یکشنبه, ۱۳ خرداد, ۱۴۰۳ / 2 June, 2024
مجله ویستا

خانه به دوش آغازی برای راه سه‌گانه


خانه به دوش آغازی برای راه سه‌گانه

رمضان سال ۸۳ بود که رضا عطاران با سریال​ خانه به دوش​ به شبکه سه سیما آمد تا یکی از سریال‌های به یادماندنی خود را در ذهن مردم ماندگار کند؛ سریالی اجتماعی و خانوادگی که با موقعیت‌های …

رمضان سال ۸۳ بود که رضا عطاران با سریال​ خانه به دوش​ به شبکه سه سیما آمد تا یکی از سریال‌های به یادماندنی خود را در ذهن مردم ماندگار کند؛ سریالی اجتماعی و خانوادگی که با موقعیت‌های کمیکی که برای آن طراحی شده بود، قابلیت این را داشت تا مردم را حتی در سخت‌ترین شرایط دراماتیک که می‌توانست برای یک خانواده به وجود بیاید، بخنداند.

خانه به دوش، اولین قسمت از سه گانه‌ای بود که عطاران در ذهن خود، ساخت آنها را طراحی کرده بود؛ خانه به دوش، متهم گریخت و ترش و شیرین.

سه سریالی که تقریبا در فضاهایی مشابه با حضور بازیگرانی تقریبا یکسان داستان خانواده‌هایی را روایت می‌کرد که به آنها قشر فرودست اجتماع می‌گویند؛ قشری که برای تامین مایحتاج زندگی روزانه خود​ باید کارها و حرفه‌های مختلف را تجربه می‌کردند.

خانه به دوش به‌عنوان سریال اول از این سه گانه، داستان خانواده‌ای را روایت می‌کرد که پدر خانواده برای ایجاد شرایط بهتر زندگی تصمیم ‌گرفت برای کار به ژاپن برود، اما در این راه او با مشکلات زیادی روبه‌رو می‌شود و عاقبت هم نمی‌توانست به این سفر کاری برود اما روی بازگشت به خانه را هم نداشت بنابراین مجبور می‌شد در تهران کار پیدا کند اما به خانواده‌اش چنین وانمود می‌کرد که در خارج از کشور است...

عطاران در خانه به دوش، از این سفر هوشمندانه استفاده کرد و نشان داد ​اعضای خانواده یک مرد بی‌پول با چه مشکلاتی می‌توانند روبه‌رو شوند.

او در این سریال از فرمول قدیمی فیلمنامه‌نویسی استفاده کرد و خانواده بی‌پول و درمانده را کنار خانواده پولدار باجناق قرار داد تا بیشترین استفاده دراماتیک را از این طراحی بکند.

از یک سو ، تفاوت خویشاوندان پولدار و بی‌پول، موقعیت‌های دیدنی را شکل می‌داد و از سوی دیگر، جنگ سرد و خاموش باجناق‌ها، داستان را باورپذیر می‌کرد.

مریم امیرجلالی در نقش مادر خانواده بازی قابل قبولی در خانه به دوش ارائه کرد. عصبانیت‌های او، بیننده را کلافه نمی‌کرد و حتی داد و بیدادهایش هم برای مخاطب دوست داشتنی بود. رفتاری که این زن مستاصل با فرزندان خود داشت، هر چند بیننده را در یک لحظه خاص به خنده وا می‌داشت، اما به او کمک می‌کرد تا بیننده با این زن همذات‌پنداری کند.

آناهیتا همتی در نقش دختر خانواده و علی صادقی هم در نقش پسر بزرگ خانواده بازی‌های قابل باوری از خود به نمایش گذاشتند. صادقی هر چند از کلیشه‌های همیشگی خود برای بازی در این سریال استفاده کرد، اما به شخصیتی محبوب تبدیل شد.

غلامحسین لطفی بعد از سال‌ها دوری از دنیای بازیگری در سریال خانه به دوش، نقش باجناق پولدار را مقابل حمید لولایی نقش باجناق آواره و بی‌پول بازی کرد. این چینش در سال ۸۳ باعث شد تا خانه به دوش بدرخشد و به اثری تبدیل شود که چند بار می‌توان آن را دید و از تماشای آن لذت برد.