جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

برنامه ریزی شکوفایی اهداف در سال نو


برنامه ریزی شکوفایی اهداف در سال نو

ضرورت بررسی برنامه ریزی در سال جدید

سال نو برنامه نو. برنامه ریزی یعنی مدیریت و جدولبندی کردن زمان و اهداف در چرخش زندگی. از همین نخستین روزهای سال جدید نیم نگاهی به چند و چون مطلوبیت ها و احیانا نامرادی های پشت سر گذاشته شده پارسال بیندازید و باور کنید بازنگری کارنامه سال پیش، درک و درایت را در برنامه ریزی های صحیح و هموارسازی مسیر اهداف امسال قوی تر می کند و اعتماد به نفس میدان دار موفقیت حضور در عرصه زندگی می شود.

نبود برنامه ریزی و مدیریت درست زمان شناختی در هر زمینه چیزی بدانگونه است که انسان فرضا بدون نشانی دقیق و پیش شناخت در شهر پی یافتن شخص یا آدرسی باشد که قطعا راه به جایی نمی برد و دچار آشفتگی روحی و فکری می شود.

لحظه های زمان همچون یال های بلند و کوتاه اقیانوس از گستره خیز و شتاب ها تن به ساحل می سایند و پودر می شوند. آوار این امواج را می شود شبیه ریزش زمان از دست رفته انگاشت که بی هیچ اعتنا به ضرورت تجربه و آزمون ها روی دهد. حال نگاه می شود به سالی که رفت و حس تشویش از بی برنامگی ها که بر روح و دل رسوب کرده است. یک حسن تغییر زمان گذشته به زمان حال که سرشار از شور و امید است این که فرصت دیگر بار است که روزهای سال جدید قدردانی شوند و با برنامه ریزی جدی و بر وفق استعدادهای مادی و معنوی و کوشش در چرخه زندگی از این موقعیت و فرجه زمان نو بهینه سود برده شود و با بازنگاه به سالی که گذشت، نقاط درخشان و شاید علل ضعف ها کالبدشکافی شوند و نهال برنامه های تازه را با شکیبایی و درک شرایط موجود از هر جهت، آبیاری و بارور ساخت.

سال نو طلیعه باز شکوفایی زندگی است و طبیعت دامن خود را در این دگرگونی سرشار از طراوت می گستراند و با رایحه جان افزا، دشت و دمن را گل افشان می کند، نسیم دگردیسی زمان، خون تازه در آوند درختان جاری می کند و رویش و باروری انجماد را از رگ هاشان می ستاند و آوای پرغوغای بهار طبیعت تولد دیگر در گوش و جان، انسان را نیز به خود فرامی خواند که همگام با زمان باید طرحی تازه دراندازیم.

طبیعت به اراده خالق هستی بخش با تکرار نظم و برنامه می آموزاند که زندگی از این گردش و تغییر چه معنا و مفهوم دارد. ایمان به برکت حضورمان می تواند چه تحولی در روان و اندیشه ایجاد کند و از این رهگذر چگونه باید بهره برد. لیکن کم لطفی به بهینه سازی امور به دلیل بی توجهی به برنامه ریزی در زندگانی می تواند اثرات مختلفی برای انسان به وجود آورد: پریش حالی، هدر رفتن عمر و آمال ها و... و تأسف از غفلت ها از جمله پسایند این سهل انگاری ها است.

● آرامش و سلامت در کنار برنامه ریزی

«کریم شعبانی» بازنشسته یک شرکت خصوصی، می گوید: «هیچ کار و تولید و داد و ستد نباید بدون برنامه ریزی صورت بگیرد. اگر غیر از این باشد نظم امور در خانواده و سازمان و بده بستان ها بهمریخته می شود. نتیجه سردرگمی، خستگی و تلف کردن وقت و عمر است.

به فرض کسی می خواهد فرزندش را به خانه بخت راهی کند. بزرگ خانواده باید پیشاپیش وسع و امکانات مالی خود را بسنجند و هزینه ها را برآورد کند. این نیاز به برنامه ریزی های قبلی دارد، یا فردی که می خواهد صاحب مسکن شود، اول باید وضع مالی خود را در نظر بگیرد و ببیند مثلا می تواند از میزان حقوقی که ماهیانه می گیرد توان پرداخت اقساط وام را دارد؟ بی گدار نباید به آب زد چون ممکن است آدمی غرق شود.» می پرسم تأثیر برنامه ریزی و وقت شناسی چه تأثیراتی در زندگی انسان دارد؟ او می گوید: «همین چیزها که گفتم خود نشان از اثر برنامه داشتن و یا بی حساب و کتاب بودن است. من شخصا از اولین روز استخدام و شروع کارم، به قول پدر خدا بیامرزم، پای خودم را از گلیمم درازتر نمی کردم. پولی که بابت حقوق می گرفتم را خرج هر چیز بیهوده نمی کردم. خست نشان نمی دادم. افراط هم نمی کردم. بروبچه ها هم طبق وسعم توقع داشتند. این شیوه طی سال ها باعث می شد که اولا دستم را سوی در و همسایه و قوم و خویش دراز نمی کردم. بعد این که آرامش و سلامت خودمان را با چنین روشی تأمین می کردم و هنوز همین طور زندگی می کنم.»

