یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
جعل هویت از سوی شاه بی هویت
در طول تاریخ حکومت های فاقد مشروعیت به هر حربه ای متوسل می شدند تا به نوعی مشروعیت ادعایی دست یافته و حکومت خود را مشروع جلوه دهند. در برخی موارد تکیه بر اصل و نسب یا تأکید بر ویژگی خاصی در گذشته های دور و نزدیک مورد استفاده قرار می گرفت و زمانی توجیهات و دلیل تراشی های دیگری می شد.
به گواهی تاریخ اکثر حکومتگران در ایران، اصل و نسب را به عنوان حربه ای برای کسب مشروعیت به کار می گرفتند. این مورد در اکثر خاندان های حکومتگر ایرانی که پس از ورود اسلام به ایران حکومت را به دست گرفته اند نمود داشته است.در اکثر سلسله هایی که در ایران زمام امور به دست می گرفتند معمولا با تنظیم شجره نامه ای واقعی و یا جعلی سر سلسله به یکی از خاندان های حکومتگر بویژه حکومتگران ایران باستان اتصال می یافت و بدین وسلیه اصل و نسبی برای حاکمان شکل می گرفت. این روند زمانی که رضا شاه به قدرت رسید شکل دیگری به خود گرفت. رضا خان آن قدر بی هویت و بی ریشه بود و سوابق خانوادگی اش تا آن اندازه دنائت داشت که وی به هیچ طریق نمی توانست خود را به خانواده ای حکومتگر وصل نماید.
عدم پایگاه و جایگاه خانوادگی رضا خان و بی رگ و ریشه بودن وی باعث شد تا شیوه های دیگری برای جولان دادن جستجو شود. یکی از عمده ترین محور هایی که در حکومت رضا شاه به عنوان دستاویزی برای ادعای مشروعیت مورد استفاده قرار گرفت، باستان گرایی افراطی بود.
در این شیوه تبلیغات گسترده ای پیرامون فرهنگ و تمدن ایران باستان برپا شد این تلاش ها به نحوه ای انجام می پذیرفت که خاندان پهلوی (که نام خود را نیز از یکی از خاندان های حکومتگر ایران باستان به عاریت گرفته بود) را تالی و ادامه دهنده شیوه حکومت خاندان هایی نظیر هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان جلوه دهند.
در دوران محمد رضا شاه ضمن اینکه باستان گرایی آن هم از نوع افراطی ادامه پیدا کرد هزینه های هنگفتی نیز برای این منظور خرج شد. یکی از مهم ترین اقدامات محمد رضا شاه در مورد موضوع مذکور برگزاری جشن های ۲۵۰۰ ساله بود. جیمزبیل در مورد این جشن ها می نویسد: "محمد رضا شاه پهلوی با این جشن های ۲۵۰۰ ساله، دوره جدیدی را در پادشاهی خود آغاز کرد، دوره جنون انجام کارهای بزرگ، بسیاری از معروفترین و مقتدرترین چهره های جهان در تخت جمشید برای ستایش کشور شاه و بلکه مهمتر، برای ستودن خود او، به این محل آمده بودند ... و شاه احساس رضایت و خرسندی می کرد که میهمانان در مورد این که چه کسی مجلل ترین اقامتگاه را گرفته، چه کسی محترم ترین مکان را در میز های ضیافت داشته و چه کسی از هلیکوپتر به جای سفر با لیموزین های مرسدس استفاده کرده با هم دعوا میکردند."
محمد رضا دچار توهمات خطرناکی شده بود او فکر می کرد نه تنها منجی ایران بلکه منجی مشرق زمین نیز می باشد، یعنی اینکه تصور می کرد علاوه بر اینکه ایران را به سوی تمدن بزرگ ادعایی خود می برد با برگزاریی جشن های ۲۵۰۰ ساله سرآمد ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی خواهد شد. در سال ۱۳۵۰، سران ۶۹ کشور را در مقابل مقبره کوروش جمع کرد و جشن های ۲۵۰۰ ساله معروف را برگذار نمود تا با کوروش سخن بگوید و زنجیر محکمی از کوروش به خود وصل نماید.
تلاش های شاه برای یافتن و ساختن هویتی جعلی آن چنان وی را دچار توهم ساخته بود که سخنان تمسخر آمیزی بر زبان می راند و کار های
بیهوده بسیاری انجام می داد. اوریانا فالاچی که با وی مصاحبه ای ترتیب داده بود در این مورد می نویسد: "اعلی حضرت همچنین نقطه نظر های
شگفت آوری دارد، معتقد است که روح داریوش در او حلول کرده است و خداوند او را به این دنیا فرستاده تا شهنشاهی از دست رفته کوروش را از نو زنده کند."
شاه توهم زده ایران طی سخنانی که در ۲۰/۷/۱۳۵۰ در پاسارگاد خطاب به کوروش سرسلسله پادشاهی هخامنشی ایراد کرد گفت: "در این بیست و پنج قرن، کشور تو و کشور من، شاهد سهمگینترین حوادثی شد که در تاریخ جهان برای ملتی روی داده است. ... اکنون ما در اینجا آمدهایم تا به سربلندی تو بگوییم که پس ازگذشت بیست و پنج قرن، امروز نیز مانند دوران پر افتخار تو پرچم شاهنشاهی ایران پیروزمندانه در اهتزاز است..."
محمد رضا با اقداماتی از قبیل برگزاری جشن ها و سخنانی این چنین در واقع به دنبال ارائه دلیلی بر موجودیت و مشروعیت خویش بود و می خواست با ارائه تنها یک مدل ثابت و طولانی برای شکل حکومت در ایران، این نکته را به اذهان عمومی تلقین نماید که معنای حکومت در ایران مساوی با شاهنشاهی است و تلاش می کرد تا با اتصال تاریخی خود به یکی از پادشاهان باستانی ایران که از نظر وی ارزش و اهمیت بیشتری داشت، بتواند با کسب نظر موافق خارجیها و تائید و صحهگذاری آنان بر برنامههایش، محبوبیت بیشتری در نزد مردم ایران به دست آورد.
از اقدامات دیگری که از سوی شاه بی هویت ایرانی برای برساختن هویتی جعلی انجام شد می توان به تغییر مبدأ تاریخ ایران از هجری شمسی به مبدأیی موهوم یاد کرد. این اقدام حکومت پهلوی که در ادامه فعالیت های فراوان آنان برای کسب مشروعیتی ادعایی صورت می گرفت در سال ۱۳۵۴ صورت گرفت. تا قبل از این تقویم ایران بر اساس تقویم جلالی بود، تقویمی که در زمان جلال الدین ملکشاه سلجوقی تدوین شده بود علت وضع این تقویم این بودکه چون تاریخ یزدگردی که مختص زرتشتیان بود بدون کبیسه می شد و نوروز ثابت نمی ماند و همچنین با اول بهار که ابتدای سال طبیعت بود مطابقت نداشت، خواجه نظام الملک و سلطان ملکشاه در صدد اصلاح تقویم بر آمدند. سال جلالی از اول بهار آغاز می شود. در این تقویم اول سال روزی است که خورشید بین ظهر روز قبل و ظهر آن روز وارد برج حمل (نقطة گاما) می شود به همین علت سال جلالی بر خلاف سال مسیحی که در ده هزار سال نزدیک به سه روز با سال واقعی اختلاف پیدا می کند همیشه مطابق با سال حقیقی است از این رو به اذعان صاحب نظران از کامل ترین و دقیق ترین تقویم های جهان به شمار می رفت.
رژیم در توجیه اقدام خود در مورد تغییر مبدأ تاریخ می گفت که تاریخ هجری شمسی یک ابداع استثنایی است و علی رغم اینکه بر اساس اسلامی وضع شده در هیچ یک از کشور های اسلامی دیگر جهان مورد قبول نیست و بهتر است که یک تاریخ کاملا ایرانی یعنی تاریخ شاهنشاهی ابداع شود که یاد آور اصالت و استمرار تاریخی و ما است و مبدا این تاریخ بر مبنای بنیانگذاری شاهنشاهی ایران به دست کوروش است.
از جمله توجیهات رژیم برای تغییر تقویم می توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱) رابطه با جهان، حتی دنیای اسلام تاریخ میلادی است و کشور های
اسلامی نیز در داخل خود تاریخ میلادی را به کار می برند و حتی اکثر روز های یک شنبه را تعطیل می کنند.
۲) تقویم شمسی همه تاریخ ملت ایران را در بر نمی گیرد، لذا از نظر طول زمان ناقص است.
۳) تقویم شاهنشاهی یگانه تقویم ملی خواهد بود که همه تاریخ شاهنشاهی را شامل خواهد شد و انتخاب آن به هیچ وجه به مفهوم حذف یک تاریخ مذهبی نیست.
با این توجیهات، واحد اطلاعات و آمار سازمان برنامه و بودجه طی مکاتبه ای با معاون اجرایی نخست وزیر در اسفند ماه ۱۳۴۵ اعلام نمود که سال به سلطنت رسیدن محمد رضا پهلوی برابر ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی است، که با اضافه نمودن عدد ثابت ۱۱۸۰ به کلیه سال های
شمسی، سال شاهنشاهی را می توان به دست آورد. انتخاب عدد ۱۱۸۰ به جای ۱۱۶۰ به این منظور صورت گرفت که تمام تاریخ شاهنشاهی را در بر می گیرد، در حالی که مبنای ۱۱۶۰ نزدیک به بیست سال از سلطنت محمد رضا را حذف می کرد.
بر این اساس تاریخ ۵۹۵ ق.م که سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران بر اساس اعلامیه معروف کوروش بود به عنوان مبدأ تاریخ پیشنهاد شد.
علی رغم تمام توجیهاتی که رژیم برای رسمیت دادن به جعل بزرگی که در تقوین به وجود آورد بود، داشت این تقویم هیچ گاه در میان مردم مقبول واقع نشد. بلکه اعتراضات مراجع و علما را نیز در پی داشت. سرانجام در شهریور ماه ۱۳۵۷ در زمان نخست وزیری شریف امامی دولت طبق بخشنامه ای مقرر داشت که سال رسمی همان سال هجری شمسی است.
سامان نورمهر
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران شورای نگهبان آمریکا انتخابات مجلس شورای اسلامی دولت حسین امیرعبداللهیان حجاب جنگ حسن روحانی دولت سیزدهم دانشگاه تهران
تهران شهرداری تهران هواشناسی سیل فضای مجازی قتل سامانه بارشی شهرداری باران آموزش و پرورش یسنا سلامت
خودرو قیمت دلار قیمت طلا بازار خودرو یارانه قیمت خودرو بانک مرکزی دلار مسکن ایران خودرو حقوق بازنشستگان ارز
تلویزیون سینمای ایران نمایشگاه کتاب دفاع مقدس صدا و سیما کتاب مسعود اسکویی صداوسیما موسیقی سریال مهران غفوریان تئاتر
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین حماس جنگ غزه روسیه اوکراین امیرعبداللهیان نوار غزه انگلیس ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال رئال مادرید لیگ برتر مهدی طارمی سپاهان جواد نکونام بارسلونا باشگاه استقلال بازی باشگاه پرسپولیس
باتری اپل گوگل آیفون سامسونگ پهپاد عکاسی ناسا مایکروسافت
خواب ویتامین دیابت بیمارستان کاهش وزن فشار خون چای سلامتی توت فرنگی آلرژی کبد چرب اعتماد به نفس