یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
جنگ و تمدن چکیده ای از پژوهشی در تاریخ آرنولد توینبی
آرنولد جوزف توینبی (Arnold Joseph Toynbee) در سال ۱۸۸۹ بهدنیا آمد. تحصیلاتش را در رشتهی تاریخ یونان و روم در کالجهای وینچستر، بیلیل و آکسفرد به انجام رسانید. در سال ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۴ به استادی کرسی نوبنیاد در زبان و ادبیات بیزانس در دانشگاه لندن منصوب شد. توینبی در سال ۱۹۵۵ از دانشگاه بازنشسته شد و به تحقیق و تفحص و نوشتن کتابها و شرح سیاحتهای خود پرداخت. در جنگهای جهانی اول و دوم سمتهای دولتی داشت و درکنفرانسهای صلح ۱۹۱۹ و ۱۹۴۵ پاریس عضویت هیئتهای انگلیسی را بر عهده داشت. او پنج نفر را در نحوهی تفکر و اندیشهی خود موثر میداند؛ مادرش که مورخ بود، عمویش که کاپیتان کشتی بود و برای او از سفر های خود به چین و هند تعریف میکرد، همچنین از هردوت، توسیدید (مورخ یونانی) و پلیبوس(مورخ یونانی). توینبی یک فیلسوف اخلاقی است. تأثیر توسیدید در اکثر نظریات او مشهود است توینبی بر خلاف سایر مورخان که ملتها را برای تحقیق بر میگزینند تمدن را انتخاب میکند. وی معقد است که تمدنها یک رویکرد مشخص دارند که ابتدا تمدن دچار نخوت و کبر میشوند و این به صورت ناسیونالیسم و میلیتاریسم آشکار میشود. ورشکستگی اخلاقی انتقام الهی را در پی دارد. اقلیت چیره به تلاش نهایی (حالت همگانی) دست میزنند که در حال نابودی یک تمدن رنج و مصیبت به انسان بصیرت مذهبی تازهای میدهد و این را سرآغازی برای تشکیل یک دین جهانی میداند. توینبی به تمدن غرب بدبین بود و آن را در حالت همگانی یعنی همان حالتی که اقلیت چیره آخرین تلاش را برای بقا میکنند. البته او هرگونه جبر تاریخی را رد میکرد و میگفت اگر غربیان کبر را کنار بگزارند و به خدا باز گردند نجات مییابند. گستره نظریات توینبی و کلی بافیهای بیپروای او با کیفیت تجربی و تخصصگرایی مطالعه و تحقیق در تاریخ، مخصوصاً در انگلستان آن زمان وجههی شباهتی نداشت.
توینبی میکوشد تا تعداد تمدنهای تاریخ بشری را احصاء کند به همین منظور ابتدا بیست و یک و اندکی بعد بیست و شش گونه از این تمدنهای مرتبط و نامرتبط با یکدیگر را مورد مطالعه قرار میدهد: تمدن غرب، دو تمدن ارتدکسی در روسیه و خاور نزدیک، تمدن ایرانی، تمدن عربی، تمدن هندو، دو تمدن خاور دور، تمدن هلنی، تمدن سریانی، تمدن هندی، تمدن چینی، تمدن مینوی، تمدن سومری، تمدن هیتی، تمدن بابلی، تمدن آندی، تمدن مکزیکی، تمدن یوکاتک، تمدن مایایی، تمدن مصری به اضافه پنج تمدن دیگر، مثل تمدنهای پولینزی، اسکیمو، نمادیک، عثمانی و اسپارت که تحرک و پویایی خود را از دست دادند و از حرکت بازماندند. او آنگاه به مسئله چگونگی تولد تمدنها پرداخته و سپس از مراحل رشد و نیز انحطاط و فروپاشی آنها سخن به میان میآورد.
در واقع از نظر توینبی یک نوع تضاد و کشاکش میان دو نیرو است که بستر ساز ایجاد تمدن میشود. به عبارت دیگر توینبی عواملی که از پیدایش آنها علت اصلی ایجاد تمدن فرض میشد مثل عامل نژادی یا جغرافیایی و... را دارای چنین شأنی نمیداند و معتقد است: «سیر تکوین و پیدایش تمدنها به عامل نژادی یا محیط جغرافیایی بستگی ندارد بلکه به ترکیب ویژهای از دو شرط زیر وابسته است:
۱) وجود اقلیتی خلاق در جامعه
۲) وجود محیطی نه چندان مساعد و مطلوب و نه چندان نامساعد و سخت.
جوامعی که واجد چنین شرایطی بوده اند، در قالب تمدن بزرگ جلوهگر شدهاند.
▪ بررسیهای تاریخی توینبی از مختصات ویژهای برخوردار است که به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
۱) توینبی تاریخ را مجزا از جریان تمدن و جریان تمدن را مجزا از رویدادهای تاریخی نه بررسی میکند و نه میبیند.
۲) برخلاف اشپنگلر که در کتاب "افول غرب" مدعی انهدام تمدن غرب است، توینبی آن را امری اجتناب پذیر میداند.
۳) برخلاف نظریه کارل مارکس، قدرت محرکه تاریخ را نه نیروهای اقتصادی بلکه نیروهای معنوی میداند.
او در سال ۱۹۷۵ م در سن ۸۶ سالگی چشم از جهان فرو بست. مهمترین اثر وی کتاب «پژوهشی در تاریخ» (A Study of history) است که طی دهها سال و در دوازده جلد به طبع رسید.
▪ اسامی ۱۲ کتاب دوره تاریخ تمدن آرنولد توینبی عبارتند از:
۱) کتاب سیمای تاریخ
۲) تکوین تمدنها
۳) رشد تمدنها
۴) انحطاط تمدنها
۵) فروپاشی تمدنها
۶) متلاشی شدن تمدنها
۷) دولتهای جهانی
۸) نهادهای روحانی جهانی
۹) اعصار قهرمانی
۱۰) تماس میان تمدنها در بعد مکان
۱۱) تماس میان تمدنها در بعد زمان
۱۲) چرا بررسی تاریخ ضرورت دارد؟
▪ توینبی آثار مهم دیگری در زمینهی تاریخی دارد که برخی از آنها را میتوان برشمرد:
۱) اندیشهی تاریخی یونان (۱۹۲۴).
۲) تمدن و خصلت یونانی (۱۹۲۴).
۳) تمدن در بوتهی آزمایش (۱۹۴۸).
۴) نگرشی تاریخی به دین (۱۹۵۶).
۵) شرق و غرب (۱۹۵۸).
۶) تاریخ تمدن (۱۹۵۹).
۷) مفاهیم تمدن و فرهنگ.
مجموعه آثار توینبی تاثیری شگرف در تاریخنگاری قرن بیستم گذاشت و بسیاری را بر آن داشت که از شیوه تاریخنگاری او تقلید کنند؛ هرچند که مخالفان این شیوه تاریخنگاری نیز اندک نبودند و او منتقدین جدی نیز بر آراء خود پیدا کرد.
یکی از مباحث محوری در مجموعهی A Study of history موضوع تمدن است که در نظرگاه توینبی، رشد، بالندگی، افول و اضمحلال هر تمدنی با کنش و واکنشهای درونی همراه است که عینیترین نمود آن جنگ است. تمدنها برای شکلگیری و اضمحلال خود لاجرم در طول تاریخ تن به واقعهی جنگ سپردهاند. جنگ به واقع، رخدادی شوم است که آشکارا در فروپاشی تمدنها نقش داشته است. جنگها خود زاده تمدن نیز هستند، چرا که تا تمدنی از ساز و برگ نظامی و توان اقتصادی بیبهره باشد، اساساً قادر به ساماندهی نهاد جنگ نمیباشد.
یکی از ایدههای جالبی که توینبی در تحلیل مکانیسم "جنگ" بر آن تمرکز میکند، « فضیلتهای نظامی » است. آنچه که در شکلگیری و پایداری جنگ به مثابهی روح و روان آن به شمار میآید، وجود «فضیلتهای نظامی» است. جنگ بیوجود «فضیلتهای نظامی» حتی برای لحظهای پاینده نیست. ردّپای «فضیلتهای نظامی» را از قدیمیترین متون نظامی تا به عصر حاضر میتوان دریافت. ایلیاد هومر یکی از بارزترین متونی است که در آن «فضیلتهای نظامی» در هر دو اردوگاه به خوبی به تصویر کشیده است.
توینبی جنگهای دوران مدرن را به دو دستهی، جنگهای مذهبی و ملی تقسیم میکند. جنگ های مذهبی در قرن ۱۶ تا ۱۷م و جنگهای ملی در قرون ۱۸ تا عصر حاضر ادامه یافته است. جنگهای مذهبی در غرب، زمینهساز پدیداری "اصل تسامح و تساهل" گشت، اما دولتی مستعجل داشت و به گفتهتوینبی، نیروی محرکهای منفی بود تا مثبت. تساهل برآمدهی پس از جنگهای مذهبی ناشی از «روحیهناکامی و نگرانی و شک و تردید بود نه روح ایمان و امید و شفقت» و همین امر زمینهساز شکلگیری دوباره جنگهای ملّی گشت که خانمانسوزتر از جنگهای مذهبی بود، چرا که بر پایهی مادّی بنا شده بود و نه معنوی.
توینبی مهمترین علل جنگهای دوران مدرن را ناشی از خلاء معنوی می داند که بشر امروز دچار آن گشته است. ظهور فاشیسم و هیتلریسم در نبود همین رویکرد معنوی انسان امروز رخ نموده است. توینبی بروز جنگ را امری اجتناب ناپذیر میداند و تنها چاره این "بیماری جهان امروز" را رجوع به مسیحیت راستین میداند. توینبی می گوید که اگر بناست که جنگی درگیرد همان بهتر است که در عالم "روحانی" باشد و رسالهی دوم پولس حواری در خطاب به کورنتیان را شاهد میآورد:
«درست است که به نفس (روح) زندهایم، اما با وسایل و امکانات نفسانی نبرد نمیکنیم. جنگ افزارهای ما نفسانی نیست، بل مدد و یاری خداست. دارای آنچنان قدرتی هستیم که میتوانیم دژها را واژگون کنیم. ما استدلالهایی را فرومیریزیم که چون حصاری در برابر شناخت خدا برپا شدهاند، و با زندانی کردن هر فکری، آن را به اطاعت از مسیح درمیآوریم.»
کتاب "جنگ و تمدن" اثری است که چکیده ای از "پژوهشی در تاریخ" توینبی درباره موضوع "جنگ" است. البته این چکیدهی مطالب شامل ۶ جلد نخستین همان مجموعهی عظیم توینبی است. در این کتاب این فصلها را میخوانید:
۱) جهان امروز بیمار جنگ است
۲) نظامیگری و فضیلتهای نظامی
۳) اسپارت، دولت نظامی
۴) آشور، مرد زورآور
۵) بار نینوا ـ شارلمانی و تیمور لنگ
۶) سرمستی پیروزی
۷) جالوت و داود
۸) بهای پیشرفت در فنون نظامی
۹) شکست منجی شمشیر به دست
مجید نصرآبادی
آرنولد توینبی (به انتخاب آلبرت فولر)
ترجمه: خسرو رضایی
انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۳.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
دولت سیستان و بلوچستان جمهوری اسلامی ایران مجلس شورای اسلامی حجاب دولت سیزدهم مجلس رئیس جمهور گشت ارشاد رئیسی امام خمینی سیدابراهیم رئیسی
آتش سوزی تهران وزارت بهداشت قتل شهرداری تهران پلیس سیل کنکور هواشناسی فضای مجازی زنان پایتخت
خودرو دلار هوش مصنوعی قیمت دلار قیمت خودرو بازار خودرو قیمت طلا بانک مرکزی سایپا ارز مسکن تورم
تلویزیون سریال مهران مدیری سینمای ایران سینما کیومرث پوراحمد موسیقی سریال پایتخت فیلم ترانه علیدوستی قرآن کریم کتاب
اینترنت کنکور ۱۴۰۳
غزه اسرائیل جنگ غزه رژیم صهیونیستی آمریکا فلسطین روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال بازی جام حذفی سپاهان آلومینیوم اراک فوتسال تیم ملی فوتسال ایران تراکتور باشگاه پرسپولیس لیورپول
تبلیغات ناسا اپل سامسونگ فناوری نخبگان بنیاد ملی نخبگان آیفون ربات
کاهش وزن روانشناسی بارداری مالاریا آلزایمر زوال عقل