● برنامه ریزی از کانون خانواده

در اتوبوس کنارم روی صندلی می نشیند. بند کیف کولی برزنتی را با یک جابه جایی روی صندلی، باز می کند. آن را روی زانوهایش می گذارد. زیپ کیف را می کشد. یک دفتر سیمی بیرون می آورد. ورق می زند. چند رسم (شکل هندسی) روی صفحه می بینم و زیر یادداشت ها با خودکار قرمز خط کشیده است. «امیر محمدی» سال آخر راهنمایی درس می خواند. از او می پرسم درس و تکالیفش را برنامه ریزی می کند؟ رنگ پوست صورتش کمی ارغوانی می شود و محجوبانه بدون این که نگاهم کند می گوید: «برنامه ریزی می کنیم اما باز عقبیم! اگر برنامه ریزی نکنیم درس ها تلنبار می شوند.» او تعریف می کند که در خانواده نظم و برنامه ریزی را از پدر و مادرش که هر دو کارمند هستند آموخته است. سال های اول درس و مدرسه مثل برخی بچه ها از مدرسه که به خانه می رسند کیف و کفش را گوشه ای دم در اتاق می انداخت. اما کمی بزرگتر- دقیقا کلاس سوم دبستان بودم- هم درس سخت و زیاد می شد و هم پدر و مادر جدی تر در مورد لازم بودن برنامه و نظم توصیه و گوشزد می کردند. وی می گوید: «من، بعدها خودم فهمیدم باید یک برنامه، مثل الزام برنامه کلاس، برای اوقات فراغت خودم بنویسم و این کار را کردم.»- چه حس و حالی پیدا کردی؟- «فکرم آسوده تر شد. تفریح می کنم و درسم را هم به موقع می خوانم. احساس می کنم موفقم. امسال تصمیم دارم به کلاس آموزش نقاشی بروم.»

● تغییر شغل مهمترین برنامه امسال

یک مغازه دار، موضوع لزوم برنامه ریزی و این که در سال نو چه برنامه هایی دارد را بیشتر از زاویه کسب و کار نگاه می کند و عقیده دارد اصولا برنامه داشتن در هر کار موجب آرامش خاطر انسان و توازن در هر شغل می شود.

«محمدعلی» همچنین بر این باور است که زندگی بدون نظم و انضباط اعصاب آدم به هم ریخته می شود. دلیلش هم چنین است: -«برنامه نداشتن مثل کار نداشتن و پول نداشتن باعث می شود در زندگی و محیط خانواده فکرها همخوانی نداشته باشند. فی المثل: درآمد با هزینه ها جور نباشد ولی توقع هر یک از افراد بالا باشد. اگر همه اعضای خانواده و یا در یک کارخانه برنامه ریزی نباشد، کارها آن طور که باید پیش نمی رود و چه بسا زیان رسان می شوند. اما شخصا امسال (۱۳۸۹) برنامه دارم تغییر شغل بدهم؛ به قول امروزی ها تغییر کاربری. این را از سال گذشته در نظر داشتم. این مهمترین برنامه ام در سال جدید است اما هر کار را سعی می کنم با پیش بینی و تأمل انجام بدهم. این غیر از این که آرامش بخش است، موفقیت آمیز هم است. تجربه ام ثابت کرده است. بچه هایم را هم همین طور به اصطلاح بار آورده ام. الحمدلله در درس و تحصیل شان هم موفقند.»

● برنامه ریزی مردم وابسته به اقتصاد کشور

از «دکتر بهمن آرمان» کارشناس اقتصاد، سؤال می کنم تاثیر برنامه ریزی در اقتصاد خانواده چیست؟ دیدگاه کلی وی بر این محور است که اقتصاد خانواده به طور مستقیم متاثر از شرایط کلان اقتصاد کشور است و بدون در نظر گرفتن شرایط بیرونی نمی شود یک خانواده یا یک فرد برای چگونگی اداره زندگی، خود تصمیم بگیرد یا برنامه ریزی کند. بنابراین، ما در سال جدید در شرایطی هستیم که مردم در اصل می بایستی تاوان بی برنامه گی های گذشته را بدهند و آن، مسأله هدفمند کردن یارانه ها است که می بایستی خیلی زودتر انجام می شد.»

به گفته «آرمان» اگر هشت سال پیش کار هدفمند کردن یارانه ها شروع می شد، مردم اینچنین نگران برنامه ریزی اقتصادی خودشان در سال نو نمی شدند ولی به هر حال دولت های نهم و دهم تصمیم گرفتند این جراحی بزرگ اقتصادی را انجام بدهند. طبیعی است که حذف یا هدفمند کردن یارانه ها روی زندگی مردم بازتاب مستقیم خواهد داشت. البته نبایستی نگرانی چندانی داشته باشند زیرا اصلاحاتی که مجلس در لایحه ارسالی دولت داده شیب حذف یارانه ها را ملایم کرده است ولی با این وجود، مردم و خانواده های ایرانی این را توجه کنند که ادامه وضع موجود به هیچ وجه امکان پذیر نیست چرا که هر خانوار ایرانی ۵/۲ برابر یک خانواده اروپایی مصرف برق دارد یا مصرف گاز طبیعی ما چیزی حدود سه برابر استاندارد جهانی است. فرآورده های نفتی هم همین جور است. در هیچ جای جهان نیست- دولت ها- بنزین لیتری ۸۰۰-۷۰۰ تومان بخرند و به قیمت ارزان در اختیار مردم قرار بدهند. بنابراین موارد، زندگی مردم در سال جاری (۱۳۸۹) متأثر از یارانه ها- هدفمند کردن- خواهد بود ولی دولت در عین حال تعهداتی را پذیرفته که به قشرهای آسیب پذیر یارانه نقدی پرداخت کند. به طور مثال در حال حاضر یارانه به قشر فقیر و غنی داده می شود؛ کسانی که در روستا زندگی می کنند و قشرهایی که دارای درآمد کافی نیستند همان یارانه ای دریافت می کنند که قشرهای مرفه دریافت می کنند. این طبعاً یک بی عدالتی در جامعه محسوب می شود.»

از «دکتر آرمان» همچنان این پرسش را دارم که خانواده ها به هر حال لازم است در هر موقعیت اقتصادی، برنامه ای مشخص و متعادل داشته باشند، پاسخ وی این است: «همانطور که پیشتر عنوان کردم مردم برنامه ریزی شان متأثر از چگونگی آن است که پیرامون شان می گذرد. در حال حاضر آنچه که موجب نگرانی خانواده است، مسأله بیکاری بسیار گسترده به ویژه در خانواده هایی که فرزندان آن ها از جمله دانش آموختگان دانشگاه ها است. بنابراین به گونه ای برنامه ریزی آنان متاثر از این است که اگر خانواده نتواند هزینه های خود را اداره و تامین کند، ناچار است فرزندانش را از تحصیل محروم کند یا آنان را به خیل بیکاران و نیازمندان پیوند بزنند.

● سرمایه گذاری اقتصادی به جای پول نقد

این کارشناس اقتصادی، در بخش پایانی بیان نظرات خود و یا به نوعی جمعبندی صحبت شان، می گوید: «آنچه که مهم است مردم این انتظار را دارند که برای برنامه ریزی اقتصادی خانواده های خود، از دولت بخواهند به جای دادن پول نقد به آن ها تحت عناوین گوناگون عیدی، سهام عدالت و امثالهم، سرمایه گذاری کند و اشتغال و درآمد پایدار به وجود آورد زیرا همین سیاست ها در طول ۵ سال گذشته باعث شده است تا بیشترین فشار را خانواده های با درآمد پایین تحمل کنند.»

● نظام برنامه ریزی مردمی نیازمند توسعه فرهنگ مداری

یک تحصیلکرده علوم اجتماعی، بر این نظر و تاکید است که مساله برنامه ریزی ضرورت های زندگی نیاز مبرم به برنامه سازی فرهنگ مداری دارد.

«هوشمند» در این زمینه توضیح بیشتر می دهد: «معتقدم برای بسیاری از کاستی های اجتماعی و خانوادگی آن گونه که برای امور عمرانی، تکنولوژی و حتی دانش پروری هزینه می شود، سرمایه گذاری کلان صورت نگرفته و یا حداقل دارای وسعت و عمیق نبوده است. این موارد شامل برنامه های کلان و خانواده می شود. اگرچه اعتراف می کنم آبادانی و پیشرفت در فازهای معظم اقتصادی، مبادلات و تولیدات داخل کشور یک الزام شایسته ملی خوانده می شود ولیکن آنچه که به لحاظ فرهنگی همه توسعه ها را جلا می دهد، جلوه های فرهنگی در تمام عرصه هاست.»

وی ادامه می دهد: «خانواده ها انواع وسایل مدرن و لااقل اسباب و لوازم حیاتی را به هر صورت تهیه و تدارک می بینند ولی در مبحث فرهنگ باوری بعضاً دقت و وقت صرف نمی کند.

این به نحوه آموزش و پردازش خانواده و به موازات آن در مراکز آموزشی برمی گردد. بچه ها نظم و برنامه ریزی را از این کانون ها فرا می گیرند اگرچه در سطح اجتماعی با مسایلی دیگر که گاه می تواند مخالف آموزه ها باشند روبرو می شوند. یک نکته در همین جا است که پدر و مادرانی که نظم، انضباط و برنامه داشتن را به فرزندان خود یاد می دهند، آنان اما در سطح اجتماع ناخواسته دچار تضادها می شوند. یک نمونه ساده: برخی اولیای نوجوان و کودک به آنان یاد می دهند که اتاق و یا کمد پوشاک و لوازم خود را منظم بدارند و دروس شان را با برنامه ریزی مستمر و منسجم با اوقات بیکاری جابه جا نکنند و سهل انگاری نشان ندهند ولی همین فرزند در بیرون می بیند در رانندگی هیچ نظم و رعایت حال عابران صورت نمی گیرد و عبور از عرض خیابان باید با دویدن و عجله و نگرانی باشد وگرنه... این اتفاقات چون همواره تکرار می شود نهایتاً به شکل یک عادت هم برای رانندگان که حرمت عابران را رعایت نمی کند و هم برای عابر خردسال و بزرگسال که تحریک اعصاب یک واقعه معمولی تلقی می شود، در حالی که منابع تعمیق فرهنگ جوابگو نیست.

وی می افزاید: جدای از مساله «فرهنگ سازی»، شرایط کلان اجتماعی به نوعی نظم و برنامه را یک مدل قدیمی برمی تاباند یعنی فرضاً اگر دوستی با دوستی برخورد کنند و موقع ناهار باشد و یکی از دیگری بخواهد به یک ساندویچ فروشی یا رستوران بروند و رفع گرسنگی کنند، دیگری راضی نمی شود و دلیلش عادت صرف غذا در بیرون از محیط خانوادگی است، ممکن است مورد خنده دوستش واقع شود که مثلا چقدر بی اراده ای! نتیجه از این برخورد این است که بیشتر تضاد افکار بیش از تقارن انظار است. کلا باورم این است در هر حال با تقویت کلان فرهنگ عمومی در درازمدت می توان هر امر نیکو و درخور انسانی را ملکه کرد از جمله فرهنگ برنامه ریزی که یک الزام ایمنی در روان و فکر و اقتصاد است.»

اعتماد به نفس ملی به عنوان شاه کلید تمامی جریان های پیشرفت و توسعه همه جانبه کشور محسوب می شود؛ واژه ای که مقام معظم رهبری چندین بار بر آن تأکید کرده و آن را عامل اصلی ادامه پیشرفت های کشور خوانده اند.

بنابراین بهترین راهکار هم به عنوان مهم ترین و اولین گام برای پیشرفت علم ترویج خودباوری تلقی می شود که باید با کمک اساتید و دستگاه های مدیریتی، در بین دانشجویان و دانش پژوهان گسترش یابد .

آنچه در این مسیر مهم به شمار می رود اهمیت قایل شدن برای داشتن برنامه هدفمند در میان اقشار مردمی است تا به سمت یک زندگی ایده آل پیش بروند.

ملت ایران در نیمه راه دستیابی به اهداف و آرمان های خود و در مسابقه پیشرفت منطقه ای و جهانی قرار دارد و باید در پایان مدت اجرای سند چشم انداز بیست ساله در ابعاد مختلف حرف اول را در منطقه بزند.

البته رسیدن به این هدف نیازمند تقویت اعتماد به نفس ملی و شتاب بخشیدن به روند پیشرفت کشور است .

براساس سند راهبردی چشم انداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۴۰۴ ایران به کشوری توسعه یافته تبدیل می شود با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح آسیا .

اما پیشرفت، دستیابی به علوم روز دنیا و حرکت در مسیر توسعه پایدار در ایران اسلامی زمانی به طور کامل محقق می شود که جامعه اعتماد به نفس ملی داشته باشد و در حفظ و تقویت آن بکوشد .

چرا که دشمن در پی ناکامی های گسترده خود در مقابل ملت ایران، به دنبال شیوه ها و حیله های جدید است و مردم و به ویژه نخبگان با درک بیشتر این موضوع باید با هوشیاری کامل این عوامل تضعیف کننده را نفی و روند رشد اعتماد به نفس ملی را دنبال کنند .

● آغاز زندگی هدفمند از کودکی

اهمیت بخشی به نقش مردم در تحقق اهداف افق های دوردست موفقیت از جمله اقداماتی است که دولت می بایست در راس امور قرار دهد اما مردم در این مهم چه نقشی برعهده دارند و آیا تمامی مسئولیت ها بر دوش دولت است؟

به اعتقاد کارشناسان، داشتن هدف دراز مدت برای همه اقشار جامعه یک ضرورت تعریف می شود اما متاسفانه هنوز آنطور که باید فرهنگ سازی نشده است.

بنابراین در صورتی که همه اعضا در صنوف مختلف و در حرف متنوع مشغول به فعالیت باشند با داشتن برنامه جامع می توانند نظم و سازماندهی را در زندگی آینده خود استوار کنند و همین روند افق روشنتری از آینده پیش روی یک ملت قرار می دهد.

در همین زمینه حجت الاسلام و المسلمین موسی قربانی نماینده مجلس شورای اسلامی در خصوص اعتماد به نفس ملی برای تحقق اهداف سند چشم انداز بر نقش مردم تاکید می کند.

وی در گفتگویی جایگاه دانش آموزان را در سند چشم انداز نظام مهم ارزیابی کرده و این گونه مطرح می کند که جایگاه دانش آموزان در سند چشم انداز نمود پیدا خواهد کرد و دانش آموزان امروز مدیران فردا و مغزهای متفکر آینده هستند بنابراین تقویت تشکل های دانش آموزی بخصوص انجمن های اسلامی باید در درجه نخست قرار گیرد .

وی در ارتباط با فرهنگ سازی و ترویج سند چشم انداز اضافه می کند که فرهنگ سازی سند چشم انداز نظام یعنی کاری بکنیم تمام آحاد مردم این باور را داشته باشند که همه باهم این مسیر را ادامه دهند و همه از ظرفیت های موجود خود استفاده کنند و هرکس جایگاه خودش را تعریف کند .

علاوه بر دانش آموزان که این نماینده مجلس بدان اشاره می کند، نقش دانشجویان و دیگر اقشار جامعه در تحقق اهداف دراز مدت جامعه مهم ارزیابی می شود.

● آموزش و پرورش متولی اهداف درازمدت

این وظیفه آموزش و پرورش به عنوان متولی اصلی آموزش است به طوری که محتوای آموزشی خود را می بایست منطبق با اهداف نظام تعریف کند.

الهام عباسی مخترع و عضو انجمن اسلامی دانش آموزی اصفهان فرهنگ سازی برنامه جامع برای یک زندگی خوب را در شرایطی مفید ارزیابی می کند که امکان درک مشترک از سند چشم انداز فراهم شود.

وی در گفت و گو با گزارشگر کیهان عقیده دارد: پس از اینکه توانستیم درک مشترکی از اهداف درازمدت نظام برای مردم تدوین کنیم باید آموزش را آغاز کرد. برای برنامه ریزی و اجرای آن باید از سنین خردسالی آغاز شود چون این افراد مدیران آینده و مجریان سال های بعد هستند بنابراین از امروز باید آماده شوند تا پست های مدیریتی و سیاستگذاری را در دست بگیرند و به نحو احسن نقش آفرینی کنند .

این عضو انجمن اسلامی دانش آموزی که صاحب چندین اختراع است ادامه می دهد: چشم انداز برداشت آینده ای است که حکومت به مردم نوید می دهد. اولین وظیفه در تحقق سند چشم انداز این است که مجریان یا کسانی که مخاطب آن برنامه هستند به تحقق سند ایمان بیاورند.به عبارت دیگر رسانه مهمترین منبعی است که این اثربخشی را در مردم به صورت عام ایجاد می کند.

تعریف چنین نقشی برای رسانه از اصول مورد توجهی است که دست اندرکاران این وسیله ارتباطی پرمخاطب باید بدان اهمیت دهند.

می بینیم که صدا و سیما در این مورد برنامه هایی دارد اما این را هم باید دقت کنیم که رسانه تنها وظیفه اش اطلاع رسانی نیست. اطلاع رسانی و دیگر هدفی که دنبال می کند آموزش است. یعنی از یک جهت افکار عمومی را مطلع کرده که چه اتفاقی می افتد یا خواهد افتاد دوم اینکه به نوعی قضاوت را ساماندهی می کند.

بنابراین صدا و سیما و رسانه های کشور اولا باید ذهن مردم را نسبت به این پدیده آشنا کنند و دوم اینکه آموزش دهند که بحث چشم انداز چه فوایدی دارد و برای وقوعش چه کارهایی باید انجام داد.

● سهم مردم از آینده

پیش از پرداختن به وظیفه دولت و مردم ، مهمترین موضوعی که در روند بررسی افق های آینده کشورخودنمایی می کند پاسخ به این پرسش است که آیا پارامترهای تعیین شده برای رسیدن به هدف در جامعه تامین شده است؟

به منظور دستیابی به اهداف درازمدت به آموزش و دقت در نحوه اطلاع رسانی از سوی نهادهای فرهنگی و رسانه ها نیازداریم چون تحقق هدف های جامع، نیازمند پارامترهای هدفمند و سازمان دهی شده است.

این اعتقاد دکتر مجید کاشانی جامعه شناس و استاد دانشگاه است که منابع تعیین کننده ای برای نیل به اهداف طولانی مدت قایل است.

وی در گفت و گو با خبرنگار سرویس گزارش کیهان این منابع را شامل پنج مورد برمی شمارد و تصریح می کند: نخستین عامل، امکانات ملی و مادی مورد نیاز است و در درجه دوم نیروی انسانی می باید نیرویی به حرکت درآورنده، هدایت کننده و راهبر باشد. البته این دو شرط در صورتی محقق می شود که ساختارهای رسمی و سازمان های اجتماعی که نقش تعیین کننده ای دارند، فراهم باشند.

این استاد دانشگاه، کارگزاران دولتی که در بخش های نظام اجتماعی هستند را در کنار قوانین و مقررات که مراقبت زمانی و پشتیبانی و مدیریت زمان را لحاظ می کنند، دخیل می داند.

کاشانی در ادامه اینطور توضیح می دهد: تمامی این پنج شاخص زمانی امکان دستیابی به هدف را آسان می سازد که ضمانت و پشتیبانی برای ساختارهایی که تدوین می شود، تعریف شود؛ مانند قانون.

پنج شاخص فوق عناصری هستند که برای برنامه ریزی در سطح اجتماع مطرح می شوند اما این موارد در سطح فردی نیز دارای تعاریف مشترکی با جامعه هستند.

این مساله تنها متوجه دولت نیست بلکه هر فردی باید برای طی مسیری که انتخاب می کند هدف مناسب و متناسب با شرایط زندگی اش تعریف کند.

پارامترهای تعیین شده در قالب نیروی انسانی و دیگر عناصر در نظام های اجتماعی ساختارمند که نظم و انظباط اجتماعی با توجه به امکانات مادی و توسعه اقتصادی نهادینه شده است عواملی هم راستا و همپوشان تعریف می شوند که در صورت وجود نقص در یک عامل، عوامل دیگر نقش تکاملی ایفا می کنند تا جایی که اجماع یکی نقصان دیگری را سبب می شود.

به گفته کاشانی کشورهای در حال توسعه از لحاظ فردی و اجتماعی دچار نقص های زیادی هستند به صورتی که منابع مالی کافی در سطح اجتماعی و فردی وجود ندارد. قواعد اجتماعی از تثبیت لازم برخوردار نیست و اگر این ساختارها دچار مشکل شوند مسایل زیادی افراد را دچار مشکل می کند.

فقدان امکانات و مدیریت زمان پدیده های اجتماعی را شناور می کند در حالی که افراد با شرایط جدید قادر به برنامه ریزی نیستند و دائم در تشویش به سر می برند. البته نباید ناامید شد چون در همین ساختار هم افرادی که دیسیپلین های خاصی دارند و موفق شده اند دارای زندگی ساختارمندی هستند و می توانند الگو باشند.

● عصبانیت و پرخاشگری راه حل نیست

کمبود امکانات، در کشورهای توسعه نیافته تلاش و تحمل سختی را طلب می کند.

به نظر آسیب شناسان اجتماعی عصبانیت و پرخاشگری حاصل نبود برنامه ریزی منطقی برای رسیدن به هدف است. اما با کار بیشتر و سرمایه گذاری اقتصادی همچنین صبر و توکل می توان بسیاری از این مشکلات را رفع کرد.

به همین علت مجید کاشانی، هم توکل و صبر را سرمایه پیشرفت برمی شمارد و می گوید: آیات قرآن کریم مبنی بر توصیه به داشتن توکل به دو مفهوم صبر و پویایی سرمایه ارزشمند نیل به هدف است که پس از آموزش و فرهنگ سازی می تواند کارآمد باشد.

به تعبیر مجید کاشانی جامعه ایران نمونه های فراوانی از مردم را پرورش داده است که در شرایط سخت توانسته اند بهترین زندگی را فراهم کنند. یعنی نظم، دقت، پشتکار و توکل آنها رمز پیروزی بوده که هرگز از آن غافل نشده اند. بنابراین همه چیز را نمی توان به حساب وجود امکانات گذاشت.

درهمین خصوص، عباس قاضی ها استاد دانشگاه ضمن اشاره به ضرورت مدیریت مناسب، مهمترین رمز موفقیت و رکن اصلی مدیریت جامع را برنامه ریزی می داند که امروز مفهوم جامع تری نسبت به تعریف ابتدایی آن که ۸۰ سال پیش مطرح شد، عنوان می کند.

قاضی ها که سال ها است در دانشگاه های غیرانتفاعی و علمی کاربردی رشته مدیریت تدریس می کند در گفت و گو با گزارشگر کیهان می گوید: آموزش برنامه ریزی و تعیین هدف برای زندگی از سوی هر فرد از اعضای جامعه مساله مهمی است که گاهی نبود آن منجر به بروز مشکلاتی می شود. باید از فرصت ها استفاده کرده چرا که همیشه انسان در حال زندگی نمی کند و بنا به تعریف دیگر برنامه ریزی، باید پیش بینی از شرایط آینده داشت و طبق آن برنامه خاصی تدوین کرد. متاسفانه روانشناسان می گویند در حال زندگی کنید ولی این برای جوانان خطرناک است و باید آینده خود را مدیریت کنند.

به اعتقاد این استاد دانشگاه یک جوان باید بداند ۱۰ سال دیگر به چه کاری مشغول خواهد بود و به چه نقطه ای از مسیری که تعیین کرده رسیده است. تعریف و نهادینه کردن این موضوع نیاز به فرهنگ سازی دارد.

در نهایت باید گفت نیروی انسانی موتور محرک هر برنامه و رکن رکین هر استراتژی است.

به جرات می توان ادعا کرد توسعه یافتنی و اعطایی نیست بلکه ساختنی است و بدون حضور مردم به فعلیت نخواهد رسید.

بنابراین چرخ های قطار نیل به هدف های عالیه نظام در افق ۱۴۰۴ در شرایطی به گردش در می آید که مردمی هدفمند و منظم لوکوموتیوران آن باشند تا امکان دستیابی کامل به یک رفاه جمعی میسر شود.

فصل بهار است و روح تازه ای بر طبیعت دمیده است. گل و گیاه و زمزمه جویبارها و آواز پرندگان دل ها را سرشار از شوق امید و تحول بهار کرده است. زندگی بر گستره امید جاری و تولد دگربار بهار طبیعت در سایه موهبت روح پرور الهی آغاز شده و دل به مدد بهار رنگ و جلای تازه ای گرفته است. آغاز فصل بهار می تواند بهانه خوبی باشد برای تحولی ارزشمند در برنامه ریزی های زندگی، گرچه در این زمینه باید از تجربیات سال گذشته نیز بهره مند شد و شکست و ناکامی های دیروز را به عنوان تجربه ای گرانسنگ چراغ راه آینده قرار داد.

یک سال برای تلاش و فعالیت و ساماندهی امور در تار و پود زندگی و امرار معاش مدت کمی نیست در این نخستین روزهای شاداب بهاری سال جدید باید مروری خودمانی اما شفاف داشته باشیم که در سال ۸۸ چه برنامه هایی در سر داشتیم و چه تحولات موفقیت آمیز و رضایت بخشی در بافت کسب و کار و تحصیل و در کل زندگی شخصی و خانوادگی عینیت یافتند.

روی میز سبز زندگی مان همه چیز آماده شده است. از همین نخستین روزهای آغازین سال نو و با تولد بهار و تحول طبیعت، بار دیگر با نام خدا امید را به خویشتن کادو دهیم و بدانیم امید چشمه همیشه جوشان در مزرعه زندگی هر یک از آدمهاست. البته شاید برخی با خاشاک بی توجهی و خاکریزهایی از سر غفلت، تا حدودی از مسیر اصلی خارج شوند اما همیشه برای بازگشت راهی وجود دارد. و البته یادمان باشد که روزها و ماههای سال نو همانند قطاری روی ریل نظام طبیعت به سرعت می گذرند.

● بهارانه بیاندیشیم

فصل بهار آغاز شده است، بهارانه اندیشیدن، تلنگری دلپذیر به احساس و اراده نوگرایی در بافت و سایه روشن های زندگی است. اینک فصل جدیدی از کتاب زندگانی- با همه تعلقات و نیازهایش- در دستان شماست تورق آن با اتکا به ایزد بخشنده و توانا، شور انرژی در وجود هر انسان هدفمند و دارای برنامه می پراکند. پس بیاییم با دلی سرشار از روحیه در کوچه های شوق و خاطره ساز سال نو گام برداریم.

برای تهیه گزارش و لزوم داشتن هدف و برنامه ریزی در زندگی به میان مردم می روم و با اقشار مختلف درباره سؤالات مطروحه گفت وگو می کنم. همگی بر لزوم داشتن برنامه در زندگی تاکید می کنند اما برخی به طور مشخص، موقعیت های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه را کم و بیش تأثیرگذار بر برنامه های از پیش تعیین شده و اهداف خود می خوانند.

در خصوص لزوم برنامه ریزی و تعیین هدف برای آینده نظرات برخی از شهروندان را می خوانیم:

یک دبیر به نام راضیه قصابزاده با تاکید بر ضرورت هدف گذاری و برنامه ریزی در زندگی معتقد است: «با هر میزان درآمد در شرایط جامعه باید برنامه ریزی داشت، اما برنامه ها نباید تخیلی باشد». یک مغازه دار هم از برنامه ریزی در چارچوب هدف در زندگی شخصی و اجتماعی می گوید و محصل پیش دانشگاهی نیز معتقد است که برنامه ریزی نشان می دهد که انسان در کجای زندگی قرار دارد.

«بهرامیان» مغازه دار و فروشنده لوازم بهداشتی می گوید: «هر کس در زندگی برای خود و در اجتماع باید اهدافی در چارچوب برنامه داشته باشد. در همین حال اگر می خواهد به اهداف آرمانی اش در زندگی یا کار و تحصیل و امور اجتماعی برسد، بهترین شیوه آن است که با برنامه ریزی منطقی شروع کند. اصولا داشتن برنامه مشخص اساس موفقیت آرمانی برای هرشخص و جزو ارکان اصلی زندگی است.»

● برنامه ریزی اساس یک زندگی

در یک فروشگاه بزرگ چاپ کارتهای جشن پیوند زندگی و شروع زندگی مشترک، زوج جوان سرگرم دیدن عکسها و بازخوانی کارتهای یک آلبوم هستند. دقت و تبادل نظرشان روی هر برگ آلبوم کوتاه نیست، دقایقی صبر می کنم، آنها سرگرم کار خود هستند، ناچار با پوزش پا پیش می گذارم و از آنان که جوانانی خوشرو به نظر می آیند، از برنامه ریزی در زندگی می پرسم. «عباس خدابنده لو» با تبسم و به آرامی می گوید: «اگر برنامه ریزی نباشد نمی توان زندگی کرد، داشتن برنامه در هر زمینه معنابخش توجه به موقعیت و مسیر زندگی است. و همسرش «م.نیکوروش» رشته کلام را در دست می گیرد و می گوید: «برنامه مناسب سرفصل مشخص هدف مورد نظر و آمادگی برای تحول در کار و زندگی انسان لازم است.»

وقتی از او می پرسم برای سال جدید چه برنامه هایی در سر دارید، خیلی سریع چنین می گوید: «از همین آغازین روزهای شروع زندگی جدید، با همسرم برنامه ریزی کرده ایم که تا سال آینده با توکل به خداوند و امید پروردگار بتوانیم سرپناهی نقلی برای خودمان دست و پا کنیم تا ان شاءالله بتوانیم مرحله به مرحله جلو برویم، البته باید به شرایط اقتصادی جامعه هم توجه داشته باشیم.»

● نظم و گردش فصول و الگوبرداری در زندگی

«پرویز نیک گفتار» کارشناسی محیط زیست خوانده است. نظر او را درباره لازمه و تاثیر برنامه ریزی در زندگی می پرسم. وی با اشاره به برنامه ریزی در زندگی چنین می گوید: «اگر هر فردی در هر وضع شغلی و فرهنگی در همین فرصت فصل بهار، کمی وقت بگذارد و به گردش سالها و فصلها که همواره نظام مند و هدفدار و همسان هم می چرخند، توجه کند می تواند نکته های آموزنده فراوانی کسب کند.»

وی در ادامه می گوید: «با قدری تامل بر این سیر طبیعت به این نتیجه می رسیم که همه این تحولات و پدیده های فصول بر اساس یک نظم و برنامه ریزی دقیق صورت می گیرد. حالا درباره زندگی تک تک ما هم اگر نظم و ترتیب برقرار باشد، موقعیت ما هم روشن و مشخص می شود.»

این کارشناس در ادامه می گوید: «اولین نتیجه برنامه ریزی در زندگی، آرامش فکر و روان انسان است. وقتی انسان آرامش داشته باشد، آسایش هم خواهد داشت.

مشکل خیلی از مردمی که از همه چیز گلایه و شکوه دارند، در مرحله اول، نبود برنامه در گستره زندگی متعارف و روزمره است و به نظرم برنامه ریزی، کم و کاستی های اقتصادی را متوازن می سازد چون شخص به این نتیجه می رسد که با توجه به درآمدش دخل و خرج داشته باشد و یا اگر دانشجویی می خواهد نمره بالاتری در درس های پایان ترم خود بگیرد، باید برای درس و تفریح و تلاش خود برنامه ریزی نماید.»

وی خاطر نشان می سازد: «قدر مسلم اینکه افکار انسان ها مختلف است و در پاره ای زمینه ها نظام مند و یا نظام پذیر نیست. برخی در اقیانوس مواج زندگی گاه بی گدار شناوری می کنند و به گردابه می زنند بی آنکه قبلا شناختی از ساحل داشته باشند. چنانچه زندگانی را یک بوستان فرض کنیم، اگر بدون ملاحظه دستی به قصد چیدن و بوئیدن گلی برده می شود، خاری آسیب می زند، این اتفاقات چه بسا برای افرادی که بی محابا و فقط شوق چیدن دارند و توجه به قاعده و رسم ایمنی ندارند، رخ می دهد.»

● حرکت در مسیر برنامه های هدفمند

جریان زندگی همچون قوانین طبیعت و مدنی بر مبنای برنامه ریزی جامع، فصول و تبصره و هزار اما و اگر دارد. عبور از بزرگراه های زندگی و یا گذرگاه های فرعی زندگی و کار و تلاش و تحصیل همه نیاز به اطلاعات و توضیح های از پیش تعریف شده دارند. کار بدون برنامه ریزی و عدم رعایت قواعد نتیجه اش قطعاً نامعلوم، مبهم و پرتردید خواهد بود و چه بسا خطرات غیرقابل پیش بینی هم در کمین ما باشند.

«شمبیاتی» راننده آژانس است و موهای جوگندمی اش حکایت از تجربه بسیارش در زندگی دارد. در طول مسیر رفتن به صادقیه فرصت پیدا می کنم تا در مورد سوژه گزارش با او صحبت کنم. بسیار شیرین سخن است و با لحنی پدرانه خطاب به من در مورد هدف و موفقیت و عدم موفقیت هایش با حال و هوای شغلش پاسخ می دهد و می گوید: «هدف حرکت، موفقیت درآمد و ناکامی پنچر شدن تایر است.»

او ادامه می دهد: «امسال به یاری حق قسط ماشینم تمام می شود، دو روز دیگر آخرین قسط را می دهم. تصمیم دارم هر مبلغی را که برای قسط ماشینم می دادم از حالا به بعد برای جهیزیه دخترم پس انداز کنم ۲ سال دیگر درسش تمام می شود و دم بختی می گردد. البته بین کار یک استراحتی هم به خود و اهل و عیال می دهم تا روحیه تازه بگیریم، چون زندگی یک نواخت در میان دود و ماشین و آهن بی مزه و خسته کننده است.»

● مهمترین علل ناکامی ها

فاطمه مظهری کارشناس ارشد و مشاور امور تربیتی دبیرستان دخترانه الزهرای دامغان است. نظر او را درباره کم و کیف اهداف و میزان موفقیتش در سال گذشته و نشانه هایش در سال جاری و آنکه علل موفقیت یا احتمالا عدم توفیق چیست می پرسم. او می گوید: «زیربنای فکر و شخصیت همه انسانها تعلیم و تربیت است و این موارد می باید همان منحنی زگهواره تا گور دانش بجوی می باشد که در آیین باورهای ما به شدت توصیه شده است. افلاطون از حکمای یونان گفته است:«تعلیم زیباترین چیزی است که در بهترین انسانها آشکار می شود. بنابراین می توان گفت: عمده ترین موضوع در موفقیت ها و یا ناکامی ها را می توان در نحوه تربیت و چگونگی آن در خانه ومدرسه جست جو کرد.»

او در ادامه می گوید: «پیروزی و سعادتمندی هر انسانی به اراده، کوشش و اهدافش وابسته است و بنده شخصاً از این قواعدپیروی کرده ام. این معیارها را در خانواده ام با تمام حس و توجهم آموختم. در سال گذشته تصمیم گرفتم برای مقطع دکترا بخوانم، اما شرایطی پیش آمد که آمادگی شرکت در امتحانات را نداشتم ولی برای امسال تمام سعی وتلاش خود را برای پذیرش در آزمون دکترا به کار خواهم بست.»

این مشاوره تربیتی در ادامه می گوید: «در بعد زندگی خانوادگی یکی از فرزندانم را که از مقطع ابتدایی تشویق به فراگیری نقاشی آبرنگ کرده بودم در حال حاضر مدرک هنر نقاشی اش را کسب کرده است. به نظرم هر فردی برای رسیدن به موفقیت نیازمند تلاش، برنامه ریزی و همراهی و همیاری همه اعضای خانواده از جمله والدین و پدر و مادر است و دلیل عدم موفقیت و ناکامی عده ای هم در زندگی به زیاده خواهی ها، هدر رفت انرژی و وقت و سرمایه و مهمتر از همه بی برنامگی برمی گردد.»

● زندگی ضرب آهنگ زمین

با فتانه پوررستمی هنگام خروج از ایستگاه مترو صحبت می کنم. او در کنکور امسال رشته ادبیات فارسی قبول شده است. با شادمانی از قبولی اش این چنین می گوید: «به لطف خدا و با زحمات چندین ماهه و برنامه ریزی دقیق در سال گذشته توانستم به هدف تحصیلی برسم و این باشکوه ترین موفقیتم در سال گذشته است و البته برای سالهای بعد هم فکرهایی در سر دارم و می خواهم در یک مؤسسه فرهنگی کار کنم و کمک خرج خانواده باشم چون با یک حقوق بازنشستگی، پدرم از عهده خرج و مخارج دانشگاه من و تحصیل برادرم برنمی آید.» وقتی از این دانشجو می پرسم آیا به رشته ادبیات علاقه دارید که حتماً این رشته را انتخاب کردید، به علامت تایید سرتکان می دهد و ادامه می دهد: «بله ادبیات را بسیار دوست دارم و فکر می کنم ادبیات بالهای پرنده ای است که در آسمان بی انتها انسان را به پرواز درمی آورد. ادبیات زندگی را ظرافت می بخشد و به قول شاعر زنده یاد سهراب سپهری، زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد... زندگی سوت قطاری است که در خواب پلی می پیچد، زندگی ضرب زمین در ضربان دل ماست.»

● با برنامه در آزادراه های زندگی

«می توان همین ماه فروردین را مفرح، دلچسب و حول محور اندیشه، روان ساخت و بی برنامگی و یا به قولی هرچه پیش آید خوش آید، را به دستور کار مشخص، مفید و هدفمند مبدل ساخت.»

محمدعلی کرامتی جامعه شناس نیز در گفت وگو با گزارشگر کیهان با بیان مطلب فوق در اشاره ای کوتاه در مورد لزوم داشتن برنامه و برنامه ریزی در زندگی خاطرنشان می سازد: «آزادراه های زیادی پیش روی هر کس وجود دارد، چنانچه پیش بینی نشده و بدون نقشه راهنما و برنامه حرکت کند، معلوم نیست به کجا و ناکجا می پیوندد. چه بسا که استعدادها در بیگاری عمر و وجود به خمودگی و ایستایی هدر خواهد رفت اما اگر مثلاً جوانان و نوجوانان ما برای ادامه تحصیل و کار و شغل آینده خود برنامه مشخص و مدونی داشته باشند و تصمیم قاطع بگیرند قطعاً به مدارج بالای علمی دست خواهند یافت و تاکنون هم موفقیتهای حاصله توسط جوانان کشورمان با طی همین مسیر به دست آمده است.

داشتن برنامه های هدفمند در زندگی فردی و اجتماعی بدون شک می تواند ما را به سرمنزل مقصود برساند و در پیچ و خم های روزگار به سلامت عبور دهد. کارشناسان معتقدند داشتن برنامه های دقیق و حساب شده می تواند نیمی از موفقیت را تضمین کند و آینده ای روشن و مشخص را برای ما رقم بزند.

حسن آقایی