جمعه, ۲۹ تیر, ۱۴۰۳ / 19 July, 2024
مجله ویستا

چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید....


چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید....

در چارچوب نگاه به انسان می توان نتایج مهمی را چه به صورت کشفی و چه به صورت تاسیسی به دست آورد. نگاه شرورانه به انسان و نگاه بدبینانه و پلیدانگارانه به انسان نتایج خاص خود را دارد …

در چارچوب نگاه به انسان می توان نتایج مهمی را چه به صورت کشفی و چه به صورت تاسیسی به دست آورد. نگاه شرورانه به انسان و نگاه بدبینانه و پلیدانگارانه به انسان نتایج خاص خود را دارد و نگاه خوش بینانه نتایج دیگر!

وقتی نگاه بدبینانه به انسان داشته باشیم قاعدتا به منظومه و نگاه خاصی به نظام بین الملل و رفتار های بین المللی خواهیم رسید. در خیل عظیم نگاه ها به انسان ،اورا موجودی تک ساحتی می بینند یا خوب و یا بد اما در برداشت من از بینش اسلامی انسان دارای یک محدوده ی حرکت بین دو قطب است یک قطب از فرشتگان بهتر و قطب دیگر از حیوان پست تر .

اگر فضا برای حرکت منفی بسته شود راه برای حرکت مثبت باز است و انسان روبه آن سو حرکت خواهد کرد. راه برای حرکت انسان باز است همانطور که پلیدی در آن دیده می شود خوبی نیز دیده می شود. می شود دنیایی شکل داد که مبتنی بر انسانیت باشد و تضمین آن تسلیحات نباشد. اگر انسان خود را متعهد به یک اصول انسانی و فطری بداند و منافع خود را فقط در مادیات تعریف نکند و به طور کلی واقع گرا به معنی واقعی کلمه باشند و جهان بینی دیگری را پیشه کنند آنوقت دیگر دنیایی آنارشیک را نخواهیم دید.

استعمار انحراف از راه انسانیت است و سیرطبیعی بشریت نیست ووقتی معیار های اخلاقی و ارزشی را پایدار بدانیم و به اخلاق خوب و بد تقسیم کنیم و جانب خوب را بگیریم آنگاه می فهمیم که ما تمدن خوب و تمدن بد هم خواهیم داشت و استعمار حاصل تمدن بد است.

و تمدن بد هم بد است و این تمسخرآمیز است که نگاه ارزشی نداشته باشیم و بد و خوب رایکسان بپنداریم!

امروز استعمار در قالب استعمار فرانو برنامه ی خود را مسخ اذهان و تفکرات می داند. امروز مستکبرین می خواهند با گفتمان سازی دنیا را مسخ خود کنند آنها می خواهند تا با ایجاد ساختارهای مختلف فرهنگی اقتصادی و سیاسی استعمار را در پوشش های مختلف پنهان نمایند. با استفاده از رسانه های مختلف می خواهند اذهان را به شیوه های مختلف مسخ نمایند. امروز برای استقلال باید بر گفتمان های واقع بینانه استناد کرد و از دانش به عنوان قدرت برتری بخش به عنوان راه رهایی استفاده نمود.

آنان گفتمان فاسد خود را ترویج می کنند و مطابق آن تئوری پردازی می کنند و از سوی دیگر وقتی تئوری های تجویزی آنها پیاده می شود و نتایج حیوانی به بار می آورد آن را به حساب انسان تک بعدی که ساخته اند می گذارند در صورتی که اگر تئوری های تجویزی واقع گرا مانند تئوری های اسلامی را به کار بندیم خواهیم دید نتایج متفاوت خواهد بود و به واقعیت نزدیک تر است.

مشکل اساسی جهان بینی ها ی مادی نگر این است که واقعیت را نمی بینند و واقع گرا نیستند. اگر در بعد شناخت واقع گرا باشیم و دنیا را با همه ی مسائل و متعلقاتش ببینیم آنگاه می فهمیم که نگاه تجربی به دنیا نگاهی ناقص است به خصوص در حوزه ی اجتماع.

ما اگر قدرت را نفوذ در دیگران و یا تغییر در رفتار دیگری تعریف نماییم و از سوی دیگر بر این مسئله هم معتقد باشیم که با خدا بودن جذابیت و نفوذ انسان را بالا می برد آنگاه معیار ما در تعریف قدرت در روابط بین الملل و معیارهای قدرت نیز تغییر خواهد کرد آنگاه بمب هسته ای را معیار قدرت نخواهیم دانست و ایمان را سلاحی برتر می دانیم که دنیا را باآن می شود اداره کرد ما حتی برای این مسئله نمونه تجربی نیز داریم.

و از سوی دیگر اگر معتقد براین مسئله باشیم که اگر برای خدا کار کنیم توان ده برابر خواهیم یافت آنگاه تمام ساختارهای فکری ما تغییر خواهد کرد و عرصه ی بین الملل جور دیگر خواهیم نگریست. اما اگر این مسائل را بازگو کنیم در کشور اسلامی ایران به ما خواهند خندید که واقع گرایانه صحبت نمی کنید!

در نهایت اگر اصول مسلم اجتماع که برآمده از قرآن باشد را به عرصه ی بین الملل بسط دهیم آنگاه خواهیم دید که محصولات متفاوتی را برداشت خواهیم کرد.

کشور مبتنی بر اصول خدایی و کشور با ایمان ۱۰ برابر توان ظاهری خود قدرت پیدا خواهد کرد و حضورپر نفوذ در عرصه ی بین الملل خواهد داشت و دیپلماسی عمومی فراگیر و جذابی را بر هم خواهد زد و این خود در راه تغییر وضع موجود جهان حرکت خواهد نمود و با حاکم شدن اصول انسانی در جهان مرزها و تفرقه ها برداشته خواهد شد. اخلاق عامل بازدارندگی خواهد بود نه سلاح هسته ای !

محمد حسین فرهادیان

وبلاگ برداشت اولیه