جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
مجله ویستا

حکایت همچنان باقی است


حکایت همچنان باقی است

به مناسبت روز عطار

آنچه درباره تاریخ ولادت و وفات عطار توسط تذکره‌نویسان ادبی غالبا به رشته تحریر درآمده گویای این مطلب است که وی شاعری بوده که در قرن ششم می‌زیسته و در اوایل قرن هفتم وفات یافته است و بنابر قول مشهور در هجوم خانمان‌سوز مغولان – که در پاییز ۶۱۶ ه.ق به خراسان رسیدند - در سال ۶۱۸ به دست مغولان به شهادت رسیده است.

از آنجا که اغلب محققان در مورد کلیت زندگی عطار نظر مشترکی دارند و آنچه در تاریخ ادبیات‌ها، تذکره‌ها، گنجینه سخن و لغت‌نامه‌ها می‌خوانیم غالبا نزدیک به هم است، به شرح نسبتا مختصری که در لغت‌نامه جاودان یاد استاد دکتر مفید ذکر شده بسنده می‌کنیم. در آنجا ذیل لغت عطار می‌خوانیم: «فریدالدین ابوحامد محمد ابن ابوبکر ابراهیم بن اسحاق، عطار نیشابوری شاعر و عارف معروف ایرانی در قرن ششم و آغاز قرن هفتم (و حدود ۵۴۰ - ۶۱۸ ه.ق) گفته‌اند که پدر او عطار (دارو فروش) بود و فریدالدین کار او را دنبال کرد و در داروخانه خود سرگرم طبابت بود. وی را در همان اوان، انقلابی باطنی دست داد و چون سرمایه‌ای بزرگ از ادب و شعر اندوخته بود اندیشه‌های عرفانی خود را به نظم درآورد. عطار را مرید مجدالدین بغدادی و رکن‌الدین اسحاق و قطب حیدر دانسته‌اند.

به هر حال عطار قسمتی از عمر خود را به رسم سالکان طریقت در سفر گذراند و از مکه تا ماورالنهر بسیاری از مشایخ را زیارت کرد و در همین سفرها و ملاقات‌ها بود که به خدمت مجدالدین بغدادی نیز رسید. وی آثار بسیار به وجود آورد که از آن جمله است: تذکره الاولیا به نثر، دیوان اشعار، منطق‌الطیر، اسرارنامه، الهی‌نامه، مصیبت‌نامه، خسرونامه و.... گفته‌اند که وی به دست مغولی کافر کشته شده. مقبره عطار قرب شهر نیشابور باقی است. سخن عطار با سوز و شوق و عشق همراه است و از این جهت کلام او را «تازیانه سلاک» نامیده‌اند. برای بیان معانی عالی عرفانی سخنان بی‌پیرایه و روان را برگزیده که در عین حال به فضاحت، بلاغت و انسجام نزدیک است.»

در گنجینه سخن دکتر صفا نیز همین شرح حال را می‌بینیم. جز اینکه استاد صفا در انتهای شرح خود، درباره تاریخ وفات عطار می‌نویسد: وفات عطار را در سنین مختلف نوشته‌اند و اگر وی در قتل‌عام نیشابور به سال ۶۱۷ کشته شده باشد باید از میان تواریخ دیگر، سال ۶۲۸ را که در غالب مآخذ برای شهادت او تعیین و تکرار شده است، پذیرفت.

گویا اشاره دکتر صفا به تاریخی است که در تذکره دولتشاه سمرقندی آورده شده است و چنانکه در پی خواهد آمد خواهیم دید که این تاریخ برای وفات عطار نمی‌تواند تاریخ معقولی باشد.

پیش از شروع هر مطلبی شایان ذکر است که نگارنده در این وجیزه هیچ ادعایی در زمینه ارائه مطلب جدیدی ندارد و نمی‌تواند داشته باشد، چرا که با وجود جست‌وجوهای تحقیقی و عالمانه استاد علامه محمد قزوینی در مقدمه تذکره الاولیای عطار چاپ نیکسون، تتبعات درازآهنگ و محقق‌اند و استاد سعید نفیسی در کتاب جست‌وجو در احوال و آثار عطار نیشابوری و همچنین تحقیقات ارزشمند آن استاد زنده‌یاد بر لباب‌الالباب محمد عوفی- که پس از لباب‌الالباب قزوینی – نیکسون به طبع رسیده – همچنین تحقیقات استاد فروزانفر، در مقدمه شرح احوال و نقد و تحلیل آثار شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری و مستشر قافی چون یوگنی برتلس، هلموت ریتر، ولفانگ لنتس و پاره‌ای ملاحظات دکتر محمد استعلامی در مقدمه تذکره‌الاولیا شادروان دکتر سیدصادق گوهرین در مقدمه و تعلیقات اسرارنامه و منطق‌الطیر و دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی در مقدمه مختارنامه تقریبا مطلب ناگفته‌ای از عطار باقی نگذاشته است.

همچنین طبع انتقادی و شبه‌انتقادی بعضی از ستون عطار به اهتمام بزرگوارانی چون دکتر محمدجواد شکور، دکتر نورانی وصال، دکتر تقی تفضلی و فواد روحانی نیز از جهت شناساندن بیشتر شیخ خالی از فایده نیست و در این میان کتاب‌های تاریخ ادبیات ادوارد براون، دکتر ذبیح‌الله صفا، دکتر رضازاده ‌شفق، استاد علامه جلال‌الدین همایی، یان ریپکاو و نیز به سهم خود نقش مهمی را در این شناخت ایفا می‌کنند.

دکتر زرین‌کوب در کتاب «حکایت همچنان باقی است» به کتابی تحت عنوان عطارنامه از استاد ناجی القیس اشاره می‌کند که شامل بررسی انتقادی در شرح احوال و آثار عطار است که در باب سوانح حیات و آثار و افکار شیخ و مآخذ آنها متضمن فواید و نکات قابل ملاحظه به نظر می‌رسد. مقاله دکتر رنجبر نیز در کتاب هشت مقاله گفتاری ارزشمند است در زمینه تحلیل جامعه‌شناختی مثنوی ارزشمند منطق‌الطیر. وی در آغاز مقاله، هدفش را بیان اصول مددکاری در منطق‌الطیر عطار نیشابوری می‌داند که در جای خود ارزش والایی دارد.

کتاب‌های ارزشمند «یادداشت‌ها و اندیشه‌ها» و «حکایت همچنان باقی است» منابع اصلی من در ارائه این وجیزه بوده‌اند و به واقع من کاری نکرده‌ام جز تلخیص و تلفیق چند مقاله، خصوصا دو مقاله جامع کتاب‌های فوق که استاد دکتر زرین‌کوب اهتمام درخور ستایشی در آنها کرده‌اند. به قول استاد شفیعی «روا نمی‌داریم که مثل بعضی از معاصرین از منابعی که [دیگری] گردآوری کرده است استفاده کنیم و مستقیم به آن کتاب‌ها ارجاع دهیم و به روی مبارک خودمان هم نیاوریم که قبل از ما دیگری وقت عزیز خود را صرف جمع‌آوری این اطلاعات کرده است.»

دکتر زرین‌کوب معتقد است که: «هنوز در باب برخی جزئیات احوال شیخ و حتی در باب آنچه به تاریخ ولادت و وفات وی و تعداد آثار واقعی به وی مربوط است جای بحث باقی است... در این باره و درباره احوال و آثار شیخ هنوز باید مترصد فرصت‌ها و چشم به راه بررسی‌های دیگر و تازه‌تر ماند.» در این وجیزه سعی خواهد شد که مرحله به مرحله و با توجه به نظریات استادان صاحب‌نظر در مرحله اول، ابهام تاریخ دقیق ولادت و وفات شیخ با توجه به ادله صاحبان فن، رفع شود.

مهرداد نصرتی