سه شنبه, ۱۲ تیر, ۱۴۰۳ / 2 July, 2024
فرشته ها
من و دایی عباس به خیابان رفته بودیم که من ، یک خیابان پرنده فروشی دیدم .
به دایی گفتم : « به دایی گفتم برای من دو تا پرنده کوچک می خرید »
دایی پرسید : « می خواهی با آن چه کنی ؟»
گفتم : « می خواهم آن ها را در یک قفس کوچک و قشنگ نگه دارم .»
دایی گفت :« در خانه حضرت علی (ع) مرغابی هایی بودند که آن ها را کسی به امام حسین (ع) هدیه داده بود . یک روز حضرت علی به دخترشان گفتند : این ها زبان ندارندکه وقتی گرسنه یا تشنه می شوند بتوانند چیزی بگویند یا از تو چیزی بخواهند . آن ها را رها کن تا از آن چه خدا روی زمین آفریده ، بخورند و آزاد باشند .»
به پرنده های بیچاره نگاه کردم .
به دایی گفتم :« دو تا پرنده برایم می خرید؟»
دایی گفت : قفس هم می خواهی ؟»
گفتم :« نه ! می خواهم آن ها را آزاد کنم .»
دایی گفت :« در روز تولد حضرت علی (ع) تو با آزاد کردن پرنده ها ، قشنگترین هدیه را به ایشان می دهی .»
من و دایی دو تا پرنده خریدیم و آن ها را آزاد کردیم . پرنده ها پر زدند و به آسمان رفتند ، دور دور ، جایی نزدیک فرشته ها .
سعید جلیلی انتخابات ریاست جمهوری مسعود پزشکیان انتخابات انتخابات ریاست جمهوری 1403 پزشکیان ایران جلیلی انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم مناظره مناظره انتخاباتی دولت
وزارت بهداشت تهران قتل هواشناسی آتش سوزی قوه قضاییه شهرداری تهران آموزش و پرورش خانواده سازمان هواشناسی سلامت پلیس
قیمت دلار قیمت طلا خودرو دولت سیزدهم بازار خودرو قیمت خودرو هوش مصنوعی بازار سرمایه دلار حقوق بازنشستگان قیمت سکه بورس
علیرضا قربانی تخت جمشید سینما تئاتر تلویزیون سینمای ایران رسانه ملی کتاب دفاع مقدس شهید
دانشگاه تهران دانش بنیان وزیر علوم دانشگاه آزاد اسلامی وزارت علوم ماهواره
آمریکا رژیم صهیونیستی اسرائیل روسیه غزه فلسطین جنگ غزه فرانسه ترکیه جو بایدن دونالد ترامپ چین
فوتبال استقلال یورو 2024 پرسپولیس کریستیانو رونالدو تیم ملی پرتغال لیگ برتر باشگاه استقلال باشگاه پرسپولیس علیرضا بیرانوند نقل و انتقالات بازی
نمایشگاه الکامپ سامسونگ خودروهای وارداتی اپل ایرانسل ربات نخبگان وزیر ارتباطات عیسی زارع پور
ورزش سرطان موبایل مغز تب دانگ لاغری ویتامین چاقی آلزایمر