چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

جمهوری شعر


جمهوری شعر

پیرامون قالب های شعر دفاع مقدس

شاید رویکرد بیشتر شاعران دفاع مقدس به قالب های کلاسیک را باید در موارد زیر جست وجو کرد:

۱) دهه های سی، چهل و پنچاه (تا مقطع وقوع انقلاب اسلامی) دوره تسلط و استیلای شعر نو بر جامعه ادبی ایران بود. این تسلط و استیلا البته روزافزون و رو به رشد هم بود. این متن مسلط، شعر کلاسیک یا بهتر بگویم قوالب کلاسیک را به حاشیه رانده بود و کدام حاشیه است که در پی فرصتی مناسب برای شورش علیه متن مسلط نباشد

انقلاب اسلامی ایران به دلایل متعدد از جمله ماهیت ارزش گرایانه و سنتی خواه خود، زمینه مساعدی برای شورش حاشیه کلاسیک جامعه شعری فراهم آورد. این شورش به سرعت به پیروزی رسید و به تسلط شعر و قالب های کلاسیک بر جامعه شعری انجامید.

به این ترتیب گفتمان حاکم بر شعر ایران طی سال های آغازین پیروزی انقلاب اسلامی، گفتمانی کلاسیک بود. بدیهی است که تولیدات هنری (عموماً) و آفرینش های شعری (خصوصاً) که حاصل این گفتمان هستند، باید حداقل در قالب از فرم های کلاسیک بهره ببرند که همین گونه هم هست. شروع جنگ تحمیلی و دفاع مقدس مردم ایران هم مقارن همین دوران خاص واقع شد و به طبع، شعر دفاع مقدس از گفتمان کلاسیک مذکور تأثیر گرفت. نتیجه این تأثیر، فراوانی اشعار کلاسیک سروده شده در مقایسه با اشعار نو، برای دفاع مقدس بود.

۲) اگر نگویم پررنگ ترین، دست کم یکی از پررنگ ترین نتایج هر انقلاب سیاسی، انقلاب یا حداقل تحولاتی وسیع و عمیق در ادبیات است.

تأثیر انقلاب اسلامی بر ادبیات و بخصوص شعر ایران، مستقیم یا غیرمستقیم، آشکارا نقطه عطفی در تاریخ ادبیات و شعر محسوب می شود. تأثیر مستقیم را می توان به طور عمده در چرخش به سمت و سوی آرمانگرایی، ولع بیان، بی اعتنایی به تکنیک های پیشرفته نو و پیچیده شعری و بسنده کردن به آرایه ها و شگردهای ساده زبانی، توجه تام و تمام به باورها و اعتقادات ملی و دینی از طریق به کارگیری اسطوره ها و چهره ها و نمادهای ملی و اسلامی بدون نفوذ در عمق زبان و ساخت اشعار، توجه به مقتضیات روزمره و ژورنالیستی و بالاخره عصیان (نه در حیطه برخورد با هنجارهای هنری روزگار بلکه در رویارویی و موضع گیری صریح نسبت به حوادث سیاسی و اجتماعی، اتفاقاً در قالب همان هنجارهای هنری مألوف و پذیرفته شده) جست وجو کرد. مجموعه این عوامل مؤثر، نشان دهنده توجه خاص و ویژه شاعر به مخاطب عام است و همین توجه رویکرد پرشمارتر به قوالب کلاسیک را توجیه می کند.

اما از تأثیرات بسیار مهم و عمده ولی غیرمستقیم انقلاب اسلامی بر شعر ایران، پیدایش نوعی «جمهوری شعری» است. مردمی که دیدند با حضور در صحنه توانسته اند انقلابی به عظمت و وسعت انقلاب اسلامی را ایجاد کنند، ناگهان در تمام عرصه ها و صحنه ها به حضوری همه جانبه و پرشمار روآوردند. از مهمترین این عرصه ها، ادبیات و بخصوص شعر و از پیامدهای این مسئله تولید آثار پرشمار و البته نه چندان قوی و ماندگار بود. بیشتر اهالی این جمهوری فاقد تجربه کافی در شعر بودند و از نخبگان محسوب نمی شدند. همچنین حدس این مسئله نمی تواند چندان دشوار باشد که سابقه مطالعاتی این اهالی بیشتر باید شعر و ادبیات کلاسیک باشد (همچون عامه مردم) و حاصل کارشان معمولاً در قوالب کلاسیک تجلی پیدا کند. بی تردید اکثریت قاطع شاعران دفاع مقدس از زمره همین اهالی محسوب می شدند. در نتیجه شعر دفاع مقدس نیز زیرمجموعه مهم شعر انقلاب به حساب می آید و تأثیرات مستقیم (به عنوان تأثیرات زودگذر) و غیرمستقیم (به عنوان تأثیرات عمیق تر و پردامنه تر) انقلاب، بر مختصات و هویت شعر دفاع مقدس نیز به طور کامل غیرقابل انکار می باشد.

موارد اول و دوم ذکر شده، آثار کلاسیک پرشمار تولید شده، در سال های بعد به عنوان ارثیه ای ناخواسته به شاعران نسل های بعد رسید و تنها تعداد معدودی از این وارثان از زیر آن شانه خالی کردند.

۳) شعر نیما و شعر پس از او، پاسخ های طبیعی ادبیات به نیازهای اجتماعی و سیاسی هر دوره از دوره های حیات خود بود. شعر سیاسی حاصل از به اصطلاح دموکراسی رقیق دهه بیست، شعر سیاسی - حزبی دهه سی و بعد شعر شکست دهه چهل و پنجاه، پاسخ های بزرگ و روشن سؤالات پیچیده دوران نوزایی سیاسی - اجتماعی دهه های خود بودند. شعر شکست که زمینه را برای دوران خالی از تنش آماده کرد، در عین حال زمینه را برای تأمل درباره خود شعر و آفرینش تئوری های شعری مهیا نمود. موجها پشت موجها و جریانات پشت جریانات شعری ایجاد شد. شعر حجم، شعر ناب، موج نو، شعر پلاستیک و ‎/‎/‎/ تجسم عینی این امواج و جریانها بودند.

با وقوع انقلاب اسلامی که تمام ارکان ایران را لرزاند، موج های گوناگون شعری دچار نوعی سکوت شدند. گفتم دچار نوعی سکوت شدند، نه این که سکوت کردند زیرا این جریان های متکی بر تئوری های شعری، اصولاً ادبیات شان، ایجاز فراتر از حدمعمول و معقول و بی اعتنایی نسبت ارجاعات بیرونی ، نه به دلیل ارجاع به جهان آفریده شده در شعر، بلکه به دلیل غرق شدن در فرم بود.

این سکوت که تا زمان شروع جنگ تحمیلی ادامه یافت، میدان شعری را از دست نوسرایان ساکت گرفت و به دست کلاسیک سرایان فعالی سپرد که مسئولیت های اجتماعی و سیاسی و تاریخی خود را حتی بیشتر و فراتر از مسئولیت ادبی خویش در نظر داشتند. تداوم این سکوت و سپس دغدغه های فرمالیستی بیشتر نوسرایان و بی توجهی آنان به سفارشات شدید و فراگیر و روزافزون اجتماعی و سیاسی آن سالها (که بی شک ملاحظاتی سیاسی نیز به این بی اعتنایی دامن می زد) در نهایت موجب شد که بسامد آفرینش شعر با موضوع دفاع مقدس در قوالب کلاسیک به مراتب بیش از قوالب نو باشد.

۴) شعر کلاسیک فارسی فاقد جغرافیای زمانی و مکانی مشخص و معین می باشد. این شعر هر زمانی و هرمکانی است چرا که برخاسته از دیدی کلی، یکپارچه و قطعی به جهان است. این کلیت، یکپارچگی و قطعیت آرامش بخش مرهون خدا و اسطوره هاست. دوگانه هایی چون خوب و بد، خیر و شر و.‎/‎/ با وضوح شیرین خود نتیجه این جهان است. تمام عناصر این جهان قابل طبقه بندی و ارزشگذاری در قالب این دوگانه هایند. قالب بندی مبتنی بر دوگانگی، آن زیبایی شناسی خاص متکی بر تقارن و تقابل را پی ریزی نموده است. تقارن و تقابلی که فرم شعر کلاسیک برآمده از آن است.

شعر دفاع مقدس در مقطع آغاز جنگ و در ادامه طی سال های دفاع و مقاومت برآمده از همین نگاه کلاسیک به جهان است. شعری درباره جنگی ازلی و ابدی درمکانی هرجایی و زمانی هرگاه. جنگی بین شر مطلق و خیر مطلق. این سپیدی محض و سیاهی محض. بین روشنی تمام و ظلمت تمام. لاجرم این جنگ جنگی نوعی است و جنگاور نیز همین طور. پس ایده آل ها جای واقعیت ها را می گیرند و لحظات ناب انسانی فرصت بروز نمی یابند. حاصل کار شعری است با تمام مشخصاتی که برای شعر کلاسیک ذکر شد. کلی نگر و سیاه و سفید. البته ضرورت های غیرادبی اعم از ملاحظات سیاسی و اجتماعی و حتی ایدئولوژیک در گرماگرم چنین رویداد عظیم و فراگیری بدون شک در شکل بندی خاص نگاه شاعر دفاع مقدس به جهان مؤثر بوده است. ضرورت هایی که قابل صرف نظر نیستند. به این ترتیب قوالب کلاسیک با زیبایی شناسی خاص متکی بر تقارن و تقابل خود، به درستی محملی مناسب تر از قوالب نو برای بیان احساسات و عواطف و هیجانات شاعرانه شاعر دفاع مقدس تشخیص داده شد و مورد استفاده قرار گرفت.

□□□

اکنون با گذشت نزدیک به سه دهه از عمر شعر دفاع مقدس:

۱) گفتمان کلاسیک حاکم بر شعر ایران که حاصل شورش حاشیه کلاسیک شعر ایران بود و با پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفت، امروزه حاکمیت و تسلط بی چون و چرای خود را از دست داده است.

۲) اهالی جمهوری شعری ایران که متولد مقطع زمانی پیروزی انقلاب بودند، امروزه علاوه بر تجارب ناشی از مجالست با سنت شعر فارسی، با جریانات و امواج مدرن شعری نیز، نه تنها آشنایند بلکه از منظری منصفانه بعضاً از چهره های شناخته شده و مطرح شعر نو معاصر محسوب می شوند.

۳) هرچند طی سال های گذشته بازار ترجمه و تولید تئوری های ادبی و شعری بسیار پررونق بوده است اما جالب اینجاست که شعر تئوری زده کاملاً خود ارجاع نیز از سکه افتاده است. این شاید آگاهانه یا ناآگاهانه ، نوعی تبعیت از جریانات پیشرو شعر جهان باشد که توجه مسئولانه شاعران مطرح دنیا را نسبت به رویدادهای جهان معاصر باز می تاباند.

از سوی دیگر برای شاعرانی که در بحبوحه جنگ، مسئولیت های ادبی خود را تحت الشعاع دیگر مسئولیت های انسانی شان به فراموشی سپرده یا سبک تر می شمردند، امروزه به ضرورت بازاندیشی در تفاوت شعر و شعار و مسئله نوع رابطه شعر و کارکردهای اجتماعی آن پی برده اند.

بدین ترتیب تقریباً در ذهنیت تمام نحله ها و امواج و جریانات شعری، تعادل شایسته بین فرم و محتوا، و تکنیک و معنا یک ایده آل محسوب می شود.

۴) امروزه فضا برای تماشای جزءنگرانه جنگ فارغ از ملاحظات سیاسی و اجتماعی فراهم شده است.

و ‎/‎/‎/ بدین ترتیب ، اکنون روند تکاملی شعر دفاع مقدس به گونه ای است که اشعارکم شمار ولی ماندگارتر و زیباتری را به گنجینه خود اضافه می کند. اشعاری که نسبت به سال های گذشته، تراکم بیشتری از اشعار نو را در خود جای داده است. اینها همه دست اندرکارند تا در عرصه شعر دفاع مقدس ، حتی به لحاظ کمی ، به تعادلی بین اشعار کلاسیک و نو نزدیک شویم.

حمیدرضا شکارسری



همچنین مشاهده کنید