جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

فرزند زمان خویشتن


فرزند زمان خویشتن

یادبود پنجاه و سومین سالروز تیرباران دکتر سیدحسین فاطمی

سحرگاه چهارشنبه ۱۹ آبان ماه ۱۳۳۳ خورشیدی، میدان تیر لشکر ۲ زرهی واقع در پادگان قصر تهران شاهد تیرباران مردی بود که به شدت از جراحت‌های چندماهه رنج می‌برد و در آتش تب می‌سوخت.

او پیش از آنکه به جوخه اعدام سپرده شود، خواستار دیدار با دکتر محمد مصدق شد اما درخواستش را نپذیرفتند و تن رنجورش را به گلوله سربازان حاضر در میدان سپردند.

دکتر حسین فاطمی پیش از این نیز چندباری تا آستانه مرگ پیش رفته اما هر بار جان سالم به در برده بود. نخستین بار در بهمن ماه ۱۳۳۰ و در حالی که به مناسبت سالگرد قتل محمد مسعود –مدیر روزنامه مرد امروز- بر مزار او حاضر شده بود، توسط محمد عبدخدایی هدف گلوله قرار گرفت و از ناحیه شکم دچار جراحات شدید شد، جراحاتی که تا پایان عمر همراه او بود. در نهم اسفندماه ۱۳۳۱ و در جریان کودتای نافرجام شاه علیه دکتر مصدق نیز سربازان گارد به‌ خانه‌اش حمله بردند و صدمات مالی و جانی بسیاری به او وارد آوردند.

آخرین سوءقصد به فاطمی نیز پس از دستگیری‌اش به وسیله عوامل کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ رقم خورد و هنگامی که از پله‌های ساختمان شهربانی بالا می‌رفت، هدف حمله چاقوکشان گروه شعبان جعفری قرار گرفت و تا آستانه مرگ پیش رفت.

این همه سوءقصد از جوانب مختلف به جانب حسین فاطمی به سبب مسلک سیاسی و روش رادیکال او در تعقیب اهداف خویش بود. فاطمی که در سال ۱۲۹۶ خورشیدی در نائین متولد شد، فرزند سیدمحمدعلی سیف‌العلی از روحانیان سرشناس نائین بود. او پس از اتمام تحصیل در نائین و اصفهان، به همکاری با برادرش نصرالله سیف‌پورفاطمی پرداخت که روزنامه «باختر اصفهان» را منتشر می‌کرد. (۱۳۱۵)

یک سال بعد به تهران آمد و با ماهی بیست تومان حقوق در روزنامه ستاره به مدیریت احمد ملکی مشغول کار شد. در آنجا تا سمت سردبیری نیز پیش رفت و فرصت یافت که با محافل مطبوعاتی تهران از نزدیک ارتباط برقرار کند. از همین رو در سال ۱۳۱۹ که برادرش شهردار شیراز شد، باختر اصفهان را به تهران آورد و تحت مدیریت خود قرار داد.

یک سال بعد دیکتاتوری رضاشاهی با اشغال ایران توسط قوای متجاوز متفقین فروپاشید و فاطمی در آن فضای آزاد و آمیخته با ولنگاری سیاسی، مقالات انتقادی خود را انتشار داد. در سال ۱۳۲۴ برای تحصیل در رشته روزنامه‌نگاری به فرانسه رفت و از همان جا مقالاتی را برای محمد مسعود ارسال داشت تا در روزنامه مرد امروز چاپ شود.

در سال ۱۳۲۷ به تهران آمد و سال پس از آن روزنامه «باختر امروز» را انتشار داد. از همان‌جا وارد کشمکشی طولانی با شاه و دربار شد و چون در همین سال جبهه ملی بنیان نهاده شد، روزنامه خود را به شکل ارگان این جبهه درآورد. سرانجام این کار و فعالیت در کنار دکتر مصدق به توقیف باخترامروز از سوی رزم‌آرا نخست‌وزیر و زندانی شدن فاطمی شد.

اما در ابتدای سال ۱۳۳۰ مصدق نخست‌وزیر شد و فاطمی نیز به مدت هشت‌ماه معاونت سیاسی و پارلمانی وی را برعهده گرفت. در آذر همین سال برای شرکت در انتخابات مجلس از سمت خود کنار رفت و به مجلس راه یافت.

اما مدتی بعد از مجلس خارج شد و تا پایان دولت مصدق، مقام وزارت امور خارجه وی را عهده‌دار شد.

وقتی کودتای ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ ناکام ماند و شاه از کشور فرار کرد، فاطمی خواستار الغای سلطنت در ایران شد که البته مصدق آن را رد کرد. سه روز بعد کودتای ۲۸ مرداد به انجام رسید و دولت ملی مصدق سقوط کرد. رهبران جبهه ملی و مصدق دستگیر شدند، اما فاطمی که شاه تشنه به خونش بود به مدت هفت ماه مخفی شد. بالاخره در ۶ اسفند ۳۲ محل اختفایش لو رفت و سال بعد در دادگاه بدوی و تجدیدنظر نظامی به چهار بار اعدام محکوم شد.

شاه با فرجام‌خواهی او و نیز درخواست علمای اصفهان برای چشم‌پوشی از اعدامش موافقت نکرد و در ۱۹ آبان ۱۳۳۳ در حالی که هنوز زخم چاقوکش‌های شعبان جعفری را به تن داشت به جوخه اعدام سپرده شد.

او کمابیش همه خصوصیات زمانه را در خویش جمع کرده بود: آرمان‌گرایی، شور و شوق انقلابی، رادیکالیزم و سرانجام شهادت‌طلبی. فاطمی به راستی فرزند زمان خویشتن بود.



همچنین مشاهده کنید