چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

آموزشِ بَد


آموزشِ بَد

نگاهی به مجموعه کتاب های «مدرسه متروکه»

در حالی‌که چند سالی است ادبیات کودک دیگر اثر فاخر و باارزشی به خود نمی‌بیند، بازار نشر را در این حوزه،آثار نویسندگان غربی فرا گرفته که اغلب به ندرت در میان آنها نیز شاهد کتاب‌های قابل‌توجه و خواندنی هستیم.از این‌رو،کودکان و نوجوانان چون کتاب مناسبی برای مطالعه نمی‌یابند،از کتاب‌خوانی رو می‌گردانند و به بازی‌های کامپیوتری یا سرگرمی‌های مدرن و فانتزی رجوع می‌کنند.وقتی در ایران از مجموعه‌کتاب‌های مهمی مانند سری «هری پاتر»،چنان‌که باید و شاید و به اندازه معیار اقبال جهانی آن،استقبال نشود،از برخی خرده‌کتاب‌های گمنام و بی‌اهمیت‌تر از نویسندگان بی‌استعداد خارجی چه انتظاری می‌توان داشت؟! شاید هنوز مهم‌ترین و محبوب‌ترین نویسندگان حوزه کودک و نوجوان در ایران،نام‌های آشنایی مثل «شل سیلور استاین»،«رولد دال» و «هانس کریستین آندرسن» باشند. با وجود چنین افراد معتبری و نوشته‌های تحسین‌برانگیزشان، واقعاً کدام والدین و کودک و نوجوانی،اجازه یا ترجیح می‌دهد یک کتاب چندجلدیِ تخیلی و فانتزی از نوشته‌های یک شاگرد مدرسة تنبل و خنگ را برای مطالعه انتخاب کند؟!

«تمشک بزرگ را بالا بیار»،جلد نخست از سری کتاب‌هایی با عنوان «مدرسه متروکه» است که آنها را نویسنده‌ای آمریکایی به نام «آر.اِل.استاین» نوشته است.وی در کودکی‌اش،یک شاگرد مدرسة کم‌هوش و حافظه بوده که به زحمت و با معدل پایین توانسته از مدرسه‌ای متروکه فارغ‌التحصیل شود! محبوبیت او در مدرسه به حدی بود که وقتی از کلاس خارج می‌شد،همه کف می‌زدند و هورا می‌کشیدند! با این‌همه،استاین تاکنون توانسته تعدادی کتاب برای نوجوانان بنویسد و شهرتی کم و بیش برای خودش دست و پا کند.گرچه کتاب‌هایی که تا امروز از او منتشر شده،چندان از شخصیت حقیقی او دور نیستند و به نوعی بازآفرینی خاطره‌های شیطنت‌آمیز خودش هستند،و البته از آنجایی که وی از تخیلی منفی و هولناک برخوردار است، بیشتر داستان‌هایش را در ژانر ترسناک و هیجان‌انگیز می‌نویسد.مانند «اتاق کابوس»،«خیابان وحشت»،«مور مور»، مجموعه داستان‌های کوتاه «مواظب باش» و همین سری کتاب‌های «مدرسة متروکه» که گویی روایت ماجراهای دوران مدرسه‌اش است.این کتاب هم در رده آثار وحشت‌آفرین دسته‌بندی شده اما نشانه‌ای از ترس و وحشت در کتاب موجود نیست.

«تمشک بزرگ...» و در کل مجموعه کتاب‌های «مدرسة متروکه»،درباره زندگی نوجوان‌هایی دریک مدرسه شبانه‌روزیِ نیمه‌ویرانه و عجیب و غریب است.در میان آنها، «برنی بریج»،راوی و البته ضدقهرمان کتاب،که پسربچة تخس و شیطان و زورگویی هم هست،ماجراهایی رقم می‌زند که نه خوشایند پدر و مادرهاست و نه آموزنده و اخلاقی. حتی چاشنی فانتزی و خیالی‌بودن قصه هم کمکی به بامزه‌ترشدن فضای این مدرسه نمی‌کند.کتاب که قرار بوده یک رمان کوتاه طنز برای سرگرمی و خنداندن بچه‌ها باشد،عملاً به یک آموزشِ بد برای ترتیب‌دادن زشت‌ترین و ناپسندترین کارهایی است که می‌تواند از یک بچه‌مدرسه‌ای سر بزند.هیچ‌کدام از شخصیت‌های کتاب،ویژگی مثبت و خوبی ندارند و هر کسی دارای یک ضعف شخصیتی و نکته‌ای منفی است.از این‌رو،شعار «برنی» یا بچه‌های مدرسه متروکه که روی جلد کتاب هم درج شده،کاملاً گویای وضعیت نابسامان و بغرنج مدرسه و ساکنینش است و در مورد اهداف و نقشه‌های آنها صدق می‌کند: «خوب خوبه، بد بهتره! مدرسه‌ ما بهترینه!».

نمونه بهتر چنین کتابی را می‌توان سری کتاب‌های «هری‌پاتر» قلمداد کرد که داستان آنها در مدرسة شعبده‌بازی روی می‌دهد ولی هر دو قطب خیر و شر در کنار یکدیگر واقع شده‌اند و مخاطب،حق انتخاب دارد که کدام شخصیت را دوست بدارد و از چه ماجرایی لذت ببرد.در حالی‌که در داستان «تمشک بزرگ...»، بدیِ مطلق تمام فضای داستان و آدم‌هایش را در بر گرفته و اگر مثلاً دو شخصیت آپچاک(مدیر مدرسه) و سالی مونلا(معلم آشپزی) هم ظاهری موقر،مودب و مرتب دارند،نه به خاطر مثبت‌بودن شخصیت آنهاست، که این از ساده‌لوحی و زودباوری‌شان ناشی می‌شود و به راحتی گول چند بچه‌مدرسه‌ای بی‌ادب را می‌خورند! ضمن اینکه هیچ کدام از ماجراهای به ظاهر بامزه کتاب، با فرهنگ و آموزه‌های کودکان و نوجوانان ایرانی همخوانی ندارد و عملا برای آنها تجربه‌هایی مبهم، ناشناخته و گیج‌کننده‌اند.از جمله تمرین در کلاس موسیقی و آواز،پخت کیک تمشک در مدرسه،علاقة دختربچه‌ها به همکلاسی‌شان و تغییر رفتار ناگهانی برای دوستی با فرد بَرنده و محبوب،ساعت ۴۲ کاره عجیب و غریب «شرمان»،تراشیدن حرف N روی موهای یکی از پسرها و... که نه‌تنها جذابیتی برای خواننده ندارند،که حوصلة او را بیشتر سر می‌برند.

طراحی جلد کتاب هم از دیگر ضعف‌های چاپ این رمان است. برخلاف جلد زیبای نسخه خارجی،اینجا تصویر روی جلد نامناسب و بی‌سلیقه انجام شده و اسامی نویسنده و مترجم نیز تفکیک و مشخص نشده‌اند.ترجمه کتاب با آنکه خوشخوان و روان است ولی در مواردی بی‌دقتی‌هایی در انتخاب صحیح واژه‌ها و ترجمه اسامی شخصیت‌ها اعمال شده که به تلفظ بهتر و تفهیم کلمات،لطمه زده است.مثل کلمات «ایمیل»،«ویدئوپلیر» و «ام‌پی‌تری پلیر» که به همین شکل در کتاب نوشته شده اما «کامپیوتر» به عبارت «رایانه» و «ساکسیفون» به شکل «ساکسوفون» ترجمه شده است.

احمدرضا حجارزاده



همچنین مشاهده کنید