شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
مجله ویستا

امام سجاد روشهای مبارزاتی و به کارگیری دعا برای انقلاب سازی


امام سجاد روشهای مبارزاتی و به کارگیری دعا برای انقلاب سازی

پیش از آنكه آنان بر شما بتازند شما بر آنان بتازید به خدا سوگند كه هیچ قومی در میان خانه خود مورد تاخت و تاز قرار نگرفتند مگر اینكه ذلیل شوند رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز در جنگ های خود از این نكته ی روانی استفاده می فرمود و چه بسیار جنگ هایی كه لشگر اسلام بر سر دشمن در مراكز خود تاختند و پیروز شدند و تاریخ نویسان اسلامی همه آنها را ثبت و ضبط كردند

● به كارگیری دعا در جهت مقاصد سیاسی

بخشی از دعاهای منقول امام سجاد (ع) دارای مضامین و ابعاد سیاسی هستند. در آن بحث‌ها از عدالت، رهبری، معرفی و ارائه‌ی اصول و تاكتیك‌های مبارزه با خصم، عدم سكوت و عدم ترك وظیفه برابر مسئولیت‌هایی است كه بر عهده‌ی آدمی است. هم‌چنین در آن از مسأله‌ی رهبری امت كه واجد سه صفات و شرایطی باید باشد، بحث است.

از علم‌ها و آگاهی‌های لازم برای رهبر؛ احتراز مردم از قبول زمامدار ظالم و پرهیز از تملق نسبت به دستگاه جبار، طردها و ردها و عدم همكاری با آنها، خواستاری حكومت حق و عدل، فراهم‌سازی زمینه‌های آن، مقاومت در برابر دشمن، مصداق ربَّنا أفرغ علینا صبراً و ثبِّت أقدامنا بودن در آن مطرح است.

۱) صلوات

الف) درودهای مكرر بر خاندان پیامبر (ص)- تأكیدی بر حقانیت بینش عقیدتی و سیاسی شیعه

پیامی كه در همه و یا بیشتر دعاهای صحیفه، حضور دارد و از چشم و ذهن هیچ خواننده‌ای، مخفی نمی‌ماند، صلوات و درود بر خاندان اوست.

تكرار این درودها قبل از مطرح ساختن هر آرزو و استدعا از درگاه خدا، تحلیل‌ها و تفسیرهای متعددی را می‌تواند به دنبال داشته باشد.

بر این باوریم كه تكرار صلوات‌ها و اصرار امام بر مطرح ساختن نام خاندان پیامبر (ص)، آن هم قبل از هر درخواست و حاجت‌خواهی از درگاه خدا، دربردارنده‌ی پیامی اعتقادی- سیاسی است.

درستی این اعتقاد و باور زمانی آشكار می‌شود كه عصر تاریك حاكمیت امویان و اقدام‌های ضدعلوی آنان در جهت محو تشیّع مورد توجه قرار گیرد.

در عصری كه راویانِ وابسته به دربار و مغرض، كرامت‌هایی دروغین برای حاكمان ناصالح می‌تراشند و در خاموش ساختن نام و یاد خاندان پیامبر (ص) و علی (ع) تلاشی پیگیر دارند، مطرح ساختن نام ائمه (ع) به عنوان اذكار مقدسی كه در استجابت دعا نقش دارد و موجب جلب رحمت و غفران و فضل الهی می‌شود، حركتی صرفاً عبادی نیست بلكه عبارتی است سراسر سیاست و مناجاتی است سراسر پیام و قیام.

درورد بر خاندان پیامبر (ص) در عصری كه امام (ع) می‌زیست، كوبنده‌ترین شعار علیه حاكمیت غاصبان خلافت بود؛ شعاری كه موضع سیاسی و بینش اعتقادی را در خود نهفته داشت.

ب) تصریح امام به جایگاه سیاسی ائمه (ع)

«ربّ صلِّ علی اطائب اهل بیته الذین اخترتهم لامرك و جعلتَهم... حفظـ۶۵۱۷۲; دینكَ و خلفاءكَ فی ارضِك و حججك علی عبادك...»

«پروردگارا! بر پاكیزگان از خاندان پیامبر (ص) درود فرست؛ آنان را كه برای امر دین و هدایت مؤمنان برگزیدی و ایشان را حافظ دین و جانشینان خویش در زمین و حجت بر بندگانت قرار دادی.»

امام سجاد (ع) در این عبارت به چند نكته‌ی اساسی تصریح كرده است:

۱) الهی بودن منصب و مقام ائمه معصومین (ع)

كلینی در اصول كافی از امام محمّدباقر (ع) و همچنین دیگران در كتب خود با اختلافات كمی نقل كرده‌اند كه پس از شهادت امام حسین (ع) بر سر مقام امامت میان محمّد حنفیّه و حضرت سجاد (ع) اختلاف و منازعه افتاد و آن موقع هر دو در مكّه بودند و خلاصه‌ی داستان چنین بود كه امام چهارم عمویش را به حكمیت حجرالاسود فراخواند و محمّد حنفیّه از این امر تعجب نمود بالاخره نزدیك حجر رفتند آنگاه حضرت سجاد (ع) به عمویش فرمود تو ابتدا در پیشگاه خداوند تضرّع كن و از او بخواه كه حجر را برای تو به سخن درآورد.

محمّد حنفیّه جلو آمد و هر چه دعا و زاری نمود كه حجر درباره‌ی امامت او سخن گوید جوابی نشنید. حضرت سجاد (ع) فرمود ای عمو اگر تو امام بودی پاسخ می‌شنیدی محمّد گفت ای پسر برادر پس تو دعا كن و از خواه بخواه آنگاه امام جلو آمد و پس از دعا به حجرالاسود خطاب كرد و فرمود به آن خدایی كه عهد و میثاق پیغمبران را در تو نهاد امام پس از حسین بن علی (ع) را به ما خبر ده در آن موقع حجر جنبشی كرد كه نزدیك بود از جا كنده شود و خداوند آن را به سخن درآورد و گفت بار خدایا وصیت و امامت پس از حسین بن علی (ع) به عهده‌ی علی بن الحسین (ع) است و به نقل بعضی گفت: ای محمّد بن حنفیّه امامت را به علی بن الحسین (ع) تسلیم كن. پس محمّد برگشت و پیرو امام گردید.

۲) ویژگی ائمه (ع) و معصومین (ع) در میان خاندان پیامبر (ص) و اینكه همه‌ی همسران و خویشاوندان پیامبر (ص) از مرتبه‌ی طهارت و عصمت برخوردار نبوده‌اند.

۳) معصومین (ع) از خاندان پیامبر (ص) پس از آن حضرت پاسدار دین و ارزش‌های معنوی هستند.

۴) معصومین (ع) علاوه بر رهبری معنوی، در نظام اجتماعی نیز برخوردار از مقام خلافت الهی هستند و تا زمانی كه آنان در میان امت هستند رهبری دین و دنیای مردم، حق دیگران نیست.

به این مفهوم امامت در قالب دعا:

رسول خدا (ص) فرمود: (مَثَل اهل بیتی مثل سفینه نوح ركبهانجی و من تخلّف عنها غرق) مثل اهلی بیت بین مثل كشتی نوح است هر كس بر كشتی نجات ایشان سوار شود نجات خواهد یافت و هر كس تخلف كند و در مقابل آنها بایستد غرق خواهد شد. طریق مثلی كه در كلام سید الساجدین (ع) آمده جز راه اهل بیت پیامبر (ص) نخواهد بود. زیرا كه به خاطر رابطه‌ی این بزرگواران با عالم غیب و دارا بودن شرایط عصمت می‌توانند ما را به طریق مثلی راهنمایی كنند.

امام معصوم و جانشین پیغمبر (ص) هر كسی نمی‌تواند باشد. در احراز مقام امامت استعداد ذاتی و صفا و نورانیت باطنی و خدادادی لازم است. امامت یك عهد و پیمان خدایی است كه به جعل و انتخاب و نصب و از طرف خدا اثبات می‌شود یعنی رفراندوم و آراء مردم در آن دخالت ندارد.

امامان ركن اسلام و پناهگاه مردم هستند. امامان راسخ در علم و اهل ذكر می‌باشند هر كس با آنها تمسك كند و در كشتی نجات ایشان سوار شود و از هلاك شدن نجات می‌یابد.

نقش امامان در تربیت معنوی انسان‌ها همان نقش پیامبران الهی است همان‌طور كه پیامبر اسلام اعمال و رفتارش قانون مجسّم و خلقتش عظیم و كلماتش هدایتگر جامعه بود امامان نیز چنین بودند.

امام علی بن موسی‌الرضا (ع) فرمودند: الامام مطهر من الذنوب مبرء من العیوب مخلوص بالعلم موسوم بالحلم نظام‌الدین و عزا المسلمین و غیظ المنافقین: امام پاكیزه و مظلوم از گناهان، از عیوب مبری است، پایگاه علم، معروف به جلم و نظم‌دهنده‌ی به دین، عزت مسلمانان و باعث غیظ و بغض منافقین است.

ج) توجه دادن به اهل بیت (ع)

«... وَطَهَّرتَهم من الرِّجس وَ الدَّنَس تطهیراً بِارادَتك و جَعلتهم الوسیلَـ۶۵۱۷۲;َ الیك وَ المسلكَ الی جَنَّتِك...»

«... آنها را از پلیدی و رجس بخواست خود تطهیر فرمودی و آنها را واسطه‌ای بین خود و خلق قرار داده و از آنها راهی به سوی بهشت خود برگزیده‌ای...»

و نمونه‌ی این عبارات در صحیفه سجادیه زیاد است. و همه‌ی آنها خط سیاسی امام را در توجه دادن به اهل بیت (ع) نشان می‌دهد. و این درست در عصر و زمانی است كه حتی بلند ادا كردن درود بر پیامبر (ص) جرم است. او اصرار داشت كه اهل بیت (ع) زنده بماند زیرا بنی‌امیه در پی خاموش كردن نور آنها و قمع و قلع پیروان آنها بودند. او حتی فرموده بود خداوند درود بر خاندان پیامبر (ص) را واجب فرموده است. هر كه بر پیامبر (ص) درود فرستاده و بر ما درود نفرستد خدای را ملاقات كرده است در حالی‌ كه درود او ابتر است و امر او را ترك كرده است.

«انَّ الله فَرَضَ علی العالمِ الصوا۶۵۱۷۱;َ علی رسول‌الله وَ فرّرِنا بِه- فَمَن صَلّی علی رِسولِ‌الله (ص) و لَمْ یُصَلِّ علینا لَقِی الله تَعالی وَ قَد بَتَر اصَّلوا۶۵۱۷۱; علیه وَ تَرَكَ اَوامِرهِ».

د) افشاگری امام علیه غاصبان خلافت

«اللّهم انّ هدا المقام (أی خلافّـ۶۵۱۷۲;) لخلفائك و أصفیائك و مواضع أمنائك فی الدرجـ۶۵۱۷۲; الرفیعه التی اختصصتهم بها قد ابتّروها...»

«خداوندا! این مقام (مقام خلافت و رهبری سیاسی امت) از آنِ جانشینان و برگزیدگان توست و در خور شخصیت‌های امینی است كه در جایگاه عالی ویژه‌ی خود قرار دارند، ولی این مقام را از ایشان ربودند،... تا آنجا كه برگزیدگان و جانشینان تو به وسیله‌ی غاصبان مقام امامت، مغلوب و مقهور شدند. حكم تو تغییر داده شد و كتاب تو پشت سر قرار گرفت و واجبات تو از شیوه‌ی اصلیش منحرف شد و روش‌های پیامبر (ص) ترك گردید.»

هـ) ترویج امام (ع) از آرمان حاكمیت ائمه (ع)

«اللّهم... و عجل الفرج و الروح و النصر۶۵۱۷۱; و التمكین و التأئیدلهم.»

«بارالها! در فرارسیدن فرج و گشایش دشواری‌ها و نیز پیروزی و سر فرود آوردن مردم برای ائمه (ع) و قرار گرفتن امكانات در اختیار ایشان، تعجیل نما!»

امام سجاد (ع) در روزگار استبداد اموی و حرمان شیعه، به شیعیان خود با این پیام‌ها می‌آموزد كه روح انتظار و امید و آرمان‌خواهی را در خود زنده نگاه دارند و از درگاه خداوند امید فرارسیدن حاكمیت حق و حكومت الهی را داشته باشند.

۲) حمایت از مظلوم و مقابله با ظالم

امام سجاد (ع) به گواهی تاریخ نه لحظه‌ای در كنار ظالمان و حاكمان مستبد قرار گرفت، نه از ایشان حمایت كرد و نه حتی از حمایت مظلومات دریغ نمود ولی برای بیدار ساختن خفتگانی كه با مشاهده‌ی بی‌عدالتی‌ها و جباریت‌ها چشم بر هم می‌نهادند و خود را به غفلت می‌زدند، با زبان دعا، به نكوهش یاوران ظلم و عناصر بی‌تفاوت در برابر بی‌عدالتی‌ها پرداخته، چنین بیان داشته‌اند:

«اللّهم انّی اعْتَذرُ الیك مِن مظلومٍ بحضرتی فَلم اَنُصْرهُ، ... و مِن حقٍّ ذی حقٍ لَزِسًنی لِمُؤْمِنٍ فَلَمْ اُوَفِّرْهُ.»

«خداوندا! من از اینكه مظلومی در برابر چشمان من مورد ستم قرار گرفته باشد و او را یاری نكرده باشم، از درگاه تو پوزش می‌خواهم... و از هر حقی كه از ناحیه‌ی مؤمنی بر عهده‌ی من بوده است و من آن را به جای نیاورده‌ام، عذر می‌جویم.»

امام (ع) در نیایشی دیگر به خداوند چنین عرضه می‌دارد:

«وَ ذُبَّنی عنِ التماسِ ما عند الفاسقین، و لاتجعلنی للظالمین ظهیراً، و لا لهم علی محو كتابِكَ یداً و لانصیراً.»

«خداوندا! مرا از روی آوردن به فاسقان و اظهار نیاز نزد آنان، دور گردان و مرا یاور و پشتیبان ظالمان قرار مده و وسیله‌ی عملی ساختن اهداف خائنانه‌ی ستمكاران در محو قرآن، مگردان.»

گاهی دعا می‌كند كه خدای مشركان را با مشركان مشغول دارد: اللهم اشغل المشركین بالمشركینَ عَنْ تناوُلِ اطرافِ المُسلمینَ... خدایا مشركان را با مشركان مشغول دار تا دستشان از مسلمانان كوتاه باشد و در این راه گاهی به مناجات می‌پردازد و از نصرت خدا كمك می‌طلبد یا مَن قَرُبَتْ نُصْرَتُه مِن المظلومین وَ یا مَن بَعُدَ عَوْنُه عَن الظّالمینَ.

و هم در دعایش فرماید خداوندا به من توفیق ده تا باطل را ناچیز شمارم و آن را خوار سازم- حق را یاری كرده و آن را بزرگ دارم وَ انتقاضِ الباطلِ وَ اِذلالِهِ و نُصْرَ۶۵۱۷۱;ِ الحقِّ وَ اعِزارِه و هم دعا می‌كند خدای آنان را از پشتیبان محروم كند، از تعدادشان بكاهد، دل‌هایشان را از بیم و تردید پر كند. ... طوری كه دیگر جرأت نكنند به مرزهای ما حمله كنند.

الف) تبری از ستمكاران

اصل مبارزه با پادشاه ستمگر است و آنگاه كه توان مبارزه نباشد دوری از معاونت و همكاری با او و درآنگاه كه این نیز میسر نگردد لااقل تبری و اعلام نصرت از اوست كه این اقلّ موضع‌داری در زندگی سیاسی است و در این زمینه راه‌ها و طرقی است كه از جمله آنها عبارت است از:

۱) لعنت فرستادن بر آنها: ایشان در دعای ۴۸ سخن از این دارند كه خداوندا مقام خلافت مقامی است كه در خور اصنیای توست ولی در اثر خیانت دیگران آنها مغلوب و مقهور قرار گرفتند و حقشان بر باد رفت.

- حتی عاد صَفوَتَك و خَلفائُكَ مغلوبینَ، مُبتَزِّینَ- و آنگاه فرماید: خداوندا، دشمنان آنها را از اولین و آخرین مورد لعنت قرار ده و هم همه‌ی كسانی را كه به افعال آنها را ضینه و پیروان و تابعان آنها را: اللهم الْعَنُ اَعْداهُمٌ مِن الاوَّلینَ و الآخرینَ وَ مَن رَضِیَ بِفَعالِهِمْ و اشیاعهِم و اَتباعِهم.

۲) نفرین بر ظالم: امام (ع) در قالب دعا گاهی از خدای می‌خواهد ستمكار را اخذ كند و تیر ستمش را كند سازد و برای او سرگرمی و اشتغالی فراهم كند كه دستش دراز نگردد و در وصول به هدف ناپسند خود ناموفق بار آید. اللّهم فصَلِّ علی محمدٍّ وَ آلهِ و خُذْ ظالِمی وعَدُّوی عَنْ ظُلمی بِقُوَّتِك و اظُل حَدَّهُ عنّی بِقُدْرَتِكَ واجْل لَهُ شُغلاً فیما یلیهِ وَ عجزاً عَمّا یُناویهِ و در دعایی دیگر می‌فرماید: خداوندا روانشان را از امنیت و بدنشان را از قوت و جانشان را از توان حیله‌گری دور دار و... فرشتگانی از لشكریانت را علیه آنان بفرست و... اللهم اخْل قُلوبَهم مِن الاَمنَـ۶۵۱۷۲;َ وَابْدالَهُم مِنَ القُوَّ۶۵۱۷۱;ِ وَ اَذْهِلْ قُلوبَهُم عن الاحتیالِ وَ اوْهِنْ اركانَهُم عن مُنازَلَـ۶۵۱۷۲;ِ الرِّجالِ- وَ جَنِّبهُمُ، عَن مُقارَعَـ۶۵۱۷۲; الإبْطالِ...

۳) دعا برای خود در برابر شر آنها: گاهی امام به ما می‌آموزد كه خود را در پناه خدا قرار دهید و از او بخواهید كه به شما امنیت دهد و شر ستمكاران را از شما دور دارد، جبروت ستمكار را در هم شكند و ما را از شر هر فتنه و بدگویی و حد و دشمنی و كید خود و لشكریانشان دور دارد.

اللهم صل علی محمدٍ و آل محمّد، وادْحِز عنی شره، ورد كیده... و تقْمَعَ رأْسَهُ و تذل عزه، و تكسر جبروته، و تدل رقبته، وتف سخ كبره و تؤمنین من جمیع ضره، و سره و اغفره و همزه...

پژوهشگر: محمد غمامی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.