شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

حکمت رضوی در بیت الحکمه مأمون


حکمت رضوی در بیت الحکمه مأمون

براساس آنچه اسناد و مدارک تاریخی هویدا می سازند همراه با رشد نهضت اسلامی و دگرگونی چشمگیری که پیامد آن در تمامی سطوح جوامع مسلمان صورت پذیرفت, دانش و روند آموزش آن نیز دچار تحول و تغییر بسیار شد

براساس آنچه اسناد و مدارک تاریخی هویدا می‌سازند همراه با رشد نهضت اسلامی و دگرگونی چشمگیری که پیامد آن در تمامی سطوح جوامع مسلمان صورت پذیرفت، دانش و روند آموزش آن نیز دچار تحول و تغییر بسیار شد. باگسترش یافتن وسعت و قلمرو سرزمین‌های اسلامی، فرمانروایان عرب دریافتند که برای اداره سرزمین‌های متمدن مفتوحه به اشخاص دانا و آگاه نیازمندند، بنابراین به دانایان سرزمین‌های تابعه، بویژه ایرانیان روی آوردند. از سده دوم هجری و بخصوص پس از استقرار خلافت عباسی که ازدیاد نفوذ عناصر ایرانی در فعالیت‌های سیاسی و امور مملکت‌داری مشخصه بارز دهه‌های نخستین حکومت آنان بود محافل علمی و آموزشی، رشد افزونی پیدا کرد و انواع علوم و دانش در مسیر پیشرفت قرار گرفتند.

آنچه روشن است از شاخص‌ترین مجالس علمی آن روزگار می‌توان به بیت‌الحکمه اشاره کرد که در بغداد و به روزگار خلافت مامون عباسی، بنا گردید. البته بایسته است یاد شود که برخی تاریخ‌نگاران، تاسیس بیت‌الحکمه را مرتبط با روزگار حکومت هارون‌الرشید برمی‌شمارند، اما بیت‌الحکمه چه به عهد قدرت‌مداری هارون بنا نهاده شده باشد و چه به وقت زمامداری مامون تاسیس شده باشد، در دوران خلافت مامون بود که به اوج اعتلا دست یافت.

بیت‌الحکمه نخستین مرکز علمی مهم و معتبری بود که در جامعه اسلامی ساخته و توجه بیشتر و بهتر به فلسفه، علوم ریاضی و طبیعی را سبب شد. این کانون دانش که کتابخانه و رصدخانه‌ای را نیز شامل می‌شد به صورت مکان و جایگاهی برای فراز آمدن دانشمندان، دانش‌پژوهان، محققان و بویژه مترجمان شایسته‌ای درآمد که به‌ تقریب تمامی کتاب‌های علمی و فلسفی نگاشته‌شده به زبان‌های یونانی، هندی، پهلوی، سریانی و... را به عربی بازگرداندند. شایسته یادکرد است عنایت این دارالعلم به امر ترجمه را می‌توان سبب اصلی ورود دانش‌های بیرون از محدوده دین و آموزه‌های مذهبی و زبان عربی به معارف نوخاسته اسلامی که عنوان علوم دخیله را یافته بود دانست. شایان توجه است بنا به نظر جرجی زیدان، تاریخ‌نگار نامدار عرب، بیت‌الحکمه به دست ایرانیان تاسیس شده و توسط آنها نیز اداره می‌شده و کسانی که بدانجا آمد و شد می‌کردند نیز بیشترشان ایرانی بوده‌اند.

در آن هنگام که مامون بر سریر خلافت تکیه زده بود در کنار رشد مراکزی چون بیت‌الحکمه محافل مناظره و مجالس مباحثه نیز نمو ویژه‌ای یافت. درحقیقت، مامون به رغم آن‌ که ازجمله دوروترین، نیرنگ‌بازترین و ریاکارترین خلفای تاریخ به شمار می‌آید، واجد دانشی وافر بود و به این سبب به گفتمان‌های علمی علاقه‌ای تام داشت و از این رو از برپایی جلسات بحث و گفت‌وگو، پشتیبانی خاص می‌کرد. کندوکاو و جستجو در آثار تاریخی به یادگار مانده از آن دوران نمایان می‌سازند که امام علی بن موسی‌الرضا(ع) نیز در مناظره‌ها حضوری فعال و توانمندانه داشته‌اند و البته مامون خود مشوق و مصر به شرکت آن والامقام در مجالسی اینچنین بود. برخی تاریخ‌نگاران بر آن باورند که مامون به این جهت امام بزرگوار را ترغیب به این کار می‌کرد که می‌خواست دانش امام را بسنجد و امید بدان داشت که علی بن موسی‌الرضا(ع) از مناظره‌ها موفق بیرون نیاید تا اعتبار امام را میان مسلمان با تبلیغ گسترده شکست علمی ایشان فروکاهد. شماری مورخان نیز بر آن اعتقادند که مامون هرگاه خود در مبحثی علمی درمی‌ماند از امام یاری می‌جست تا به لطف دانش وافر آن بزرگوار بر علم خویش بیفزاید.

به هر ترتیب، انگیزه مامون هرچه بوده باشد آنچه تاریخ گواهی می‌دهد آن است که امام رضا(ع) توانمندانه در مجالس گفتمان شرکت می‌جستند و با دانشی افزون، همگان را وادار به ستایش مقام و منزلت علمی خویش می‌نمودند.

براساس نوشته‌های کتاب‌هایی چون عیون اخبارالرضا، اثر معروف ابن بابویه، اصول کافی، کتاب مشهور کلینی و چند مناظره امام رضا(ع) آوازه بیشتری پیدا کرد که عبارت بود از مباحثه‌های امام با پیشوایان و عالمانی از ادیان و مذاهب گوناگون چون زرتشتی، مسیحی، یهودی، صابئی. هرچند، گفتمان‌های علمی امام‌رضا(ع) با متکلمان فرق مختلف اسلامی نیز چه از نظر معروفیت و چه از نظر صلابت سخنان ایشان دست‌کمی از دیگر مناظره‌ها ندارد، شاید پر بیراه نباشد اگر بیان شود گفت‌وگوهای آن بزرگوار با افرادی بسان جاثلیق، از عالمان بزرگ مسیحی، هیربد هیربدان یا هیربد اکبر، بلندپایه‌ترین روحانی زرتشتی و راس‌الجالوت و پیشوای بزرگ یهودیان هریک نشانی از استواری اندیشه و جایگاه والای علمی ایشان است.

ظاهرا امام رضا(ع) تالیفاتی چند نیز درباره علوم مختلف داشته‌اند. دکتر حسن تاج‌بخش، استاد ممتاز دانشگاه تهران و نویسنده کتاب ارزشمند، تاریخ دامپزشکی و پزشکی ایران، اذعان داشته است امام رضا(ع) در طب واجد مهارت بودند. آنچه آشکار است این معنا از بسیاری دیگر از منابع و ماخذ تاریخی نیز برمی‌آید.

رساله ذهبیه، کتابی است مرتبط با طب که نگارش آن به امام رضا(ع) نسبت داده شده است. این کتاب از گرانبهاترین مواریث اسلامی درباب فنون طبابت و علم پزشکی است. در این کتاب از علم‌الامراض، علم‌الابدان، وظائف‌الاعضا، تغذیه درست و... سخن به میان آمده است. برخی منابع تاریخی بیان داشته‌اند که مامون خود مطالب این کتاب را ستوده و گفته است: «آن را از گرانبهاترین خواسته‌ها و بزرگ‌ترین اندوخته‌ها و سودمندترین فایده‌ها دیدم و نیز به سبب نفاست و حسن موقعیت و بزرگی سود و فراوانی برکت آن، فرمان دادم با طلا نوشته شود... از آن نسخه‌برداری کردند و آن را در خزانه دارالحکمه مخزون داشتم.»

گفتنی است، عده‌ای از جستجوگران عرصه تاریخ و شماری از پویندگان راه دانش بر آن باورند که این کتاب مستقیما توسط حضرت نگاشته نشده، بلکه شاگردان امام فرموده‌های ایشان درباره فنون پزشکی را جمع‌آوری کرده و به نام ایشان انتشار داده‌اند. به هر روی هرکدام از روایت‌های فوق درست باشد نه تنها از اعتبار کتاب و مقام علمی امام نمی‌کاهد، بلکه نشان از آن دارد که لقب، طبیب آل محمد، برازنده و شایسته ایشان بوده است.

الفقه الرضا، هم کتابی است که بسیاری آن را نگارش یافته از سوی امام رضا(ع) می‌پندارند. این کتاب همان‌گونه که از نامش برمی‌آید مرتبط با فقه و فتاواست. شایسته و بایسته است یاد شود در صحت انتساب این کتاب به امام رضا(ع) میان علما اختلاف است. آنچه روشن است بعضی علما چون علامه محمدتقی مجلسی، علامه محمدباقر مجلسی و سید بحرالعلوم بر اعتبار آن براهینی بیان داشته‌اند و شماری همانند آیت‌الله‌العظمی خویی با ارائه دلایلی در انتساب این اثر به امام تشکیکاتی وارد ساخته‌اند.

نگارش و تالیف رسائل و کتاب‌های دیگری نیز همچون علل ابن‌شاذان، پاسخ بر مسائل ابن سنان و محض‌الاسلام را نیز به امام رضا(ع) منتسب داشته‌اند که البته صحت انتساب‌ها چندان روشن نبوده و در این مختصر نیز مجالی برای پرداختن به چنین کار خطیری نیست. تنها می‌توان گفت بافرض بر آن‌که این کتاب‌ها از سوی امام رضا(ع) هم نگارش نیافته باشند، دور از ذهن و بعید نمی‌نماید اگر گفته آید این رسائل را شاگردان و یاران امام با توجه به پاسخ‌های ایشان به پرسش‌های گوناگون نگاشته‌اند.

امیر نعمتی‌لیمائی



همچنین مشاهده کنید