جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

مالیات بر خیابان شاید راه حلی برای ترافیک


مالیات بر خیابان شاید راه حلی برای ترافیک

در سال ۱۹۶۳ ویلیام ویکری, برنده جایزه نوبل اقتصاد, ایده وضع مالیات بر میزان عبور و مرور خودروها در خیابان ها را مطرح کرد تا بدین ترتیب از ازدحام خودروها در ساعات اوج ترافیک کاسته شود

در سال ۱۹۶۳ ویلیام ویکری، برنده جایزه نوبل اقتصاد، ایده وضع مالیات بر میزان عبور و مرور خودروها در خیابان‌ها را مطرح کرد تا بدین ترتیب از ازدحام خودروها در ساعات اوج ترافیک کاسته شود.

این طرح که در آن زمان، تخیلی محسوب می‌شد امروز به مدد تکنولوژی محقق شده ‌است و در سنگاپور اجرا می‌شود. در این کشور بر هر خودرو به میزان استفاده از معابر در ساعات اوج ترافیک، تعرفه‌ای اعمال می‌شود. هر خودرو حاوی یک دستگاه در داشبورد خود است که راننده درون آن کارتی را قرار می‌دهد. در مکان‌های مختلفی نیز در کنار خیابان‌ها دستگاه‌های ثبت عوارض نصب می‌شود. هر زمانی که خودرو از مقابل این دستگاه‌ها عبور می‌کند، هزینه‌ای به صورت الکترونیکی از کارت مذکور کسر می‌شود. نرخ این هزینه بر حسب نوع خودرو و ساعت حرکت در شبانه‌روز متغیر است. اگر خودرویی حاوی کارت نباشد، یک عکس مادون قرمز از آن گرفته‌ می‌شود و راننده متخلف به صورت خودکار جریمه می‌گردد. یک مقام رسمی حمل و نقل در سنگاپور در این باره می‌گوید: «هدف این است که مردم سفرهای خود را بهتر برنامه‌ریزی کنند. اگر آنها واقعا نیازی به استفاده از خیابان‌ها ندارند از آنها استفاده نخواهند کرد.» با این روش ترافیک در مناطق تجاری مرکز شهر ۱۳درصد کاهش یافت.

وقتی که قیمت‌گذاری مناسب باشد، برون‌ریز منفی ناشی از ازدحام ناپدید می‌شود. اما این اقدام به چیزی بیش از فناوری اندازه‌گیری نیاز دارد. این موضوع نیازمند وضع صحیح قیمت‌ها نیز می‌باشد. هدف این نیست که درآمد دولت افزایش پیدا کند، بلکه هدف این است که مردم هزینه واقعی رانندگی خود را بپردازند. این نرخ باید به میزانی باشد که افرادی که ارزش رانندگی در ساعات اوج ترافیک برایشان کمتر از هزینه‌های ازدحام ایجاد شده توسط آنان برای دیگران است را از رانندگی در آن ساعات پشیمان کند. وضع نرخ صحیح برای این منظور دشوار است، زیرا باید بتوان زیان سایر رانندگان ناشی از ازدحام را برآورد کرد. این دشواری در خصوص همه مالیات‌های اصلاح‌کننده برون‌ریزها وجود دارد همانطور که پیگو به عنوان اولین مدافع چنین مالیات‌هایی اذعان کرده بود که دشواری عملی تعیین مالیات‌های صحیح بیش از حد بزرگ است. داده‌های مورد نیاز برای تصمیم‌گیری علمی تقریبا هیچ وقت وجود ندارد. اگر مالیات‌ها در سطح غلطی وضع شوند نمی‌توانند برون‌ریز مورد نظر را حل کنند و حتی ممکن است کار را بدتر کنند.

با فرض این که قیمت به طور صحیح وضع شود، مالیات بر برون‌ریز تقریبا می‌تواند وضع همه را بهتر کند. به هرحال شما مالیات ازدحام را پرداخت می‌کنید: اگر به صورت نقدی نباشد، در قالب وقت تلف شده و کلافگی نشستن در ترافیک است. مالیات بر معابر موجب کاهش ازدحام می‌شود. برای آنهایی که کماکان در ساعات اوج ترافیک رانندگی می‌کنند، سفر سریعتر ارزش پرداخت این هزینه را دارد.

مالیات و تنظیم مقررات راه‌حل‌هایی از بالا به پایین محسوب می‌شوند. راه حل دیگر می‌تواند بخشی از بالا به پایین و بخشی از پایین به بالا باشد. بدین ترتیب که ابتدا حقوق مالکیت تعریف شود (بالا به پایین) و سپس به مردم اجازه بدهیم درباره حل مشکل برون‌‌ریزهای خود از طریق چانه‌زنی و معامله در یک چارچوب تعریف شده توسط قانون اقدام کنند

هرگونه برون‌ریز را می‌توان ناشی از ناکامل بودن حقوق مالکیت دانست. اگر هوا، دارایی شخصی بود، مالک آن می‌توانست از فرد آلوده هزینه «استفاده» از هوا را مطالبه کند و در این صورت برون‌‌ریزی نیز وجود نداشت. البته هیچ‌کس نمی‌تواند مالک هوا باشد،‌ اما در برخی موارد دیگر وسیع کردن حقوق مالکیت می‌تواند راه‌حل موثری باشد.

با فرض تعریف شفاف حقوق مالکیت، افراد می‌توانند درباره راهکارهای مشترکا سودمند در خصوص برون‌ریزها مذاکره کنند و این نکته‌ای است که رونالد کوز برنده نوبل اقتصاد بیان داشته‌است. تصور کنید یک دامدار که با یک کشاورز همسایه است و با تعمیر نکردن حصار دور زمین خود باعث می‌شود دام‌های سرگردانش وارد مزرعه همسایه شوند و محصولات وی را تخریب کنند. فرض کنید تعمیر حصار ایجاد ارزش می‌کند (زیرا هزینه تعمیر حصار از هزینه تخریب محصولات توسط دام‌ها کمتر است). اگر کشاورز به دادگاه شکایت کند دامدار به دلیل خطر محاکمه شدن، حصارها را تعمیر می‌کند. در غیر این‌صورت بسته به این که قانون، مسوولیت را چطور تعیین می‌کند، کشاورز هزینه تعمیر حصار را می‌پرداخت. در هر دو صورت، نتیجه‌ای که حاصل می‌شد برای هر دو بهتر بود. از آنجایی که اصلاح یک برون‌ریز موجب ایجاد ارزش اضافی می‌گردد، فعالان بازار خود انگیزه دارند که به آن رسیدگی کنند و برخی اوقات، با فرض تعریف حقوق مالکیت به صورت مناسب، موفق نیز می‌شوند.

به طور مشابه خطر محاکمه شدن، هزینه رانندگی بی‌دقت را متوجه خود شما می‌کند. اگر بی‌دقتی شما باعث تصادف شود، کسانی که از شما آسیب دیده‌اند می‌توانند تقاضای خسارت کنند و دادگاه از شما خواهد خواست که آن را بپردازید. لذا قانون مدنی انگیزه‌ای را برای رانندگی ایمن ایجاد می‌کند.

اما تصمیم گیری آزاد در سایه قانون، همه برون‌ریزها را حل نمی‌کند: یک مثال، آلودگی هواست. رانندگان بسیاری در آلودگی هوا نقش دارند لذا آنهایی که از آلودگی آسیب می‌بینند نمی‌توانند تشخیص بدهند که از که باید شکایت کنند. بنابراین چون من تحت تعقیب قرار نمی‌گیرم دادگاه‌ها انگیزه‌ای برای من برای کاهش ضرر به آنها فراهم نمی‌کند. وقتی نتوان منبع آسیب را تمییز داد مالیات‌ها و تنظیم مقررات تنها راه‌حل‌های قابل اعمال هستند.

برون‌ریزها همیشه وجود دارند، لذا به تک‌تک آنها نمی‌توان و نباید توجه کرد ولی وقتی قابل ملاحظه باشند، اگر می‌خواهیم که بازار درست کار کند باید به آنها رسیدگی کرد. این که چه راه‌حلی بهترین است بسته به شرایط دارد. در هفته‌ آینده به تاریخچه ماهیگیری در اقیانوس‌ها می‌پردازیم که یک مطالعه موردی از مبحث برون‌ریزها است. در این خصوص تقریبا همه راه‌حل‌های ممکن آزموده شده‌است و معمولا هم با موفقیت چندانی همراه نبوده‌است.

مترجم: مهدی نصرتی