پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

فرهنگستان اول و واژهای نو


فرهنگستان اول و واژهای نو

فرهنگستان ایـران که در ۱۳۱۴ تأسیـس شد برای تحقق هدف خود که «حفظ و توسعه و ترقی زبان فارسی» بود وظایـف گوناگونی را, از ترکیـب فرهنگ و تهیـه دستور زبان گرفته تا شناسایـی کتب قدیـم و تشویـق و ترویـج ادبیـات فارسی, برعهده گرفت

فرهنگستان ایـران که در ۱۳۱۴ تأسیـس شد برای تحقق هدف خود که «حفظ و توسعه و ترقی زبان فارسی» بود وظایـف گوناگونی را، از ترکیـب فرهنگ و تهیـه دستور زبان گرفته تا شناسایـی کتب قدیـم و تشویـق و ترویـج ادبیـات فارسی، برعهده گرفت. ولی از ایـن میـان آنچه بیـش از موارد دیـگر مورد توجه قرار گرفت مسئله پیـراستن زبان فارسی از الفاظ نامناسب و اختیـار واژه های جدیـد فارسی بود. در واقع کار اصلی فرهنگستان در دوره نخست فعالیـتهایـش (۱۳۱۴ تا ۱۳۲۰)، که معمولاً «فرهنگستان اول» خوانده می شود، به وضع اصطلاحات و واژه های نو منحصر شد و به وظایـف دیـگری که برعهده خود شناخته بود نپرداخت.۱ با ایـن حال فرهنگستان در همیـن زمیـنه وضع و ترویـج واژه های جدیـد نیـز با دو مشکل اساسی روبرو بود: یـکی جلوگیـری از دخالت اشخاص یـا مؤسسات غیـرصالح (یـا به عبارتی به رسمیـت شناخته نشده) در وضع و کاربرد واژه های نو، و دیـگری ترویـج واژه هایـی که خود وضع کرده بود.

گروهی ازمخالفان فرهنگستان مانند کسروی و هوادارانش که در سالهای حول و حوش تأسیـس فرهنگستان مهمتریـن مجمع واژه سازی زمان خود بودند اصولاً هدف تأسیـس فرهنگستان را جلوگیـری از مداخله افراد و مؤسسات غیـررسمی در ایـن امر ذکر کرده اند.۲ با توجه به عملکرد فرهنگستان در ایـام سرپرستی فروغی (اردیـبهشت تا آذر ۱۳۱۴) و تأنی و تأملی که در کار واژه سازی داشت، چنیـن به نظر می آیـد که ادعای مزبور چندان بی راه نیـست و انگیـزه اولیـه فرهنگستان فایـق آمدن بر ایـن موج گسترده لغت سازی بوده است. فرهنگستان در ایـن امر با دو جریـان رقیـب روبرو بود، یـکی جریـان اصلی زبان و ادب فارسی که چه به صورت مکتوب و چه به شکل زبان رایـج مردم به راه خود ادامه می داد و چون مانند هر پدیـده زنده ای تحول می یـافت احیـاناً واژه های تازه ای به آن وارد می شد، جریـان دیـگر دوایـر و مؤسسات دولتی بودند که با دخالتهای خود در ایـن زمیـنه در تعارض با اهداف و اختیـارات فرهنگستان عمل می کردند. فرهنگستان در مورد جریـان نخست، یـعنی جریـان اصلی زبان و ادب فارسی کار چندانی از دستشان بر نمی آمد، چرا که ایـن جریـان خواه ناخواه و به رغم مصوبات و سلیـقه های زودگذرحاکم به راه خود ادامه می داد و با توجه به محدودیـت دامنه نفوذ رسانه هایـی که در آن روزگار در کنترل دولت بود تأثیـر و نفوذ مصوبات فرهنگستان نیـز در ایـن زمیـنه محدود بود. اما کوتاه کردن دست سایـر مؤسسات و دوایـر دولتی از لغت سازی، سپس واداشتن همیـن دوایـر به کاربرد واژه ها و اصطلاحات مصوبه فرهنگستان در واقع یـکی از مشغله های اصلی فرهنگستان اول بود، و همیـن موضوع مقاله ماست.

در اوایـل سال ۱۳۱۶ وثوق الدوله سرپرست وقت فرهنگستان به ریـاست وزرا گزارش کرد: «اخیـراً دیـده می شود که برخی از وزارتخانه ها و ادارات برای لغتها و اصطلاحات معمول سابق برابرهایـی وضع کرده ]اند[... چنانکه در قانون اخیـر وزارت عدلیـه لغت سردفتر و دفتریـار به کار برده شده است...» در صورتی که ایـن امر از وظایـف فرهنگستان است. وی در ایـن نامه درخواست کرده بود تا مقررشود که تمام وزارتخانه ها و ادارات فهرستی از لغتهایـی که بدون مراجعه به فرهنگستان اختیـار کرده بودند ارسال دارند... «تا مورد بررسی قرار گیـرد و در آیـنده نیـز هرلغت و اصطلاحی را با مشورت و نظر فرهنگستان تغیـیـر دهند.»۳

ریـاست وزرا هم مفاد ایـن درخواست را طی بخشنامه ای به تمام وزارتخانه ها و ادارات مستقل دولتی ابلاغ کرد. ۴ وزارت عدلیـه نیـز در پاسخ اظهار داشت که تاکنون «... هیـچ لغت و اصطلاحی که ازتصویـب فرهنگستان نگذشته باشد معمول نشده است و ایـن دو لغت هم (سردفتر و دفتریـار) چون به تصویـب هیـئت وزرا رسیـد، وزارت عدلیـه تصور می کرد از مراجعه به فرهنگستان بی نیـاز باشد».۵ البته بخشی از دیـگر ادارات دولتی نیـز در ایـن زمیـنه به ابتکار خود تلاشهایـی کرده بودند ولی ظاهراً ایـن لغت سازیـها و اصطلاح پردازیـها مانند مورد بالا جنبه رسمی نیـافته بود. در ایـن زمیـنه می توان به پیـش نویـس نامه ای اشاره کرد که شهرداری تهران برای ارسال به فرهنگستان تهیـه کرده بود و در آن در مقابل اصطلاحات رایـجی چون: صورت مطلوبه، ریـز خواسته شده؛ تلواً ارسال، پیـوسته گسیـل؛ رئیس دایـره احصاء، سر ستادیـنه؛ دارالانشاء، نوشتگاه... به کار رفته بود.۶

با ایـن حال چندی بعد ریـاست وزرا نیـز متقابلاً به فرهنگستان اطلاع داد «... از قراری که به عرض خاکپای مبارک رسیـده درمکاتبات، اشخاص الفاظ جدیـدی را از پیـش خود وضع می نمایـند که صحیـح نیـست. برای جلوگیـری از ایـن رویـه مناسب خواهد بود استعمال آن کلمات ممنوع و واژه هایـی که فرهنگستان انتخاب می نمایـد استعمال شود. متمنی است... جدیـت شود که زبان فارسی به واسطه هوی و هوس اشخاص غیـر مسئول ضایـع نشود.» ۷ فرهنگستان نیـز در پاسخ ضمن ارسال رونوشتی از نامه پیـشیـن خود در ایـن زمیـنه تأیـیـد کرد که «... ایـن وضعیـت موجب هرج و مرج و شیـوع اغلاط در زبان فارسی می شود و حسن شهرت فرهنگستان را که یـکی از مؤسسات خوب ایـن عصر همایـون است لکه دار می سازد...» و درخواست کرد تا به تمام مؤسسات و وزارتخانه ها ابلاغ شود که «بدون تصویـب فرهنگستان هیـچ لغتی را انتخاب و استعمال ننمایـند و در تمام امور مربوط به لغت وزبان، فرهنگستان را مرجع قانونی بشناسند». علاوه بر آن بویـژه به تمام ادارات و جرایـد اطلاع داده شود که «در نوشته ها و مقالات و آگهیـها فقط لغات تصویـب شده از طرف فرهنگستان و لغتهای جاری و معمولی را به کار برند تا ایـنکه خوانندگان جرایـد تصویـب نکنند که آن لغات غلط نیـز مصوب فرهنگستان است، و در صورت تخلف از نویـسندگان و مسئولیـن روزنامه مؤاخذه کنند.» ۸ ریـاست وزرا طی ابلاغ مفاد ایـن نامه به وزارت داخله، با تأکیـد بر خواسته های فرهنگستان، دستور اجرای آن را صادرکرد. ۹

در مراحل بعدی نیـز با آنکه ـ چنانکه اشاره خواهد شد ـ مشکل اصلی کار فرهنگستان جا انداختن واژه های نو بود، هنوز هم به پیـشگیـری از وضع و ابداع لغات و اصطلاحات جدیـد توجه می شد. در شهریـور ۱۳۱۶ دفترنخست وزیـر (نام جدیـد دفتر ریـاست وزرا) با ابلاغ بخشنامه ای به وزارتخانه ها و ادارات مستقل دولتی، با تأکیـد بر کاربرد واژه های پذیـرفته شده متذکر شد که «نویـسندگان پیـش نویـسها و نامه ها نه تنها رعایـت ایـن امر را نمی کنند بلکه غالباً واژه هایـی ]را[ که سابقاً معمول بوده یـا ازتصویـب نگذشته است به کار می برند...» ۱۰

با ایـن حال بودند کسانی که استفاده از واژه های فارسی رانیـازمند به تصویـب فرهنگستان نمی دانستند. مثلاً صفی نیـا نمایـنده وزارت امور خارجه در «کمیـسیـون تدویـن نظامنامه موقوف کردن خط و زبان خارجی از مطبوعات اداری و علایـم و مصنوعات» (بهار ۱۳۱۶) در گزارش خود نوشت: «... همه روزه دیـده می شود در وزارتخانه ها و ادارات و روزنامه ها بجای کلمات روان و ساده پارسی لغات عربی به کار می برند ]و[ به بهانه ایـنکه تا فرهنگستان لغتی را نپذیـرفته، نبایـد گفت و نوشت، از نوشتن لغات و کلمات پارسی خودداری می شود درصورتی که فرهنگستان بیـشتر به جای اصطلاحات رسمی و اداری و لغات علمی و فنی، لغت پارسی پیـدا نموده و برمی گزیـند و نبایـد از پارسی نویـسان ایـرانیـان به ایـن بهانه جلوگیـری شود، و از ایـن گذشته فرهنگستان نمی تواند هزاران لغت پارسی را یـکی یـکی مورد آزمایـش قرار داده ودستور به کار بردن آن را بدهد...» ۱۱


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.