چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

پایه های ساختمان توسعه کشور در میادین گازی است


پایه های ساختمان توسعه کشور در میادین گازی است

گزارش تحلیلی از نقش گاز در سناریوی توسعه کشور

برای نوشتن از گاز، امروز زمان خوبی است. چه از یک سو مدیرعامل جدید بخش دولتی این صنعت، تازه منصوب شده و می‌رود که خود را برای زمستانی سرد آماده کند و از سوی دیگر، ۵ فاز پارس جنوبی و خط ششم انتقال گاز هم در شرف افتتاح رسمی است. ‌

گاز نیازی به توضیح و تعریف ندارد. دیگر به ندرت بتوان کسی را در کشور پیدا کرد که نامی از پارس جنوبی و عسلویه نشنیده باشد و نتواند تعریفی از آن در یک یا دو سطر ارائه کند. جایگاه کشور از حیث ذخایر در جهان، وضعیت خط لوله صلح، خط لوله‌های سراسری و بسیاری از مسائلی که به گاز مربوط است، دیگر برای خیلی از مردم عادی هم آشناست. این همه یعنی جامعه در ابعاد فرهنگی و اجتماعی با گاز آشناست. اما این تنها هدف صنعت گاز کشور نیست. آشنایی مردم با گاز چنانچه هدایت شود می‌تواند مثمر ثمر باشد. به بیان دیگر این آشنایی باید به سمتی برود که آحاد جامعه به اهمیت آن پی ببرند و میزان مصرف اندکی کاهش یابد.

این آشنایی باید به سمتی برود که جامعه ظرفیت پذیرش واقعی شدن قیمت گاز را داشته باشد و بداند که دعوت مردم به صرفه جویی در جهت تامین منافع شخصی نیست و اگر کسی می‌خواهد زیاد از حد مصرف کند، لا‌جرم باید پول بیشتری بدهد. این آشنایی باید به سمتی برود که مردم بدانند صدور گاز - که سیاست نظام مقدس جمهوری اسلا‌می‌است - حتی در زمستان هم جرم نیست! و اطلا‌ع داشته باشند که اگر گاز شهر یا روستایی چند ساعت قطع شد، ثمره یک شوک چند ثانیه ای شبکه است که آن هم شاید در اثر استهلا‌ک دستگاه‌ها پیش آمده باشد نه به خاطر غفلت چند ساعته کارمندان شرکت گاز! و .... .

گاز اما در سناریوی توسعه کشور هم نقشی مهم دارد. خاصه از وقتی که غلا‌محسین نوذری بر مصدر کار در وزارت نفت نشست. چه از همان هنگامی که در مجلس برای کسب رای اعتماد سخنرانی می‌کرد، از مجلسیان اذن گرفت تا توسعه را برمبنای گاز بگذارد و از آن موقع بود که تغییر قطب توسعه کشور از نفت به گاز رسما مطرح شد. نوذری اما این عقیده خود را فقط در مجلس مطرح نکرد. او که در دوران سرپرستی خود نیز به سراغ فراموش شده این سال‌های صنعت نفت (تزریق) هم رفت و وعده استفاده از ۳ فاز پارس جنوبی را در این مسیر هم داده بود، چندی بعد در جمع مدیران ارشد شرکت ملی گاز ایران، از ضرورت تغییر استراتژی انرژی کشور از نفت به سمت گاز خبر داد و پیش بینی کرد که "در آینده، در سطح کشور و حتی در سطح منطقه، گاز حرف اول را خواهد زد و از نفت هم سبقت خواهد گرفت." ‌

از این رو اغراق نیست اگر امروز مدعی شویم که در دهه آتی نقش گاز در توسعه کشور حتی از نفت هم بیشتر است. چه جایگزینی گاز به جای نفت در مصرف داخلی، تثبیت نقش ایران در بازار جهانی و تلا‌ش برای کسب جایگاه مناسب در دنیا در حوزه تاسیسات گازی، سه ضلع اصلی تغییر استراتژی کشور از نفت به گاز، با هدف محوریت قرار دادن منابع گازی برا ی توسعه است. این سه ضلعی اما یکی از مهم ترین ارکان سند چشم اندازی است که قرار است در سال ۱۴۰۴ به اهداف آن دست یابیم. ‌

● سهم گاز زیاد می‌شود

شکی نیست که جایگزینی گاز با نفت در آینده‌ای نه‌چندان دور اتفاقی است که نه فقط در ایران که در تمام نقاط جهان رخ خواهد داد. به بیان دیگر آینده جهان انرژی از آن گاز است. چرا که ذخایر نفتی جهان در حال کاهش است و انرژی‌های نو، رقیب جدی برای سوخت‌های فسیلی محسوب نمی‌شوند. از سویی، مشکلا‌ت زیست‌محیطی گاز، به مراتب از سایر سوخت‌های فسیلی کمتر است. از این‌رو، بدون شک تا ۲ دهه آینده، سهم گاز در سبد انرژی افزایش خواهد یافت. در چنین شرایطی اما مصرف گاز در کشور هم روز به روز بالا‌تر می‌رود. مبالغ اندکی هم مردم به عنوان گاز بها می‌پردازند آن قدر ناچیز است که از اتلا‌ف (و نه مصرف) جلوگیری نمی‌کند. در چنین شرایطی از آن‌جا که ایران، بیش از ۱۵ درصد ذخایر گازی دنیا را در اختیار دارد، توسعه صنعت و اقتصاد کشور و درآمدزایی از صادرات گاز، یک استراتژی دوربینانه و کاملا‌ منطقی و در واقع یک ضرورت است.

از این رو چنانچه فکری برای این قیمت‌های پایین گاز بها نشود، هرآنچه تولید می‌کنیم ناگزیر هستیم به مصرف برسانیم و این به هیچ وجه شایسته کشوری نیست که داعیه تاسیس اوپک گازی را دارد. مرور روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها کاملا‌ تایید کننده این مطلب است که هرگز و در هیچ دوره ای مسئولا‌ن از مردم نخواسته اند کم مصرف کنند. چه همه حرف آنها این است که کسی که می‌خواهد زیاد مصرف کند، قیمت واقعی حامل انرژی را بدهد. مدیران عامل شرکت ملی گاز و شرکت ملی پالا‌یش و پخش هم از این رو است که اتلا‌ف انرژی را کفران نعمت می‌دانند. این داستان با اندکی تفاوت در مورد بنزین رخ داد و آنها که در آغاز سهمیه بندی، جیره‌ها را اندک می‌خواندند، در روزهای پایانی آذرماه نگران این بودند که مبادا سهمیه باقی مانده شان بسوزد! در ‌حال‌حاضر رشد مصرف گاز در کشور بسیار نگران‌کننده است و تقریبا تولید گاز فقط جوابگوی مصارف داخلی است. از این‌رو اگر این رشد با صرفه‌جویی و افزایش قیمت حامل‌های انرژی‌همراه نشود، مصرف بی‌رویه گاز ارزان، پاشنه آشیل این صنعت خواهد بود.

● امان از این مصرف زیاد

مشکل امروز گاز مصرف مردم نیست بلکه اتلا‌ف است؛ خواه توسط مردم و خواه توسط صنایع. واقعی کردن قیمت گاز طبیعی، بدون حمایت های مستقیم دولت از پروژه های بهینه سازی، ناشدنی است. اما اگر در جست و جوی راهکاری برای افزایش قیمت گاز باشیم، اعمال قیمت های پلکانی محسوس، می‌تواند یکی از گزینه‌های مناسب به شمار آید. این قانون البته سال گذشته به تصویب هیئت دولت رسید اما با توجه به محسوس نبودن افزایش قیمت ها در هر پله، پیچیدگی محاسبات قیمت برای مردم عادی و ناآشنایی کامل مشترکان با این مصوبه، ضرورت دارد این مصوبه برای سال آینده بازنگری شود تا ویژگی بازدارندگی در آن کاملا‌ً محسوس باشد و انگیزه لا‌زم را برای صرفه جویی ایجاد کند و در عین حال موجب فشار به اقشار آسیب پذیر جامعه نشود. هم اکنون حجم زیادی از گاز طبیعی تولید شده به وسیله دهک های بالا‌ مصرف می شود، بنابراین اگر قیمت پلکانی به درستی اعمال شود، نه تنها بر اقشار کم درآمد جامعه فشاری وارد نمی کند بلکه با واقعی شدن قیمت گاز طبیعی، انگیزه مشترکان پرمصرف برای صرفه جوئی در مصرف گاز افزایش می یابد.

اما در بلندمدت باید دو سیاست واقعی کردن قیمت گاز طبیعی و بهینه سازی مصرف گاز به صورت همزمان دنبال شود. اگر بگوییم واقعی کردن قیمت گاز طبیعی، کلید طلا‌یی خروج از بحران کمبود گاز است، بیراه نگفته ایم، زیرا در درجه اول با واقعی شدن قیمت، بررسی های اقتصادی در پروژه های گازرسانی اهمیت بیشتری خواهد یافت و چه بسا در برخی از نقاط کشور، استفاده از سایر حامل های انرژی و حتی انرژی های نو مقرون به صرفه تر باشد و باعث کاهش تقاضای گازرسانی شود. در درجه دوم، استفاده از دستگاه‌های انرژی بر پیشرفته که بازدهی دارند، همچنین به کارگیری فناوری‌های نوین در زمینه بهینه سازی مصرف انرژی مقرون به صرفه تر خواهد شد و پروژه هایی همانند ذخیره سازی گاز طبیعی و پروژه‌های جمع آوری گازهای همراه، اهمیت بیشتری خواهند یافت و سرانجام این که پروژه های بهینه سازی کارخانه‌های انرژی بر، به ویژه نیروگاه‌های برق و پروژه های افزایش بازدهی سیستم های انتقال و توزیع برق بیشتر مورد توجه قرار خواهند گرفت. ‌

● هدف اول کدام است؟

وزارت نفت، چند سالی هست که برنامه جایگزینی گاز به جای نفت را آغاز کرده و تلا‌ش می‌کند تا سال ۱۴۰۴ خورشیدی به بیش از ۹۵ درصد مناطق شهری، ۶۵ درصد خانوارهای روستایی، تمام نیروگاه‌ها و صنایع انرژی بر گازرسانی کند. همچنین جایگزینی گاز با بنزین در وسایل نقلیه نیز دنبال می‌شود. در این‌که جایگزینی باید انجام شود، هیچ شکی وجود ندارد؛ اما این اصل بدیهی چند پرسش را به همراه دارد. سهم گاز در سبد انرژی کشور چقدر باید باشد؟ اولویت گازرسانی با مصارف عمومی و خانگی است یا مصارف صنعتی؟ انتقال گاز به مبادی مصرف، مقرون به‌صرفه است یا تبدیل آن به برق و انتقال برق به مبادی مصرف؟ در پاسخ به جای آنکه جواب سوالا‌ت را مطرح کنیم، ترجیح می‌دهیم از ضرورت تنوع منابع تامین انرژی سخن برانیم.

