پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ذوق زدگی یا فهم خردمندانه


ذوق زدگی یا فهم خردمندانه

«ایران تهدید فوری نیست » این اصلی ترین پیام گزارش مرکز برآورد اطلاعات ملی امریکا NIE است که انتشار آن بازتاب گسترده یی در جامعه بین الملل داشت

«ایران تهدید فوری نیست.» این اصلی ترین پیام گزارش مرکز برآورد اطلاعات ملی امریکا (NIE) است که انتشار آن بازتاب گسترده یی در جامعه بین الملل داشت. در این حال ایران، امریکا، اروپا، روسیه، چین و سرانجام دبیر آژانس بین المللی انرژی هسته یی از مناظر خود گزارش NIE را تفسیر و تحلیل کردند. واکنش ها در تهران به گزارش یاد شده چندگانه بود همان گونه که دیگر طرف های داخل در پرونده هسته یی ایران، چنین رفتاری داشتند. رئیس جمهوری و اعضای کابینه اش این گزارش را بزرگترین پیروزی جمهوری اسلامی ایران خواندند، اما برخی دیگر مثل علی لاریجانی دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی در همان ساعت های نخست گزارش جانب احتیاط را رعایت کرده و بر این اعتقاد بودند که باید همه گزارش را با همه جنبه هایش لحاظ کرد آنگاه به ارزیابی اقدامی پرداخت که نظام سیاسی ایالات متحده در بزنگاهی حساس انجام داده است. برخلاف ذوق زدگان، واقع گرایان بر این باور بودند که امریکاییان هرگز خشنودی تهران را موجب نمی شوند، آن هم در حالی که همه تلاش ها بر ایجاد اجماع برای تصویب قطعنامه یی تازه در شورای امنیت سازمان ملل متمرکز است. مروری بر حتی چکیده یی از گزارش سازمان های اطلاعاتی امریکا که در رسانه های رسمی ایران بازتاب یافت، معلوم می کرد که اگرچه در این گزارش، برخلاف گذشته ایران به عنوان «تهدید قریب الوقوع» خوانده نشده است، اما همین بیان به طریقی حقوقی اعلام شده که در درون خود همچنان ایران را یک تهدید برای جامعه جهانی می خواند. ادعای توقف تلاش های تهران برای دستیابی به سلاح اتمی در سال ۲۰۰۳ بی گمان اتفاقی مهم از سوی سازمان های اطلاعاتی (و بالطبع نظام سیاسی) امریکا محسوب می شود و به عبارتی به صلح آمیز بودن اهداف فناوری هسته یی ایران در حال حاضر اشاره می کند، اما آرایش این اعتراف به گونه یی است که ضمن اتهام زنی دوباره به ایران، این کشور را در شمار عوامل تهدید علیه ثبات و امنیت جهان می خواند.

در اینجا هدف، نقد گزارش ۱۶ سازمان اطلاعاتی امریکا درباره پرونده هسته یی ایران نیست، بلکه این یادداشت نقد واکنش های داخلی به آن و نیز انگیزه انتشار گزارش در ظرف زمانی حاضر است. در این حال چکیده گزارش NIE بر این امر تاکید دارد که ایران تا سال ۲۰۰۳ برای دستیابی به تولید سلاح هسته یی تلاش می کرد، اما فشارهای جهانی سبب شد تهران در تصمیم خود تجدیدنظر کند. تغییر رفتار تهران در نظر گزارشگران NIE نه ناشی از اراده دولتمردان ایرانی، بلکه واکنشی انفعالی به هجمه پرقدرتی بود که علیه جهت گیری فناوری هسته یی ایران از سوی جامعه جهانی ایجاد شد. بنابراین اگرچه در حال حاضر در توانمندی هسته یی ایران هیچ نشانه یی از اهداف نظامی ملاحظه نمی شود ولی کاهش فشارها به تهران می تواند در را بر همان پاشنه اول بچرخاند.

