پنجشنبه، هفت پله زیرزمین

مجموعه اشعار كوروش بیگ پور در كتابی به نام «پنجشنبه، هفت پله زیرزمین» منتشر شده است. شاعر در مقدمه كتاب آورده: «هنوز كوچه خانقاه و دیوارهای كاهگلی به یادم مانده است. سقف شیروانی …

مجموعه اشعار كوروش بیگ پور در كتابی به نام «پنجشنبه، هفت پله زیرزمین» منتشر شده است. شاعر در مقدمه كتاب آورده: «هنوز كوچه خانقاه و دیوارهای كاهگلی به یادم مانده است. سقف شیروانی آن خانه، چاه آب و ماشین آبی پدربزرگ كه از جاده های دور بازمی گشت. یك حوض مستطیل آبی در ذهنم خوابیده است كه در حیاط همسایه روییده بود و از پنجره می شد تمام ماهی های قرمزش را گرفت... از این نزدیكی ها چیزی به خاطرم نمانده است جز كوچه وزین، روز پنجشنبه، هفت پله زیرزمین و كارگاه توتیا و شهروندان واژه، سیر و ساعات پر از كلمه و به چند كس بدهكارم. به صادق هدایت و آن اتاق گاز گرفته، به نجدی كه گاو را از طویله به كشتارگاه برد و در عكس، دست ها یش به عصا چسبیده است و یك تصادف كه فروغ را كشت...»و به این شكل شاعر علت انتخاب كتاب را به مخاطب توضیح می دهد.

سه ساعت از سگ گذشته است هلاكم كرده خرخر گلو و زبانی كه دور پوزه اش را می مكد لابه لای مرانگرد این بوی تند از بینی دخترانی است كه رفته اند لجن زار به حال خودش رها كن خیالم به تو مربوط نیست دستانت از لجن رفته است ...

«پنجشنبه، هفت پله زیرزمین» سروده كوروش بیگ پور را انتشارات سفیر علم در ۱۲۰۰ نسخه به چاپ رسانده است.