دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

ارتباط با كرسی های نظریه پردازی


ارتباط با كرسی های نظریه پردازی

وقتی در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد میلادی اساتید گروه ادبیات دانشگاه كلمیبا, آنها كه دروس رسمی شان ایجاب می كرد نویسندگان جهان را به دانشجویان جوان رشته های نویسندگی خلاق, ادبیات مدرن و كلاسیك جهان بشناسانند, پیش از همه خلأ منابع تحقیقاتی در كتابخانه ها احساس می شد

وقتی در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد میلادی اساتید گروه ادبیات دانشگاه كلمیبا، آنها كه دروس رسمی شان ایجاب می كرد نویسندگان جهان را به دانشجویان جوان رشته های نویسندگی خلاق، ادبیات مدرن و كلاسیك جهان بشناسانند، پیش از همه خلأ منابع تحقیقاتی در كتابخانه ها احساس می شد.

پس این اساتید بیكار ننشستند و خود دست به كار تالیف جزوه های آموزشی شدند كه در وهله اول به این احساس نیاز دانشجویان پاسخ می گفت و در نگاه كلان تر سنگ بنای مجموعه سترگی گذارده شد كه در كمتر از دو دهه بعد به مرجعی جهانی برای شناخت شناسی نویسندگان همه دنیا تبدیل شد.

جزوه هایی كه دانشگاه كلمیبا نخست در ۳۰ جلد- و بعدها بیش از آن- منتشر كرده بود و در تیراژ محدود منتشر شد توجه ناشران زیادی را به خود جلب كرد و كم كم فكر انتشار آنها به شكل مجموعه ای بزرگ تر شكل گرفت.

در این میان اما بخت انتشارات معظم Skribners از همه بهتر بود كه توانست مسئولین دانشگاه را راضی كند كه دست به انتشار این مجموعه بزنند. مذاكرات برای انتشار این جزوه ها در قالب مجموعه ای بزرگ شروع شد اما دانشگاه كلمیبا بسیار سخت گیر و سطح كیفی این جزوه ها را زیاد بالا نمی دانستند و در نهایت كار به گونه ای دنبال شد كه ادیتوری برای مجموعه نویسندگان ملل مشخص شد و دانشگاه هم كار را به صورت مشترك با انتشارات Skrib ners دنبال كرد و هم اكنون با مجموعه ای روبه رو هستیم كه بیش از ۳۰ سال از نخستین زمانی كه فكر اولیه آن شكل گرفت می گذرد و تاكنون به زبان های مختلف از جمله فارسی (۱) ترجمه شده است.این مجموعه نه تنها در ایالات متحده به عنوان نمونه ای مثال زدنی از كتابهای مجموعه ای و كلكسیونی شناخته می شود بلكه در دیگر مناطق جهان هم شناخته شده است.

●●●

شاید یكی از دلایل موفقیت این مجموعه را بتوان در همكاری محیطی دانشگاهی و یك مجموعه انتشاراتی دانست كه پیش از همه به استانداردهای بالا در تولید كتاب توجه می كند. اگرچه جرقه اولیه مجموعه نویسندگان پنج قاره در محیطی دانشگاهی زده شد اما این چرخه نشر قدرتمند در ایالات متحده بود كه توانست این مجموعه را در سطحی جهانی معرفی كند.از این دو مقدمه می توان نتیجه گرفت كه در كشور ما كه مدام از بحران نشر سخن گفته می شود وكمبود و فقر منابع ارزشمند و عدم تولید كتابهای جدی به میان می آید پیش از همه باید راهی جست برای این كه میان موسسات نشر، محیط های آكادمیك و دانشگاهی پلی ایجاد شود تا از این پس شاهد تحولی شگرف در نشر كشور باشیم. قطعاً در دانشگاه های ما هم مانند همه دانشگاه های جهان اساتیدی پیدا می شوند كه ایده های نو و طرح های بكر برای تبدیل شدن به مجموعه و همچنین طرح هایی برای كتابخوانی دارند اما این طرح ها زمانی به منصه ظهور می رسد كه شاهد باشیم موسسات نشر ما این توان را پیدا كرده اند كه روی چنین طرح هایی سرمایه گذاری كنند.

كاری كه از عهده ناشران بخش دولتی خارج است؛ نه به این خاطر كه سرمایه كافی در اختیار ندارند بل به دلیل وجود بوروكراسی اداری و مقررات دست و پا گیر.

استقرار گروه های كارشناسی در موسسات نشر پدیده ای نوظهور در نشر كتاب در ایران است. هم اكنون برخی از ناشران (۲) با كمك گرفتن از اساتید دانشگاه در صدد تولید محتوا برای نشر كشور و علاقه مندان به علم و دانش هستند كه می توان آن را نویدی بر تحولات بعدی در این عرصه دانست.

این تلاش باید در بخش خصوصی هم با سرعت بیشتری دنبال شود. متاسفانه نشر كشور در دوره اخیر با گرفتار شدن در چنبره مقررات دست و پاگیر اداری سعی می كند تولیدات خود را تا حد معقولی بالا ببرد و همچنین تلاش هایی صورت گرفته تا انتشار كتاب با كمك و راهنمایی اساتید دانشگاه، كارشناسان و متخصصان حوزه های مختلف صورت بگیرد اما در این موانعی هم وجود دارد ... . از این گذشته سرعت سرسام آور تحولات سده بیست و یكم ایجاب می كند كه هرچه زودتر به این فكر بیافتیم كه راهی برای برون رفت از شرایط كنونی بیابیم.

هم اكنون اگر بخواهیم مثالی از همكاری میان اساتید دانشگاه و بنگاه های نشر خصوصی در كشور بیاوریم، تنها به موارد انگشت شماری برمی خوریم كه البته بسیار موفق بوده اند.

در این شرایط و با توجه به آنچه در برنامه چهارم توسعه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جمهوری اسلامی پیش بینی شده و همچنین بر اساس سند چشم انداز ۲۰ ساله دیگر نمی بایست برای حمایت از تولیدات فرهنگی سودمند تنها چند بند كاغذ در اختیار ناشران قرار داد، ما در نشر كشور به اذعان همه فعالان و دست اندركاران این حوزه؛ نیازمند تغییر جهت و نحوه حمایت از نشر فرهنگی هستیم.

به اعتقاد بسیاری از كارشناسان دیگر نمی توانیم منتظر ترجمه كتابهای منتشره در خارج از كشور باشیم چه این كه زرادخانه تولیدات كتابهای ترجمه ای سیری ناپذیر هستند. فقدان ارتباط

بین علم و جامعه به منشأ رشد علم در ایران

بازمی گردد (۳) علم جدید در ایران با انتقال دانش از بیرون و ترجمه كتابهای غربی شكل گرفته است و باید دراین مقطع جهشی در این حوزه صورت بگیرد. انتقال دانش در ایران بیشتر از طریق ترجمه است و ناشران تمام توجه خود را معطوف به برگردان كتابها از زبان های دیگر می كنند.

در انتقال دانش، لزوماً به ترجمه كامل یك كتاب یا یك مقاله نیاز نیست و می توان بخشهایی از یك متن یا مجموعه ای از متون را متناسب با دانش در حال توسعه به كار گرفت (۴) امری كه از آن سو برخی از ناشران ما را حریص كرده است تا در این توهم خود باقی بمانند كه در جریان یك مبادله بین المللی قرار دارند، آنها كپی رایت كتاب ناشران بزرگ را خریداری می كنند و روزی شاید، شاید ناشری هم در آن سوی آبها پیدا شود كه مایل باشد اشعار مولانا را ترجمه و منتشر كند!!!

كوتاه سخن این كه تجربه سالهای دور نشان داده است كه نشر كشور می تواند در تعامل با دانشگاه ها و عرصه های تولید دانشگاه خود را رشد دهد. این رشد هم از جهت نحوه دست زدن به تولید و هم محتوای كار حضور خواهد داشت.

پی نوشتها:

۱. البته بخشی از این كتاب بزرگ در سالهای دهه هفتاد در ایران منتشر شده و سالها است كه نایاب است.

۲. موسسه انتشارات علمی و فرهنگی وابسته به وزارت علوم تحقیقات و فناوری

۳. قانعی راد، محمد امین، ناهمزمانی دانش روابط علم و نظامهای اجتماعی- اقتصادی در ایران ،ص ۵ ، مركز تحقیقات سیاست علمی كشور، تهران، ۱۳۸۲

۴. همان، ص ۷