در این «ادعا» - یا به قول برخی «اعتراف» - سازمان های جاسوسی امریکا شاهد عقب نشینی ملموس واشنگتن در قبال واقعیت های جاری در پرونده هسته یی ایران هستیم، اما دو اتهام دیگر را در درون خود ملحوظ دارد؛ اینکه ایران تا سال ۲۰۰۳ مشغول تولید بمب هسته یی بوده و نیز نیت ایران برای تحقق این هدف همچنان باقی است مگر آنکه فشارها علیه این کشور ادامه یابد. بدیهی است استقبال گسترده و تمام و کمال از گزارش یاد شده و آن هم در حالتی ذوق زده که این گزارش را به عنوان بالاترین پیروزی برای ایران - حتی بیش از همه پیروزی های دیگر - می خواند، فاقد تدبیری است که اهداف پنهان در انتشار گزارش را مورد چالش قرار می دهد. واکنش های عجول در استقبال از گزارش سازمان های جاسوسی امریکا، آن را به معنای اعتراف و در عین حال تغییر رویکرد امریکا در قبال ایران و پرونده هسته یی این کشور خواندند، در حالی که در این رفتار دچار دو اشتباه استراتژیک و تاکتیکی شدند؛ نخست اینکه گزارش هرگز به مفهوم تغییر ماهیت یا موضوع منازعه واشنگتن با تهران نیست، بلکه در خوش بینانه ترین حالت شرایط آن می تواند تغییر کند. دوم، اگرچه به زعم استقبال کنندگان عجول، گزارش به ترتیبی خبر از رویکرد واشنگتن در منازعه با تهران می دهد، اما این تغییر تنها محدود است به تاکتیک نئومحافظه کاران امریکایی برای عبور از مرحله یی که آن را اجماع سازی برای تصویب قطعنامه تحریمی سوم در شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران می خوانند. ساختار گزارش یاد شده نه موضوع منازعه میان واشنگتن و تهران را تغییر داده است و نه از انصراف امریکا از اهداف سنتی اش در قبال جمهوری اسلامی ایران خبر می دهد. اما چرا واشنگتن به رغم همه فشارهای ناشی از انتشار گزارش، به انجام آن تن داد؟

شاه بیت گزارش سازمان های اطلاعاتی امریکا حاکی از آ ن است که «ایران تهدید قریب الوقوع نیست.» این مفهوم بیش از آنکه بخواهد تهران را دلشاد از پیروزی در اثبات حقانیت ادعایش مبنی بر صلح آمیز بودن توانمندی هسته یی اش کند، مخاطبان دیگری را میان افکار عمومی و جناح های رقیب درون امریکا، متحدان اروپایی، روسیه، چین و به طور کلی جامعه جهانی جست وجو می کند. اعلام فوری نبودن تهدید ایران معنای دیگری هم دربردارد و آن اطمینان بخشی دولت امریکا به همه طرف ها مبنی بر پرهیز واشنگتن از گزینه نظامی علیه ایران است.

واشنگتن هنگامی به انتشار گزارش محرمانه NIE تن داد که همه گمانه ها حکایت از رویکرد نظامی دولت بوش علیه ایران داشت. این احتمال به ویژه پس از اعلام گزارش محمد البرادعی رئیس آژانس بین المللی انرژی هسته یی و تشدید مخالفت های روسیه و چین با تندروی های امریکا قوت بیشتری گرفته بود. محمد البرادعی در آخرین گزارش خود درباره پرونده هسته یی ایران که نوامبر گذشته به شورای حکام آژانس بین المللی انرژی هسته یی ارائه شد، تاکید کرد که هرگز نشانه یی از اهداف نظامی در توانمندی هسته یی ایران یافت نشده است. منتقدان سیاست های افراطی واشنگتن در اروپا و بلوک شرقی در شورای امنیت سازمان ملل نیز با استناد به گزارش البرادعی بر دامنه مخالفت ها با تلاش واشنگتن برای تصویب قطعنامه سوم افزودند. از این رو برخی ناظران احتمال رویکرد نظامی امریکا علیه ایران را بیش از هر زمان دیگری می دانستند. اما در این مقطع لازم بود واشنگتن به متحدانش اطمینان دهد که در پی اقدام نظامی نیست و تنها افزایش فشارها با ابزار تحریم را علیه تهران دنبال می کند. بنابراین گزارش NIE مبنی بر غیرنظامی بودن فناوری هسته یی ایران به رغم تمایل دولت بوش منتشر شد. اکنون به باور غالب ناظران رویکرد منازعه واشنگتن با تهران تغییر کرده و تنها در چارچوب دیپلماسی محدود شده است. همین امر می تواند دولتمردان امریکایی را در تلاش برای ترغیب اعضای شورای امنیت سازمان ملل و جامعه جهانی در تصویب قطعنامه سوم تا پیش از پایان سال جاری میلادی یاری کند. آنچه - به زعم دولتمردان امریکایی - بستر لازم را برای تحقق اهداف واشنگتن فراهم می کند، ادبیات حقوقی گزارش است که به طور مشخص بر دو نکته اصلی تاکید دارد؛ اتهام زنی به تهران مبنی بر تلاش برای تولید سلاح هسته یی تا سال ۲۰۰۳ و تغییر رویکرد تهران به دلیل اشتراک مساعی جامعه جهانی در مقابله با نیات تهران، از این رو واشنگتن و نیز متحدانش طی روزهای پس از انتشار گزارش NIE می کوشند چنین القا کنند که تنها با ادامه فشار همراه با مذاکره می توان تهران را در وضع کنونی اش متوقف کرد.

در این حال واشنگتن تلاش دارد با استفاده از گزارش NIE مطالبات تازه تری را در مجموع موضوعات مورد اختلاف با تهران مطرح کند مثل اینکه «تهران باید اعتراف کند که تا سال ۲۰۰۳ برای تولید سلاح اتمی تلاش می کرده است» و در عین حال «اطلاعات خود را برای چگونگی دستیابی به هدف بالا افشا کند.»

استقبال های عجولانه از گزارش NIE که بیشتر هدف رقابت های جناحی در داخل کشور را داشت، بدون لحاظ همه جنبه های مترتب بر گزارش به گونه یی مطرح شد که گفتی یک سند بی کم و کاست از اعتراف های امریکایی منتشر شده است. مهمتر اینکه استقبال کنندگان مراقب زیرکی امریکاییان در چگونگی انجام این کار نبودند. به عبارت دیگر گزارش نه از سوی دولت امریکا به عنوان یک بیانیه رسمی بلکه از سوی یک سازمان یا نهاد مشورتی منتشر شد تا فرصت برای هر گونه مانور احتمالی در آینده نزد واشنگتن باقی بماند.

علی ایحال این گزارش فاقد امکان فرصت سازی برای تهران نیست، بلکه تهران نیز می تواند فارغ از احساسات ابراز شده از سوی برخی جناح ها، بهره مندی های دیپلماتیک لازم را کسب کند. تهران ضمن محکوم کردن اقدام عوامل جاسوسی امریکا در ایران به عنوان رفتاری ناقض حقوق حاکمیت دولت - ملت ها، واشنگتن را برای فریب افکار عمومی ملت امریکا و جامعه جهانی مورد اعتراض قرار داده و بابت خسارت هایی که به واسطه اتهام زنی های امریکا به ملت ایران وارد شده محکوم کند. ایران می تواند از این فرصت در تشدید تحرکات دیپلماتیک خود برای اعتمادزایی در جامعه جهانی بهره مند شود. اگرچه دستگاه دیپلماسی کشور چند روز پس از انتشار گزارش به چنین اقدامی دست زد، اما فراموش نباید کرد که ذوق زدگی های افراطی سبب شد بوش گستاخی کرده و بابت اتهام غیرمستند گزارش NIE به تهران، بگوید براساس این گزارش حالا باید ایران اعتراف کند که تا سال ۲۰۰۳ در پی تولید سلاح هسته یی بوده است. به هر حال واشنگتن به دلیل برخورد با موانع مختلف در مناقشه با ایران، مجبور به اعتراف شده که «ایران تهدید قریب الوقوع نیست.» همین امر فرصتی است تا دیپلماسی با قوت بیشتر به آینده چشم بدوزد.

جلال خوش چهره