یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

فرجام انرژی


امروزه اهمیت و کاربردهای مختلف نفت و فرآورده های نفتی بر هیچ کس پوشیده نیست به عبارت دیگر, نفت نیروی محرکه چرخ جهان است و با فراز و نشیب های خود گردش آن را گاه تند و گاه آرام می سازد این گنج بی مثال, سوختی برای صنعت حمل و نقل, منبع مهمی برای تولید گرما و در عین حال جزء سازنده و حیاتی میلیون ها فرآورده و محصول نفتی است

از پوشاک گرفته تا مصالح ساختمانی همه وهمه به نفت وابسته اند. اما هر منبعی زوال پذیر بوده و در نهایت محکوم به نابودی است. آنچه در این میان بیش از هرچیز جای تأمل دارد، نحوه رویارویی با واقعیت موجود در زمینه نفت و سایر سوخت های فسیلی است. امروز عرضه نفت محدود است و میزان تقاضا نیز به شکل اجتناب ناپذیری رو به افزایش است. گویی این دو واقعیت در عرصه جهانی نفت، لازم و ملزوم یکدیگر شده اند! افزایش تقاضا با کاهش میزان عرضه آن در هم آمیخته و سیر صعودی بهای انرژی را به همراه آورده است. اما دوام عرضه جهانی نفت و معادل های نفتی، مسئله ای است که همچنان موضوع بحث محافل گوناگون است.در این میان عوامل اقتصادی، سیاسی و محیطی فراوانی دخیل هستند، از جمله رشد اقتصاد جهانی، ناآرامی های موجود در خاورمیانه و اقدام های تروریستی. با افزایش بهای نفت، برنامه ریزی عرضه میزان جدیدی از نفت صورت می گیرد تا پاسخ گوی میزان مصرف آن باشد. اما با میزان مصرف کنونی، عرضه جهانی نفت در 40 سال آینده، یعنی تا حدود سال 2045، با مشکل روبه رو خواهد شد.شاید برآورد 40 ساله از دوام ذخایر نفتی جهان هم کمی خوشبینانه باشد. با وجود افزایش بهای نفت، تقاضا از سوی بازار به ویژه از سوی چین و هند، سبب افزایش فوق العاده مصرف آن شده است. این محاسبه ها، بر اساس برآورد میزان ذخایر شناخته شده جهان صورت گرفته است. گمان می رود تولید کنندگان نفت (هم شرکت های نفتی نظیر شل و هم کشورها) در برآورد میزان ذخایر خود مبالغه کرده اند. در این برآوردها، میزان ذخایر کشف نشده یا اثبات نشده در نظر گرفته نشده است. عملیات اکتشاف نفت و پیشرفت در زمینه فناوری تولید نفت نیز بر میزان ذخایر کنونی خواهد افزود. حتی اگر سناریوی خوشبینانه ای را برای این قضیه در نظر بگیریم، به عنوان نمونه میزان ذخایر شناخته شده از طریق انجام عملیات اکتشاف جدید را دو برابر کنیم، رشد کنونی مصرف به این معناست که خشک شدن چاه های نفت جهان تنها یک یا دو دهه فراتر از چهل سال پیش بینی شده به طول خواهد انجامید.

اما سوخت های فسیلی

نفت، شناخته شده ترین شکل سوخت های فسیلی است، اما زغال سنگ و گاز طبیعی نیز در زمره این سوخت ها دسته بندی می شوند. اگرهر سه شکل سوخت های فسیلی را با مقیاس «معادل نفت» بسنجیم؛ میزان کنونی ذخایر شناخته شده جهان به شرح ذیل برآورد شده اند:

ذخایر نفت: 213/1 تریلیون بشکه

ذخایر گاز: معادل 885 میلیارد بشکه نفت

ذخایر زغال سنگ: معادل 2/3 تریلیون بشکه نفت

میزان ذخایر گاز طبیعی با مصرف کنونی خود تا 63 سال آینده پاسخ گو خواهد بود. ذخایر شناخته شده زغال سنگ نیز تا 183 سال دیگر، تقاضای جهانی را تأمین خواهد کرد. در این میان معادل نفتی مصرف سالیانه سوخت های فسیلی درجهان 7/61 میلیارد بشکه نفت خواهد بود.

اقتصاد انرژی

انرژی یک کالای کاملاً الاستیک(دارای خاصیت برگشت پذیری و ارتجاع) است که تولید و مصرف آن نسبت به تغییر قیمت ها واکنش نشان می دهد. برای نمونه مدتی طول می کشد تا صاحبان خودروها در قبال افزایش قیمت ها، خودروهایی با ویژگی مصرف سوخت بهینه تولید کنند. یا کارخانه های خودرو سازی برای تغییر شیوه تولید و به کارگیری منبع جانشین انرژی خود نیازمند زمان هستند. با وجود افزایش اخیر بهای نفت و ادعاهایی مبنی بر این که در حال حاضر بی سابقه ترین افزایش بها را شاهد هستیم؛ نگاهی به پیشینه این صنعت نشان می دهد این افزایش قیمت منحصر به زمان ما نمی شود. اگر سال مبنای افزایش بهای نفت را سال 2004 در نظر بگیریم، این میزان نسبت به نوامبر سال 1979 با افزایش 100 دلار در هر بشکه بسیار ناچیز است.از سال 1980 تا 1983، متوسط افزایش بهای نفت 69 دلار بود و هم زمان میزان تولید نفت در چهار سال پیاپی کاهش یافت. در سال 1984 با کاهش متوسط افزایش بهای نفت به 50 دلار در هر بشکه، میزان تولید به ناگاه افزایش یافته و از آن پس هر سال این روند ادامه یافت. همه این عوامل دست در دست هم داده اند و برآورد دقیق میزان ذخایر نفت جهان را دشوار ساخته اند. از دیدگاه ما روند افزایش بهای انرژی همچنان ادامه خواهد یافت و در 15 سال آینده به 100 دلار در هر بشکه نیز خواهد رسید. ضمن این که متوسط افزایش بهای نفت40 و حتی 60 دلار در هر بشکه خواهد بود.اگر بهای انرژی، به ویژه نفت، در سال های آتی به شدت افزایش یابد، باز هم با بحران دهه 1970 قابل مقایسه نیست. آمریکا در حدود 60 درصد نفت مصرفی این کشور را وارد می کند که چیزی معادل 6/9 میلیون بشکه در روز است. این میزان واردات نسبت به سال 1990 که حدود 8/5 میلیون بشکه در روز بود، بسیار بیشتر است. بنابراین، ظاهراً آمریکا بیش از هر زمان دیگری نیازمند واردات نفت است. طبق برآوردها نفت مصرفی آمریکا 20 میلیون بشکه در روز یا 25 درصد نفت تولیدی روزانه در جهان است.

عرضه و تقاضا

38 کشور جهان را می توان در ردیف کشورهای مهم تولید کننده نفت قرار داد. یازده کشور از مجموع 38 کشور جهان، عضو اوپک و 27 کشور باقیمانده از کشورهای غیر اوپک هستند. در مجموع این 38 کشور به علاوه سایر تولید کنندگان نفت دارای ذخیره نفتی 2/1 تریلیون بشکه هستند.البته درزمینه میزان واقعی ذخایر نفتی جهان، توافق نظر کلی وجود ندارد. طبق اظهار نظر یکی از مدیران ارشد اجرایی صنعت نفت، نسبت اکتشاف سالیانه ذخایر نفتی جهان به میزان مصرف سالیانه، هفت میلیارد بشکه به 30 میلیارد بشکه است.اما امروز میزان عرضه و تقاضا نیز در افزایش بهای نفت تأثیر به سزایی داشته است. به عبارت دیگر، روزی جهان تحت تأثیر شدید رشد تقاضای جهانی قرار خواهد گرفت. همان گونه که در سال 2003 ، تقاضای نفت از سوی کشورهای توسعه یافته جهان، به ویژه آمریکا و چین به شدت افزایش یافت، در سال 2004 نیزاین روند از جانب کشورهای یادشده با شدت و شتاب بیشتری ادامه دارد.

درزمینه عرضه جهانی نفت، سه نکته حائز اهمیت وجود دارد:

نخست، روند افزایش ظرفیت تولید کشورهای غیر عضو اوپک است. در سال های اخیر، عرضه نفت کشورهای تازه استقلال یافته شوروی، سالیانه با نسبت 5/0 میلیون بشکه در روز رشد داشته است. هرچند این نسبت از رشد، اساساً به دلیل تعمیر و بازسازی زیرساخت های قدیمی صنعت نفت کشورهای یادشده شکل گرفته و دوام چندانی نداشته است. علاوه براین، کشورهای آفریقای غربی، کانادا و برزیل، سالیانه 5/0 میلیون بشکه بر ظرفیت تولید خود افزوده اند. اما این ظرفیت تولید نیز همانند کشورهای شوروی سابق، نمی تواند محفوظ و ثابت بماند.نکته دوم، میزان پتانسیل رشد ظرفیت تولید کشورهای اوپک است که روز به روز کاهش می یابد. البته باید توجه داشت که پیش بینی واقعی وضعیت تولید اوپک، بسیار دشوار است. سومین و آخرین نکته مهم و مؤثر در عرضه جهانی نفت، نقش اوپک در حفظ میزان عرضه جهانی نفت است. از سال 1998 اوپک در حفظ میزان عرضه متناسب با تقاضای جهانی نقش بسیار چشم گیری داشته است. به این ترتیب، مجموع عواملی نظیر تقاضای شدید، روند کند رشد تولید کشورهای غیر عضو اوپک، با وجود مدیریت مؤثر اوپک، افزایش اخیر بهای نفت جهانی را به وجود آورده است.

تولید کنندگان بزرگ از راکفلر تا اوپک

بهای روزانه نفت را سطوح کوتاه مدت عرضه و تقاضا تعیین می کنند. در حال حاضر، مهم ترین عامل تعیین کننده عرضه نفت و بهای کوتاه مدت آن، اوپک است. تقاضای کوتاه مدت نفت تا حدی منوط به قیمت آن است. در نتیجه افزایش یا کاهش میزان عرضه نفت، تأثیر قابل توجهی بر بهای آن خواهد داشت. علاوه بر این، در صورت نبود کنترل بر قیمت نفت، شاهد نوسان های بسیار آن خواهیم بود. از آنجاکه کنترل این نوسان قیمت برای شرکت های نفتی به صورت جداگانه کار بسیار دشواری است، به ناچار صنعت نفت در 120 سال گذشته مدیریت کارتلی را در پیش گرفته است. انحصاری کردن صنعت نفت را «جان دی . راکفلر» در دهه 1880 آغاز کرد. سپس «کمیسیون راه آهن تگزاس» راه او را ادامه داد. این کمیسیون با دقت فراوان به کار سازمان دهی تولید نفت تگزاس برای مدت 60 سال پرداخت. در دهه 1970 اوپک به گونه ای پرچم دار هدایت این سازمان دهی شد. رفته رفته در سال های 1986 و 1997، این اوپک نقش شبه انحصاری خود را از دست داد، اما همچنان به کار خود ادامه داد.

عرضه و تقاضای بلند مدت نفت

در 33 سال گذشته، مصرف روزانه نفت تا میزان تقریبی 30 میلیون بشکه، یعنی سالیانه کمتر از یک میلیون بشکه، افزایش یافته است. در سال های اخیر، بیش از نیمی از رشد میزان تقاضا از سوی آسیا بوده است. در 17 سال گذشته، تقاضای نفت این قاره پهناور تا 10 میلیون بشکه در روز افزایش داشته است. با نگاهی به روند رشد آسیا درمی یابیم که آسیا به موتور رشد تقاضای جهانی نفت تبدیل خواهد شد. اگر رشد تقاضای نفت آسیا در 17 سال آینده با همین روند ادامه یابد، تقاضای آسیا 27 میلیون بشکه در روز رشد خواهد کرد.برای نشان دادن گنجایش رشد تقاضا در آسیا، کافی است به رشد صنعت خودروسازی چین نظری بیفکنیم. در شرایط كنونی، تقاضای خودرو در چین سالیانه دو میلیون دستگاه است. در واقع می توان گفت تقاضای کنونی خودرو در چین همانند سال 1910 در آمریکا است. چین برای هر 600 نفر سالیانه یک خودرو تولید می کند که معادل خودروی تولیدی آمریکا در سال 1910 است. یک دهه پس از 1910، تولید و استفاده از خودرو ده برابر شد؛ یعنی برای هر 60 آمریکایی یک خودرو. اگر چین نیز همین رویه را در پیش می گرفت، ظرف یک دهه افزون بر 21 میلیون خودرو تولید می کرد. اگر میزان بنزین مصرفی آمریکا را 9 میلیون بشکه در روز در نظر بگیریم، مسئله افزایش میزان مصرف بنزین در چین قابل درک خواهد بود.بر اساس آمار و ارقام سال 2003، مصرف جهانی نفت به طور تقریبی 4/78 میلیون بشکه در روز است. در پایان سال 2004 احتمالاً این رقم 9/1 میلیون بشکه در روز افزایش می یابد و به 3/80 میلیون بشکه در روز می رسد. طبق برآوردهای موجود، مصرف جهانی نفت با قیمت های کنونی تا 20 سال آینده، دست کم به 100 میلیون بشکه در روز خواهد رسید. تعجبی ندارد که ظرفیت تولید با افزایش قیمت بالا خواهد رفت. از دیدگاه ما افزایش معنادار تولید نفت تنها نتیجه افزایش معنادار قیمت آن است. ضمن این که پیش بینی ها نیز نشان می دهند در چند سال آینده، قیمت نفت هر میزان باشد، بروز پدیده «اوج تولید نفت» حتمی است. به عبارت دیگر، کاهش سالیانه تولید نفت در عرصه جهانی اجتناب ناپذیر است.

منحنی هابرت

با فرض میزان عرضه و تقاضای جهانی در قالب یک چارچوب، شاید منحنی ای كه «ام. کینگ هابرت»، از زمین شناسان شرکت شل، ترسیم كرده است، ما را در درک بهتر این موضوع یاری کند.هابرت در منحنی خود که در سال 1956 ترسیم کرده بود، پیش بینی درستی را از «اوج تولید نفت آمریکا در سال 1970 » ارائه کرد. تحلیل گران نفت از «منحنی هابرت» برای پیش بینی زمان فرا رسیدن اوج تولید نفت در جهان استفاده کرده و 15 سال آینده را برای آن پیش بینی کرده اند. این منحنی نشان می دهد که میزان تولید نفت از یک قاعده طبیعی پیروی می کند. بنابراین، اگر ذخایر نفتی آمریکا 200 میلیارد بشکه بود، میزان تولید نفت این کشور با استخراج 100 میلیارد بشکه آن روند کاهش خود را آغاز خواهد کرد.فرض کنید ذخایر نفتی اولیه جهان 3 تریلیون بشکه باشد. در صورتی که دو تریلیون از این میزان ذخایر تاکنون کشف و یک تریلیون آن به مصرف رسیده باشد، بنابراین، یک تریلیون بشکه برای انجام عملیات اکتشاف باقی مانده است. پس اگر نیم تریلیون بشکه دیگر از این ذخایر استفاده شود، شاهد بروز «اوج تولید نفت» در حدود 15 سال آینده خواهیم بود.البته منحنی هابرت بر مبنای تحلیل های آماری صرف و برگرفته از اطلاعات مربوط به عملیات اکتشاف و تولید نفت است. در ترسیم این منحنی، توسعه فناوری صنعت نفت که در هر حال عرضه نفت را تا چند دهه دیگر دوام خواهد بخشید، در نظر گرفته نشده است. اما دلیل اهمیت منحنی یادشده این است که اگر قرار باشد تقاضای جهانی نفت تا 100 میلیارد بشکه در روز افزایش یابد، ظرفیت تولید پاسخ گوی آن نخواهد بود و قیمت نفت فقط یک راه دارد و آن سیر صعودی است.

و اما آینده انرژی

از آنجاکه جهان با مسئله افزایش قیمت نفت و عرضه محدود آن در آینده روبه روست، رویکرد جهانیان به استفاده از انرژی های ارزان قیمت، بدون آلایندگی و تجدیدپذیر اجتناب ناپذیر است. در حال حاضر، اشکال مختلف انرژی های تجدیدپذیر با مجموعه ای از موانع اقتصادی، فنی و ساختاری روبه رو هستند. تقریباً 88 درصد از مصرف جهانی انرژی را سوخت های فسیلی تشکیل می دهند. انرژی هسته ای و برق آبی هریک 6 درصد، انرژی های آب، خورشیدی و توده زیست ها در مجموع کمتر از یک درصد انرژی مصرفی جهان را تأمین می کنند. در حقیقت هیچ یک از این انرژی های تجدید پذیر در حال حاضر تهدیدی برای سوخت های فسیلی محسوب نمی شوند. در دهه آتی با افزایش بهای سوخت های هیدرو کربنی، به کارگیری انرژی های تجدیدپذیر به لحاظ اقتصادی رفته رفته رونق یافته و با توسعه آنها فرصت های سرمایه گذاری نیز افزایش می یابد. تا هنگامی که انرژی های جانشین، کاربرد معناداری پیدا نکرده اند، همچنان نفت، نیروی محرکه سیاره زمین خو اهد بود.