شنبه, ۱۱ اسفند, ۱۴۰۳ / 1 March, 2025
پیتر شومان عروسک ها, نان و هنر

پیتر شومان تئاتر و همهی صورتهای هنر را به عنوان ضرورتی مطلق (اجتناب ناپذیر) میبیند. در سال ۱۹۶۸ او تئاتر را، در شکل آرمانی آن، چنین توصیف کرد: تئاتر مثل نان است،مثل یک ضرورت تئاتر چهرهای از مذهب است،نوعی سرگرمی است. (مجلهی نان،ص۳۵) در پاسخ به گزارشگر فصلنامهی تئاتر نو در دههی ۱۹۸۰، شومان خوشبینی کمتری را در مورد هنر جامعهی دموکراتیک معاصر امروز، اظهار داشت. با توجه به سفرش به آمریکای مرکزی و شور و هیجان کار در آنجا، از او در مورد اینکه آیا نان و عروسک، یا هر گروه متعهد هنری دیگر، میتوانند اینجا در ایالات متحده نیز، همان اهمیت و اعتبار را داشته باشند؛ سؤال شد که در پاسخ اظهار داشت: خیر! این یک خیال خام است!
در گذشته ، همهی هنرها میخواستند چیزی واقعی و مورد نیاز باشند و در زندگی مردم نقشی داشته باشند، چیزی باشند که مردم چه در زندگی خصوصی و چه در زندگی اجتماعی به آن نیاز دارند؛ در گذشته، این گونه هنرها در خدمت مراسم تدفین، ازدواج، تولد نوزاد و بسیاری از آئینهای دیگر بودند. اما امروز همهی این کارکردها تحت مراقبت و نظارت جامعه به شیوهای کاملن تجاری و تحت کنترل انجام میشوند، بنابراین هنرها دیگر کارکردی نخبهگرایانه پیدا کردهاند.(نیکاراگوئه،ص ۳۴)
با وجود این، پیتر شومان از امکان ایجاد رشد و پیشرفت متأثر از هنر،حتا در این کشور نیر ناامید نشده است. در اوایل دههی ۱۹۹۰، شومان کتابی دربارهی امکان و چالشهای تئاتر عروسکی برای تماشاگران روسی نوشت، با در نظر داشتن این نکته که فرهنگ باب اندیشه را محدود نکرده است. او در این کتاب به پنج بعد از ابعاد تئاتر عروسکی اشاره میکند که اگر چه به آن طراوت و زندگی میبخشد، اما به خاطر وضع موجود آن را زیر سؤال نیز میبرد!
شومان میگوید، اولین نکته این است که نمایش عروسکی از قید و بند هرگونه اهمیت و یا احترام به مفاهیم ساختگی انسانی در باب قدرت یا مسئولیتپذیری آزاد است. با عروسک میتوان در مورد هر هدف یا موضوعی شوخی کرد، در حالی که در اجرای یک بازیگر زنده ممکن است کمتر قابل قبول باشد. از یک طرف، ما به سادگی میپذیریم که عروسکها ما را بخندانند.که اغلب هم این کار را انجام میدهند. و از طرف دیگر، آنها موضوع نقد اجتماع را مطرح میکنند و خوشبختانه تماشاگران را وامیدارند تا دربارهی آنچه که مطرح شده تفکر و تأمل کنند. دومین نکته یا ویژگی منحصر به فرد در تئاتر عروسکی،طبق نظر شومان، تاکید بر اقداماتی است که روی دیالوگ انجام میگیرد؛ نوعی تغییر شکل زبانی که چیزی بیش از کلمات نوشتاری یا محاورهای را شامل میشود.
عروسکها حتا وقتی که با آنها صدا و متن برای خواندن داده میشود، ابتدا بایستی از طریق اشاره و ایماء ارتباط برقرار کنند.
شومان میگوید، وقتی عروسکها صحبت میکنند، گفتار آنها به صورت گفتوگوهای معمول و مرسوم نیست، بلکه جویده جویده و با لکنت است. همانطور که شیوهی طبیعی و معمول بازیگری به هیچ وجه مناسب اجرای عروسکی نیست.بازی عروسکها [در واقع] بایستی غیرقابل پیشبینی و نیز بدون محدودیت و جلوگیری باشد. در بازی آنها انگیزهها ساده و سرراستاند و پیچیدگی کمی وجود دارد. اما از طرف دیگر، این واقعیت که بازیهای آنها را به سادگی بازیگرهای انسانی نمیتوان تقلیل داد و یا محدود کرد، بازیگری عروسکی را برای برخی تماشاگران پیچیدهتر میسازد.
تئاتر عروسکی همچنین به خاطر آنچه که از سایر رشتههای هنری وام میگیرد،دارای اهمیت است. در تئاتر شومان، موسیقی تنها به عنوان موسیقی حضور دارد. در حالی که در تئاتر تجاری و فیلمها، موسیقی برای تأکید بر یک عمل (کنش) و یا جلوهی بصری استفاده میشود و به ندرت در مقام و جایگاه خود به کار گرفته میشود.شومان همهی انواع ابزار و اشیاء موجود در زندگی را برای تولید اصواتی که برای ما آشنا و قابل قبولاند،استفاده میکند. اندیشههای ناب لزومن نبایستی در ارتباط با یک جلوه بصری باشند، بلکه خود میتوانند به تنهایی به عنوان نوعی بیان هنری باقی بمانند. در کنار موسیقی، تجربه و دانش شومان، در مجسمهتراشی نیز به تئاترش افزوده میشود. شومان، عروسکهای خود را به عنوان تندیسهای ریشهدار اجتماعی توصیف میکند که در شرایطی که در آن خلق شدهاند به آسانی و در عین حال با اهمیت بسیار درک میشوند.
یکبار دیگر، زیباییشناسی هنر شومان در ضد نخبهگرایی اوست، و اینکه او میخواهد تندیسها را بیشتر به عنوان مفاهیم و آرایی با شکل و صورت سادهی رایج ببیند تا اشکال هنری و پیچیده با قوانین دست و پاگیر!
اینگونه نظریات بیشتر شبیه شومان آرمانگرای دههی ۱۹۶۰ به نظر میآیند. هر چند که آرمانهای مذهبی، هنری و زیباشناسانهی او در واقع آمیزهای از همهی چیزهاست. اما،او مشکلات را میشناسد و به تغییرات امیدوار است! در اویل دههی ۱۹۷۰، شومان در اینباره چنین اظهار نظر میکند: من فکر میکنم یک انسان خوب انسانی است که قادر است در جزییات دقیق باشد و نیز انسانی که میخواهد دستکم یاد بگیرد که چطور پرواز کند، و یا همهی مشکلات جهان را حل کند و یا برای تولد دوم خود آماده شود.(تایلور،ص۲۶۲) اجراهای عروسکی شومان، که عمومن در نزدیکی مزرعهای در ورمونت و یا شهر نیویورک برگزار میشوند، از دههی ۱۹۶۰ به بعد، کم و بیش کارهایی را در این زمینه انجام دادهاند. به عنوان مثال، برنامههای سیرک خانگی سالانهی رستاخیز شامل طنز سیاسی،رقص، موسیقی، رژه و نمایشهای جنبی دیگری میشود که توسط داوطلبان و به عنوان اجراهای انفرادی که تا حدی مستقل از پروژههای گروهی است،اجرا میشوند.
در بحث از پیتر شومان، چالش مشخصی صرفن از رهگذر توصیفات آثار و یا صفحات ویدیویی اجراهای او، در دست است. پس از مدتی، توصیفات مطول این ماجرا حتا در زمانی که هنوز همراه با تصاویری چند بودند، بر این واقعیت تأکید داشتند که این آثار صرفن پیرنگهایی از ماجراهایی هستند که بایستی ضمن اجرا برجستگی و تحول یابند. هر چند که به هر حال به نظر میرسد که ویژگی مشترک آنها همین باشد.
نخستین نشانهای که تقریبن به صورتی جهانی در کارهای شومان دیده میشود، به ویژه آن دسته از کارهایی که در سالنهای بزرگ (مثل کلیسا) با فضای باز اجرا میشوند به کارگیری برخی نمونههای عروسکهای میلهای عظیمالجثه، برای ایفای نقش اصلی است. چه این کاراکتر مسیح باشد با آن حالت دستهای باز شدهاش به نشانهی نوعی نیایش و چه عمو فاستو* و یا سایر انواع عروسکها،معمولن دستکم یک عروسک وجود دارد که بزرگتر از اندازهی انسان واقعی است. حرکت این عروسکها از طریق حداقل یک محور که از سلاستیک یا پاپیه ماشه ساخته شده و سر عروسک را هدایت میکند، و مجموعه ای از تکنیکها برای حرکت دستها انجام میشود.
معمولن دستهای مستقل از هم و مستقل از سر عروسک هدایت میشوند که این امر، یا از طریق میلههای اضافی و یا حضور مستقیم یک عروسکگردان صورت میگیرد. اغلب دستها خود به سادگی پارچهی آویختهای هستند که از شانهی عروسک و از محل سر به دستها وصل شدهاند که یا توسط میله و یا عروسکگردان هدایت میشوند.
شومان در دورههای مختلف کاریش کم و بیش استفاده از بازیگر انسانی به طور انفرادی را تجربه کرده است، اما در بسیاری از این موارد، حضور این بازیگر تحت تاثیر ماسک خنثا شده است. در اینجا هم، این ماسک ها صورتکهای بسیار بزرگی هستند که بازیگران آنها را میپوشند و مثل عضوی از بدن خود حرکت می دهند. در مواقعی، این ماسکها ممکن است دستهای درازی داشته باشند تا با سرهای بزرگشان همراهی کند.
این نوع عروسکهای انتزاعی باقی میمانند. بدینترتیب، شومان در مییابد که آنها در گشترهی تعابیر و معناهایشان به نوعی وحدت و جهانشمولی دست مییابند. آنها در مصارف و کاربریشان نیز وسیع و گستردهاند چرتا که عروسکها، به یک نوع کاراکتر خاص محدود نمیشوند، بلکه میتوانند بارها و بارها مورد استفاده قرار گیرند. تئاتر شومان در واقع بیشتر دربارهی کاراکترهاست تا روایت یک داستان پیچیده و به کارگیری مجدد این کاراکترهای شناخته شده اما قابل انعطاف، به کاراکترها ابعاد و زوایای مختلفی میدهد در ادامه، چهار مثال در این زمینه آورده شده است.اولین نمونه، از شخصیت مسیح است.
البته این کاراکتر ، بارها و بارها در نمایشها تکرار شده و به ویژه در اجراهایی که همه ساله به مناسبت عید پاک و کریسمس در کلیساهای نیویورک اجرا میشوند. در مورد کاراکتر مسیح،اگر چه استفاده از عروسک خاص عیسا مسیح، برای افزدون بار معنوی طنین مسیحایی در سایر نمایشها زیاد رایج نیست اما، همه ساله، انواع مختلفی از عروسکهای مسیح برای تناسب و هماهنگی باباز روایی و نگرش سیاسی خاص این آثار، به کارگرفته میشوند.
عمو فاستو یکی دیگر از کاراکترهای مهمی است که سالهاست در نمایشهای شومان استفاده میشود، عروسکی با سری بزرگ و لباسی تاجرمآب( اغلب به وسیلهی بازیگری که ماسک کامل پوشیده است، به حرکت در میآید.)
عمو فاستو با آن فرم حریصانهاش یادآور ایالت متحده و جامعهی کاپیتالیسم غربی است. ربرت همیلتون در رسالهاش اشاره می کند که از این عروسک میتوان برای نشان دادن صاحبخانهای شیطانصفت، تاجر، پرزیدنت نیکسون، پرزیدنت جانسون و استفاده کرد.(ص۳۷۳)
همچنین، کاراکترهای تئاتر نان و عروسک اجباری ندارند که حتمن انسان باشند. به عنوان مثال هواپیمای بمبافکن تصویر بارز و مشخص بسیاری از اجراهای شاخص شومان در دوران کاریش است که تجربهی شخصیاش را در فرار از آلمان نازی به همراه خانوادهاش در دههی ۱۹۳۰ تداعی می کند و نیز یادآور بمبارانهای متعدد زنان و کودکان بیگناه در سرتاسر جهان، از آن زمان تا به امروز است.
این هواپیما، میتواند توسط هر چیزی بازنمایی شود؛ از یک هواپیمای بزرگ که صحنهی تصلب عیسا مسیح را در نمایش گریهی مردم برای به دست آوردن گوشت مینمایاند، گرفته تا اسباببازی کوچکی که هنوز هم نابودی و تخریب عظیمی را که یک هواپیما کوچک و محمولهاش به بار آوردند، تداعی میکند.
این هواپیما، شخصیتهای نمایشی را در صحنههای نمایش به کمک بانوان خاکستری با قدرت تمام، به تصویر میکشد، بانوان خاکستری کاراکترهایی که خیلی زود توسط شومان کشف شدند و بارها وبارها در متون نمایشی مختلف به کار گرفته شدند. همیلتون آنها را به عروسکهای ایده و ماسکهای ایده دستهبندی میکند که محدودیت خاصی ندارندو این زنان میتوانند یادآور روستائیان آمریکای مرکزی، مادران سربازان جنگ جهانی دوم (یا هر جنگ دیگری) و در مجموع اقشار ستمدیدهی اجتماع، باشند.
پیتر شومان خود شخصیتی حیرتانگیزی دارد. دایرهی وسیع علایق و تعهد عمیق به حرفهی هنریش، انگیزه قویای را برای اجراهایش که اغلب رنگ و بوی سیاسی نیز دارند، فراهم میسازد. او در طول دوران حرفهای زندگیاش، زمینهی استفاده از بسیاری موضوعات و انواع عروسکها را فراهم آورده است. تاریخ و حیات کاری او در ایالات متحده بیش از سی سال است که ادامه دارد، دورانی که در آن شمار زیادی از تصاویر و شخصیتهای را بارها به کار گرفته است. هر چند که عروسکهای شومان نیز مثل خود او، دائم تغییر میکنند.
روحیهی تنوعطلبی و جویای تغییر او در ضمن سفرهای خارجی متعددش و در مواجهه با مردمی که همواره نیازمند چیزی برای بقاء و تداوم هستند، آشکار میشود. این مردم میتوانند شهروندان روسی باشند که یاد میگیرند؛ چطور در یک جمهوری زندگی کنند و با مسیحیان کاتولیک نیکاراگوئه ای، که در روستاهای کوچکی زندگی میکنند و یاهر کدام از نکانهایی که شومان آنها را دیده و یا برای تدریس در انجا دست کم برای مدت کوتاهی وقت گذاشته است.
این بخش از بیوگرافی شومان، از آنجا که مجموعهای از سوالات و مسایل مرتبط با جامعهی آمریکا را که ما تمایلی به مواجههی با آنها نداریم، به همراه میآورد، تا حدی مشکلساز است. به عنوان مثال، چرا شومان باید برای یافتن مردمی که به هنر نیاز دارند، به خارج سفر کند؟! حقیقتی که او دائم به من گوشزد می:ند این است که او هنوز امیدش را به مردم جهان از دست نداده است، اما ایالات متحده را به کلی فراموش کرده است.
حتا این نظر، برای شومانی که در مجلهی TDR شمارهی فوریهی ۱۹۹۴ مینویسد؛ او که همواره مشوق و جویای صلح و آرامش بوده، حالا(بعد از دیدن سارایوو به چشم خود)مصمم است که ایالات متحده را در بمبارانی ببیند تا شهر نجات یابد، ممکن است خیلی سادهانگارانه باشد.
این ادعا به ویژه با توجه به ماجرای بمبگذاریهای هفتهی گذشتهی آمریکا(۲۸ اگوست تااول سپتامبر ۱۹۹۵) خیلی جالب به نظر میرسد.
پیچیدگیهای پیتر شومان و کار او فقط میتواند در مقالهای با این حجم و اندازه مطرح شود. توصیفات، اجراهای او، نقطهشروعهای مناسبی برای شناخت حرفهی او هستند.اما به نظر میرسد رقیب بهتری برای گذراندن تعطیلات تابستانی در مزرعهی ورمونت و یا مسافرت به دور دنیا به همراه گروه شومان و آموزش عملی در حین کار، وجود نداشته باشد!
آندره رایدر
ترجمه غزاله مرادیان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست