سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

اسوه صبر و افشاگر غصب و نفاق


اسوه صبر و افشاگر غصب و نفاق

تولد خانم زینب کبری(س)، تجلی ایمان، عشق، صبر، اخلاص و عفت برای درهم کوبیدن عربده جویی های قدرت طلبان و خیانتکاران غاصب و الگوی علمی و عملی زن مسوول و متعهد در همه زمانها و در همه …

تولد خانم زینب کبری(س)، تجلی ایمان، عشق، صبر، اخلاص و عفت برای درهم کوبیدن عربده جویی های قدرت طلبان و خیانتکاران غاصب و الگوی علمی و عملی زن مسوول و متعهد در همه زمانها و در همه زمینهها شد. در روز پنجم از ماه پنجم، در سال پنجم هجری قمری(۵/۵/۵)، درسکوت جاری لحظهها، در خانه کوچک وگلین علی(ع) و فاطمه(س) غنچه یاسی می شکفد و عطر آن در مدینه می پیچد و منادی غیب، نوید به دنیا آمدن دختری را می دهد که با آمدنش لبخند برلبان جدش رسول الله نشاند. پیامبر رحمت او را درآغوش می گیرد، به سینه می چسباند، درگوش او آیات الهی را نجوا می کند; به علی(ع) و زهرا(س) تبریک می گوید و نوزاد را زینب نام می نهد. زینب،"زینت پدر"; پدری که خود آیینه تمام نمای حق وعدالت و زیباییهاست.

آری روزها، هفتهها، ماهها، و سالها می گذرند وآن ریحانه هستی در بوستان نزول وحی بزرگ می شود. آن تربیت یافته مکتب ایمان علی و پرورش یافته دامن زهرا قد می کشد، تا بلندای تاریخ بشریت.

زمان می گذرد. بر اسلام و مسلمانان، گذشت آنچه گذشت، ازجنگ بدر، احد، خندق، خیبر تا فتح مکه، اما بیست وهشتم صفرسال یازدهم هجری، نقطه عطفی درتاریخ و زندگی اهل البیت است. در آن زمان لشگراسلام در راه جنگ موته بود و بزرگان مهاجر و انصار در سقیفه برای تعیین خلیفه! اما در خانه وحی، چشمان نگران اهل البیت به بستری است که مرکبی شده است برای عروج ملکوتی پیامبر رحمت. فاطمه(س) درمیان آن جمع کوچک، دست دختر خردسالش را گرفته و به کنار پدر می نشیند تا در اولین درس، آخرین ماموریت را بیاموزد: زینبم به زودی من هم به پدر ملحق خواهم شد; از آن پس تو، هم مادر پدر و هم یاور برادرانت خواهی بود. در راه تحقق حق، مقاوم و صبور باش.... با او ازآینده می گوید وآن چه او باید انجام دهد.

از فردای رحلت پیامبر(ص)، زینب(س) همراه با مادر آموزگار مکتب حق و آزادگی راه عملی مبارزه با ظلم و خودکامگی را آغاز می کند. او در آن هفتاد و پنج یا نود روز عمر فاطمه(س) بعد از پیامبر، در راه احقاق حق چنان آموخت، که چنین قیامتی برپا کرد. زینب در مجلس سخنرانی مادرش در دفاع از حقوق اهل البیت و فدک حاضر بود و خطبه و سخنان مادرش را در آن مجلس به یاد می سپرد به طوری که خود، یکی از راویان آن خطبه به شمار می آید. او از مادرش آموخت که چگونه باید در مقابل غاصبان حق و دغلکاران ایستادگی کرد و آنان را رسوا کرد. او آماده می شد که با سخنان خود در بازار کوفه و کاخ ابن زیاد و یزید، ظلم و جنایت حاکمیت را برملا سازد و از حق دفاع کند. زینب(س) آموخت ازهر حادثه و ستمی که بر او و جامعه او می شود چگونه جهت تعالی فردی و اجتماعی استفاده کند. زینب، شش ساله بود که جد و مادر خود را از دست داد و در سی وپنج سالگی پدرش علی(ع) را با فرق شکافته در محراب مسجد خون گرفته کوفه دید. در چهل و پنج سالگی شاهد شهادت برادر بزرگ خود امام حسن(ع) بود. در پنجاه و پنج سالگی همراه کاروان آزادگی به کربلا هجرت کرد و بعد از قیامت عاشورا، پیام رسان وارث همه پیامبران، یعنی امام حسین(ع) شد تا به همه انسان ها در همه عصرها و نسلها چگونه زیستن را بیاموزد و با عمل خود تثبیت کند که آن چه مایه جاودانگی عاشورا شد; پیام اسیران آزادی بخش بوده است و اگر نه، بسیار قیامها که در تاریخ گم شدند و یا بی فروغ ماندند.

نویسنده: حجت الاسلام والمسلمین حسین قیومی