سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مجله ویستا

چشم روشنی های خداوند به شب زنده داران


چشم روشنی های خداوند به شب زنده داران

در مطلب زیر آیت الله مصباح یزدی درباره ذکر دائمی خداوند توسط مومنان و شب زنده داری آنان در شب و سحرگاهان و تفضلات خداوند به آنها سخن گفته است که با هم آن را از نظر می گذرانیم

در مطلب زیر آیت الله مصباح یزدی درباره ذکر دائمی خداوند توسط مومنان و شب زنده داری آنان در شب و سحرگاهان و تفضلات خداوند به آنها سخن گفته است که با هم آن را از نظر می گذرانیم.

حضرت امیر(ع) در بیان خصوصیات متقیان و شیعیان می فرمایند: یستبطیء نفسه فی العمل و هو من صالح عمله علی و جل یصبح و شغله الذکر و یمسی و همه الشکر یبیت حذرا من سنه الغفله و یصبح فرحا لما اصاب من الفضل والرحمه (بحار/ ۶۵/۲۹۱، باب صفات الشیعه و اصنافهم) شیعیان، حتی درباره کارهای خوبی که انجام می دهند، همیشه خود را به کم کاری و تأخیر متهم می کنند و نگران اند که آیا کارهایشان مورد قبول خداوند واقع می شود یا نه؟

حضرت در جای دیگر از این روایت فرمودند: فهم لأنفسهم متهمون؛ شیعیان همیشه خود را متهم می کنند. خداوند هم در قرآن می فرماید: «مؤمنین، کسانی هستند که انفاق می کنند، اما با این وجود از خشیت الهی نگران هستند.»(مومنون/ ۰۶) در آیات دیگری از قرآن نیز به این مسئله پرداخته شده که انسان باید از عاقبت کار خود و قبولی اعمالش نگران و بیم ناک باشد. از مجموع این آیات می توان دریافت که خداوند دوست دارد بندگانش همیشه نگران آینده خود باشند چون انسان از خود، چیزی ندارد. قرآن حتی درباره اولیاء خدا، کسانی که خداوند در وصف آنها می فرماید: رجال لاتلهیهم تجاره ولا بیع عن ذکرالله؛ آنان که هیچ چیز از یاد خدا بازشان نمی دارد- در بعضی تفاسیر گفته شده که به قرینه آیه قبل، منظور از «رجال» در این آیه اهل بیت(ع) است- درباره ایشان هم می فرماید: یخافون یوما تتقلب فیه القلوب والابصار (نور/۷۳)؛ اینان هم از روز قیامت بیم ناک هستند.

بنده باید آثار بندگی و فقر در هر حال در او ظهور داشته باشد. از این روست که مؤمن هرگاه به خود نگاه می کند فقر و قصور ذاتی خود را می بیند. او هیچ کمالی ندارد؛ مگر آنچه خدا به او لطف کند. لذا حتی از کارهای خوب خود هم بیم ناک است. و هو من صالح عمله علی وجل.

● دمی که بی تو سر آید، خدا کند که نیاید!

یصبح و شغله الذکر و یمسی و همه الشکر؛ مؤمن، سحرگاهان، هنگامی که سر از بالین برمی دارد، مشغول ذکر و یاد خداست؛ محبوبش خداست و اختیار تمامی امور را در دست او می بیند؛ چگونه ممکن است لحظه ای او را فراموش کند؟ از همین رو قرآن می فرماید: رجال لا تلهیهم تجاره ولابیع عن ذکرالله. مؤمن هر چه در طول روز انجام می دهد، از کسب و کار، تحصیل علم، تدریس و سایر وظایف، انگیزه اش انجام خواسته های خداست. مگر بدون یاد خدا او انگیزه ای برای انجام کاری دارد؟ او حتی کسب روزی را، چون خدا گفته، دنبال می کند.

پس او در طول روز، لحظه ای از یاد خدا غافل نیست. شب را هم به یاد نعمت هایی است که خداوند در طول روز به او داده؛ نگران است که مبادا ناسپاسی کرده و از شکر خدا غافل شود؛ یمسی و همه الشکر. مؤمن شبانگاه رفتارهای روزانه خود را مرور می کند. اگر خطا و لغزشی از او سر زده، برای هر لغزش استغفار می کند و اگر خداوند او را از خطا و لغزشی حفظ کرده شکر به جا می آورد؛ همچنین یکایک نعمت های خدا، نعمت های جسمی و مادی، نعمت های روحی و معنوی، نعمت معرفت، نعمت ولایت و... همه را به یاد می آورد و برای هر یک از آن ها خدا را شکر می کند و با چنین حالی دل به خواب می سپارد. یبیت حذرا من سنه الغفله و یصبح فرحا لما أصاب من الفضل والرحمه .

چنین کسانی غالبا بخش زیادی از شب را- غیر از آنچه به عبادت نیمه شب اختصاص می دهند- در این فکر هستند که مبادا به خواب غفلت مبتلا شوند. بندگان خوب خدا حتی در حال خواب هم از یاد خدا غافل نیستند و چه بسا در عالم خواب زمینه برای کسب معرفتی جدید یا مرتبه ای از تکامل برایشان فراهم شود. ما گمان می کنیم تکامل انسان فقط در بیداری است، چون منشأ تکامل روح اعمال اختیاری انسان است و انسان خواب، مثل مرده، اختیاری ندارد؛ غافل از این که ممکن است برای کسانی در خواب زمینه ها و مقدماتی فراهم شود که در بیداری از آنها برای تکامل خود استفاده کنند.

● درمیان خواب و بیداری دلم با یار بود

در زمان طلبگی، یکی از دوستان نقل می کرد که معمولا شب ها، تا دیر وقت مطالعه می کرد و هر شب هم پدر و مادرم اصرار می کردند که دست از مطالعه بردارم و بخوابم. یک شب مطالعه من بیش از شب های دیگر طول کشید و فرصت مطالعه کتاب مطول را - که صبح فردا باید آن را تدریس می کردم- پیدا نکردم. ولی به اصرار مادرم خوابیدم. در عالم خواب دیدم که مشغول مطالعه کتاب مطول هستم. صبح که از خواب بیدار شدم، دیدم مطالبی را که باید شب گذشته مطالعه می کردم، در خواب مطالعه کرده ام و همه آنها را به خاطر دارم. فعالیت ذهن درحال خواب مسئله ای روان شناختی و حاکی از یکی از ابعاد روح انسان است که در آزمایشگاه های عادی روان شناسی قابل آزمایش و بررسی نیست و هرچند تا به حال علوم بشری کیفیت و مکانیسم آن را کشف نکرده، اما نمی توان آن را انکار کرد.

لذا ممکن است مؤمن درحال خواب هم به یاد خدا باشد و یادآوری این حالات در بیداری به او کمک می کند که بیشتر به یاد خدا باشد و وظایفش را درست انجام دهد. در حدیث قدسی معراج هم که در آن اوصاف محبین خدا ذکر شده، خداوند خطاب به پیامبر(ص) می فرماید: تنام اعینهم ولا تنام قلوبهم (بحار /۴۷/۴۲)؛ محبین خدا درحالی که استراحت می کنند، قلبشان بیدار است. مؤمنین نگرانند، مبادا عمری که می توان به وسیله آن ترقی کرد و درهر لحظه ای از آن به خدا نزدیک تر شد، به غفلت بگذرد؛ شاید درهمان لحظه غفلت، شیطان سراغ او بیاید و او مغلوب شیطان شود. چون تا زمانی که انسان به یاد خدا است، شیطان جرأت نمی کند به او نزدیک شود؛ اما اگر انسان لحظه ای از یاد خدا غافل شد، شیطان به او راه پیدا می کند و ممکن است براو غالب شود.

مؤمنین برای اینکه شیطان بر آنها تسلط پیدا نکند، سعی می کنند مبتلا به غفلت نشوند؛ حتی به اندازه چرت زدنی. لذا شب را هم همراه با بیم غفلت از یاد خدا می گذرانند. اما وقتی با چنین حالی به خواب می روند، خداوند از فضل و رحمت خود به آنها عطا می کند؛ چنین کسانی هنگامی که نیمه شب برای تهجد، بستر گرم و نرم را رها می کنند و به عبادت خدا می پردازند، خداوند برکاتی را بر ایشان نازل می کند که مایه چشم روشنی شان است و وصف آنها در کلام نمی گنجد؛ همین اندازه خداوند فرموده: فلا تعلم نفس ما اخفی لهم من قره اعین. (سجده/ ۷۱)

کسی که شب را درحال شکر نعمت های خدا و محاسبه نفس بگذراند و در خواب هم دلش بیدار و متوجه خدا و درحال عبادت او باشد، خدا هم تفضلاتی به او خواهد داشت؛ مخصوصا بعداز این که موفق به تهجد و راز و نیاز شبانه باخدا شد. طبعا چنین کسی هنگامی که از خواب بیدار می شود، خداوند فضل و رحمت خود را به او عطا می کند؛ فضل و رحمتی که چشم روشنی آن، لذتی غیرقابل وصف است، لذت معنوی و روحانی خاصی که فوق همه لذت های مادی است. لذا عبادالرحمان از خدا می خواهند که «خدایا! از فرزندان و همسرانمان، چشم روشنی به ما بده» (فرقان/۴۷)) نعمتی بالاتر از آنچه همه از همسر و فرزند انتظار دارند؛ همسر و فرزندی که مایه چشم روشنی باشد.

● از باده دوشینه سرمستم و دلشادم!

خداوند به بندگانی که شب را چنین گذرانده اند و آخر شب هم با او مناجات می کنند هدایایی می دهد که مایه چشم روشنی شان است و خواه، ناخواه، از دریافت چنین هدایایی که قابل وصف نیست، شاد می شوند. لذا حضرت امیر(ع) می فرماید: «یصبح فرحا لما اصاب من الفضل و الرحمه ؛ با آن که شب را همراه با نگرانی و بیم خوابیده اند، اما صبح، هنگامی که از خواب بلند می شوند، شاد و با نشاط هستند. لذا کسانی که مزه سحرخیزی را چشیده اند، سعی می کنند یک شب هم تهجدشان ترک نشود؛ حتی اگر در طول شب یک ساعت هم نخوابیده باشند؛ ولی سحر از خواب برمی خیزند و نماز شب می خوانند. اینان کسانی اند که خداوند در وصفشان می فرماید: کانوا قلیلا من اللیل ما یهجعون ¤ و بالاسحار هم یستغفرون؛ (ذاریات/ ۸) با وجود این که بخش کمی از شب را می خوابند، اما یصبح فرحا لما اصاب من الفضل و الرحمه ، خداوند هم از فصل و رحمت خود چنان پاداش و چشم روشنی به ایشان می دهد که صبح هنگام شاداب و فرحناک ازخواب بر می خیزند. این همان رابطه سری میان عاشق و معشوق است. عشق اقتضاء می کند که رابطه عاشق و معشوق از دیگران پوشیده باشد.خداوند با بندگان خاصش چنین روابطی دارد. ما تصور می کنیم مؤمنی که صبح شادمان، سرحال و با نشاط از خواب بیدار می شود، شادی و نشاط او به این دلیل است که شب را خوب خوابیده است؛ غافل از این که او از تفضلات خاص الهی سرمست و شاد است. خداوند چنین بندگانی دارد که مورد عنایت خدا هستند؛ اما این که چگونه با آنها رفتار می کند، فقط او می داند و آنها که مورد چنین الطافی قرار گرفته اند.

این است که شیعیانی که در این روایت توصیف شده اند حالشان اینجوری است: شب که می خوابند نگرانی دارند که آیا شکر نعمت های خدا را به جا آورده ایم؟ اگر لغزشی کردیم آیا خدا آن ها را آمرزیده است؟ وقتی می خوابیم این خواب غفلت نباشد که شیطان بر ما مسلط بشود! این نگرانی ها را دارند اما صبح که بلند می شوند افسرده نیستند، بلکه شادمان، با نشاط و خوشحال هستند.

آیت الله محمد تقی مصباح یزدی