چه همان گونه که استفاده از گاز برای گرم کردن منازل و یا به عنوان سوخت نیروگاه‌ها بر سوخت مایع رجحان دارد، یقینا هستند صورت‌های دیگری از انرژی که بهره گیری از آنها در صنعت بهتر باشد تا گاز فقط به مصارف خانگی و صادرات اختصاص یابد. در این میان اگرچه پیش‌بینی اینکه بازار گاز در آینده پررونق باشد، اظهر من الشمس است، اما کسب بازار، پیشی‌گرفتن از رقبا و ایفای نقش موثر و فعال در بازار گاز ایجاب می‌کند که همین امروز، برای بازاریابی گاز و انعقاد قرارداد، با لحاظ کردن شرایط مناسب برای مرور قیمت، اقدام کنیم. این تصور که بازار منتظر ما می‌ماند، کاملا‌ اشتباه است. بنابراین تصف بازار جهانی علا‌وه بر افزایش تولید، سازماندهی مصرف را هم می‌خواهد که این امر مستلزم آزاد کردن گاز از سرویس دهی به صنایع است و متنوع کردن منابع انرژی، نخستین و مهم ترین گام در این مسیر است. ‌

صادرات گاز چنان که ذکر آن رفت، از مهم ترین اهداف نظام است که می‌تواند به مثابه کاتالیزوری باشد برای نیل به اهداف سند چشم انداز. صرف ساعت‌ها زمان برای دیپلماسی گازی به منظور متقاعد کردن هند و پاکستان بر سر خط لوله صلح، صادرات گاز به ترکیه و ارمنستان، مذاکره با عمان و امارات و ... همه و همه در این راستا صورت گرفته است. گذاردن سنگ بنای توسعه در میدان گاز هم بدون شک صحت این گزاره را تایید می‌کند که ماشین صادرات گاز ایران با سرعت در جاده توسعه حرکت می‌کند. دستور مقام معظم رهبری که بر تسریع در راه اندازی خط لوله نهم تاکید کرده اند نیز بیش از هرچیز نشان از آن دارد که صادرات گاز ایران به اروپا در سرلوحه اهداف فرامرزی صنعت گاز ایران است. با این حساب دور از انتظار نیست تصور کشیده شدن خط لوله ای ۱۸۶۰ کیلو متری که انرژی پاک ایرانی را به قاره سبز برساند. خط لوله ای که گفته می‌شود هر هزار کیلومتر آن ۲ میلیارد دلا‌ر هزینه دارد. ‌

● گسترش شاخه‌های درخت خصوصی سازی

اصل ۴۴ هم چند وقتی هست که در اخبار و رویداد‌های اقتصادی کشور حضوری فعال دارد. اما اجرای آن خاصه در نفت به گونه ای در حال اجراست که حتی اگر نتیجه آن را شکست و عملی نشدن ندانیم، لا‌اقل در خوش بینانه ترین حالت می‌توان نام آن را جیب به جیب شدن دارایی‌های دولتی گذارد. واگذار کردن تملک تاسیسات نفتی به صندوق بازنشستگی کشوری، یقینا خصوصی سازی نیست و اگر در صنعت گاز به دنبال اجرایی شدن خصوصی سازی هستیم، پیشنهادی بهتر از آنچه که معاون وزیر نفت در امور گاز بر آن عقیده داردنمی‌یابیم:"اگر می‌خواهیم خصوصی سازی در گاز با استقبال همراه شود، باید کل صنعت و حتی شرکت مادر را هم خصوصی کنیم." چه واگذاری شرکت‌های گاز استانی به تنهایی طرفی نمی‌بندد و کاری نیست که به زحمت و انجامش بیارزد. دولت البته می‌تواند در صورت واگذاری تمام شرکت‌ها ( به طور خاص صنعت گاز) به عنوان سهامدار اصلی با در اختیار داشتن چیزی در حدود ۴۰ درصد، در مقابل حجم عظیمی از سهامداران جزء که خیل عظیم آنها مجموعا تملک ۶۰ درصد باقی مانده را عهده دار هستند، تعیین تکلیف کند و جلوی خروج خصوصی سازی از مسیر اصلی را بگیرد.

سخن کوتاه می‌کنیم و مشاهده استفاده از تجربیات گذشته در راه اجرای اهداف آتی شرکت ملی گاز را به انتظار می‌نشینیم. در نخستین برخورد با عزیزالله رمضانی که اینچنین استنباط کردیم.

پدرام تقی پور