پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

دغدغه های انتخابات رقابتی


دغدغه های انتخابات رقابتی

نگرانی اصلاح گرایان ایرانی از آن جا نشات می گیرد که در انتخابات دوره های پیش دستگاه ناظر بر انتخابات صلاحیت بسیاری از نامزدهای انتخاباتی را رد کرده است

۱) در آستانه انتخابات مجلس هشتم بار دیگر اصلاح طلبان با مساله ای به نام «انتخابات رقابتی» روبه رو شده اند. آنان انتظار دارند تا دولت و دستگاه ناظر بر انتخابات امکان برگزاری یک انتخابات «سالم»، «رقابتی» و «عادلانه» را برای تمام گروه های سیاسی فراهم آورند تا همه شهروندان از دو حق اساسی و اجتماعی خود مبنی بر «انتخاب شدن» و «انتخاب کردن» برخوردار باشند.

نگرانی اصلاح گرایان ایرانی از آن جا نشات می گیرد که در انتخابات دوره های پیش دستگاه ناظر بر انتخابات صلاحیت بسیاری از نامزدهای انتخاباتی را رد کرده است. چنین روندی باعث شده تا زمینه دلسردی و عدم حضور در انتخابات بسیاری از نیروهای سیاسی اجتماعی و واجدین شرایط رای دادن فراهم آید.

نتیجه چنین رفتاری کاهش میزان مشارکت مردمی و مقبولیت است. «شهروندانی» که در انتخابات شرکت نمی کنند، به هر دلیلی در واقع بر این باورند که حضور یا عدم حضورشان در پای صندوق های رای تاثیری در سرنوشت آنان ندارد و به خواست و اراده آنان احترام گذاشته نمی شود.

بر همین اساس آنان ترجیح می دهند به جای اینکه یک «شهروند فعال مشارکت جو» باشند در حاشیه تنها یک تماشاچی بازی رقبایی باشند که برآورده کننده انتظاراتشان به شمار نمی آیند. چرا که رفتار افراد از اهداف و نیازهای آنان نشات می گیرد و بر اساس آنچه که انتظار دارند دست به عمل می زنند. هنگامی که انتظارات آنان از رفتارشان بر آورده نشود و به نیازشان پاسخ مثبت داده نشود طبیعی است که رفتار و عمل دیگری برگزینند و راهی دیگر در پیش بگیرند.

۲) شهروندان عناصر و اجزای اصلی سیستم هر حکومتی به شمار می آیند و غیبت آنها مجموعه سیستم را ناقص و ناتوان خواهد کرد. دولت ها برای پیشبرد اهداف و برنامه های خود به مردم نیاز دارند و هدف شان رضایت مردم به عنوان صاحبان آرا است.

در جوامع مختلف، حکومت همواره تلاش می کند تا بر سطح رضایت و رفاه شهروندان بیفزاید و همزمان آنان را به صحنه کنش های سیاسی و اجتماعی بکشاند و از آنچه که «نیروی مردمی» عنوان می شود برای رسیدن به اهدافش بهره بگیرد. در واقع تعامل میان دولت و ملت اساسی ترین کار ویژه حکومتی است که خود را بر آمده از آرای عمومی می داند.

در چنین جوامعی «شهروندان در صحنه های اجتماعی، سیاسی حضور فعال دارند و به عنوان کنشگران فعال دولت را در رسیدن به اهدافش یاری می کنند. چرا که آنچه به عنوان هدف دولت تعریف شده است در واقع هدف شهروندان نیز هست و وظیفه حکومت برآورده کردن خواست و نیازهای شهروندانی است که به او رای داده و او را برگزیده اند. چنانچه چنین شرایطی فراهم شود، شکاف میان ملت و دولت به واسطه فعالیت داوطلبانه شهروندان و هم سویی اهداف پر و راه رسیدن به هدف ها هم سو خواهد بود.

۳) شهروندان چه هنگامی به یاری دولت ها می شتابند؟ هم سویی میان اهداف این دو چگونه ممکن خواهد بود؟ آیا دولت می تواند از شهروندانی که حق اجتماعی شان برای انتخاب شدن و انتخاب کردن نادیده انگاشته شده است انتظار داشته باشد تا او را یاری نمایند و «نشاط سیاسی» و «امید به آینده» را در دل جامعه بیافرینند؟

آیا ممکن است شهروندانی که در رقابت های سیاسی جایی برای حضور خود نیافته و به رایی غیر از رای مردم از میدان خارج شده اند باز هم در عرصه حاضر و برای توفیق دولت در دستیابی به برنامه هایش تلاش کنند؟ پاسخ به هر یک از این سوال ها می تواند نشانگر میزان اهمیت برگزاری انتخاباتی باشد که در آن همه از حق حضور آزاد و عادلانه برخوردارند.

به طور طبیعی دولت ها انتظار دارند پس از کسب قدرت دیگران نیز همراه و هم سوی با آنان باشند و آن دولت را از آن خویش بدانند. مردم نیز امید دارند که دولت پس از کسب قدرت دولت همگان باشد و به خواست همه احترام بگذارد.

۴) انتخابات مجلس هشتم برای هر دو جریان فعال در فضای سیاسی کشور اهمیت ویژه ای دارد. از یک سو وضعیت منطقه ای و بین المللی ایران که موقعیتی خاص را فراهم آورده و از سوی دیگر تلاش برای حفظ و کسب مجدد قدرت از عوامل موثر بر اهمیت انتخابات به شمار می آیند. اصولگرایان که بر این باورند در دوره حکومت داری شان بسیار بهتر از رقیب کار کرده اند و از مرارت های توده مردم کاسته اند و اصلاح طلبان که بر این باورند «اعتماد» از اصولگرایان رخت بربسته و مردم آنچه را که انتظار داشتند در این دوره به دست نیاوردند.

اصلاح طلبان پس از ناکامی های پی درپی امید دارند تا با بازگشت به پارلمان، امکان پیشبرد اهداف و برنامه های ناتمام خود را با تجربه اندوزی از گذشته به دست آورند و اصولگرایان نگران هستند تا ورود دوباره اصلاح طلبان به قدرت، آنچه که آنها در این دوران سکوت و آرامش نامیده اند را از دست بدهند.

اصلاح طلبان می خواهند ثابت کنند که همچنان مورد اعتماد مردم هستند و اگر امکان عبور از کانال های نظارتی را به دست آورند می توانند پیروز و فاتح مجلس و انتخابات بعدی باشند و اصولگرایان می خواهند اثبات نمایند که مردم به رغم آنچه که تبلیغات رسانه ای و تخریب نامیده می شود، همچنان آنان را برای اداره امور شایسته تر از رقیبان می دانند.

از این دوگانه ها بسیار می توان برشمرد اما مساله این است که نحوه برخورد هر دو جریان با مساله انتخابات به چه صورت است؟ آیا اصولگرایان که دولت را در اختیار دارند، زمینه را برای برگزاری یک انتخابات رقابتی فراهم می کنند؟ یا اصلاح طلبان به حضور در انتخاباتی که در آن حقوق برخی از شهروندان نادیده گرفته شده باشد رضایت می دهند؟

آیا اصولگرایان دایره را برای ورود جریان های مختلف به درون قدرت باز می گذارند و یا دایره را تنگ تر می کنند و اصلاح طلبان متعادلی که پیش از این امکان رقابت را یافته بودند نیز از گردونه به در می کنند؟

۵) اصلاح طلبان باید در انتخاباتی شرکت کنند که در آن مولفه های رقابت و سلامت رعایت شود. چرا که هدف نهایی آنان اداره امور به شیوه ای دموکراتیک و گسترش آزادی های سیاسی و توسعه سیاسی است. اصلاح طلبان مدعی دفاع از حقوق دگراندیشی و حمایت از صدا های مختلف حتی مخالف هستند. آنها می خواهند ساز و کارهای دموکراتیک را قوت و جایگاه احزاب و نهادهای مدنی را در جامعه ارتقا ببخشند.

تلاش اصلاح طلبان برای این است که جامعه مدنی شکل بگیرد و شهروندان نه به عنوان ذرات منفرد و منفعل که به عنوان شهروندانی مشارکت جو و به هم پیوسته در اداره امور مربوط به خود نقشی فعالانه عهده دارند و راه را برای توسعه هموار سازند.

برای رسیدن به چنین اهدافی طبیعی است اصلاح طلبان باید در گام نخست این اطمینان را به هواداران شان بدهند که از هر نردبانی برای ورود به قدرت بالا نمی روند و خواست اصلی شان نه نشستن بر سر میز قدرت و سهم بردن از کیک که توسعه آزادی های سیاسی و اجتماعی و دفاع از حقوق شهروندی شهروندان است. در غیر این صورت متاع اصلاح گرایان نیز در نگاه مشتریانش تقلبی به چشم خواهد آمد و آنان نیز نمی توانند امیدوار باشند حتی در صورت رسیدن به صندلی های پارلمان یا هر کجای دیگر مورد حمایت همه شهروندان باشند.

برگزاری انتخابات رقابتی باید خواست اصلاح طلبان باشد. آنان باید از ابزارهایی که در اختیار دارند برای رسیدن به این خواست خود بهره بگیرند.

در فاصله باقی مانده به انتخابات شاید قبل از هر اقدامی اصلاح طلبان باید کمیته ای را به منظور فراهم آوردن شرایط انتخابات رقابتی تشکیل دهند و در مذاکره با دولت و نهادهای ناظر زمینه را برای رسیدن به آنچه که خواستشان هست مهیا نمایند.

در غیر این صورت باز هم برای مردم سوال خواهد بود که چرا اصلاح طلبان در پس آن همه شعار که برای انتخابات می دادند باز هم در میدان رقابت حاضر و در نهایت به گرفتن بخشی از کرسی های پارلمان رضایت دادند.چنین رفتاری باقی مانده سرمایه هایی چون شفافیت و صداقت اصلاح گرایان را نیز بر باد خواهد داد و آنان را متهم به همراهی برای حذف غیرخودی ها خواهد کرد.

۶) دولت نیازمند جلب اعتماد مردم است. شرایط موجود نشان از آن دارد که دولت نهم باید آنچه را که وفاق ملی می خواند به سرانجام برساند. دولت باید ثابت نماید که انتظارات و خواست تمام شهروندان جامعه را رعایت می کند و از رقیب ترس ندارد.

باید نشان دهد به آنچه که خود عدالت گستری و مهرورزی می خواند وفادار است و در دفاع از قانون اساسی و حقوق شهروندان کوتاه نمی آید. وظیفه دولت و شخص رئیس جمهور به عنوان پاسدار قانون اساسی است که عدالت و مساوات را برای تمام شهروندان رعایت کند.

چنانچه دولت این گونه رفتار نماید؛ حتی اگر طرفدارانش به مجلس راه نیابند می تواند با افتخار از برآورده شدن انتظارات شهروندان سخن بگوید و دفاع از حقوق اساسی ملت. می تواند امید داشته باشد که شهروندان با دولت احساس قرابت بیشتری خواهند داشت و میزان مشارکت مردم در انتخابات افزایش خواهد یافت و افزایش میزان حضور مردم در انتخابات بر مقبولیت دولت می افزاید و در برابر قدرت خارجی نوعی زورآزمایی است. در این شرایط دولت هم به خواست و نیازهای شهروندان جامه عمل پوشانده و هم بر اعتماد ملت به دولت افزوده است.

۷) تا ۲۴ اسفند فرصت بسیار است و برای برنامه ریزی زمان بسیار. اما مساله آن است که آیا می توان امیدوار بود شهروندانی که دوری از میدان سیاست پیشه کرده اند باردیگر راضی به حضور کرد؟ آیا این امکان برای تمام گروه های سیاسی فراهم خواهد شد تا نامزدهای خویش را معرفی کنند؟ آیا به انتظارات شهروندان پاسخ داده خواهد شد؟

پاسخ تمام این سوال ها در جیب دولت و دستگاه های ناظر است و البته برخی را نیز اصلاح طلبان باید به بوته آزمایش بگذارند. شهروندان باید باور کنند هر رای آنان محترم شمرده می شود. آنان باید ثمره رفتار خود را در نتیجه انتخابات و عملکرد دستگاه های برآمده از آرای عمومی ببینند.

حمید مافی