پنجشنبه, ۲۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 13 March, 2025
انقلاب سیاسی یا انقلاب اجتماعی

در تبیین علل وقوع انقلاب اسلامی ایران، برخی از نویسندگان بر اساس نظریههای انقلاب و پاره ای دیگر بر اساس برداشتهای علمی خویش به بررسی پرداختهاند. دقت در آثاری که درباره انقلاب اسلامی ایران نگاشته شده، نشان میدهد که هر اثر به یک، تعدادی یا همه عوامل فرهنگی، جامعه شناختی، اقتصادی، روان شناختی و سیاسی توجه یا تاکید کرده است. البته شیوه استدلال و برداشتهای افرادی که در ظاهر بر عامل یا عواملی تاکید ورزیده اند ممکن است متنوع و متفاوت باشد. در آثاری که بر اهمیت عوامل اجتماعی- اقتصادی تاکید میکنند، نقش اقتصاد سیاسی یا ساختار اجتماعی؛ مانند نهادها و قشربندی اجتماعی، مورد تاکید بیشتر قرار میگیرد. در تحلیلهای روانشناختی، نقش فرایندهای ذهنی و روانی، توضیح رفتار انقلابیان و رژیمها مورد توجه واقع میشود. تحلیلهای سیاسی، بیشتر بر مواردی مانند عدم مشارکت سیاسی تاکید میورزد. آثار مربوط به رهیافت فرهنگی بر عوامل فرهنگی - ارزشی و رهبری انقلاب پای میفشارد و سرانجام در رهیافت چند علتی به عوامل مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی اشاره شده و بر یک علت خاص، به عنوان عامل تبیین انقلاب، کمتر تاکید میشود(۱).
یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی فرو شکستن قالبهای فکری نظریه پردازی درمورد انقلابهاست. ازجمله نظریههای مطرح در محافل علمی جهان، نظریه خانم تدا اسکاچ پل درکتاب "دولتها و انقلابهای اجتماعی" است که همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی درسال ۱۹۷۹م به چاپ رسید. وی در این کتاب با رد ارادی بودن وقوع انقلاب، تفسیر انقلاب را تنها مبتنی بر عوامل ساختاری و از پیش تعیین شده میدانست و نقش انقلابیان در گسترش ایدئولوژی خود و موفقیت آنها در این زمینه را انکار میکرد. وی بر این اعتقاد بود که انقلابها ساخته نمیشوند بلکه به وجود میآیند. وی با تفکیک بین "انقلاب سیاسی" و "انقلاب اجتماعی" بیان میدارد که یک انقلاب سیاسی با تغییر حکومت، بدون تغییر در ساختارهای اجتماعی همراه است. همچنین، منازعات طبقاتی و دهقانی نقشی در آن ندارد. انقلابهای سیاسی ساختار حکومت را تغییر میدهند، ولی ساختار اجتماعی را تغییر نمیدهند، و ضرورتاً نیز ناشی از تعارضات طبقاتی نیستند. اما یک انقلاب اجتماعی عبارت است از: انتقال سریع و اساسی دولت و ساختارهای طبقاتی یک جامعه که با اغتشاشات طبقاتی از پایین جامعه مثل دهقانان همراهی میشود. علاوه بر این، باعث دگرگونی های ریشه دار در ساختار طبقاتی و اجتماعی میشوند. بنابراین تعاریف، انقلاب اسلامی ایران را باید در زمرة انقلابهای اجتماعی دانست(۲).
شرایطی که درنظر وی خبر از وقوع انقلاب میدهند عبارتند از:
یک) بحران سیاسی دولت: به عقیده اسکاچپل: "تمام کسانی که دربارة انقلاب مطالبی به رشته تحریر در آوردهاند، میدانند که انقلابهای اجتماعی با بحرانهای سیاسی آشکار آغاز میشود. بر همگان روشن است که انقلابهای اجتماعی از طریق درگیری احزاب سیاسی و انجمنهای با نفوذ شکل میگیرد. هیچ کس نمیتواند واقعیت جنبههای سیاسی انقلاب اجتماعی را انکار کند"(۳).
دو) شورش از پایین: اسکاچ پل معتقد است که عوامل بنیادین در تبیین صحیح شورشهای روستایی عبارتند از:
الف) الگوهای نهادی رابطه دهقانان با یکدیگر، با ابزارهایشان و با زمین در روستا؛ ب) الگوی نهادی رابطه دهقانان با مالکین؛ ج) توانایی یا ناتوانی دولت در فرونشاندن شورشها. در خصوص شورشها و اعتصابات شهری نیز، اسکاچ پل معتقد است که شورشهایی که در مناطق شهری صورت میگیرد درانقلابهای اجتماعی نقش مهمی داشتهاند، ولی در مقایسه با شورشهای دهقانی از اهمیت کمتری برخوردار هستند و در مقابل، اگر چه به شورشهای روستایی نسبت به عوامل دیگر، کمتر توجه شده است، این شورشها در کلیه انقلابهای اجتماعی که در گذشته رخ داده، نقش مهمی داشتهاند.
سه) مشارکت نخبگان حاشیهای: نخبگان به سبب دیدگاه ملی خود میتوانند جنبشهای محلی دهقانی را در سطح ملی سازمان دهند و با سقوط رژیم حاکم، از جمله دولت سازان رژیم جدید باشند. وی انقلابها را محصول اراده و فکر انسان ها نمیداند، بلکه به صورتی جبرگرایانه آنها را معلول ساختارهای عمدتاً بیرون از قدرت انسان میداند. اسکاچپل میگوید: "به نظر من انقلابهای اجتماعی توسط نهضتهای انقلابی حقیقی که در آنها یک رهبری ایدئولوژی حمایت تودهای را برای خلع ید از یک نظام موجود تحت عنوان یک جانشین جدید جلب کند، به نتیجه نرسیدهاند، به خوبی روشن است که رهبران انقلابی معمولاً تا هنگام فروپاشی یا اصلاً حضور نداشتهاند و یا شخصیت سیاسی حاشیهای بودهاند و گروههای مردمی
به ویژه دهقانان، از طریق شورش در دگرگونیهای انقلابی برای رسیدن به آرمانهای خاص و اهداف خود که مورد حمایت رهبران انقلابی قرار گرفته، مشارکت نمودهاند(۴).
به نظر اسکاچ پل، جمع این سه شرط، خبر از آمدن انقلاب میدهد. انقلاب ربطی به تصمیم آگاهانه افراد یا گروهها ندارد و این تلاقی تصادفی شروط مذکور است که انقلابها را به دنبال خود میآورد، انقلابها ساخته نمیشوند، انقلابها میآیند. به هر حال وی با رد ارادی بودن وقوع انقلاب، تفسیر انقلاب اجتماعی را تنها مبتنی بر عوامل ساختاری و از پیش تعیین شده میداند. و در وقوع انقلاب نقش انقلابیون در گسترش ایدئولوژی خود را انکار میکند.
اما اسکاچ پل در مقالهای که در سال۱۹۸۲ م. تحت عنوان "دولت تحصیلدار و اسلام شیعی در انقلاب ایران" ارائه کرد، با توجه به آشکار بودن نقش اراده،آگاهی، رهبر و اندیشه در انقلاب اسلامی، نظریه مذکور را در تحلیل انقلاب اسلامی نارسا دانست و نوشت:
"اگر در واقع بتوان گفت که یک انقلاب در دنیا وجود داشته که عمداً و آگاهانه توسط یک نهضت اجتماعی تودهای ساخته شده است تا نظام پیشین را سرنگون سازد، به طور قطع آن انقلاب، انقلاب ایران علیه شاه است. انقلاب آنها صرفاً نیامد، بلکه به صورت آگاهانه و منطقی ساخته شد. این انقلاب قابل توجه، همچنین مرا وادار میسازد تا به درک خود در قبال نقش بالقوه و محتمل سیستمهای عقاید و ادراکهای فرهنگی در شکل بخشیدن به کنشهای سیاسی، عمق و وسعت بیشتری ببخشم. این انقلاب مطمئناً شرایط یک "انقلاب اجتماعی" را دارا میباشد. مع الوصف وقوع آن به ویژه در جهت وقایعی که منجر به سقوط شاه شدند انتظارات مربوط به علل انقلابها را که من قبلاً در تحقیق تطبیقی ـ تاریخیام در مورد انقلابهای فرانسه، روسیه و چین تکامل و توسعه بخشیدهام زیر سئوال برد."(۵)
البته به نظر وی موقعی که در اثر نوسازی شدید - اصلاحات ارضی، روند صنعتی کردن، مهاجرت گسترده به شهرها، توسعه نظام آموزش و پرورش جدید، حمله شاه علیه بازار مانند مداخله در تجارت و کنترل بر بازار، کنارنهادن روحانیان از فعالیت های مربوط به تعلیم، تربیت و قضاوت و مانند آن، یاس و از خود بیگانگی اجتماعی پدید آمد و حکومت آسیب پذیر شد، انقلاب اسلامی توسط مجموعهای از شکلهای فرهنگی و سازمانی ریشهدار و تاریخی اسلامی شیعه و اسطوره بنیادین تشیع، حضرت امام حسین (ع) و مراسم اسلامی، شبکه مساجد، روحانیت و ... به گونهای هشیارانه ساخته شد. ولی او در اینجا نیز به اقدامات ضد فرهنگی و ضد مذهبی رژیم پهلوی و وابستگیاش به بلوک غرب بویژه آمریکا و رابطه دوستانه آن با اسرائیل، موضوعاتی که همواره مورد حمله گروههای مذهبی قرار میگرفت، اشاره نکرده است.
از سوی دیگر در این مقاله نیز نوعی جبرگرایی دیده میشود و اصالتی برای اندیشه، تفکر، اراده و رهبری در نظر گرفته نشده است. واضح است که علت نارضایتیهای عمومی از اقدامات رژیم شاه این بود که اساسا آنها این اقدامات یا روند و نتایجشان را با اندیشه های بنیادین موجود در ذهن خود یعنی اصول و اعتقادات اسلامی بیگانه مییافتند، نه اینکه وقتی رژیم شاه در اثر نوسازی شدید تضعیف شد این بیگانگی را حس نموده باشند(۶).
علی مهدوی
منابع و پینوشتها در دفتر روزنامه موجود است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست