سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
قوم یهود از برگزیدگی تا نژادپرستی
آیا از برگزیدگی قوم میتوان برداشتی نژادپرستانه کرد؟ در میان خود یهودیان دیدگاههای بسیار متنوعی در این باره ارائه شده است. این نوشتار به بررسی چگونگی طرح این موضوع در متون مقدس و دیدگاههای مختلف درباره آن و معنای واقعی برگزیدگی، پرداخته است.
در متون مقدس یهودی در باره برگزیدگی قوم یهود سخن به میان آمده است؛ قرآن کریم نیز این برگزیدگی را - دستکم در مقطع زمانیِ خاص - مورد تصدیق قرار داده است. برخی از یهودیان به نژادپرستی رویآورده، این اعتقاد خود را به متون مقدس یهودی مستند ساختهاند. آیا از برگزیدگی قوم میتوان برداشتی نژادپرستانه کرد؟ در میان خود یهودیان دیدگاههای بسیار متنوعی در این باره ارائه شده است. این نوشتار به بررسی چگونگی طرح این موضوع در متون مقدس و دیدگاههای مختلف درباره آن و معنای واقعی برگزیدگی، پرداخته است.
از ادبیات مکتوب یهودیت برمیآید که در طول تاریخ این دین، همیشه گونهای از این اندیشه وجود داشته است که قوم اسرائیل قوم برگزیده خدا است و از جهاتی بر دیگر اقوام و ملل برتری دارد. اعتقاد بر این بوده است که این اندیشه در اصلیترین بخش متون مقدس یهودی، یعنی کتاب تورات ریشه دارد و در بخشهای بعدی متونِ مقدسِ یهودی شرح و بسط یافته است.(۱) دانشمندان یهودی در طول تاریخ نگرشهای متفاوتی در باره این اندیشه داشتهاند. برداشت برخی از آنان از این آموزه از نژادپرستیِ صرف و افراطی سردرآورده، اما برداشت برخی دیگر معتدلتر است. آنان تلاش کردهاند بیانی خردپذیر از این اندیشه ارائه دهند. و باز دیگرانی اصل اندیشه را رد کردهاند. در این نوشتار برآنیم که ریشههای این اندیشه را در متون مقدس و نیز شرح و تفسیرها، و نگرشهای مختلف نسبت به آن را به اختصار بررسی کنیم.
الف) قوم برگزیده عهد قدیم
در کتاب تورات، که در سنت یهودی به شخص حضرت موسی منسوب است، فقراتی آمده است که جایگاه ویژه قوم اسرائیل را نشان میدهد. از این کتاب برمیآید که برنامه خدا این بوده که از نسل ابراهیم قومی به وجود آورد و به آن قوم جایگاهی ویژه دهد. اصل اعتقاد به برگزیدگی قوم اسرائیل به عهدی برمیگردد که بین خداوند و حضرت ابراهیم بسته شده است.(۲) در واقع، این امر وعدهای است که خدا در ازای اطاعت بیچون و چرای ابراهیم در ماجرای ذبح فرزندش به او داده است:
بار دیگر فرشته خداوند از آسمان ابراهیم را صدا زده، به او گفت: «خداوند میگوید به ذات خود قسم خوردهام که چون مرا ملاقات کردی و حتی یگانه پسرت را از من دریغ نداشتی، تو را چنان برکت دهم که نسل تو مانند ستارگان آسمان و شنهای دریا بیشمار گردند. آنها بر دشمنان خود پیروز شده، موجب برکت همه قومهای جهان خواهد گشت، زیرا تو مرا اطاعت کردهای» (سفر پیدایش، ۲۲:۱۵-۱۸).
در بخشهای بعدی تورات و نیز دیگر قسمتهای عهد قدیم بحث اصلی در راستای تحقق اینوعده است. ازنسل ابراهیم قومی شکلمیگیردکه بهنواده او یعقوب (اسرائیل) منسوب است. این قوم در مصر تحت فشار و شکنجه و اسارت قرار میگیرد و خداوند حضرت موسی را برای نجات آن مأمور میکند. از این پس، سخن در باره این قوم و ماجراهای آن است. حضرت موسی بهیاری خداوند، قومرا ازاسارت مصرنجاتمیدهد و دربیابان به دستور خداوند، به آنان گوشزد میکند که آنان قوم خاص و برگزیده خدا هستند. در واقع، موسی عهد خداوند با ابراهیم را تجدید و یادآوری میکند:(۳)
خداوند از میان کوه خطاب به موسی فرمود: «دستورات مرا به بنیاسرائیل بده و به ایشان بگو: شما دیدید که من با مصریها چه کردم و چطور مانند عقابی که بچههایش را روی بالها میبرد، شما را برداشته، پیش خود آوردم. حال اگر مطیع من باشید و عهد مرا نگه دارید، از میان همه اقوام، شما قوم خاص من خواهید بود. هر چند سراسر جهان مال من است، اما شما برای من ملتی مقدس خواهید بود و چون کاهنان مرا خدمت خواهید کرد (سفر خروج، ۱۹:۳-۶).
و در جای دیگر آمده است:
قربانگاههای کافران را بشکنید، ستونهایی را که میپرستند خرد کنید و مجسمههای شرمآور را تکهتکه نموده، بتهایشان را بسوزانید؛ چون شما قوم مقدسی هستید که به خداوند، خدایتان اختصاص یافتهاید. او از بین تمام مردم روی زمین شما را انتخاب کرده تا برگزیدگان او باشید. شما کوچکترین قوم روی زمین بودید، پس او شما را به سبب اینکه قومی بزرگتر از سایر قومها بودید، برنَگُزید و محبت نکرد، بلکه به این دلیل که شما را دوست داشت و میخواست عهد خود را که با پدرانتان بسته بود بهجا آورد. به همین دلیل است که او شما را با چنین قدرت و معجزات عجیب و بزرگی از بردگی در مصر رهانید (سفر تثنیه، ۷:۵-۸).
و در دیگر قسمتهای عهد قدیم همین مضمون به صورتهای مختلف تکرار شده است:
از میان تمام اقوام روی زمین، من تنها شما را انتخاب کردهام (عاموس، ۳:۲).
ب) برداشت نژادپرستانه
در طول تاریخ یهودیت برداشتهای متفاوتی از اندیشه قومِ برگزیده صورت گرفته است. افراطیترین برداشت از این اندیشه، برداشتِ صهیونیستهای یهودی است. مطابق این برداشت، قوم اسرائیل برتر و بالاتر از اقوام دیگر و در واقع از جنس دیگری است. بنابراین در قوانین و مقررات اجتماعی و نیز حتی در برخوردهای اخلاقی بین یهودیان و غیریهودیان، تفاوت و تبعیض قائل است. مشکل این اندیشه، که جهان امروز به هیچوجه آن را نمیپذیرد، از این جهت حادتر گشته که در یک کشور و یک حکومت به صورت قانون رسمی درآمده است.
دکتر اسرائیل شاهاک، استاد دانشگاه عبرانی بیتالمقدس و رئیس جامعه حقوق بشر اسرائیل، میگوید: فعالیتهای سیاسی من در سال ۱۹۶۵-۱۹۶۶ با یک اعتراض آغاز گردید. من در اورشلیم به چشم خود دیدم که یک یهودیِ مذهبیِ افراطی، اجازه نداد که در روز شنبه از تلفن او برای نجات همسایه غیریهودی او که در حملهای مجروح شده بود، استفاده کنند، و آمبولانس خبر کنند. من به جای آنکه این خبر را به روزنامهها بدهم، از دادگاه حاخامیِ اورشلیم را برای گفتوگو خواستار شدم. از اعضای این دادگاه، که اعضای آن از حاخامهای منصوب دولت اسرائیلند، پرسیدم که آیا این شیوه رفتار، با تفسیر آنان از مذهب یهود سازگار است؟ به من پاسخ دادند که یهودی مزبور رفتاری صحیح و حتی مؤمنانه داشته، و مرا به یکی از قوانین تلمود، که در قرن ما گردآوری شده است، ارجاع دادند. این ماجرا را به روزنامه عبریزبان هاآرتص خبر دادم. خبر طنینانداز شد و جنجال و رسوایی رسانهای بهپا کرد که پیامدهای آن، تا آنجا که به من مربوط است، بیشتر منفی بود تا مثبت.
نه مقامات حاخامیِ اسرائیلی و نه مقامات دیاسپورا [یهودیانی که در غیر کشور اسرائیل زندگی میکنند] هیچکدام در این حکم تجدیدنظر نکردند: یک یهودی نباید شنبه را به خاطر نجات جان یک «بیگانه» [غیریهودی] نقض نماید. از اینرو با بهرهگیری از معلوماتی که در جوانی به دست آورده بودم، به بررسی قوانین تلمود درباره روابط یهودیان و غیریهودیان پرداختم، و بر من آشکار شد که نه صهیونیسم و نه سیاست دولت اسرائیل از آغاز کار آن و نه رفتارهایی که حامیان اسرائیل در دیگر نقاط جهان در پیش گرفتهاند، بدون در نظر گرفتن نفوذ عمیق این قوانین و جهانبینیای که ایجاد و بیان میکنند، قابل درک نیستند. من نمیخواهم ادعا کنم که ملاحظات سیاسی یا استراتژیک بر رفتار رهبران اسرائیل تأثیر نداشته، بلکه میخواهم بگویم علاوه بر این امور، اعتقادات هم در این کار مؤثر بوده است. هر چه این تأثیرات، کمتر مورد بحث قرار گیرند و هر چه کمتر در معرض روشنایی قرار گیرند، مهمتر به نظر میآیند. هر شکلی از نژادپرستی، تبعیض و بیگانهستیزی به هر اندازه که توسط جامعهای که آلوده به آن است بدیهی تلقی گردد، به لحاظ سیاسی تعیینکنندهتر میشود. اگر بحث در این زمینه، آشکارا یا به صورت مخفی ممنوع گردد وضع بدتر خواهد شد. در این زمان، نژادپرستی، تبعیض و بیگانهستیزی در میان یهودیان رواج یافته و برای آنها دلایلِ دینی اقامه میشود. این اعمال با حالت مقابلشان، یعنی یهودستیزی و انگیزههای دینیِ آن فرقی ندارند. اما در حالی که امروزه با دومی مبارزه میشود، وجود اوّلی را، در بیرون از اسرائیل - حتی بیش از درون آن - عمداً نادیده میگیرند.(۴)
بههرحال، این دانشمند یهودی اهل اسرائیل به مبارزات خود برضدنژادپرستی ادامه میدهد. او معتقد است که نژادپرستی، که امروزه در کشور اسرائیل و صهیونیستهای دیگر نقاط جهان، اصلی مسلم است، با دیانت یهود ارتباطی ندارد و برداشتی انحرافی از این دین است. او در راه آرمانهای بشردوستانه خود بسیار کوشیده و کتابهایی منتشر کرده است. او در برخی از کتابهایش از جمله، کتابی به نام نژادپرستی دولت اسرائیل به تفصیل به ابعاد نژادپرستی این رژیم پرداخته است.
اما نژادپرستان با این استاد مبارزه کرده، او را طرد نمودند و حتی خارج از دین دانستند. در بخشی از یک اعلامیه که علیه او صادر شده، آمده است:
ما از دانشگاه میخواهیم این بیدین و پلید را اخراج کند. ما از همکاران شاهاک میخواهیم از او فاصله بگیرند. و تو ای شاهاک! تو در کشور ما چه میکنی؟ از اینجا بیرون برو و اسمت را که «اسرائیل» است عوض کن و به جای آن «ننگ اسرائیل» را انتخاب نما.(۵)
همانطور که مشهور است و نیز از سخنان اسرائیل شاهاک برمیآید، صهیونیستهای یهودی و طرفداران حکومت اسرائیل، قوم خود را نژادی برتر میدانند و برای آن امتیاز قائلند. آنان این برتریِ نژادی را به دین خود مستند میسازند. حال سؤال اساسی این است که آیا از متون مقدس یهودی چنین برداشتی میشود؟ متن مقدس اصلی یهودیان همه عهد قدیم را شامل میشود که مهمترین بخش آن، اسفار پنجگانه تورات است. متن دیگری که در واقع از اعتبار درجه دوم برخوردار است، کتاب تلمود است. سنت یهودی قائل است که مجموعه عهد قدیم را انبیاء و بزرگان قوم اسرائیل در طی زمانی نزدیک به هزار سال، یعنی از حدود ۱۳۰۰ قبل از میلاد تا حدود چهار قرن قبل از میلاد، به وجود آوردهاند. اما مجموعه عظیم تلمود توسط دانشمندان پرشماری از اواسط قرن دوم میلادی تا قرن ششم میلادی به رشته تحریر درآمده است. قبلاً گذشت که بنا به کتاب مقدس یهودی، یعنی عهد قدیم، قوم اسرائیل قوم برگزیده و خاص خدا است. آیا این برگزیدگی همان نژادپرستی است که به قول دکتر اسرائیل شاهاک امروزه مبنای قانون اسرائیل است؟ اگر اینگونه نیست، پس نژادپرستی از کجا به وجود آمده است و اصولاً معنای برگزیدگی چیست؟
ج) منشأ نژادپرستی
در باره اصل و منشأ نژادپرستی نظریههای مختلفی ارائه شده که برخی از آنها از این قرار است:
۱) نظریه مدافعان نژادپرستی؛ بیتردید کسانی که بنیاسرائیل را قوم برتر میدانند نظریه خود را به عهد قدیم و نیز کتاب تلمود مستند میسازند. گفته میشود در گذشته و از قرون وسطا این نظریه پیروانی داشته است و کسانی مانند ابنمیمون این اعتقاد را داشتهاند.(۶)
۲) نظریه نقادان جدید؛ در عصر جدید و در دیدگاه مدرنیستها، چه یهودی و چه غیریهودی، پذیرش اینکه قومی در درگاه خداوند از جایگاه ویژهای برخوردار باشد و با دیگر اقوام و ملل تفاوت داشته باشد، بسیار مشکل است. آنان عموماً این اندیشه را به طور کامل رد کردهاند. اعتقاد عمومی این بوده که یهودیان انسانهایی در میان انسانهای دیگر، و بنیاسرائیل قومی در میان دیگر اقوام است و دلیلی ندارد که با آنها متفاوت و متمایز باشد.(۷) شاعری در سروده معروف خود گفته است:
چه عجیب وشگفتانگیزاست برایخدا که یهودیان را برگزیده باشد!(۸)
نقادان جدیدِ کتاب مقدس، عبارات دالّ بر برگزیدگی قوم را سخن واقعی خدا نمیدانند، بلکه آنها را به نسلهای بعدی بنیاسرائیل منتسب میکنند که در مقابل واقعیات موجود، به اموری از قبیل برگزیدگی تمسک جستهاند.(۹)
یک اندیشه مهم در این باره این است که زمان نگارش و یا تدوین نهایی همه کتابهای مجموعه عهد قدیم، دوره پس از اسارت بابلی است. در این زمان، این قوم به اسارت رفته و انواع خفت و خواری را تحمل کرده و در واقع، آرمانهای خود را در قالب تورات و دیگر بخشهای تاریخی عهد قدیم بیان کرده است. به گفته برخی از نویسندگان جدید یهودی، قومِ بهاسارترفته پس از بازگشت، کتاب تورات و دیگر کتابهای تاریخی را نگاشت و در این میان، دو امر را محور تاریخ خود قرار داد: یکی قومی که مقدس است و قوم خاص و برگزیده خداست و دیگری سرزمینی که مقدس است و خدا آن را به این قومِ برگزیده بخشیده است. به همین سبب، کل تاریخ قوم، که در بخش تاریخی عهد قدیم منعکس شده، بر گرد همین دو محور میچرخد. قوم اسرائیل برگزیده خدا است و خدا به او وعده عزت و عظمت داده است، اما این وعده در قالب یک عهد و پیمان است؛ اگر از خدا اطاعت کند او را عزیز میکند و سرزمین موعود را به او میدهد و اگر اطاعت نکند قوم به اسارت میرود و سرزمین را از دست میدهد. از آنجا که این داستان در زمانی نگاشته شده که قوم به سرزمین موعود بازگشته و آن را در اختیار گرفته، پس دو امر اهمیت اساسی دارد؛ یکی سرزمین که نماد مهم آن معبد اورشلیم است، و دیگری قوم مقدس خدا. اما در زمان نگارش تلمود وضعیت متفاوت بوده است. از اواسط قرن دوم میلادی، تدوین تلمود آغاز گشت، در حالی که حدود هفتاد سال قبل از آن، یعنی در سال ۷۰ میلادی، یهودیان کشور خود را از دست داده و پراکنده شده بودند. آخرین تلاش آنان برای بازپسگیری کشور و بازسازی معبد اورشلیم در سالهای ۳۲ تا ۳۵ میلادی با شکست سختی مواجه شده بود. در واقع عالمان یهود که تلمود را مینگاشتند، نسبت به یکی از دو امری که در زمان نگارش تورات، یعنی حدود پنج قرن قبل از میلاد، تقدس یافته بود، مأیوس شده بودند و آن، کشور اسرائیل با نماد معبد سلیمان بود. بنابراین، بر تقدس امر مقدس دیگر، یعنی قوم، افزوده شد تا بدینوسیله بدبختیهای قوم و آزار و فشارهایی که بر آن تحمیل میشد، قابل تحمل گردد. به همین سبب در تلمود، اندیشه قوم برتر بسیار جدی شده است.(۱۰)
بنابر این نظریه، منشأ اصلیِ اندیشه قوم برتر در واقع همان عهد قدیم است. اما این اندیشه در تلمود بسیار پررنگتر و جدیتر شده است.
۳) نظریه منشأ تلمودی؛ بنابراین نظریه، منشأ نژادپرستی به تلمود و به ویژه تفسیری از آن، که در قرون وسطا توسط افرادی چون ابنمیمون شده است برمیگردد. دکتر اسرائیل شاهاک را میتوان طرفدار این نظریه شمرد. او در کتاب تاریخ یهود، مذهب یهود و کتاب نژادپرستی دولت اسرائیل تلاش میکند تا ضمن نشان دادن موارد متعددی از نژادپرستی، ثابت کند که این اندیشه در تلمود ریشه دارد. او قوانین متعددی را که به صورتی جدی و شدید تبعیضآمیزند و لازمه آنها تجویز ظلم و ستمی بیرحمانه به غیریهودیان است برمیشمارد و منشأ آنها را در احکام هلاخاییِ(۱۱) تلمود نشان میدهد. برخی از نمونههایی که ایشان ذکر کرده، به قرار زیر است:
▪ قتل و کشتار؛ در قوانین دولت اسرائیل، که بر قوانین تلمودی و بیان ابنمیمون از آن استوار است، حکم قتل یک یهودی با حکم قتل یک غیریهودی متفاوت است. اگر کسی یک یهودی را به قتل برساند، گناه بزرگی را انجام داده، باید مجازات شود. اگر یک یهودی به طور غیرمستقیم باعث قتل یهودی دیگری شود مجازات دنیوی ندارد و فقط نزد خدا گناهکار است. اما اگر مقتولْ غیریهودی باشد، اگر یک یهودی به طور مستقیم او را کشته باشد تنها نزد خدا گناهکار است و مجازات دنیوی ندارد و اگر به طور غیرمستقیم او را بکشد، حتی گناهی هم مرتکب نشده است. برای مثال، اگر یک غیریهودی در گودالی افتاده باشد، فرد یهودی میتواند نردبان او را بردارد. اگر یک قاتلْ غیریهودی باشد باید اعدام شود؛ چه مقتول یهودی باشد و چه غیریهودی، اما اگر مقتولْ غیریهودی باشد و قاتل به یهودیت بگرود اعدام نمیشود.
▪ نجات جان؛ نجات جان یک یهودی از مهمترین وظایف شرعی است، اما نجات جان یک غیریهودی ممنوع است. قاعده کلی تلمود این است که «غیریهودیان نه از چاه بیرون آورده میشوند و نه به داخل آن هل داده میشوند». ابنمیمون میگوید: ما نباید موجب مرگ کسانی شویم که با آنان در جنگ نیستیم، اما اگر آنان در معرض جنگ قرار داشته باشند نجاتشان ممنوع است. یک پزشک یهودی حق ندارد یک غیریهودی را مداوا کند و اگر مجبور به چنین کاری باشد، حتماً در ازای کار خود مزد دریافت کند.
▪ جرایم جنسی؛ ارتکاب زنا در یهودیت حرام است، اما بنابه تعالیم تلمودی، فرق است بین زنای یک مرد یهودی با یک زن یهودی، و زنای وی با یک زن غیریهودی. بنابه این کتاب، غیریهودیان همه بدکارهاند و حتی تجاوز به عنفِ یک مرد یهودی به یک زن غیریهودیِ شوهردار نیز حکم زنا را ندارد و مجازاتی در پی ندارد و حتی در بسیاری از موارد، زنِ غیریهودی مجازات میشود.
▪ تبعیض در مسائل مالی؛ هدیه دادن به غیریهودی جایز نیست. گرفتن بهره پول از یهودی حرام است، اما از غیریهودی واجب است. اگر یک یهودی مالی پیدا کند و احتمال دهد که صاحب آن یک یهودی است، باید برای یافتن صاحب آن تلاش کند، اما اگر صاحب آن، غیریهودی باشد میتواند آن را تصاحب کند. فریب دادن یک یهودی در معامله، گناه کبیره است، اما در مورد غیریهودیان شرکت غیرمستقیم در چنین معاملهای روا است. کلاهبرداری از یهودیان ممنوع است، اما این اصطلاح در مورد غیریهودیان کاربرد ندارد. حتی سرقت که مطلقاً حرام است، در شرایطی نسبت به اموال غیریهودیان جایز است.(۱۲)
اما نویسندهای دیگر به صورت دیگری به تلمود نگاه میکند. او این را میپذیرد که توجه به قومیت و نیز ترویج و تبلیغ اینکه خدا توجهی ویژه به قوم دارد و آنان نزد خدا موقعیتی خاص و ممتاز دارند، دارویی برای تسکین آلام و دردهای قوم بوده است؛ اما تلاش میکند در تلمود و سخنان دانشمندان یهود، بیانی معقول را از برگزیدگیِ قوم ارائه کند. او علت برگزیدگی قوم را، بنا به تلمود، این میداند که اقوام دیگر زیر بار پذیرش تورات نرفتند و قوم اسرائیل آن را پذیرفت. این نویسنده موارد متعددی را نقل میکند که در تلمود، یهودیان را مانند غیریهودیان دانستهاند و حتی گفته شده که اگر یک غیریهودی دستورات خدا را انجام دهد، از کاهن اعظم یهود بالاتر است:
از کجا بدانیم که حتی اگر یک غیریهودی فرمانهای تورات را بهجا آورد، او با کاهن اعظم برابر خواهد بود؟ از کلماتِ این آیه: «هر آدمی که آنها را به جا آورد، به واسطه آنها زیست خواهد کرد». گفته نشده است که هر کاهن یا هر لاوی یا هر اسرائیلی، بلکه «هر آدمی». همین طور گفته شده است: «و این است قانون آدمیان، ای خداوند خدا» (کتاب دوم سموئیل، ۷:۱۹). گفته نشده است: و این است قانون کاهنان یا لاویان یا اسرائیلیان، بلکه و این است قانون آدمیان. همینطور گفته نشده است: این دروازه خداوند است که کاهنان یا لاویان یا اسرائیلیان به درون آیند، بلکه گفته شده است: «دروازهها را بگشایید تا ملتِ عادل که امانت را نگاه میدارند به درون آیند» (اشعیاء، ۲۶:۲). همین طور گفته نشده است: این دروازه خداوند است که کاهنان یا لاویان یا اسرائیلیان از آن داخل خواهند شد. بلکه گفته شده است: «این دروازه خداوند است که عادلان و نیکوکاران از آن داخل خواهند شد». (مزامیر داوود، ۱۱۸، ۲۰). به همین گونه گفته نشده است: ای کاهنان یا لاویان یا اسرائیلیان، با خداوند شادی نمایید، بلکه گفته شده است: «ای عادلان و نیکوکاران، با خداوند شادی نمایید» (مزامیر داوود، ۳۳:۱). گفته نشده است: ای خداوند به کاهنان یا لاویان یا اسرائیلیان خوبی بکن، بلکه گفته شده است: «ای خداوند، به خوبان و پاکدلان خوبی بکن» (مزامیر داوود، ۱۲۵:۴). از مطالب فوق چنین استنباط میکنیم که حتی اگر یک غیریهودی فرمانهای تورات را بهجا آورد، او با کاهن اعظم برابر خواهد بود» (سیفرا مربوط به آیه ۵ از باب ۱۸ از سفر لاویان؛ یلقوط شیمعونی مربوط به آیه فوق، بند ۵۹۱).(۱۳)
بحث تبعیض بین یهودیان و غیریهودیان در رعایت اصول اخلاقی نیز مطرح شده است. در تلمود آمده است که دانشمندِ برجسته یهود، ربّیعقیوا میگفت که اصل اساسیِ تورات جملهای است که در شماره هجدهم از باب نوزدهم از سفر لاویان آمده است:
ـ «همنوعت را مانند خودت دوست بدار».(۱۴) اما آیا همنوع شامل غیریهودیان هم میشود؟ به گفته نویسنده فوق، در تلمود به کرات به این نکته اشاره شده است که مقصود از «همنوع» یهودیان است، نه غیریهودیان. و تعداد مواردی که به برخورد اخلاقی با غیریهودیان پرداخته بسیار اندک است. با این حال اگر نگاهی کلی و بیطرفانه به سراسر تلمود بیاندازیم، درمییابیم که اخلاقی که دانشمندان یهود توصیه کردهاند، همگانی است و ویژه قوم خودشان نیست. در بسیاری از موارد، کلمه «مخلوقات» به کار رفته که ویژه قوم نیست. برای مثال، جمله «مخلوقات را دوست بدار» اندرز محبوب هیلل، دانشمند بزرگ تلمودی بود. و حتی آمده است که «دزدیدن مال یک غیریهودی عملی شنیعتر است تا دزدی از یک یهودی، زیرا سرقت مال یک غیریهودی شامل گناه عظیم بیحرمتی به نام خدا نیز میشود». و نیز در تفسیر آیه چهارم از باب بیست و سوم از سفر خروج که میگوید: «اگر گاو یا الاغ دشمنت را یافتی که گم شده و سرگردان است، البته آن را به او بازگردان» آمده است که «مقصود از دشمن، یک غیریهودی بتپرست است، چرا که بتپرستان در همه جا دشمن یهودیان به شمار آمدهاند».(۱۵)
نویسنده فوق میپذیرد که در موارد متعددی در تلمود از عبارتهایی تند و خشن بر ضد غیریهودیان استفاده شده است، اما چنین توجیه میکند که فشارها و شکنجههای شدیدی که بر قوم اعمال میشده باعث شده که آنان چنین تعبیرهایی را به زبان آورند.(۱۶) برای نمونه عبارت تند و زنندهای که میگوید: «بهترین بتپرستان را بِکُش، و سرِ بهترین مارها را بکوب و له کن» که در تلمود آمده، از ربیشمعون بن یوحنای است که در دوره وحشتناک هادریان، امپراتور سفّاک روم، میزیست و از بیم جان، مدت سیزده سال همراه با فرزندش در غاری پنهان شده بود. پس سخنان او بیانگر احساسات شخصی او بوده است، اما از این نمونهها نمیتوان برداشتی کلی درباره اخلاقیات تلمود کرد.(۱۷)
بنا به آنچه گذشت، عهد قدیم قوم اسرائیل را قوم برگزیده خدا میداند و از سوی دیگر، در تاریخ یهودیت گاهی از برگزیدگی قوم، برتری قوم اسرائیل نسبت به سایر اقوام برداشت شده است و حتی در کشور اسرائیل قوانینی وضع و اجرا شده که حاکی از تبعیض نژادی است. اما همانطور که گذشت، افراد زیادی از میان یهودیان، اندیشه قوم برتر و تبعیض نژادی را رد میکنند. آیا منشأ این اندیشه عهد قدیم است؟ همانطور که گذشت برخی از نقادان جدید معترفند که مجموعه عهد قدیم در دوره پس از اسارت بابلی و تحت تأثیر وضعیت اسفبار قوم نگاشته شده و به این دلیل است که در آن، به قوم توجهی ویژه شده است.
