آن مداح که به هاشمی توهین کرد, آیا می دانست

اخیرا به آیت الله هاشمی رفسنجانی چنان توهین شده که گویی نظام اسلامی و انقلاب اسلامی از بین رفته و کشور ایران در اشغال اعداء لدود همچون اسراییل قرار گرفته است

اخیرا به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی چنان توهین شده که گویی نظام اسلامی و انقلاب اسلامی از بین رفته و کشور ایران در اشغال اعداء لدود همچون اسراییل قرار گرفته است. گرچه من با اینکه نیم قرن سابقه سیاسی و انقلابیگری دارم و بیش از ۱۳ سال در زندان‌های شاه محبوس بوده‌ام اما اکنون ۳۰ سال است که خود را از فعالیت‌های سیاسی کنار کشیده‌ام و به کار علمی و پژوهشی در زمینه تاریخ و تمدن اسلامی و ایرانی پرداخته‌ام.

اما توهین چنان بی‌شرمانه بود که مرا تکان داد و این اندیشه در ذهنم آمد که چه شده است که ایران به این وبای خانمان‌برانداز گرفتار آمده است؟ مگر آقای هاشمی در سال‌های پیش از پیروزی انقلاب در زندان‌های شاه نبود؟ مگر همو کم شکنجه و آزار دیده بود؟

مگر او نبود که سال‌ها در زندان اوین محبوس بود و هرگز سستی را بر خود روا نداشت و خانواده‌اش در طول سال‌هایی که ایشان در محبس بودند به ملاقات‌شان می‌رفتند و انواع اذیت‌ها و تحقیرها را تحمل می‌کردند و فقط به خاطر تجدید حیات فرهنگی اسلام و اعتلای ایران بود که همه اینها را تحمل می‌کردند و خود آقای هاشمی نه فقط محکم و آهنین اراده بودند که همیشه با سر سختی علیه استبداد مبارزه می‌کردند و برای دیگران سرمشق مقاومت بودند و همو بود که به دیگر زندانیان آموزش می‌داد و دلیری می‌آموخت و چنان رفتاری داشت که زندانبان‌ها و بازجویان ساواک از او به‌شدت هراس داشتند که‌ دار و دسته جدیدی پدید نیاورد یا اعلامیه‌یی را مخفیانه به بیرون از زندان رد نکند.

راستی این آقایی که در حین مداحی به او توهین و ناسزا گفت، می‌دانست که آقای رفسنجانی یکی از ستون‌های اصلی انقلاب اسلامی است؟ می‌دانست که او در مقاطع حساس کشور به کمک رهبری امام خمینی و پس از ایشان به کمک رهبری آقای خامنه‌ای برخاسته و از هیچ فداکاری ای‌دریغ نداشته‌اند.

آقای هاشمی در مقطع حساس جنگ به نفع ایران و انقلاب اسلامی ایران امام را قانع کردند که آتش بس با عراق صدامی را بپذیرد و نیز همو بود که در جنگ مرصاد، آنگاه که منافقین بدبخت با کمک نیروهای عراقی آن هم بعد از پذیرش آتش‌بس به ایران حمله کردند چنان تاکتیک خردمندانه‌یی به خرج داد که همه آن منافقین محارب را به شکست ننگین کشاند. و نیز همین آقای هاشمی است که بعد از پایان هشت سال دفاع مقدس کار سازندگی را آغاز کرد و ایران جنگ‌زده را به چنان توسعه‌یی رساند که تحسین همه جهان را برانگیخت و قدرت ایران را به چند برابر افزایش داد و چنان پیشرفتی در کشور پدید آورد که اسراییل را به وحشت انداخت و از آن پس بود که همسویان با اسراییل به بدگویی و شایعه‌سازی علیه ایشان دست زدند و تمام تلاش‌شان این بوده و هست که او را ترور معنوی کنند تا که دیگر نتواند در مدیریت کشور نقش موثر داشته باشد. ظاهرا مدیریت ایشان برای اینان آزاردهنده است.

آقای هاشمی در دوران سازندگی چنان پایه‌های تولید و زیرساخت کشور را بنا نهاد که با وجود دشمنان کثیرالعده و عده و طول حصار و تحریم و تخریب هشت ساله دولت نهم و دهم باز قامت ایران همچنان استوار مانده و توانش برای مقاومت و حفظ چارچوب ایران بسی توانمند مانده است.

او در دوران سازندگی هزاران پروژه را به ثمر رساند و صدها کار بزرگ را پی ریخت و بسیاری از آنها به نتیجه و بهره‌برداری رسید و بالاخره او کشور را در انتخابات شکوهمند دوم خرداد تحویل آقای دکتر سید محمد خاتمی داد که همو راه هاشمی را در عمران کشور ادامه داد و سپس برای امنیت ملی ایران نقش برتر را پیدا کرد زیرا اگر آقای خاتمی رییس‌جمهور نبود شاید بعد از ۱۱ سپتامبر، امریکا به جای حمله به عراق، ایران را مورد تهاجم قرار می‌داد و خدا می‌داند که چه خسارت‌های جبران‌ناپذیری بر کشور عزیز ما وارد می‌شد. سپس همین آقای هاشمی برای حفظ ایران و حفظ رهبری تلاش‌های زیادی کرد که از آسیب دولت نهم و دهم بکاهد و پس از آن نیز با نقش بسیار سازنده‌یی که ایفا کرد خود در انتخابات دوره یازدهم ریاست‌جمهوری نامزد و سپس چون از دور رقابت خارج شد آقای دکتر روحانی را تایید کرد و ترتیبی داد که آقای دکتر روحانی که بحق انسان بسیار شایسته‌یی است در انتخابات بسیار شکوهمندی و با کمک رهبری پیروز و دریچه‌های امید بر کشور ایران و مردم شریف آن باز شود. اگر آقای هاشمی نبود قطعا ایران ما گرفتاری‌های بس فزون‌تری داشت و اگر آقای هاشمی نبود چه کسی مانند او می‌توانست به موقع انذار بدهد، چه کسی می‌توانست در مقاطع حساس راه درست را نشان دهد.

برای من که تجربه زیادی در طول نیم قرن اندوخته‌ام مسلم است همه کسانی که با اسراییل در عمل همسویی دارند هم با آیت‌الله هاشمی مخالفند و هم با آقای دکتر روحانی و هم با مذاکرات اخیر دولت ایران با جهان غرب که مسلما مذاکرات پیروزمند و برومندی است که ملت ایران دل به آن بسته و مخالفان یا مغرضند و یا در اشتباه و سیه‌روزی.

کاظم موسوی بجنوردی