یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
هنر مفهومی و رابطه چالشبرانگیز با اثر
بعضی از فیلسوفان از اینکه هنر باید در جستوجوی ارزشهای شناختی باشد را رد میکنند.
مشهورترین این فیلسوفان احساس گرایانی، همانند کلایو بل و راجر فرای، معتقد هستند که وظیفه هنر برانگیختن و بیان احساسات است. اخیرا نیز جیمز یانگ مدعی شده که هنرهای آوانگاردی همچون هنر مفهومی نمیتوانند مولد هیچ درک و یا دانش جدیدی باشند
یانگ به وجود نمونهآوری تاکید دارد که از نظر او اساس و بنیاد بازنمایی معنایی و ارزش شناختی، را که منتسب به آثار هنری همانند هنر مفهومی هستند، شکل میدهد. نمونهآوری صورتی از ارجاع به شماری از ویژگیها با استناد بر یک نمونه و نمونه نشان دهنده یک ویژگی (نه استعاری و یا ادبی) با تصاحب آن ویژگی است. در مورد هنر مفهومی، یک اثر نمونهای از یک مفهوم و یا اندیشه است. به عنوان مثال نوشیدن با دوستی در والاترین شکل از هنر اثری از تام ماریونی یک نمونه از یک اندیشه در قالب یک اثر هنری است، به این معنا که نوشیدن با یک دوست در والاترین شکل از هنر، صورتی از آن اندیشه است. و نام اثر نیز در حکم بیانیه اثر محسوب میشود. اما آن گونه که یانگ اشاره میکند اینکه یک اثر بیانیهای و یا معنایی به همراه دارد به معنی وجود ارزش شناختی در آن اثر نیست. به طور خلاصه یانگ ادعا میکند که همه بیانیههایی که اثر هنری با خود دارند و تمام ارزشهای شناختیای که گفته میشود اثر هنری ایجاد کننده آنهاست، چنان ساده و بدیهی هستند که به سختی میتوان آنها را با این نام (ارزش شناختی) نامید.
این بحث به تجربهای اشاره دارد که بین اکثر بینندههای آثار مفهومی، که به نظر میرسد فریب آن را خورده اند، تقسیم شده است. و آن اینکه وقتی که آثار مفهومی هیچ زیباییای ندارند و جز کلیشههایی کهنه به چیز دیگری نمیپردازند، فایده هنر مفهومی در چیست؟ شاید تنها راه موجود برای این مشکل این باشد که با جسارت در مورد دانشی که هنر مفهومی به همراه دارد بحث کنیم. برای پاسخ دادن به این سوال ابتدا باید درونمایه دانش و سپس نوع آن را مشخص سازیم. در مورد درونمایه دانش باید گفت که میتواند همه ابعاد اثر هنری را، نه تنها تکنیک به کار گرفته شده در اثر، تاریخچه و پیشینه آن، که حتی فکر و اندیشهای که در اثر نهفته است نیز شامل شود و نوع دانش میتواند گزارهای باشد یا به هدف شناسایی. دانش گزارهای دانشی است که به انتقال حقیقتی در درون اثر و یا خارج از اثر میپردازد و دانش به هدف شناسایی سعی دارد برای بیننده، با فراهم کردن یک تجربه دست اول، تداعی کننده معنا و مفهوم خاصی باشد.
مفاهیم دانش و ارزش شناختی که حضور بسیار مهمی در اثر هنر مفهومی دارند، بیشمار سوال حائز اهمیت را برمیانگیزند که نیازمند پاسخهای فلسفی مستدل هستند. شاید نمونهآوری که در اثر مفهومی با درگیرکردن بیننده با اثر هنری هدفی هستیشناسانه را دنبال میکند تواناترین و ابتکاریترین راه را برای وادار کردن انسان به تفکر در مورد مسائل فلسفی فراهم سازد، راهی که تنها با گزاره آوری هموار نمیشود. شاید نکته کلیدی ارزش هنر مفهومی در ایجاد رابطه چالشبرانگیز فکری با اثر و البته در درگیری واقعی با اندیشه مورد بحث نهفته باشد. کاوش در این مسیر ما را در دیدن چگونگی ارزش شناختی نه چندان کماهمیتی که اثر هنر مفهومی قادر به بیان آن شده کمک میکند.
منبع: Stanford Encyclopedia of Philosophy
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات مجلس دوازدهم انتخابات مجلس مجلس شورای اسلامی مجلس انتخابات مجلس دوازدهم انتخابات مجلس شورای اسلامی ستاد انتخابات کشور وزارت کشور رئیس جمهور رئیسی رهبر انقلاب
ایران زلزله سلامت تهران هواشناسی سیل فضای مجازی شهرداری تهران سازمان هواشناسی پلیس بارش باران قتل
خودرو نفت یارانه قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو گاز ایران خودرو بانک مرکزی نمایشگاه نفت بازار خودرو مالیات
نمایشگاه کتاب رضا عطاران کیانوش عیاری تلویزیون نمایشگاه کتاب تهران کتاب سینمای ایران نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران دفاع مقدس سریال مهران مدیری کتابخوانی
فناوری اینترنت
رژیم صهیونیستی جنگ غزه فلسطین اسرائیل غزه آمریکا حماس روسیه رفح اوکراین افغانستان نوار غزه
پرسپولیس فوتبال هوادار استقلال لیگ برتر لیگ برتر فوتبال ایران لیگ برتر ایران رئال مادرید سپاهان باشگاه پرسپولیس لیگ قهرمانان اروپا بازی
شفق قطبی ایلان ماسک اپل طوفان خورشیدی ناسا گوگل مایکروسافت هوش مصنوعی فیبرنوری ماهواره
استرس فشار خون بارداری افسردگی شیر زایمان