در اینجا با این بحث کاری نداریم که مجموعه عهد قدیم در چه دورهای تدوین شده است؛ هر چند آنچه نقادان جدید در این باره گفتهاند شایان توجه ویژه است. نکتهای که بیشتر اهمیت دارد، این است که آیا برگزیدگی قوم، که در عهد قدیم مطرح شده، مطلبی ناپذیرفتنی است؟ آیا این برگزیدگی به معنای برتری قوم اسرائیل از همه اقوام جهان است؟ پس نخست باید معنای برگزیدگی قوم در عهد قدیم را بررسی کنیم. در بخش بعدی این نوشتار به این موضوع خواهیم پرداخت.
اما نکته دیگر در باره تلمود است؛ قبلاً دو رویکرد از دو نویسنده یهودی در این موضوع نقل شد. دکتر اسرائیل شاهاک مجموعه تلمود را دربردارنده مطالبی نژادپرستانه میداند و منشأ قوانین نژادپرستانه دولت اسرائیل را همین مجموعه میداند. از سوی دیگر دکتر ا. کُهِن ضمن پذیرش اینکه فقرات متعددی در مجموعه تلمود یافت میشود که حاوی مطالبی نژادپرستانهاند، این موارد را چنین توجیه میکند: گویا نویسندگان در وضعیتی غیرعادی و تحت فشار سخت چنین سخنانی را گفتهاند. او همچنین شواهد متعددی را از این مجموعه نقل میکند که بر یکسانی بنیاسرائیل با دیگر اقوام دلالت دارد. نکته مهم در سخن این دو نویسنده این است که هر دو، هر گونه نژادپرستی را، حتی اگر ظاهر عبارت تلمود باشد، رد میکنند، اما در یک امر اختلاف دارند؛ اگر برخی از دانشمندان یهودیِ قرون وسطا، مانند ابنمیمون، و نیز قانونگذاران دولت اسرائیل در زمان حاضر تفسیری نژادپرستانه از مطالب تلمود کردهاند، بنابه نظر شاهاک، کار خطایی نکردهاند، اما به نظر دکتر کُهِن مرتکبِ خطا شدهاند.
اگر بخواهیم بین این دو نویسنده یهودی داوری کنیم، به نظر میرسد که باید حق را به دکتر کُهِن بدهیم. اگر در یک مجموعه گسترده، دو دیدگاه متفاوت و ضد و نقیض مطرح شده باشد، به راحتی نمیتوان یک طرف را گرفت و از طرف دیگر چشمپوشی کرد، بلکه باید به گونهای همه اطراف را جمع کرد. و البته اگر درباره موضوعی دو دیدگاه مطرح شده باشد و ظاهر یک دیدگاه با عقل، منطق و عدالت ناسازگار باشد، قطعاً باید طرف دیگر را گرفت و از طرف دیگر چشمپوشی کرد و یا آن را توجیه نمود. برای مثال، شاید مواردی که دانشمندان یهود سخنان تندی بر ضد غیریهودیان یا بتپرستان به زبان آوردهاند، در اوضاع و احوالی خاص بوده و اشاره به افرادی خاص داشته باشد. برای نمونه وقتی گفته شده «بهترین بتپرستان را بکش» شاید مقصود از بتپرستان، افرادی خاص بوده است، نه اینکه حکمی برای همه زمانها و همه مکانها بوده باشد. به هر حال در چنین مواردی تفسیری یکسویه از یک مجموعه عظیم، و برداشتی خلاف عقل و منطق و عدالت یک انحراف محسوب میشود.
این امر مسلم و واضح است که تفسیر از یک یا چند گزاره که در یک متن دینی آمده نباید به گونهای باشد که با اصول مسلم و قطعی آن دین ناسازگار باشد. اگر قوم اسرائیل از چنان جایگاهی برخوردار است که باید همه چیز، حتی اصول مسلم اخلاقی، فدای آن شود، پس در واقع قومْ جای خدا را گرفته است و این با نخستین و مهمترین اصل تورات که در دو فرمان نخستِ «ده فرمان» بر آن تأکید شده، ناسازگاری دارد:
من خداوند، خدای تو هستم، همان خدایی که تو را از اسارت و بندگی مصر آزاد کرد. تو را خدایان دیگر غیر از من نباشد. هیچگونه بتی به شکل حیوان یا پرنده یا ماهی برای خود درست نکن. در برابر آنها زانو نزن و آنها را پرستش نکن (سفر خروج، ۲۰:۲-۴).
نویسنده: عبدالرحیم سلیمانی
کتابنامه:
کتاب مقدس.
شاهاک، اسرائیل، تاریخ یهود، مذهب یهود، ترجمه مجید شریف، انتشارات چاپخش، تهران، ۱۳۷۶.
شاهاک، اسرائیل، نژادپرستی دولت اسرائیل، ترجمه امانالله ترجمان، انتشارات توس، تهران، ۱۳۵۷.
راب، ا. کُهِن، گنجینهای از تلمود، ترجمه امیرفریدون گرگانی، تهران، ۱۳۵۰.
گارودی، رژه، تاریخ یک ارتداد، ترجمه مجید شریف، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، تهران، ۱۳۷۷.
طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ج۱۸ و ۸، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
"CJRT" Atlan, Henri, "Chosen People" in Contemporary Jewish Religious Thought, NewYork, ۱۹۹۹.
"EJ", Encyclopedia Judaica, V.۵, Encylopaedia Judaica Jerusalem,۱۹۹۶.
"TJR" Jacobs, Louis, The Jewish Religion, a Componian, Oxford University Press, ۱۹۹۵.
Neusner, Jacob, "Judaism" in our Religious, Ed. Arvind Sharma, Harpersan francisco, ۱۹۹۳.
Unterman, Alan, Jews, their Religious Belifs and Practices, Routledge, London and NewYork, ۱۹۹۰.
"EJC", Encyclopedia of Jewish Concepts, Birnbaum, Philip, Hebrew Publishing Company, New York, ۱۹۹۵.
"BDJ", The Blackwell Dictionary of Judaica, Cohn - Sherbok, Dan, Blackwell, ۱۹۹۲.
پاورقیها:
۱) CJRT, P.۵۵.
۲) BDJ, P.۸۸.
۳) Ibid.
۴) رک: شاهاک، اسرائیل، تاریخ یهود - مذهب یهود، ترجمه دکتر مجید شریف، ص۳۰-۳۲.
۵) شاهاک، اسرائیل، نژادپرستی دولت اسرائیل، ترجمه امانالله ترجمان، ص۵.
۶) شاهاک، اسرائیل، تاریخ یهود، مذهب یهود، ص۱۸۹-۱۹۰.
۷) EJ, V.۵, P. ۱۰۵-۲۰۵.
۸) TJR, P.۷۷.
۹) Ibid.
۱۰) Judaism, P.۹۰۳-۲۱۳ & ۰۲۳-۳۲۳.
۱۱) هلاخا بخشی ازتلموداستکه بهاحکام شرعی یهود میپردازد. بخشدیگر، اگادا است که دربردارنده حکایتها وداستانها است.
۱۲) رک: تاریخ یهود - مذهب یهود، ص۱۹۰-۲۲۴.
۱۳) گنجینهای از تلمود، ص۸۲-۸۳.
۱۴) همان، ص۲۳۲.
۱۵) رک: همان، ص۲۳۲-۲۳۳.
۱۶) رک: همان، ص۲۳۳.
۱۷) رک: همان، ص۸۶.
۱۸) شاهاک، اسرائیل، نژادپرستی دولت اسرائیل، ص۳۲.
۱۹) سرزمین بنیاسرائیل پس از حضرت سلیمان به دو بخش تجزیه شد و دو کشور «اسرائیل» در شمال و «یهودا» در جنوب تشکیل گردید.
۲۰) همان، ص۷۰-۷۲؛ همچنین رُژه گارودی، تاریخ یک ارتداد، ترجمه مجید شریف، ص۲۱۰-۲۱۱.
۲۱) Jews, P.۷۲۲.
۲۲) EJ, V.۵, P.۱۰۵.
۲۳) Jews, P.۸۲۲.
۲۴) Ibid.
۲۵) CIRT, P.۶۵.
۲۶) JR, P.۱۱.
۲۷) BDJ, P.۸۸.
۲۸) رک: سفر تثنیه، ۷:۵.
۲۹ رک: حزقیال، ۳۶:۱۹-۳۱.
۳۰) EJC, P.۱۷.
۳۱) المیزان، ج۱۸، ص۱۶۵.
۳۲) همان، ج۸، ص۱۵۴.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست