جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

تعزیه استقبال هنر ایرانی از اسلام


تعزیه استقبال هنر ایرانی از اسلام

کربلا تنها یک مکان نیست کربلا به واسطه عاشورای حسین است که کربلا می شود و باز به خاطر وی است که فرهنگ تعزیت عاشورایی ادامه پیدا می کند بی گمان از ریشه دارترین مناسک مذهبی و فرهنگی ما, دهه اول محرم است

کربلا تنها یک مکان نیست. کربلا به واسطه عاشورای حسین است که کربلا می شود و باز به خاطر وی است که فرهنگ تعزیت عاشورایی ادامه پیدا می کند. بی گمان از ریشه دارترین مناسک مذهبی و فرهنگی ما، دهه اول محرم است.

پدیده ای که مردم نه در آن سرما و گرما می شناسند و نه مصایب و سختی. پدیده ای که از دل جامعه بیرون می آید و بی هیچ برنامه ریزی حکومتی سالهاست که باشکوه اجرا می شود به گونه ای که دیگر عاشورا بخشی از فرهنگ دیرینه ماست.

ذهن خلاق ایرانی هر دم بازآفرینی خلاقانه ای دارد. تعزیه دلیلی بر این مدعاست، سوگواری نمایشی که در نوع خود بی بدیل و دارای ویژگی های درخشانی است. کمااینکه فاصله گذاری که از تکنیک های نوین نمایشی بوده، از بسیاری گذشته در تعزیه رواج داشته است. بیان اغراق آمیز و یکسره نمایشی که از ذهن بکر و بدوی و بدون الهام گرفتن از منبعی خاص بوده از ویژگی های این نوع خاص نمایشی است. تلفیق موسیقی و حرکات موزون لحظات احساسی تعویض پرده ها همه و همه دنیایی است بیکران که درک آن در هر دوره خود زمان می طلبد.

شبیه گردانی یا شبیه خوانی یا تعزیه نمایشی بوده است در اصل برپایه قصه ها و روایات مربوط به زندگی و مصائب خاندان پیامبر اسلام و خصوصا وقایع و فجایعی که در محرم سال ۶۱ هجری در کربلا برای حسین(ع) و خاندانش پیش آمد.ولی بزودی گسترش یافت و همه جنبه های داستانی و تفننی فرهنگ مردم را شامل شد.

در تاریخ ابن کثیرشامی آورده است که معزالدوله احمدبن بویه در بغداد در دهه اول محرم امر کرد. تمامی بازارهای بغداد را بسته، سیاه عزا پوشیدند و به تعزیه سیدالشهدا پرداختند. بعد از آن هر ساله تا انقراض دولت دیالمه شیعیان در ده روز اول محرم در جمیع بلاد رسم تعزیه به جای می آوردند و در بغداد تا اوایل دولت سلجوقی برقرار بود. (جلد سوم کمبریچ صفحات ۳۱ و ۳۰ از Brown این ۲ یادداشت یکی به فارسی و دیگری به آلمانی از رابینیو گرفته شده است).

اما نمی توان به ضرس قاطع اعلام کرد که از همین زمان نمایشی شدن آن آغاز شده است بلکه در طی هفت قرن پس از دسته های عزاداری و سینه زدن و کوبیدن سنج و نشانه ها و نوحه سرایی ها وشاید در آخرین نیم قرن دوره صفویه، تعزیه تحول نهایی خود را طی کرد و به آن شکلی که می شناسیم درآمد.

تاورنیه یک سیاح اروپایی در سفرنامه خود با ترجمه ابوتراب نوری یکی از مراحل تحول را در یادداشت هایش نشان داده است. او در محرم ۱۰۴۶ خورشیدی در حضور شاه صفی دوم در اصفهان شاهد مراسمی بود که پنج ساعت پیش از ظهر شروع و تا ظهر طول کشید. «در بعضی از آن عماری ها طفل هایی شبیه نعش خوابیده بودند و آنهایی که دور عماری را احاطه کرده بودند گریه و نوحه و زاری می کردند. این اطفال شبیه دو طفل امام حسین هستند که بعد از شهادت امام، خلیفه بغداد، یزید آنها را گرفت و به شهادت رسانید.به دلیل حرمت ها این دسته ها را فقط مردان می گردانیدند و زنان به هیچ روی در آنها جایی نداشتند، نقش های زنان را جوانان تازه سال و نازک صدا بازی می کردند.

اما در نوشته ویلیام فرانکلین این نمایش را در یکی از مراحل نهایی اش می بینیم. وی در کتاب مشاهدات سفر از بنگال به ایران در فصل« از بنگال به شیراز »که در محرم ۱۱۶۶ یعنی در عهد زندیه دیده است می آورد: یکی از جالب ترین نمایش های این سوگواری عروسی قاسم جوان پسر امام حسن(ع) است با دختر عمویش که دختر امام حسین(ع) باشد. این عروسی هیچ گاه تحقق نیافت چون قاسم در یکی از نبردهای کنار فرات در هفتم محرم شهید شد. پسر جوانی نقش عروس را با همه تزئینات یک عروس بازی می کند. این عروس همراه زن های خانواده اش است و با لحنی اندوهبار شعری راجع به پایان غم انگیز شوهرش که توسط کفار نابود شده می خواند. نمی توان دقایق جداشدن آنها را فراموش کرد، وقتی که شوهر نامزد جوانش را ترک می کند تا به جنگ برود با او لطیف ترین وداع ها را می کند و جامه سوگواری به او می دهد و دختر هم جامه را به روی شانه های خود می اندازد.

درنتیجه در اواخر سلطنت زندیه تعزیه شکل خود را پیداکرده و کمی بعد در ابتدای دوره قاجاریه تعزیه به دلیل حمایت شاهان و نیز طبقه جدید مرفه بازرگان و سیاسی دامنه دارتر شد. این پشتیبانی تنها یک حمایت خالص از نمایش نبود، بلکه وسیله ای برای به دست آوردن وجاهت ملی بود. زیرا بسیاری هم در اثر تفسیرهای مخالف علما، از حمایت تعزیه روی گرداندند و به ساختمان مسجد و محراب پرداختند.

بی گمان استناد به سفرنامه های سیاحان خارجی که فارغ از تفکرات قومی هستند سند بسیار خوبی است برای پی بردن به روند تعزیه، در سفرنامه دروویل ترجمه جواد محبی در ۱۲۰۰ شمسی وی می گوید: در تهران شاهد تعزیه ای بودم که مهمترین مرحله نمایش آن روز دهم محرم بر صحنه می آید. در این روز یکی از درباریان که ایفای نقش حسین بن علی به وی محول شده است. با سوارانی به تعداد همراهان حسین به هنگام عزیمت به کوفه، به میدان می آید. ناگهان عبید زیاد در راس چندین سرباز سر می رسد، اما امام حسین(ع) از تسلیم و بیعت سر باز می زند و با وجود همراهان معدود خویش با شجاعت و شهامت به جنگ ادامه می دهد. من از دیدن این صحنه جاندار که چیزی از واقعیت کم نداشت به حیرت افتادم. حیرتم وقتی بیشتر شد که دیدم پس از پایان نمایش از آن ۴ هزار تن که بدون رعایت نظم و احتیاط به جان هم افتاده بودند حتی یک تن نیز زخمی نشده است.

تعزیه در حین جستجوی شکل نهایی خود فراوان از مایه و سبک نقالی کمک گرفت. جالب است که هنوز هم می توان دو روش مشخص نقالی را در تعزیه تشخیص داد. بیان غمناک آوازی در دستگاههای معین موسیقی ایرانی که مظلوم خوانها به کار می برند بازمانده نقالی حماسی است.

اما این تعزیه ها در تکایا به ادامه کار خود پرداخت. مانند تکیه دولت، تکیه ولی خان سرچشمه، عزت الدوله، نوروزخان، رضا قلیخان، سرتخت، اسمعیل بزاز، چهل تن، سید ناصرالدین، حیاط شاهی و غیره که در حدود سه هزار نفر جا داشت. تعزیه تنها نشان دهنده یک قصه مذهبی ساده نیست، محور اصلی این نمایش ها ماجرای تسلیم و زندگی در برابر پایداری و نابودی است. جنگ خیر و شر یا حق و ناحق و ایستادگی به خاطر اعتقاد به عدالت آسمانی مطرح است، و قهرمانان نمایش نابودی را بر زندگی در زیر سلطه غاصبان و جابران ترجیح می دهند.

مهمترین ویژگی تعزیه همان طور که گفته شد فاصله گذاری و آگاهی شخصیت های قصه از سرنوشتشان است. آگاه بودن اشقیا نسبت به شقی بودن خود و معصوم بودن خاندان پیامبر.

واقعه را تماشاچی از قبل می داند و نویسنده نحوه وقوع را توصیف می کند. ادیبانه نبودن شعر و استفاده از کلمات کوچه و بازار و نزدیکی به بیان محاوره همه و همه تعزیه را نمایشی با خصیصه های خاص خود می کند.

نویسنده: هامون - قابچی



همچنین مشاهده کنید