سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
چه کسی از سوسیالیسم می هراسد
زمان آن رسیده است که ارزیابی مجددی از استراتژیهایمان داشته باشیم.
حدس میزنم که کتاب جدید توماس جوگان با عنوان «آیا ما در قاره اشتباهی به دنیا آمدهایم؟»، بحث و جدلهای شدیدی را حول این محور ایجاد میکند که کدام سیستم اقتصادی بهتر است، سیستم سرمایهداری آمریکایی یا سیستم سوسیالیسم آلمانی؟ حدس قویترم این است که این بحثها بیارزش خواهد بود.
در ابتدا اذعان میکنم که هنوز این کتاب را نخواندهام؛ اما گزیده متن مصاحبه جیاگگن را خوانده و کل مصاحبهاش را در شبکه MSNBC دیدهام. در نتیجه حتی اگر جزئیات همه موارد را ندانم؛ ولی میدانم او چه مسائلی را در این کتاب مطرح کرده است.
وب سایت جوگان نیز کتاب را به شرح ذیل خلاصه کرده است:
«حملات زیادی به واژه «سوسیالیسم» توسط منتقدان رییس جمهور،باراک اوباما صورت گرفته است. او توسط محافظهکاران به سوسیالیسم اروپایی متهم شده است. این در حالی است که ایدههای دولت او به آن نوع از دموکراسی اجتماعی اروپا شبیه نمیباشد؛ اما واقعا به این موضوع فکر کنید، شاید ما (آمریکاییها) در آلمان یا فرانسه خوشحالتر میبودیم. کشورهایی که دولتهای سوسیالیستشان به جای تماشای سقوط آزادی که در ایالاتمتحده داشتیم، دست به کار میشدند.
موضوع این نیست که دموکراسی اجتماعی اروپایی «بهتر» است یا تحت سوسیالیسم از نوع اروپایی احتمالا ما شادتر میبودیم، بلکه موضوع میتواند این باشد که ایالاتمتحده بهرغم کسری تراز تجاری عظیمش، تنها با بهرهگیری از برخی جنبههای این نظام، قادر به رقابت در اقتصاد جهانی یا پیشروی بدون سقوط مجدد مالی خواهد بود.
بیشترین کنترل از بالا به پایین در بین کشورهای اروپایی مربوط به آلمان است. کشوری که بالاترین دستمزدها در آن وجود داشته و ارتباط اقتصادی بسیار محکمی با چین به عنوان برجستهترین کشور صادرکننده برقرار کرده است (چین در حوزه صادرات از آمریکا جلوتر است). حال در چین و آمریکا افراد آنقدر کار میکنند تا از پا درآیند؛ اما در آلمان در طول سال شش هفته تعطیلی وجود دارد. موضوع فقط این نیست که آلمانیها در شرایط بهتری از ما قرار دارند، بلکه به نظر میرسد، دولت پشتیبانشان است.»
جوگان همچنین در کتاب در این روزگار، چنین میگوید:
«دو سوم قشر ضعیف آمریکا در اروپا وضعیت بهتری خواهند داشت. منظورم آن دسته از افرادی است که طی ۴۰ سال افزایش واقعی دستمزد نداشتهاند، کسانی که جز تامین اجتماعی، پسانداز بازنشستگی ندارند. افرادی که بیمه درمانی نداشته و آنهایی هم که از بیمه برخوردارند، ۲۰۰۰ دلار یا بیشتر بابت اموری میپردازند که بیمه نسبت به آنها تعهدی ندارد. مطمئن باشید چنین افرادی در اروپا وضعیت بهتری خواهند داشت. این افراد وقتی در اروپا بیکار شوند، پرداختیهای بهتری خواهند داشت. در آنجا حتی مردان مجرد هم میتوانند کمک رفاهی دریافت کنند. برخلاف آنچه ما اینجا در آمریکا میشنویم، در اغلب کشورهای اروپایی نرخ بیکاری از نرخ بیکاری ایالاتمتحده پایینتر است.»
او همچنین در شبکه MSNBC گفت: «در آلمان و فرانسه میزان متوسط کار در سال معادل ۱۵۰۰ ساعت است. در ایالاتمتحده این رقم نزدیک به ۲۰۰۰ ساعت است. در نتیجه ۵۰۰ ساعت آزاد برای اروپاییان وجود دارد. منظورم این است شما فقط یک بار زندگی میکنید.»
منظور جوگان را دریافتید؟ او فکر میکند «سوسیالیسم اروپایی» و «سوسیال دموکراسی» دیگر لغات وحشتناکی برای مردم آمریکا نخواهد بود آن هنگام که دریابند این لغات یعنی «تحصیلات مجانی، مراقبت رایگان از کودک، پرستار خانگی رایگان، اوقات تعطیلی تضمینی، مزایای بیکاری دستودلبازانه». اینها مواردی است که کارمندان آمریکایی درصدد هستند تا همانند همتاهای اروپاییشان بابت آنها دریافتی داشته باشند.
دلیل اینکه انتظار دارم بحثها در خصوص مسائل مطرح شده در این کتاب بیفایده باشد این است که قاعدتا هر فرد در به تصویر کشیدن بحث بین سوسیالیسم و رقابت آزاد یا همان «کاپیتالیسم» یا هرچه که مینامیدش، سهمی خواهد داشت؛ چراکه در اینجا نه تنها محافظهکاران حتی لیبرالیستها هم احساس خواهند کرد که باید از آبرو و حیثیت نظام آمریکایی دفاع کنند.
اما چرا هر دو گروه از نظام آمریکایی حمایت میکنند؟ چون «کاپیتالیسم» و «اقتصاد آزاد» نامیده میشود؟ اینکه دلیل نمیشود. آنچه مهم است این است که واقعا یک نظام چیست؟ نظام اقتصاد ایالاتمتحده به مثابه بازاری است که به خاطر حق امتیازهای دولتی، شرایط آزاد و رقابتی سوسیالیستشان از آن رخت بربسته است. در واقع این یک نظام اشتراکی است که در آن آزادی و اموال مردمان عادی نسبت به منافع گروههای کسب و کار مهم و اصلی که بر نهادهای قدرت جامعه تسلط دارند، از هزاران جنبه از اهمیت کمتری برخوردار است. آیا مدرکی بیشتر از این هم نیاز است که باراک اوبامای «سوسیالیست» سیاستهای حمایتگرایانهای را در خصوص صنعت بانکداری و سیاستهای دستودلبازانهای را در خصوص صنعت بیمه کشور اتخاذ نموده است. بله تا حدی از آزادی برخورداریم؛ اما این آزادی توسط نظام قوانین و نظارتها محدود شده است؛ قوانینی که درصدد هستند تا نتایج اقتصادی بهتری را به بار بیاورند. در سطح فدرال، دولت و سطوح محلی، پول حرف اول را میزند. البته که مداخله دولت (بگویید حمایت از مصرفکنندگان و کارگران) با منطق اخلاقی حمایت میشود؛ اما پشت صحنه این حمایتها، منافع اقتصادی وجود دارد.
در واقعیت بیش از آنکه بحث میان سوسیالیسم و اقتصاد آزاد باشد، بحث بین دو گونه سبک نظام اشتراکی است؛ سبک آمریکایی و سبک اروپایی. من خواهان هیچ یک از این دو سیستم اقتصادی نیستم؛ اما هنوز برایم مسجل نشده است که با توجه به تجارب گذشته، نوع آمریکایی این سیستم از هر جنبهای نسبت به نوع اروپایی برتر باشد. این موضوع برای مت وچ نیز روشن نشده است. ممکن است یکی از این سیستمها بیش از دیگری برای قربانیان امتیازهای دولتی، مامن امن باشد. با توجه به افرادی که در آمریکا قوانین را مینویسند، هیچ دلیلی نمیبینیم که فکر کنم ضرورتا ما در آمریکا بهتر از آلمانیها این مهم را انجام دهیم.
نمیخواهم بگویم که توصیفی که جوگان از آلمان ارائه کرده است، درست و کامل بوده است، آلمان مثل یونان با بسیاری از مشکلات شدید اقتصادی و اجتماعی ماندگار، مواجه نیست؛ اما قطعا جوگان به این واقعیت واقف است که تحصیلات، مراقبت از کودکان و اموری از این دست نمیتوانند مجانی باشند. امیدوارم که او متوجه باشد که در کتابش از مزایای مجانی دفاع نمیکند، بلکه از مزایایی که توسط مالیات دهندگان مهیا شده است، دفاع میکند؛ یعنی توزیع ثروت توسط نهادهای سیاسی. پس موضوع آنطور که فکرمیکردیم (که ما هیچیک از این خدمات مجانی را نداریم) نیست.
● منطق مشکوک
جوگان نظر مرا جلب کرد. اینکه چه حکمتی در میل شدید لیبرالها و محافظهکاران وجود دارد که هر موضوع قابل بحثی را سوسیالیسم مینامند، واقعا جای تعجب دارد. موضوعاتی مثل تامین اجتماعی و برنامه Medicare و سوسیالیسم. شاید منطق او این باشد:
مردم نظام سوسیالیستی را دوست ندارند؛ بنابراین اگر بخواهید آنها را متقاعد کنید که موضوعی مثل تامین اجتماعی یک موضوع سوسیالیستی است، آنگاه آنها تامین اجتماعی را دوست نخواهند داشت.
همچنین ممکن است منطقش این باشد: مردم نظام سوسیالیسمی را دوست ندارند، ولی اگر آنها را متقاعد کنید که موضوعی مثل تامین اجتماعی یک موضوع سوسیالیستی است، آنگاه آنها ممکن است فکر کنند که سوسیالیسم خیلی هم بد نیست.
بهتر نیست به جای میانبر زدن که ما را به مسیری رهنمون میکند که خواهان آن نیستیم، مشکلات پدیدهای مثل تامین اجتماعی را هم از لحاظ اخلاقی و از لحاظ اقتصادی برشمریم؟ از سال ۱۹۳۵ مخالفان تامین اجتماعی آن را موضوعی سوسیالیستی قلمداد میکنند. قرار است برای چه مدت قبل از مشاهده موفقیت امری، استراتژی مخالفت با آن را اتخاذ کنیم؟ ممکن است استراتژی ما مبنی بر ترغیب مردم به نخواستن دولت رفاهی که تاکیدش بر کمکهای اجتماعی است، استراتژی غلطی باشد. گاهی استنباطمان این است که آمریکاییها همانند کودکان ترسویی خواهان تضمین وعدههایی هستند که در باب مسائل تامین اجتماعی داده میشود. این مسخره است. وقتی مطلبی درباره «همراهی متقابل» مینوشتم، نظر مخالفی داشتم:
آرزوی خلق جزیرهای نسبتا ایمن در دریای نامطمئن زندگی کاملا عقلانی که حتی منطقی است. در کلیه پدیدههایی که همکاری متقابل دو طرف را میطلبد، این همکاری میتواند رشد یابد؛ مگر آنکه دولت قائل به این همکاری نباشد. این موضوع برای بیمه هم صادق است.
به جز معضل یارانه اجباری، مشکلی که در مورد دولت رفاه وجود دارد این است که اینگونه دولتها در بلند مدت برای ارائه تضمین، عملکرد بدی دارند؛ زیرا ارائه اینگونه تضمینها به مزاج سیاسی دولتها بستگی دارد و همین باعث انحراف در ارائه آن میشود. از طرف دیگر، در عمل تنها بازارهای به معنای واقعی کلمه آزاد (که احتمالا منجر به هفتههای کاری سالانه کمتری حتی از آلمان میشود) و همراهی متقابل میتوانند هر آنچه را که دولت رفاه وعده میدهد، ارائه کنند.
شلدون ریچمن
مترجم: مانا مصباحی
منبع: فریمن آنلاین
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست