سه شنبه, ۱۸ دی, ۱۴۰۳ / 7 January, 2025
مجله ویستا

سرنوشت طرح صلح اوباما


سرنوشت طرح صلح اوباما

سرنوشت طرح اوباما نیز مانند دیگر اسلاف آمریکایی او, برنامه ای سراب گونه برای کسب امتیاز و منافع بیشتر آمریکایی در منطقه در برداشته, اساساً به جز ادای دین به صهیونیست ها و امنیت و منافع صهیونیست ها, به چیزی به نام حقوق فلسطینی نمی اندیشد

آنچه برای اوباما از دوره ۸ ساله بوش به ارث رسید، این بود که چهره آمریکا در جهان بی اعتبار و غیرقابل اعتماد است و بدون آن آمریکا امکان حفظ برتری مطلق خود را نخواهد داشت.

اصلی ترین دستور کار برای اوباما، بازسازی این تصویر و چهره مخدوش در سطح جهانی قرار گرفت و ادبیات و لحن جدیدی را از خود نشان داد. در قاهره و خطاب به مسلمانان سخنرانی کرد و خود را دوست آنان معرفی نمود و پیشرفت جدی صلح اسرائیلی - عربی را اولویت سیاست های خاورمیانه ای تعریف کرد و دیپلمات کم سخن و ماهر خود، میچل را مأمور این کار کرد و حتی خانم کلینتون از این مدار بیرون گذاشته شد.

مطالبات عربی در قبال فعال شدن کشورهای سازشکار عرب در طرح های منطقه ای آمریکا و مشارکت فعال آنها در جبهه ضد ایرانی، منوط به اقدام آبرومندانه در بحث فلسطین متمرکز بود ولی کابینه افراطی نتانیاهو، اعتنایی به این اولویت آمریکایی و عربی نکرد و بر اولویت موضوع و پرونده ایران اصرار ورزیدند. صهیونیست ها هم به جهت فرار از بحث هر گونه صلح و واگذاری کمترین حق فلسطینی و اراضی جدید در کرانه باختری و هم به جهت برجسته کردن موضوع ایران به عنوان یک تهدید و ضرورت جبهه سازی و مشارکت کشورهای سازشکار عرب در آن، به آنچه از سوی آمریکا و یا کشورهای عربی هم پیمان آمریکا مطرح می شد، بی اعتنایی کردند.

اوباما، مشکلات و اولویت های دیگری داشت و نمی توانست به طور کامل با ساز صهیونیست ها، خود را کوک کند و مذاکره با ایران و حتی بدون شرط های قبلی، اهمیت بیشتری نسبت به مقابله و حمله به ایران داشت. فشار نتانیاهو در ملاقات با اوباما و دیدار با میچل برای ایجاد سقف زمانی مذاکراتی آمریکا با ایران و ضرورت فعال تر کردن تحریم ها علیه ایران، نتوانست، دستور کار اوباما را تغییر دهد که با اعلام آمادگی ایران برای مذاکره با ۱+۵ براساس بسته جدید، آرایش قبلی و برنامه ریزی قبلی صهیونیست ها و گارد جناح های افراطی در آمریکا نیز به هم خورده است.

راه برای نتانیاهو که به دنبال طفره رفتن در شرایط اجرایی طرح صلح بود، محدود گردید و اختلافات نظر آمریکا با اسرائیل و ناتوانی از اینکه بتواند توقف شهرک سازی در اراضی ۱۹۶۷ (قدس و کرانه باختری) را مقدمه اقدامات حسن نیت کشورهای سازشکار قرار دهد، آن چنان علنی شد که میچل به جای توقف کامل شهرک سازی، تجمید موقت و جزئی را هم پذیرفت ولی آخرین دیدارهای میچل با نتانیاهو که در هفته گذشته سه بار تکرار شد نیز بی نتیجه ماند.

نتانیاهو که از یک سو بر مذاکرات بدون پیش شرط تکیه می کند، شرط های خود را در پذیرش عادی سازی با اسرائیل و یا اسرائیل به عنوان دولت یهودی و حذف موضوع آوارگان و قدس از سیر مذاکرات به طرف های سازشکار عرب تحمیل کرده است.

جالب اینکه این کشورهای سازشکار از طرح به اصطلاح عربی خود (مصوبه ۲۰۰۲ در بیروت) هم تنازل کرده و به جای تخلیه اراضی اشغالی ۱۹۶۷ (فلسطینی و عربی) در قبال عادی سازی روابط با اسرائیل، توقف شهرک سازی را قرار داده اند.

البته طرح اوباما برای فلسطین و کشورهای عربی، یک پازل کامل منطقه ای را در بر داشته و زنجیره وار به موضوع سوریه، مسائل درونی گروه های فلسطینی، رقابت های عربی، مسائل لبنان و مناقشات قدرت، موضوع عراق و نهایتاً مسئله ایران را در برمی گیرد.

باید اذعان کرد که پیشبرد تمامی جزئیات این پروژه به نحوی که اوباما، امسال را سال امنیت و حمایت از اسرائیل نامیده، محقق شود، کاری دشوار است.

نتانیاهو که با فشار آمریکا و شرط توقف شهرک سازی با مشکل ذاتی و سیاسی روبه رو خواهد شد و قصد ندارد تعهدات سیاسی و امنیتی جدیدی را متوجه رژیم صهیونیستی کند، دیدار و مذاکره بدون چارچوب و در واقع با شروط صهیونیستی را برای خود یک دستاورد تلقی کرده و به خوبی از ضعف و انفعال کشورهای عربی بهره می جوید. جالب و مضحک است که اتحادیه بازرگانان انگلیس و تعداد دیگری از موسسات اروپایی تحریم کالاهای اسرائیلی را در دستور کار خود قرار داده اند و به علت جنایات جنگی صهیونیست ها در غزه و یا خشک سری رهبران این رژیم در روند پیشنهادی غربی ها، از خود واکنش نشان می دهند ولی کشورهای عربی، پیشاپیش قول همکاری و مراودات با اسرائیل را داده اند و تا سطحی که برای آنها مشکل سازی نکند، رسوایی همراهی با اسرائیل را پذیرفته اند.

پازل طراحی شده اوباما که در بخش مرکزی باید به چشم انداز روشنی از تشکیل دولت فلسطینی منتهی شود، با مشکل جدی روبه رو است و نتانیاهو به امتیازات یک طرفه از سوی فلسطینی ها و کشورهای عربی فکر می کند و حتی در آخرین مواضع خود از ابومازن خواسته تا قضیه فلسطین را پایان یافته اعلام کند!! با اینکه قرار بود در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل دیدار اوباما، نتانیاهو و ابومازن به آغاز مذاکرات و اجرای طرح اوباما تبدیل شود، ولی شکست آخرین تلاش میچل برای توقف و یا تجمید شهرک سازی توسط نتانیاهو، سوزان رایس را مجبور کرد تا دیدار سه جانبه فوق را منتفی اعلام نماید.

شاید، هم صهیونیست ها و هم کشورهای سازشکار عرب، ضرورت اجرایی شدن طرح اوباما را در شرایطی که ایران و ۱+۵ باید در ماه اکتبر مذاکرات خود را آغاز کنند، منتفی بدانند و در انتظار نتایج این دیدار و یا بهتر بگویم، اثرگذاری بر روند آن باشند.

بدیهی است که هر گونه نتایج مثبت از این مذاکرات و امتیازاتی که ایران کسب نماید، نارضایتی صهیونیست ها و سازشکاران عرب را تحریک خواهد کرد. نه صهیونیست ها و نه این کشورهای عربی اعتقادی به مشکل فلسطین و یا منازعه عربی : اسرائیلی ندارند و پرداختن به طرح صلح را بهانه ای برای ایجاد وجاهت بیشتر در افکار عمومی منطقه برای همدلی و هم صف شدن با رژیم صهیونیستی می دانند. حال اگر آمریکا برای منافع بزرگتر خود، ناچار از رعایت قواعد بازی با ایران بشود، نمایش قبلی، فاقد منطق خواهد شد.

البته شاخص ها و شواهد دیگری نیز وجود دارد که آمریکا نیز چندان نگران موانع طرح صلح صهیونیست ها با فلسطینی ها و یا با کشورهای عربی نیست، چرا که هزینه های موجود در اجرای هر یک از بخش های پازل آمریکایی برای منطقه بالا است و لذا آمریکا نسبت به شکست سفر میچل برای قانع کردن نتانیاهو و یا متوقف شدن تشکیل کابینه وحدت ملی در لبنان و توقف گسترش روابط آمریکا با سوریه و یا مناسبات عربستان با سوریه، چندان واکنشی نشان نمی دهد و دستگاه های اطلاعاتی آمریکا هم، آدرس های جدیدی از نوع نگرانی های آمریکا داده و روسیه و چین را معرفی می کنند، حال آنکه توافقات مهمی در خصوص سپر دفاع موشکی و یا محل جدید استقرار موشک ها و سایت رهگیری آن بین آمریکا و روسیه شکل گرفته و مقامات آمریکایی، آشکارا از انتظارات خود از روسیه برای همراهی بیشتر با آمریکا در پرونده هسته ای ایران دم می زنند.

سرنوشت طرح اوباما نیز مانند دیگر اسلاف آمریکایی او، برنامه ای سراب گونه برای کسب امتیاز و منافع بیشتر آمریکایی در منطقه در برداشته، اساساً به جز ادای دین به صهیونیست ها و امنیت و منافع صهیونیست ها، به چیزی به نام حقوق فلسطینی نمی اندیشد.

نویسنده:حسین امیدی