شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا

اکنون مجال توسل به خورشید کربلاست


اکنون مجال توسل به خورشید کربلاست

به مناسبت تولد حضرت امام حسین ع

آل‌الله نمی‌دانند بخندند یا گریه کنند؛ چراکه جبرئیل از عاشورا برای رسول‌الله (ص) گفته است، از روزی که نه علی و فاطمه و نه حسن و پیامبر (ص) در کنار حسین حضور ندارند تا او را بر مظلومیتش یاری دهند. هیچ‌کدام نیستند تا جرعه‌ای آب بر گلوی خشک طفلان حسین ارزانی دارند. از آل‌الله در روز عاشورا کسی همراه کاروان اسرا نیست تا مانع از به زنجیر کشیدن سید ساجدین و زینب کبری باشد.

امشب همان شبی است که همه دوستداران آل الله چشم انتظار ولادت مولودی هستند که دین رسول الله (ص) را احیا می‌کند. آری امشب همان شبی است که جبرئیل به فطروس بال و پر سوخته نوید داد که با تبسم به محی دین نبی می‌تواند آبرویش را نزد خدا بخرد و حکم آزادی‌اش از غضب الهی و جواز پرواز دریافت کند.

امشب، شب بخشش است، شب آرزوهاست... اشتباه نکنید لیله‌‌الرغائب نیست. امشب شب سوم شعبان است. شبی است که ملکوتیان برایش آسمان و بهشت را زینت بستند. امشب همان شبی است که همه دوستداران آل الله چشم انتظار ولادت مولودی هستند که دین رسول‌الله (ص) را احیا می‌کند آری امشب همان شبی است که جبرئیل به فطروس بال و پر سوخته نوید داد که با تبسم به محی دین نبی می‌تواند آبرویش را نزد خدا بخرد و حکم آزادی‌اش از غضب الهی و جواز پرواز دریافت کند. امشب حسین (ع) به این عالم خاکی قدم می‌گذارد همان که در ماه‌های گذشته انیس و هم صحبت صدیقه طاهره (س) بوده است. امشب علی با همه آرزوهایش در انتظار طلوع خورشید است که نه فقط آسمان مدینه، که آسمان عالم را روشن کند. غوغایی که در دل علی برپاست و احساس دل‌نگرانی یک پدر در شب ولادت فرزندش نشات می‌گیرد با لبخند زهرای مرضیه (س) فرو می‌نشیند گویی همه می‌دانند که این مولود چه برکاتی به همراه دارد.

آرامش نبی قلب علی را تسکین می‌دهد تا در دمادم تولد فرزند دومش، کمی از اضطراب بکاهد و دست در دست حسن علیه‌السلام منتظر بماند. پیامبر (ص) می‌داند امشب فرزندی از بانوی دو عالم زاده می‌شود که قرار است داعیه‌دار ولادت نه امام معصوم باشد. حسین علیه‌السلام باید پس از مظلومیت سبط اکبررسول الله، وظایف سنگین‌تری را به دوش بکشد. منجی که مسئولیت امامت را به ۹ جانشین شایسته پس از خود انتقال دهد.

او باید تحت تربیت دو الگوی بی‌مانند و شایسته عالم هستی قرار گیرد تا پس از صلح حسن علیه‌السلام، واقعه عاشورا را رهبری کند. آری حسین باید شجاعت، درایت و زعامت را از پدرش علی علیه‌السلام ومادرش فاطمه سلام‌الله بیاموزد و چه جایگاه و مامنی بهتر از دامن فاطمه مرضیه برای این مسئولیت خطیر مناسب‌تر است.

لحظاتی بعد این صدای گریه‌های حسین است که در خانه علی و فاطمه می‌پیچد علی علیه‌السلام و محمد (ص) لبخند بر لب می‌آورند و دست در دست حسن علیه‌السلام به دیدن مادر و نوزاد می‌روند. پسر فاطمه‌(س) در آغوش مادر جای گرفته و صدایش نوید آن را می‌دهد و آنچه ذات حضرت حقی تعالی می‌خواهد تا با تولد این نوزاد به وقوع بپیوندد عملی می‌شود.

فاطمه پسرش را به آغوش نبی‌الله می‌دهد پیامبر (ص) با تمام وجودش حسین را به‌خود می‌فشارد و او را می‌بوید، گویی که عزیزتر از جان را به دست او داده‌اند. فرزند فاطمه به دست مولایمان علی علیه‌السلام داده می‌شود. حسن چشم در چشم حسین که اکنون در آغوش پدر جای گرفته دارد. حضور جبرئیل نبی را از حسین به سوی او متوجه می‌کند. خیل ملک، از جمله فطروس برای تهنیت گویی به نزد آل‌الله آمدند. سلام پرودگار متعال را می‌رسانند و این حسین است که قنداقه‌اش در دست ملائک برای رونمایی به ملکوتیان به جانب آسمان برده می‌شود و فطروس این فرصت را می‌یابد و بال سوخته‌اش را به قنداقه حسین متبرک کند تا بال و پر تازه به جای آن بروید. این فرشته قسم یاد می‌کند که سلام شیعیان علی (ع) بر حسین (ع) را در هر جای عالم که باشند به سبط نبی‌اکرم برساند.

آل‌الله نمی‌دانند بخندند یا گریه کنند؛ چراکه جبرئیل از عاشورا برای رسول‌الله (ص) گفته است، از روزی که نه علی و فاطمه و نه حسن و پیامبر (ص) در کنار حسین حضور ندارند تا او را بر مظلومیتش یاری دهند. هیچ‌کدام نیستند تا جرعه‌ای آب بر گلوی خشک طفلان حسین ارزانی دارند. از آل‌الله در روز عاشورا کسی همراه کاروان اسرا نیست تا مانع از به زنجیر کشیدن سید ساجدین و زینب کبری باشد.

علی با همه شجاعتش که تن یلان عرب را به لرزه در می‌آورد در آن روز نیست تا یارای مظلومیت اسرای کربلا باشد و از سیلی و تازیانه خوردن فرزندان بی‌پناه پسرش جلوگیری کند. اشک و لبخند به هم آمیخته است. مادر و پدر به همراه رسول‌الله به آنچه پروردگار متعال اراده کرده است به انجام برساند، راضی هستند که «ان الله شاء ان یراک قتیلا».

و کیست که نداند حسین علیه‌السلام چه کسی است؛ همان که پیامبر(ص) جان فرزند نازنینش ابراهیم را فدای او می‌کند تا حسین‌زنده بماند و دین او را با خون خود و به اسارت رفتن اهل بیتش زنده نگاه دارد. و این حسین علیه‌السلام همان است که به‌خاطر مظلومیت،‌ایستادگی،‌جانفشانی و آزادی‌خواهی‌اش، به‌پاخاست تا امروز من و تو در کمال آرامش و زیر سایه دین مبین اسلام به زندگی خود ادامه دهیم. همان که به عشقش هزاران هزار از مردان مرد این سرزمین، به دل کوه و دشت و بیابان رفتند تا با الگوپذیری از او که سیدوسالار شهیدان است، از ناموس و دین و میهن اسلامی‌مان دفاع کنند. حسین همان ابرمردی است که تاریخ جهان تاکنون مثال او را به خود ندیده است. همان که با توسل به حضرتش جامعه ما را از فساد و تباهی نجات داد. عاشقان بسیاری به نام و یاد او از جان و مال و همه آرزهای دنیوی خود گذشتند. حسین علیه‌السلام تنها امامی است که در عین حیات، ذبح شد و سر مبارکش را از بدنش، در حالی‌که زنده بود جدا کردند. همان که خواهرش بر تل زینبیه نظاره‌گر از قفا بریده شدن سرش در گودی قتلگاه بود. همان که دل به حضور عباس بن علی گرم نگاه داشته بود و با شهادتش، این تنها زینب سلام‌الله بود که او را کمک کرد تا زنده بماند. آری، امشب شب ولادت بزرگ مردی است که یکایک عزیزان خود و طایفه بنی‌هاشم را سپر بلا کرد تا همچون من و تویی امروز شاهد زادروز ولادتش باشیم. همان که در اوج مظلومیت فقط ۷۲ نفر یاری‌اش کردند، همان که برای ناشنیدن سخنانش، هله هله سر می‌دادند. همان که به طفل شش‌ماهه‌اش نیز رحم نکردند.

حسین همان است که امثال حر بن یزید ریاحی را در لحظات سرنوشت‌ساز بخشید و در خیل شهدای کربلا و در فهرست عاشوراییان جای داد و این خون مولود امشب است که همیشه تاریخ در جریان است تا شیعیان علی علیه‌السلام به وجودش ببالند و تأسی از روش و منش ایشان به انتظار ظهور نهمین فرزندش، قائم آل محمد (ع) بنشینند. صلی الله علیه یا اباعبدالله حسین.

آزاده غلامی