یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
در حاشیه کتاب «حرف های تجربه», مجموعه مقالات «مرتضی ممیز»
همچون کوچه ای بی انتها
حرف های تجربه
[مجموعه مقالات]
مرتضی ممیز
ناشر: انتشارات دید
چاپ اول: ۱۳۸۲
تعداد: ۲۰۰۰ نسخه
قیمت: ۳۳۰۰ تومان
حاصل سی و هفت سال فکر کردن درباره نقاشی و گرافیک و طراحی، کتاب «حرف های تجربه» است. در همه آن سی و هفت سالی که نوشتن این مقاله ها و یادداشت های پراکنده طول کشید و هرکدام در صفحه ای از مجله ای یا بخشی از یک کتاب جا خوش کردند، «مرتضی ممیز» داشت کار خودش را می کرد؛ کاری را که خوب بلد بود. طرح می کشید، روی جلد می زد، پوستر طراحی می کرد و سر کلاس های دانشگاه، به شاگردهایی که حتی جرات نفس کشیدن نداشتند، راه و رسم گرافیست شدن (و در واقع، گرافیست خوب شدن) را یاد می داد. کار ممیز این بود و زمانی که حس می کرد باید بنویسد، باید دست به قلم ببرد و حقیقتی را به دیگران گوشزد کند، یا چیزی را که دیگران نمی دانند بگوید، حتماً می نوشت. کار ممیز نوشتن نبود، معمولاً نوشته ها را می خواند تا طرحی که می خواهد بزند، ربطی به آن داشته باشد.اما وقتی می نوشت، نویسنده می شد. یک جا طراحی بود که باید با نوشته دیگران روبه رو می شد و یک جا نویسنده ای بود که می خواست ظرایف کاری، یا شگردهای هنرمندی را برای دیگران افشا کند. بی خود نیست که اسم کتاب را گذاشته اند حرف های تجربه، آدمی در حد و مرتبت او نیازی به توضیح دادن کارهای دیگران نداشت، این که بیاید و کارهای نقاشی یا گرافیستی را آن قدر که می شود، شرح بدهد. و تازه، سختی کار در این است که جنس این دو کار، در عین آشنایی، با هم تفاوت دارد. کم تر پیش می آید که نوشته ای تحلیلی درباره کاری گرافیکی، یا تابلویی نقاشی، بخوانیم و حس کنیم چیزی نصیب مان شده است. بیش تر این نوشته ها، چیزی بیش از کلی گویی های حوصله سربَر نیستند. اما زمانی که پای کاردانی هنرشناس وسط می آید، همه چیز تغییر می کند و نوشته های کوتاه و بلند ممیز چنین هستند: یادداشت هایی که در وهله اول، از دید دقیق و بینش عمیق او حکایت می کردند و بعد، از روان بودن نوشته هایش. نمی دانم ممیز خودش را نویسنده می دانسته یا نه (جایی، چیزی در این مورد نخوانده ام)، اما قلمش، نوع نوشتنش، و شیوه بحث کردنش، آن قدر پخته هست که بشود آن را خواند و لذت برد و درباره اش حرف زد. حرف های تجربه، قلم اندازهای ممیز هستند در طول سی و هفت سال، هرچند همه نوشته های او را دربرنمی گیرند. پیش از آن که به متن کتاب برسیم، کارنامه کامل ممیز، پیش روی ما است و در بین نوشته هایی که این جا، در این کارنامه، ثبت شده، مقاله ها و یادداشت هایی هست که کنجکاوی برانگیزند، مثلاً آن یادداشتی که در شماره ۶۶ مجله «رودکی» منتشر شده و عنوان جالب توجهی دارد: «هنرمندی در راه است». نمی دانم گزینش مقاله ها و یادداشت ها صرفاً به خاطر حجم کتاب بوده یا نه، اما حتی اگر چنین بوده، لابد می شد به شیوه ای دیگر، بعضی از مقالات دیگر را هم در کتاب گنجاند. اگر چنین می شد، حاصل کار، حرف های تجربه به معنای واقعی اش بود: تجربه های مردی که می خواست بیش تر بداند. و خوب که نگاه کنیم، این خاصیت او و هم نسل هایش بود که چون پیش قراول بودند و کسی زودتر از آنها دست به این کارها نزده بود، مجبور بودند همزمان هم بکشند و طراحی کنند و آموزش بدهند، هم آن چه را که باید می ماند و ماندنش ضروری بود، بنویسند. حرف های تجربه، بیش از هر چیز، محصول این ضرورت است. حرف های تجربه را می توان از ابتدا تا انتها خواند، بی آن که به مشکل بزرگی بربخوریم. در واقع، مقصود اصلی ممیز از این نوشته ها، توضیح پاره ای از مشکلات یا مسائلی است که دور و برش دیده و هرکدام از این یادداشت ها، به ساده ترین شکل ممکن، تلقی ممیز را از آن مشکل یا مسائل نشان می دهد.
خب درباره همه کتاب که نمی شود نوشت. همه کتاب را که نمی شود در یک صفحه خلاصه کرد و یادداشت هایی را که هرکدام به چیزی، یا کسی، می پردازند، در هم مخلوط کرد و آشی درهم جوش تحویل داد. کاری که می شود کرد، این است که چند مقاله را انتخاب کنیم و درباره هرکدام، چند کلمه ای بنویسیم، نه به قصد توضیح و تفسیر، بلکه بگوییم ممیز در این مقاله ها از چه چیزهایی نوشته است. حداقل فایده این کار، رغبتی است که در خواننده های احتمالی این یادداشت برانگیخته می شود تا به کتاب مراجعه کنند و با نوشته های ممیز بی واسطه روبه رو شوند. احتمالاً یادداشت او درباره همسر از دست رفته اش، «فیروزه صابری»، از این منظر، انتخاب خوبی است. در این یادداشت است که گوشه هایی از زندگی خصوصی ممیز، عمومی می شوند و او زندگی اش را آنقدر که باید، توضیح می دهد. این که باب آشنایی آنها در پاریس چگونه باز شد، چگونه در کنار هم سال ها زندگی کردند، هنرشان را با هم تقسیم کردند و چیزهایی از هم آموختند که به کارشان آمد: «گاه که ناخودآگاه رفتاری معلمانه به خود می گرفتم و توضیحاتی متخصصانه می دادم؛ شانه هایش را بالا می انداخت و می گفت: تماشاچی ها همه مثل تو فکر نمی کنند و این کارها را برای همه ساخته اند.» (صفحه ۳۲) در عین حال، این را هم می فهمیم که آشنایی ممیز و صابری، جرات نقاشی را از او گرفت و فیروزه صابری، تا مدت ها، دست به قلم مو نزد و زمانی دوباره هنرش را از سر گرفت که پارچه ها و تکه دوزی هایی از هند نصیبش شد. بعد از این بود که پی چهل تکه های ایرانی گشت و شروع کرد به تکه دوزی و این، همان هنری است که ممیز در یادداشت کوتاه دیگری (عمر کوتاه دوباره رقعه دوزی) به آن اشاره می کند: «می توان گفت در ایران امروز، هنر رقعه دوزی، بدون آن که اوجی داشته باشد، کار فراموش شده ای است و اگر هم در گوشه و کنار کسانی گهگاه کاری انجام می دهند، آن چنان تلاش چشمگیری نیست که بتوان آن را به عنوان جریانی هنری به حساب آورد.» (صفحه ۴۱) فیروزه صابری، در کارهایش، تصویرهایی را خلق کرد که هم به قول ممیز ریشه در طرح های قالی ها و گلیم ها و گبه ها داشتند، هم کارهای شخصی او بودند: «طرز کار او به سیاق طراحی فرش ها و گبه های روستایی ساده و خلاصه اند و به مانند نگارگری های ایرانی، ذهنی و خیالی سازی و بدون پرسپکتیو هستند و همه طرح ها و شکل ها با شیوه اختصاصی اش، با قدرت و توانایی، ساخته و رنگ آمیزی شده اند.» (صفحه ۴۲) اما مهم تر از همه این است که هر دو یادداشت ممیز درباره فیروزه صابری (یکی درباره خودش، و یکی درباره هنرش) آن قدر که انتظار داریم، لحن تلخ و ناامیدکننده ای ندارند. در آن یادداشتی که سال آخر زندگی همسرش را بررسی می کند، اگر حسرتی هست، بیش تر به این برمی گردد که فیروزه صابری، به خاطر سرطانی که جانش را گرفت، نتوانست تابلوهایی را که دوست داشت، بکشد. تابلوهایی که برای کشیدن شان، روزها و هفته هایی را صرف تحقیق و عکس برداری کرده بود و حالا دیگر هیچ وقت کامل نمی شدند. در انتهای یادداشت است که ممیز، غمش را آشکار می کند و همه آن چه را در طول متن به تعویق انداخته، می نویسد: «صبح روز یک شنبه چهاردهم بهمن ،۱۳۷۵ خواست به خانه برگردد. دکتر از او خواست که باز هم تحمل کند. اما غروب همان روز، او دیگر صبر نکرد و از همه خداحافظی کرد و رفت که رفت و زمان برایم روی یک ربع به پنج متوقف ماند. فیروزه صابری، ابتدای بهار به دنیا آمد و نیمه زمستان هم رفت که رفت، به همین کوتاهی.» (صفحه ۳۹)
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست