع ) فرمودند در این فاصله , یعنی در فاصله بین دو جمله ای كه ربط معنایی آن آشكار نیست , بیش از یك سوم قرآن ساقط شده است . ( صیانهٔ القرآن , ص ۱۵۸ ).


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.